تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه زهرا (ع):خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846666720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ماجرای سربازی رفتن خانوم‌ها!! (طنز)


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود... هوووو.بی‌شعور مگه خودت خواهر مادر نداری... بی آبرو گمشو بیرون... وای نامحرم...   صبحگاه:فرمانده: پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردنساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...سلام سارا جانسلام نازنین، صبحت بخیرعزیزم صبح قشنگ تو هم بخیرسلام نرگسسلام معصومه جانماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...صبحانه:وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟چرا کره بو میده؟بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنهآقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورمبعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدیدوا نه، لباسامون خاکی میشه ...آره، تازه پاره هم میشه ...وای وای خاک میره تو دهنمون ...من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...ناهاراین چیه؟ شورهتازه، ادویه هم کم دارهفکر کنم سبزی اش نپخته باشهمن که نمی‌خورم، دل درد میگیرممن هم همینطور چون جوش میزنمفرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟برو خودت غذا درست کنوالا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو ...چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخوردبعد از ناهارفرمانده: کجان اینا؟معاون: رفتن حمامفرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود...هوووو.... بی شعورمگه خودت خواهر مادر نداری...بی آبرو گمشو بیرون...وای نامحرم...کثافت حمال...(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)بعد از ظهرفرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟جوجه بدون برنجرژیمی عزیزم؟آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.شب در آسایشگاهیک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟فرمانده: بله بسیار زیاد!خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیمفرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!فرمانده میره تو آسایشگاه:وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا توراست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگوفرمانده: بلندشید برید بخوابید!همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اندفرمانده: ببینم چیکار میکنید؟واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام موندهفرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.سرباز: آخه گناه داره، طفلکیمهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن