تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816396319




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کودکم اما قربانی کار


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کودکم اما قرباني کار
کودکان کار
آيا شما مي دانيد كار كودكان چه هزينه‌هايي براي اجتماع دارد؟ اين مسئله از چند جنبه قابل توجه است. نخست، بحث باز ماندن آنها از آموزش است. اثر ميان مدت و بلندمدت آموزش بر رشد درآمد ملي اثبات شده است كه با كار كودكان، جامعه از آن محروم مي‌ماند. نكته دوم، سلامت كودكان در مفهوم عام آن است. كودكان با وارد شدن در چرخه كار و توليد، دچار فرسايش زودهنگام مي‌شوند. حتي در مواردي ميزان اميد به زندگي اين كودكان با دريافت هزينه‌هاي بيماري و درمان آنها كاهش پيدا مي‌كند. يعني هزينه اضافه‌تري بابت درمان و بيماري آنها به جامعه تحميل مي‌شود. پس بهتر است رويكرد اقتصادي جامعه به سمت و سويي سوق پيدا كند كه به آموزش كودكان بيشتر توجه شود. دولت بايد زمينه‌هاي لازم را براي آموزش كودكان محروم از تحصيل را از طريق حمايت مؤثر از آنان و خانواده‌هايشان فراهم كند.  كار كودكان به سبب ويژگي خاص اين نوع اشتغال، فرصت اشتغال را از نيروي كار آماده براي ورود به بازار كار مي‌گيرد و آنها را بيكار مي‌كند. بخش زيادي از توليد كودكان را مي‌توانند بزرگسالان انجام بدهند. مناسبات بازار كار يكي از مباحثي است كه به اين قبيل مشكلات دامن مي‌زند. اگر نسبت حقوق كودك به نيروي كار سنجيده شود، ارتباطي به دست مي‌آيد كه هر چقدر رقم آن پايين‌تر باشد تقاضاي بيشتري براي نيروي كار كودك وجود خواهد داشت و در مقابل، تقاضا با نيروي كار جوان كاهش پيدا مي‌كند. با افزايش تقاضا براي نيروي كار كودك، به صورت طبيعي ميزان دستمزد كودكان افزايش پيدا مي‌كند. اين نتيجه را مي‌توان از دو ديدگاه بررسي كرد.
کودکان کار
 در نگاه اول، اين مقوله به نفع كودكان است، اما در نگاه دو، با افزايش تقاضا براي كار كودكان، هزينه‌هاي اجتماعي افزايش چشمگيري پيدا مي‌كند كه مقرون به صرفه نيست، زيرا ميزان بيكاري در جامعه افزايش پيدا مي‌كند. با توجه به آمارها، حدود 7/1 ميليون كودك در سراسر كشور شاغلند و در صورتي كه نسبت دستمزد آنها را با بزرگسالان برآورد كنيم مي‌بينيم حدود 600 هزار شغل وجود دارد كه بزرگسالان مي‌توانند در آنها مشغول به كار شوند، اما در اختيار كودكان قرار گرفته. در اين زمينه دولت مي‌تواند سياست‌هايي براي تنظيم بازار كار، حذف نيروي كار كودك از گردونه بازار كار و جايگزين كردن نيروي كار آماده براي ورود به بازار كار اتخاذ كند كه البته اتخاذ اين سياست، راهكار اجرايي خاص خود را مي‌طلبد.  وزارت رفاه و تأمين اجتماعي طرحي با عنوان ساماندهي كودكان كار و خيابان در دست اجرا دارد. در اين راستا مي توان گفت که هر اقدام و سياستي كه بتواند كودكان كار و خيابان را ساماندهي كند مثبت است، ولي مهم نوع نگاه غالب به اين پديده است. آنچه با عنوان ساماندهي كودكان كار و خيابان از سوي وزارت رفاه وتأمين اجتماعي مطرح شده اگر ادامه همان سياست‌هاي پيشين باشد، بيشتر برخوردي مخرب است تا كارساز، زيرا بيشتر اين كودكان بعد از آنكه با گشت‌هاي سيار بهزيستي به مراكز خاص انتقال پيدا مي‌كنند پيش خانواده‌هايشان برگردانده مي‌شوند، غافل از اينكه اين خانواده‌ها هستند كه كودكان را به خيابان مي‌فرستند تا كار كنند. انتظاري كه از وزارت رفاه و تأمين اجتماعي مي‌رود اين است كه چارچوب وسيع‌تري در نظر بگيرند. مقوله ساماندهي كودكان كار و خيابان به شكل موجود چرخه ناقصي است كه نتيجه مؤثري در پي نخواهد داشت.
کودکان کار
بر اساس اطلاعات و آمارهاي موجود، نزديك به 750 هزار كودك در سن تحصيل در مقطع ابتدايي، خارج از پوشش نظام آموزش كشورمان هستند. براي دستيابي به توسعه دانش‌مدار، بايد زمينه‌هاي توليد نيروي غيردانشي حذف شوند، زيرا اين 750 هزار كودك در سن تحصيل و خارج از نظام آموزشي، مخاطراتي براي جامعه ايجاد مي‌كنند كه جبران آنها امكان‌پذير نيست. در واقع، اين كودكان كه نظام آموزش و پرورش كشور در آموزش به آنها پاسخگو نبوده، در ده ـ بيست سال آينده براي نظام نهضت سوادآموزي كشور توليد تقاضا مي‌كنند. اقدام وزارت رفاه و تأمين اجتماعي اگر مبتني بر نگرش جامعي نباشد و نگاه پليسي را به موضوع ساماندهي كودكان كار و خيابان غالب كند، نمي‌تواند كارساز باشد. حتي به كارگيري لفظ جمع آوري براي ساماندهي اين كودكان بياني توهين‌آميز است، زيرا كودكان كار و خيابان صرفاً قربانياني هستند و تاوان چيزي را پرداخت مي‌كنند كه خود نقشي در آن ندارند.   براي جلوگيري از اشتغال دوباره اين كودكان چه تضمين‌هايي وجود دارد؟ قانون كار و برخي ديگر از قوانين و مقررات موجود كه به كار كودك توجه كرده‌اند، عمدتاً معطوف به محدود كردن تقاضاي كار كودك و ممنوعيت آن هستند كه از يك سو، به سبب اجراي ناكامل و از سوي ديگر، به علت آنكه كودكان عموماً به شكل غيررسمي و در مشاغل غيررسمي به كار گرفته مي‌شوند نتوانسته‌اند حتي در اين بخش كارآمدي چنداني داشته باشند. چيزي كه تاكنون در اين زمينه كمتر مورد توجه قرار گرفته ضرورت برنامه‌ريزي و اقدام اساسي و ريشه‌اي براي محدودكردن يا حذف عرصه كار كودك است. فقر خانواده‌ها و مشكلات معيشتي آنها يكي از عمده‌ترين دلايلي است كه باعث كار كردن كودك مي‌شود.كودكان با وارد شدن در چرخه كار و توليد، دچار فرسايش زودهنگام مي‌شوند. وزارت رفاه و تأمين اجتماعي كه متولي ساماندهي، سياستگذاري و مديريت برنامه‌ها و طرح‌هاي مرتبط با حل مشكل فقر، و ارتقاي سطح رفاه اجتماعي است، بايد در هماهنگي با دستگاه‌هايي كه مسئول نظارت بر به‌كارگيري غيرقانوني كودكان هستند خانواده‌هاي اين كودكان و نيازهاي آنان را شناسايي كند و با طراحي برنامه‌هاي حمايتي مناسب، اين خانواده‌ها را از نظر معيشتي و رفاهي به سطحي ارتقا دهد كه نيازي به درآمد حاصل از كار كودكان نداشته باشد. به تعبيري ديگر، تا زماني كه به ريشه‌ها و بسترهاي عرضه كار كودك توجه نكنيم و تنها به كنترل تقاضاي كار كودك بپردازيم، توفيقي در كنترل اين پديده كه آثار اجتماعي و اقتصادي بسيار زيان‌باري براي جامعه دارد، نخواهيم داشت.  تصور مي‌كنيد قوانين و مقررات موجود قادر به حمايت از كودكان و جلوگيري از استثمار آنها به عنوان نيروي كار هست؟ در قانون كار، كار كودكان زير پانزده ‌سال ممنوع اعلام شده. اما بايد توجه كرد مشكل قانون موجود موضوع غيرمشمول بودن كارهاي خانگي در خصوص سن كودكان است. در قانون به مقوله كار خانگي كودكان توجهي نشده، غافل از اينكه تعداد زيادي از كودكان در اين حوزه مشغول به كارند. سپيده دانايي با تلخيصتنظيم براي تبيان: کهتري  نان آوران كوچك زورت به بچه رسيده!





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن