واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کوه خواجهسیستان، نگینی درخشان در تاریکی کویر اگر پا به جای جای خاک پهناور ایران بگذاریم متوجه خواهیم شد که در این گستره آثار و بناهای سترگی وجود دارند که نه تنها هنوز شناخته نشدهاند، بلکه با روند فعلی باید سالها بگذرد تا این میراث گرانبها به عموم ایرانیان معرفی و آنان از داشتهها تاریخی خود آگاه شوند. هر چند در این میان نمیتوان برای هر نقطه از این خاک ارزشی قایل شد، اما باید توجه داشت که همه جای آن برای خود دارای ارزش خاصی هستند و در دل خود یادگارهای گرانبهایی را جا دادهاند. یکی از این مناطق که زمانی انبار غله ایران بود و بزرگترین حماسه تاریخی ایران یعنی دلاوریهای خاندان رستم برای حفاظت از آیین ایرانی در آنجا شکل گرفته سرزمین سیستان و بلوچستان است که زمانی از آن به عنوان سرزمین نیمروز یاد میکردند. فراوانی آثار باستانی و تاریخی سیستان به اندازهای است که بسیاری از دانشمندان و کارشناسان ایرانی و خارجی از آن به عنوان <سرزمین آفتاب> یاد کرده و سیستان را بهشت باستانشناسان معرفی کردهاند. اکنون سوال این است که آیا سیستان با سابقهای درخشان در تاریخ و تمدن ایران توانسته تاکنون از توانمندی خود برای رونق اقتصادی و توسعه گردشگری استفاده کند یا اینکه تنها از این همه توانمندی و قابلیت تاریخی نگهداری شده است. <کوه خواجه> و بسیاری از مجموعههای تاریخی آن از جمله کاخ و معبد کوه خواجه(قلعه رستم، قلعه کافران، قلعه سام)، قلعه کوک کهزاد، قلعه چهلدختر، قلعه سرسنگ، زیارتگاه خواجه غلتان، ساختمان پیرگندم بریان و خانه شیطان، ساختمانهای آرامگاهی قدیمی و قبور دوران اسلامی از جمله آثار تاریخی و کهن سیستان است. کوه خواجه با توجه به قدمت تاریخی آن جایگاه ویژهای در میان آثار باستانی ایران دارد، اما اینکه این اثر تاریخی چقدر در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سیستان نقش داشته و چقدر توانستهایم از این بنای کهن برای معرفی ارزشهای معنوی و فرهنگی خود به جهانیان بهرهگیری کنیم جای سوال دارد. در دل دریاچه هامون کوه صخرهای و منفرد از جنس بازالت سیاهرنگ وجود دارد بطوری که هرتسفلد محقق و باستانشناس آلمانی آن را به میزی بزرگ که در دشت وسیعی نهاده شده، تشبیه کرده است. این کوه در فاصله سی کیلومتری جنوب غربی شهر زابل واقع شده است. کوه خواجه در دوره میترایی و در دورههای زرتشتی به سبب وجود آتشکده، مرکزی عبادی بوده و در دورههای بعدی نیز همچنان احترام خود را حفظ کرده است. این کوه نزد سه دین زرتشت، مسیحیت و اسلام مقدس است و به همین علت در میان ایرانیان باستان از جایگاه و ارزش والایی برخوردار بوده است. سازندگان دژکوه هرگز در صدد برداشت سنگ و استفاده از مصالح این کوه در ساخت و سازهای خود نبوده و بیشتر از خشت استفاده کردهاند. به عقیده بسیاری از کارشناسان کوه خواجه یک هنر یونانی، بودایی بوده که معماری بودایی آسیای مرکزی و شرق دور را در یکدیگر درآمیخته است. شش لایه متوالی سکونت و استقرار از عصر هخامنشی تا دوره اسلامی در کوه خواجه نشانگر تمدن بسیار غنی این منطقه است. در وسط کوه خواجه قلعهای مشتمل بر یک قصر و یک معبد که آن را بنای سلطنتی میدانند، در گرداگرد یک حیاط وسیع بنا شده است. در ضلع غربی و شرقی حیاط، ایوانهای سقفدار وسیع و در ضلع شمالی حیاط دیگری واقع شده که مشتمل بر یک دهلیز و گالری وسیع با پلکانی که به صفحه فوقانی منتهی میشود و معبد در آن قرار دارد، متصل میشود. پشت پلکان شمالی، دالان درازی وجود دارد که نقاشیهای دیواری زیادی در آن دیده میشود که شکوه خاصی به آن بخشیده است. نقوش به دست آمده از کوه خواجه شامل تصاویر دو سوار که یکی <اروس> با بال و سوار بر اسب و دیگری که قرینه اولی است، بر پلنگی سوار است. همچنین علاوه بر این نگارهها، تصویر افرادی در حالتهای مختلف از جمله نواختن آلات موسیقی، رقص، بندبازی و ... وجود دارد. علاوه بر این موارد، در کوه خواجه نقوش برجسته گلی نیز به دست آمده که از آن جمله به نقش برجسته دو مرد که حلقه دایرهای شکل روبان داری را بهطور مشترک به دست گرفتهاند، اشاره کرد. این مجموعه هرچند تداوم پارهایی از عناصر معماری دوره هخامنشی به ویژه تختجمشید را با خود به همراه دارد، اما شیوههای خاص بهکار گرفته در آن منحصربهفرد است بهطوری که معماران محلی هرگز نخواستهاند از یادمانهای پیشینیان الگوبرداری کنند. کوه خواجه در دوره ساسانی کمتر مشابهی در دیگر نقاط کشور داشته و تنها آتشکده تخت سلیمان از برخی جهات با دوره ساسانی کوه خواجه به ویژه آتشکده آن قابل مقایسه است. دیرینهشناسان همچنین حیاط مرکزی و فضاهای جنبی (قلعه سام) کوه خواجه را با کاخ فیروزآباد فارس که ابعاد مشابهی دارند و نیز کاخ قصرشیرین در اواخر دوره ساسانی همانند دانستهاند. به گزارش ایرنا، نبود فضای اقامتی و رفاهی در حاشیه کوه خواجه برای اسکان گردشگران این منطقه و فقدان مراکز پذیرایی و تجارتی و نبود امکانات اولیه بهداشتی در کنار این اثر تاریخی باعث مهجور ماندن و ناشناخته شدن کوه خواجه شده است. وجود تاریکی مطلق در محیط اطراف کوه خواجه در شب و نبود اطمینان از امنیت شبانه برای عبور و مرور در اطراف این اثر از جمله مهمترین مشکلات پیشروی مشتاقان گردشگران است. سه اثر تاریخی سیستان و بلوچستان شامل شهر سوخته، کوهخواجه و مجموعه تاریخی بمپور برای ثبت در فهرست آثار تاریخی به یونسکو پیشنهاد شدهاند. آثار تاریخی سیستان و بلوچستان شامل ۹۲۰ تپه و محوطه تاریخی، ۶۵۰ بنا و تعدادی غار و درخت طبیعی است. آنچه که مشخص است برای دستیابی به گسترش اشتغال و گردشگری در این منطقه محروم میبایست با استفاده از تمام وسایل موجود نسبت به افزایش امکانات رفاهی اقدام کرد تا این میراث بزرگ از گذشتگان ما که علاوه بر ارزش ملی در باورهای دینی مردم نیز دارای ارزش هستند، حفظ گردند، چرا که هویتسازی بر اساس این داشتهها میتواند ما را در آینده و در برابر زیادهخواهیهایدیگران مطمئن سازد و حاشیه امنیتی برای ما به شمار آید.
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]