تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804388314




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شناخت و بررسی بسترها و شرایط اجتماعی جامعه ایران در به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شناخت و بررسی بسترها و شرایط اجتماعی جامعه ایران در به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت
شناخت و بررسی بسترها و شرایط اجتماعی جامعه ایران در به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت نويسنده: محمد حسن زمانیان شناخت و تحلیل هر واقعه و تحول اجتماعی بدون شک به جز تحلیل و بررسی شرایط و بسترهایی که باعث بوجود آمدن این واقعه شده است ممکن نخواهد بود. لذا برای تحلیل انقلاب مشروطیت نیز قبل از هرچه باید به شناخت این مسائل بپردازیم و ما برآنیم تا در سه بخش زیر بدین امر دست یافته و با شناخت آن راه را برای تحلیل صحیح و مناسب انقلاب مشروطیت بازنمائیم.بخش اول: که در آن تمامی اقشار و گروههایی که به طور مستقیم در ایجاد و به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت تأثیر داشته اند را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.بخش دوم: بررسی و مطالعه ی ابعاد شخصیتی حاکمان قاجار و همچنین شرایط فکری و فرهنگی آن دوره از زمان و نهایتا معرفی صاحبان اندیشه های اصلاح طلبانه که در روند به وقوع پیوستن انقلاب مشروطیت موثر بوده اند.و بخش سوم: که به تحلیل و بررسی روابط خارجی ایران با دون غربی و تأثیرات ا« برایجاد انقلاب مشروطیت گذری خواهیم نمود.قابل تذکر است این مقاله عنایتی بر شرح و بررسی انقلاب مشروطه و روند تاریخی حوادث آن انقلاب ندارد، بلکه به بررسی مراحل زمانی قبل تر از انقلاب و شناخت عوامل و بسترهایی که باعث ایجاد این انقلاب فرهنگی شده است می پردازد و بحث و تحلیل در مورد خود این انقلاب را به مجالی دیگر واگذار می نماید.بخش دوم: شناخت طبقات و گروههای مختلف موثر در ایجاد انقلاب مشروطیت «مثلث موثر در ایجاد مشروطیت»در نیمه دوم سده ی نوزدهم نفوذ غرب در ایران به دو صورت متجلی شده، اولا در غالب تأثیرات اقتصادی بازارهای جامعه سنتی ایرانی را مورد هدف قرار داده و با ایجاد تغییر شکل در آن منجر به ایجاد یک طبقه جدید به نام طبقه متوسط بازاریان را به صورت یک پارچه دور هم جمع کرد تا طبقه ای به نام بازاریان در جامعه ایران شکل دیگری به خود بگیرد. این طبقه متمدن بدلیل اعتقادات سنتی و مذهبی که داشت دارای افعال و خصوصیات خاصی شده که باعث گردید تا بعدها به طبقه متوسط سنتی تغییر نام دهد.و دومین تأثیر غرب که بر محور بحث های فکری و ایدئولوژیکی دنبال می شد باعث ایجاد تحولاتی چون ایجاد نهادهای نوین آموزشی، تأسیس مدارس جدید و بعدها دانشگاهها، فرستادن تدریجی دانش آموزان به خارج از کشور و.... شد که نهایتا محصولی خاص را بوجود آورد و آن چیزی نبود، جز یک طبقه ی جدید به نام طبقه ی (روشنفکران) جامعه.بوجود آمدن این طبقه ی خاص تأثیرات زیادی در روندهای مختلف زندگی ایرانیان داشت. تفکرات ویژه ی روشنفکران آنجا نمود می کرد که با اندیشه های جاری تفاوت داشته و بعضا خط قرمزی جاری در جامعه را زیر پا می گذاشت. فی المثل به عنوان یکی از مهمترین موارد اندیشه الهی دانستن و اتصال معنوی پادشاه با خدا از جمله اولین اندیشه هایی بود که طبقه جدید روشنفکران را زیر سئوال برد.البته دو از ذهن نماند که اندیشه بومی موجود در بین مردمان آن روزگار و به خصوص تفکرات خاص مذهبی شیعی که مبانی خاصی برای خود دارد بستر را برای بعضی از این تفکرات آماده ساخته بود و بدین صورت بود که بعضی از اندیشه های این طبقه (تفکرات همخوان با اعتقادات مذهبی) به راحتی و سریعتر از دیگر تفکرات در اذهان مردم مورد قبول قرار گرفت و نهایتا ضمنی آنها روبرو شد.درست است که شاهان قاجار و حتی بعضی از شاهان صفوی و.... علاقه و تلاش زیادی را در جهت ایجاد فضای الهی و معنوی برای شاه مبذل می داشتند اما اعتقادات مذهبی شیعیان در جهت رهایی مردم از بند این ابتذال فرهنگی و فکری مفید بود. از جمله ی اعتقاداتی که مؤید این سخن باشند می توان به موارد زیر اشاره نمود:الف- حکومت فقط از آن خداست و هر کس در زمین دستار شاهی بر بازوی خویش بست می باید در مسیر او دستورات او گام بردارد و در غیر اینصورت هیچ مصونیت نخواهد داشت.ب- هیچ راهی برای استیلای کفار بر مسلمین وجود ندارد.ج- اندیشه های غنی امربه معروف و نهی از منکر در تمامی طبقات اجتماعید- عدم وجود تفاوتهای خونی، ارثی و.... در دستیابی به شغلها و جایگاههاه- برابری و برادری همه ی مردم و یکسان بودن ارزش انسانهاو- ....و موارد دیگری از این است. اعتقاداتی بودند که بستر فکری مردم و همچنین خود طبقه نخبه و روشنفکر را آماده می ساخت تا جنبه های مثبت اندیشه های غربی به سهولت بیشتر مورد تأیید و استفاده قرار گرفته و در جهت خلع یه استبداد داخلی یارای روشنفکران باشد.البته قابل توجه و تذکر است وجود تأییدات تفکرات بومی و اندیشه های مذهبی در بخشی از اعتقادات روشنفکران در آن زمان.بدین معنی نیست که همه اندیشه های آنان کاملا مرد مطالعه و سپس تأیید اقشار مختلف جامعه قرار گرفته باشد. در واقع بخش هایی از این تفکرات نیز برایمان عدم انطباق با اندیشه های بومی و مذهبی مردم ایران با عدم استقلال علامه مردم دید. بدین معنی که طیف وسیع افراد موجود در طبقات روشنفکر و تفاوت بسیار زیاد فی ما بین اعتقادات و اندیشه های آنها و همچنین عوامل بی شمار، که باعث گردیده بود تا بهت و خیرت دانش آموختگان ایرانی نسبت به اندیشه های غربی و تمدن غرب را حاصل شود؛ موجب یک نوع گستردگی و بی نظمی در اندیشه ی قشر تازه به وجود آمده ی روشنفکر گردد.تا اینجا علاوه بر بررسی چگونگی تأثیر گذاری غرب بر فرآیند شکل گیری جامعه ی جدید ایرانی در نزدیکی دوران مشروطیت به چگونگی شکل گیری دو هویت برای دو طبقه ی خاص که در آن زمان بوجود آمد پرداختیم. طبقه ی جبهه بازاریان با طبقه ی متوسط سنتی و دوم، طبقه روشنفکر که هر دو از ارکان به وجود آمدن تحول عظیمی چون انقلاب مشروطیت بودند. اما علاوه بر دو گزینه بالا، عصر سومی نیز وجود دارد که با شرکت آن در مثلث ارکان مشروطیت امکان ایجاد این انقلاب بزرگ قوی تر شده و با اتحاد این سه ضلع مشروطیت به وقوع پیوست.این ضلع سوم که البته بر خلاف دو طبقه بالا دارای سابقه قدیمی تر است عبارت بود از صاحبان علم و نمعرفت در شنات معارف اسلامی و مذهبی که با عنوان قشر روحانیون معرفی و مورد خطاب قرار می گرفتند.روحانیون که البته خیلی قبل فعالیتهای گسترده گر را در تمام ابعاد زندگی اجتماعی انجام می دادند به دلیل جایگاه معنوی و اتصال به معارف الهی و مذهبی دارای جایگاه ویژه ای در اذهان و اعتقادات عامه مردم بوده و به هیمن دلیل توانایی زیادی در بخش های مدیریتی و هدایت توده مردم داشت و همین امر باعث می شد تا در جامعه ایران هر نوع تحول و تغییر اجتماعی که علاقه ای برای پیروزی داشت حضور و تأیید، روحانیون را استمرار نماید.به هر حال آنچه در جریان به وقووع پیوستن انقلاب مشروطیت قابل توجه و تذکر است ایجاد یک رابطه منطقی و هدفمند بین طبقه متوسط سنتی، طبقه روشنفکران و قشر روحانیون در جامعه آن دوره بود که بوسیله ی یک نظم مورد قبول همراهی عامه ی مردم را برای خود جلب نموده و مقدمات ایجاد یک تحول عظیم اجتماعی را بوجود آورد.در پایان این بخش توجه و دقت به یک نکته به نظر بسیار ضروری است. آنچه مسلم است در عصر ما و پس از به پیروزی ریدن انقلاب اسلامی در سال 57 و همچنین وقوع دیگر انقلابات جهان ایجاد یک تحول اجتماعی با عنوان انقلاب مشروطیت آن هم در اندازه و شکلی که در انقلاب مشروطیت دوره ی قاجاریه اتفاق افتاد به نظر دارای ابعاد محدودی از اهمیت و تأثیرگذار می باشد. بر همین اساس، باید بدانیم انقلاب مشروطیت در زمانی اتفاق افتاد که نه تنها در همه ی کشورهای همسایه، بلکه همه ی کشورهای آسیا (بجز کشور ژاپن) همه جا رژیم خشن حکومت مطلقه فردی حاکم و اقشار عامه ی جامعه تحقی استبداد مطلقه مدیریت و رهبری می شنود و این خود نشانی از استعداد ذاتی ایرانیان و عدم ظلم پذیی آنهاست. چرا که حتی اگحر سالها با استفاده از ابزار زور و استبداد وجدان رهایی طلب و آزادی خواه ایرانیان را در بند کشید اما به هیچ عنوان نمی توان نور این در خواست عمومی را خاموش نموده و از سر برآورد دوباره ی آن جلوگیری نمود.بخش دوم: شناخت دولتی که انقلاب مشروطیت را تجربه نمود و بستر مناسبی شد تا زخم کهنه موجود در هویت ایرانیان دهان باز کند به مراتب مهم و قابل توجه است بر هیمن اساس در این بخش به تحلیل و بررسی اداره ی جامعه ایرانی در دوره ی قاجار و نوع مدیریت و حکومت قاجاریه پرداخته و چگونگی علل و عوامل موثر در شکل گیری مشروطیت را مورد تحلیل قرار می دهیم.آغازین حرکتهای دولت قاجاریه با جنبش مسلحانه ایلا قاجار در سال 1169 هـ.ق. و پس از به خاک سپرده شدن کریم خان زند شروع شده و در فتح اصفهان و سپس جنگ آنها با جانشینان کریم خان موجودیت جدی تری از قاجاریه را به صورت کشید.آنهایی که اصل اصیل این خود را به ترک بن یافث بن نوح علیه السلام می رسانند دارای یک نوع تفکرات ترجیح قومی یا به اصطلاح همیت قومی برای خویش بودند. قاجاریه نژاد خویش را به سرتاق نویسان بن مسا بانویان بن نیرون که از سرهنگان سپاه هلاکوخان مغول بود می رسانند و با داشتن شعر نامه های متعدد از اصالت خویش حراست و یا سواری می نمود. در واقع قاجاریه نیز مانند سایر ایلات به عشایر در طلب قدرت و زمامداران می کوشید. ولی در عرصه شطرنج سیاست ایران مدتها سر باز پیاده ای بیش نبود تا اینکه توانست در سال 129 توسط آغامحمد خان قاجار کلاه شاهی را بر سر گذاشته و ردای حکومت بر ایران بر تن نماید. هرچند مردم ایران خاطره خوبی از ابتدای شکل گیری حکومت قاجاریه ندارد و فجایع دردناکی چون فاجعه کرمان نام قاجاریه را در اذهان مردم همراه با خاطره ای از ترس و وحشت نمود، اما شکل گیری یک قدرت واحد مرکزی که بتواند از هرج موجود در سالهای پایانی حومت زند جلوگیری کند چیزی نبود که مردم ایران از آن دور می نمایند.فاجعه ی کرمان که سر جان ملکم در تاریخ ایران آن را بدین شرح توصیف می نماید: «...جمیع مردان بلند را بحکم وی یا کشتند یا کور کردند. منقول است که عدد کسانی از چشم نابینا شدند به هفت هزار رسید کسانی که در این بلیه شامل نشرند نه بسبب رحم کسی و یا گریز خود بود بلکه بدین جهت که دست جلادان از کثرت عمل از کار بازمانده گویند آغا محمد خان حکم کرده که به وزن مخصوصی یعنی چند من چشم از برای او ببرند و هیچ استبعادی ندارد.» آنقدر با عظمت بود که بتواند هرگونه فکر تسلیم و مقابله را از بین ببرد و بدین دلیل حوکمت آغا محمد خان و جانشین بعدی او فتحعلی شاه را به نوعی بوسیله خشونت ذاتی این دو پادشاه در مقابل قیام ها (و یا به اصطلاح آینده گاه) انقلابها بیمه نماید. به هر حال دوره ی اول سلطنت قاجاریه پس از فتحعلی شاه به پایان رسید.در دوره ی دوم که ما حاکمانی چون ظل السلان ( حکومت 90 روزه)، محمد شاه دوم و ناصرالدین شاه را می بینیم. این دوره و دوره ی سوم که مظفر الدین شاه محمد علی شاه را در خود جای می دهد بستر اصلی به وجود آمدن انقلاب مشروطیت است که در این بخش بصورت مفصل تر مورد تحلیل قرار می گیرد.در این دو دوره ما شاهد فضایی آرام تر از فضای دوره ابتدایی سلطنت قاجاریه هستیم. فضایی که دیگر ترس از قیام ها و از بین پایه های قدرت برای شاهان قاجار از بین رفته و تکیه زدن به کرسی پادشاهی آسوده تر و مطمئن تر صورت می پذیرد. جدای از همه ی اتفاق ها و حوادثی که در این دوره اتفاق می افتد نوع مدیریت و خصائل فردی شاهان قاجاریه موضوعی است که ما برآنیم تا با پرداختن بدان اطلاعات دقیق تری برای تحلیل چرایی وقوع مشروطیت و چرایی قبول کردن آن بوسیله شاهان قاجار بپردازیم. در دوران دوم سلطنت قاجاریه و بخصوص در دوره ی حکومت ناصرالدین شاه شاهد خوش بینی فوق العاده ای در تفکرات دربار و پادشاهان نسبت به بیگانگان هستیم. این خوش بینی که در بخش سوم به تحلیل ابعاد آن خواهیم پرداخت باعث شد تا اتفاقات و حوادث زیادی شکل گرفته و منافع کشور به راحتی به نفع بیگانه از دست رفته و یا به سمت او متمایل گردد. شاید بتوان سرهای شاه ایران، خارج از کشور را مهمترین عامل ایجاد این تفکرات و ایجاد این ذهنیت خاص برای دانست. ناصرالدین شاه نخستین پادشاه ایرانی است که به اروپا می کند. او به دعوت فراسوا ژزف اول برای بازدید از نمایشگاه بین المللی و نیز بار سفر وابسته و از راه دریای خزر ابتدا به روسیه وسپس به آسمان و بلژیک و نهایتا به لندن رفت. ناصرالدین شاه همچنین در سال 1295 هـ.ق. دومین سفر غیر رسمی خود را صورت داد و تا پاریس رفت. او همچنین سفر سومی را نیز به اروپا انجام داد که آخرین سفر او به خارج از ایران بود و در سال 1306 (و بلور باز هم غیر رسمی) صورت گرفت.هرچند ارتباط و آشنایی ناصرالدین شاه با چگونگی اعمال قدرت توسط حاکمان امپراطوری های روسیه، آلمان و اتریش که در آن فرمان مظهر استبداد مطلقه بودند باعث شد تا ناصرالدین شاه به فکر بط بیشتر قدرت در حکوومت خویش بیافتد، اما نفس تفکرات اروپایی ها و رؤیت تمدن و فرهنگ غربی باعث شد تا به اقتباس از آنها بعضی از مظاهر تمدن جدید همانند تلگراف، راه آهن، سازمان پلیس و امثال آن کپی برداری شده و به ایران منتقل گردد و همین امر در نهایت به ایجاد بسترهایی برای آشنایی با تفکرات جدید در اروپا و بعدها آشنایی با اندیشه های آزادی خواهانه گردد.مورد دیگری که باعث شد اندیشه شخص شاه به سمت کار بستن از استبداد حرکت کند، تروری بود که توسط طرفداران ممدعلی باب بصورت نافرجام برای او صورت گرفته بود. ناصرالدین شاه پس از سفر دوم خود که در آن جان گیوم اول امپراطور آلمان ملاقات نموده بود. بدلیل ارتباط نزدیک با پادشاه آلمان و آگاهی یافتن از تروری که برای او نیز اتفاق افتاده بود آهسته آهسته به نوعی به این سمت حرکت کرد که می توان با دادن بعضی امیتازات خفیف جان خویش را از معرض خطرات بزرگ حفظ نمود. پس در گوشه از ذهنیت خویش این را نیز جای داد.داشتن وزیر حکیمی چون امیر کبیر و اقدامات وسیعی که او درجهت ارتقای فرهنگی جامعه ایرانی مبذول داشت شاید مهمترین نکته ای که در اندیشه و تحلیل تحلیل گرانی که مشروطیت را مورد نقد و نظر قرار داده ای یا به کلی و یا به صورت ضمنی مورد کم لطفی قرار گرفته و از نظرها دورمانده است. در حالی که حرکتهایی چون:1- چاپ و نشر اولین روزنامه2- خریدن اولین چاپخانه 3- احداث دارا الفنون به عنوان بزرگترین مرکز علمی کشور 4- فرستادن دانش آموزان به خارج از کشور برای تحصیل5- اصلاح امور قضایی6- تإسیس چاپارخانه 7- نشر علوم جدید در مدارس8- ترویج ترجمه آثار خارجی و..از جمله حرکتها و قاداماتی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرده و تصور نمود که تأثیرات اقدامات او در ایجاد فضا و حتی طبقاتی (طبقه ی روشنفکر) که در بخش اول بدان اشاره شد کم ارزش بوده است.پایان این بخش برای تحلل و شناخت بیشتر از شرایطی که در آن دوره از حکومت قاجاریه وجود داشت می توان به حرکت سیدجمال الدین اسدآبادی که نقش بسیار سازنده ای در ایجاد مشروطیت داشت پرداخت. سیدجمال الدین اسد آبادی از جمله گروه همان روحانیونی است که بعدها و در دوره مظفرالدین شاه با تفکر دخالت در سیاست و ایجاد تحولات صحیح در اجتماع اقدامات وسیعی را انجام داد او بر خلاف گروه دیگری از روحانیون و افراد دیگر که فعالیت روحانی را به کار منبر و محراب محدود می کردند اقداماتی وسیعی را در جهت گسترش تفکر صحیح و آزادی خواهانه انجام داد.او که در سال 1270 (یعنی درست سال ششم سلطنت ناصرالدین شاه) پس از سالها سکونت درهند از آنجا به مکه و سپس به اسدآباد و نهایتا به تهران بازگشت. لازم به ذکر است او از زمره ی شاگردان شیخ مرتضی بود که به امر او به هند مهاجرت نموده بود و در آنجا به آشنایی با اصول سیاسی و اجتماعی هندوستان و همچنین یادگیری زبان انگلیسی پرداخت. او پس از بازگشت به تهران در مدت شش ماه بدنش افکار و عقاید خود پرداخت تا اینکه عقاید او موجبات بیم و وحشت ناصرالدین شاه را فراهم آورد و ناچار به افغانستان و از آنجا به هند مهاجرت کرد. او مهاجرتهای زیادی به کشورهای دیگر اسلامی انجام داد و عقاید خود را در زمینه رهایی از استبداد داخلی و استعمار خارجی و رشد استعدادهای امت اسلامی به همه جامعه معرفی نمود.همین امر باعث شهرت او گردید و لذا ناصرالدین شاه که در سال 1306 قمری در اروپا بود از شهرت رسید به حیرت افتاده و پس از دعوت به ایران و دلجویی از او پس از یک اقامت کوتاه در شیراز او را به تهران منتقل نمود ولی بازهم به رسم دیرینه ی کینه خواهان، شاه تحت نفوذ بدخواهی و بدخواهان قرار گرفته و بر سیدجمال الدین خشم نمود. سید نیز ابتدا در حضرت عبدالعظیم متخصص شده و سپس به عتبات منتقل شد.در میزان تأثیر گذاری و نفوذ کلام او همین بس که در دوره ی اقامت او در مصر کارگزار بریتانیا در قاهره به دولت متبوع خود نوشت: اگر این مرد چند صباحی بیش در مصر بماند بریتانیا باید از مستعمرات خود در آسیا و آفریقا چشم بپوشد هرچند افراد و تفکرات دیگری نیز در دوران ناصرالدین شاه وجود داشت که به روند حرکت ایجاد یک انقلاب و حرکت مردمی کمک می¬کرد اما به بیان همین موارد بسنده کرد و به بررسی دوران و شرایط مظفهرالدین شاه می پردازیم.در کل دوران سلطنت قاجاریه و بخصوص در دوره های دوم و سوم قاجاریه رژِیم حکومت دنباله رژیم سلطنت استبدادی فردی دو هزار و پانصد ساله ایران و طبعا دارای جهان ماهیت و خصوصیاتی بود که با مختصر تفاوتی در دوره های مختلف تاریخ ایران در رژیم سلطنت این کشور به چشم می خورد شاه یگانه مرجع ضلاحیت دار برای رسیدگی به کلیه مسائل و امور کشوری و لشکری، فرمانده کل نیروهای مسلح کشور، ولینعمت همه ی افراد ملت، امراو لازم الاجرا و فرمان او لازم الاطاعه ی و سلطنت او موهبت الهی وجود او منشاء خیر و برکت برای عامه رعایای او بود هر قدرتی از شاه ناشی می شد و سرانجام به شاه باز می گشت و کلیه افراد مردم، حتی صدراعظم و وزیران و نوکران شاه محسوب می شوند.شاهان قاجار کهخ حتی در بهترین اصالت نژادی ایرانی الاصل ثمره نمی شدند.(خاندان ترکمان و از نژاد مغول) همچنین به مرور زمان آهسته آهسته به تجمل پرستی گراییده و هرچند پیش می رفت تفصیل و گسترش دستگاه سلطنت در دستور کار قرار می گرفت. این سلطنت کهخ در دوران طولانی قدرت ناصرالدین شاه به کمال هیبت و قدرت خویش رسید، در زمان مظفهرالدین شاه تغییراتی را در خود به وجود آورد که به گفته بیشتر تحلیل گران حرکت روبه رشد قاجاریه در این نقطه عطف متوقف وبه سمت پایین سرازیر شد.دوران مظفهرالدین شاه پیش از اینکه تحت تأثیر چگونگی مدیریت پادشاه و یا عملکرد وزارء اعضای دولت باشد تحت تأثیر عواملی بودکه قبل از جلوس مظفهرالدین شاه بوجود آمده بود که از جمله ی آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:الف- سلطنت قدرتمند و مستبدانه ناصرالدین شاهب- سیاست شوم انگلیس و اقدامات روسیه تزاریج- اعطای امتیازات مختلف در دوره ی ناصرالدین شاهد- انتشار وسیع عقاید سید جمال الدین اسد آبادی و پیروانشهـ- تحولات وسیع فکری و آموزش و ایجاد تدریجی قشر روشنفکرانو- و....در واقع مظفهرالدین شاه که سخت واقعه ترور ناصرالدین شاه او رابیمناک نمده بود؛ در شرایطی بر ازیکه قدرت سوار شد که شرایط و مناسبتهای بالا استوار گردیده و لاجرم مجبور بود که با تک تک این مسائل یا کنار آمدن و مورد تأیید قرار دهد و یا با آنها دست و پنجه نرم کرده و با آن مقابله کرد.این ولیعهد 44 ساله دارای خصوصیات خاصی بود که بعدها باعث شهرت او در میان همه ی شاهان قاجار گردید، برای شرح این هنان که وصف پادشاه و حاکم حکومت در زمان ایجاد موضوع مورد نظر این مقاله یعنی شناخت مشروطیتها است به بیان شرحی که مرحوم ناظم الاسلام کرمانی در کتاب تاریخ بیداری آورده است می پردازیم:«این پادشاه (مظفهرالدین شاه) زاید الوصف ساده لوح، سه القبول، متلون المزاح، مسخره و مضحکه سید، بد خلوت و با شرم حضور بود و امور سلطنت با میل عمله جات خلوت با وراء خود عرض اداره می شد........... پادشاه شخصا با آن همه تعلیم و تربیت دارای هیچ علم نبود و از اطلاعات سیاسی و تاریخی و غیره که لازمه جهانداریست بی بهره بود و از این رو مآل بینی و عاقبت اندیش، حتی برای خود و احلاف خویش، هم بخاطرش خطور نمی کرد.»برای شناخت بیشتر به قسمت دیگری از این کتاب توجه کنید:«یکی از مورخین در توصیف این پادشاه چنین نویسید: آنچه را به زبان می گفت کله اش خبر نمی شد. خیلی مایل به تقلید از پدر بود ولی آن ماده وجودت را نداشت.»با بیان این شرح ها به نظر توصیف بیشتر غیر ضروری بوده و دانستن این مطالب از صفات پادشاه ایران ما را به راحتی بر آن می دارد که عدم وجود خصوصیات که در شاهان قبلی وجود داشت در مظفهرالدین شاه به راحتی راه را برای انفجار آتشفشانی که در دل خود پتانسیل های زیادی را برای وقوع یک تحول و انقلاب بزرگ داشت فراهم آورد.بخش سوم: دراین بخش به تحلیل روابط خارجی ایران با سایر دولتها و بخصوص روابطی که باعث ایجاد انقلاب مشروطه اند می پردازیم. تحلیل روابط ایران با دول قدرتمند غربی بسیار مهم و قابل توجه و دقت است چرا که همانطور که در نمودار زیر می بینید تأثیرات این روابط بصورت مستقیم در شکل گیری انقلاب مشروطیت موثر بوده و نوعی بصورت غیر مستقیم عاملی برای ایجاد این انقلاب تاریخی شده است.حال به نمودار زیر توجه کنید و با دقت در آن چگونه ارتباط روابط ایران با دول غربی را با ایجاد انقلاب مشوطت بررسی نمایید:شکست های نظامی امتیازات دیپلماتیک امتیازات تجاری ایجاد راههای نفوذ اقتصادی تضعیف صنایع سنتی آشفتگی های شدید اجتماعی ایجاد یک فضای خاص فکری برای اقشار مختلف جامعه در جهت رهایی از وضع موجود.حال بار تحلیل نمودار بالا بصورت مجزایه ذکر اتقات و حوادثی که در این دوره بوجود می آید می پردازیم تا بدین شرح امکان قضاوت کردن برای خوانندگان راحت تر و بهتر حاصل گردد:1- شروع جنگها و اختلافات نظامی بین ایران و انگلیس در سال 1800 میلادی2- تجهیز روس به صلاحهای جدید، عبور از آسیای مرکز و مقابله رود روبا ایران3- جنگها ایران و روسی شکست ایران و معاهده ی خفت بار گلستان4- جنگ ها و اختلافات بعدی و معاهده ی خفت بار ترکمانچای 5- اختلالات شدید با انگلستان و تن دادن به معاده ی پاریس پس از شکست در جریان اشغال شهرهای جنوبی ایران بوسیله انگلستان6- معاهده ی پاریس و نهایتا جدا شدن افغانستان بزرگ و به استقلال رسیدن آن7- از دست دادن گرجستان و ارمنستان به مرور زمان و استقلال یافتن آنها 8- از دست دادن حق کشتیرانی در دریای خزر9- اعطاء امیتاز زیانبار رویتر، بانک شاهی، کشتیرانی در کاروان، امتیاز انحصاری مراکز صید ماهی در سواحل خزر، امتیاز خط آهن، امتیاز معادن قراجه داغ، امتیاز شیلات در دوره مظفرالدین شاه، امتیازات مهم نفت برای انگلیس ها، اعطا و تجدید امتیازات معادن به دول غربی 10- امتیاز دارای و دهها شکست و امتیاز خفت بار دیگر که در این مختصر قابل تفصیل و بیان نیست. آنچه مسلم است خاطره ی ایرانی مجدو عظمت حکومتهای قبلی و گستره ی کشوری که آهسته آهسته کوچک و کوچکتر می شد را هیچ گاه به فراموشی نداده و هر دم بغض تاریخ در ورای این شکستها آماده گریه شد. ثبات قدرت گستردگی فیزیکی حکومت ایران در دوران نه چندان دوره صفویه و به تاراج رفتن همه ثروتهای مادی درگذر زمان باعث می شد تا طبقات مختلفی که در قسمت اول همان اشاره شد را به حرکت آورده و پس از گریم سکوت حرکت برای رهایی اغاز گردد.در واقع درست است که رهایی از استبداد در نگاه اول ربطی به روابط خارجی ایران با دول غربی ندارد اما با نگاه و توجهی دقیق تر به سهولت در می یابیم فشار روانی، اقتصادی و سیاسی حاصله از این روابط به صورت مستقیم با زندگی مردم در رابطه بوده و عاملی برای حرکت ایشان می باشد.منابع 1- کتاب: ایران بین دو انقلاب نوشته ی پروانه آبراهامیان ترجمه ی احمد گل محمدی2- کتاب: ایران در دوره ی سلطنت قاجار نوشته علی اصغر شمیم3- مقاله: دستاوردهای سیاسی و فرهنگی روحانیت در مشروطه نوشته محمد حسن رجبی چاپ شده در روزنامه شرق4- مقاله اینترنتی: میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته شده در سایت چهره های ماندگار ایران





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن