تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى بهشت درى است‏بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817101150




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شفای بیماران در شب میلاد امام رضا(علیه السلام)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شفای بیماران در شب میلاد امام رضا(علیه‎السلام)
حرم امام رضا علیه السلام
تولد امام رضا(علیه السلام) نزدیک بود... وقتی رسیدیم مشهد - من نتونستم به دلایل مشکلات جسمی به حرم برم - داییم گفتش ساعت دو و نیم شب خودم می‎برمت پشت پنجره فولاد - من که بعد 23 سال برای اولین بار بود که می‎رفتم مشهد. ساعت 2.5 شب رفتیم پشت پنجره فولاد - چند دقیقه بعد همه جمع شدن - جمعیت هجوم آوردن، نقاره‎ها به صدا در اومدن، آره یه پسر بچه فلج به اذن پروردگار و با ضمانت آقا امام رضا شفا یافته بود، من که اینقدر گریه کردم که نمی‎تونم الان وصفش کنم.شب دوم یه بچه لال شفا پیدا کرد. شب سوم یه خانمی وسط جمعیت بودش، یه پسری به من گفتش این زن صورتش خیلی زرد هستش، گفتم سرطان داره، گفت از کجا می‎دونی؟ گفتم رشته‎ی من علوم تجربی بوده . فردا شب که رفتم اون خانومه نبودش به پسره گفتم اون خانومه که اینجا بود کجاست؟ گفت نزدیکای صبح شفا داده شد بردنش. تا شب دهم 15 -16 نفر شفا داده شدن رفتن. ولی من چی؟ هر کی از کنارم رد می‎شد واقعا غصه‎اش می‎شد و می‎گفت حیفه این جوون. ولی من هیچیم نبود و دلم برای اونایی می‎سوخت که واقعا مشکل داشتن .یه شب رفتم پنجره فولاد و گرفتم. به امام رضا گفتم دلم می‎خواد برم کربلا، ضریح جدمو بگیرمو گریه کنم. دلم خیلی واسش تنگ شده. وقتی سوار اتوبوس شدیم که برگردیم اصفهان، صورتمو برگردوندم و به امام رضا گفتم منتظرم باش، بازم میام. یک ماه نگذشته بود که یه نفر مرد عرب گفتش می‎خوای بری کربلا؟ گفتم بله. پاسپورت گرفتم. خودش هزینه ویزا رو نصفشو داد و نصفه دیگه‎اش رو یه آقای دیگه - و من اویل تیر ماه سال 85 راهی کربلا شدم .کاربر سایت تبیان، سیدرسول تنهای تنهاگروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن