تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798709510




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پرونده كوچك خوشبختي!


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: آسيب‌ها- همشهري جوان: جنجال با موضوع ازدواج موقت گره خورده، لازم هم نيست نمونه تاريخي بياوريم؛ كافي است در يك جمع چند نفره اين بحث را مطرح كنيد تا به ويژگي جنجالي بودن اين موضوع پي ببريد. براي همين واكنش‌هاي بعد از اظهار نظر وزير كشور درباره ترويج با جسارت ازدواج موقت، اصلا چيز عجيب و غير منتظره‌اي نبود. البته بيشتر منتقدان با خود ازدواج موقت مشكلي ندارند، با ترويج آن در جامعه و تبليغ براي اين موضوع مخالف هستند. ما در اين چند صفحه خواستيم دور از اين جنجال‌ها، با رفتن به سراغ نمونه هاي واقعي، به تصوير واقعي‌تري از وضعيت ازدواج موقت در جامعه امروز برسيم. 200 هزار نفر در صف اينترنت و خصوصا وبلاگ‌ها، چند سالي است كه به يكي از ابزارهاي اصلي ترويج ازدواج موقت تبديل شده است. يكي از نام‌هايي كه در اين وبلاگ‌ها و سايت‌ها زياد به چشمتان مي‌خورد، حميد توكلي كرماني است كه خودش خيلي از وبلاگ‌هاي ازدواج موقت را راه انداخته و در گسترش اين موج مجازي، نقش اساسي داشته. شايد تصور بكنيد كه با مرد سن و سال‌داري روبه‌رو هستيد ولي حميد فقط 19 سال دارد. نزديك 2 سال است كه دارد در زمينه ترويج ازدواج موقت كار مي‌كند و دست خيلي‌ها را در دست هم گذاشته است. ولي خودش هنوز ازدواج موقت نكرده است؛ «موارد زيادي بود ولي نمي‌خواستم با استفاده از سايت خودمان اقدام كنم؛ چون شايد اين ذهنيت پيش مي‌آمد كه ما داريم براي نفع خودمان اين كارها را مي‌كنيم و حتي يك ديد منفي نسبت به ازدواج موقت پيش مي‌آمد». البته او تا آخر تابستان مي‌خواهد كار را تمام كند تا بالاخره خودش هم به حرف‌هايش عمل كند؛ «من دنبال ازدواج موقتي هستم كه مقدمه ازدواج دائم باشد؛ يعني اگر دو طرف ببينند روابط عاطفي‌شان به هم مي‌خورد، با هم ازدواج دائم كنند». اولين فرمان «چيزهايي درباره ازدواج موقت شنيده بودم. مثلا وقتي در خطبه عقد مي‌شنيدم كه شما را به عقد دائم هم در مي‌آوريم، مي‌فهميدم كه يك موقتي هم حتما بايد باشد ولي فكر مي‌كردم يك چيز خاص است براي افراد خاص و با كلي محدوديت. ولي وقتي رفتم احكام ازدواج موقت را در رساله خواندم، فهميدم ساده‌تر از اين حرف‌هاست.» همان موقع يك سؤال براي حميد پيش مي‌آيد؛ «محيط راهنمايي و دبيرستان را حس كرده بودم و مي‌دانستم كه گاهي از نظر جنسي آلوده است؛ مثلا بيشتر تكه‌ها و خنده‌ها درباره مسائل جنسي است. اين سؤال برايم پيش آمد كه چرا با وجود ازدواج موقت، وضعيت اين‌طوري است؟». در همين حال و احوال در و تخته جور مي‌شود؛ «فردايش رفتم دبيرستان و يكي از هم مدرسه‌اي‌هايم پيش من آمد. من عضو شوراي دانش‌آموزي و شوراي بسيج و هيات مركزي انجمن اسلامي بودم و ارتباطم با بچه‌ها از همه بيشتر بود. سؤالات شرعي را هم معمولا از من مي‌پرسيدند. آن هم‌مدرسه‌اي‌ام پرسيد من با دختر خاله‌ام مي‌خواهم ازدواج كنم ولي پدر و مادرمان راضي نيستند كه الان ازدواج دائم كنيم، با اين وضع ما مي‌توانيم مثلا دست هم را بگيريم يا با همديگر شوخي كنيم؟ گفتم نه، همه‌اش حرام است. گفت پس ما چي كار كنيم؟ گفتم ازدواج موقت بكنيد». پدر و مادر دختر اجازه مي‌دهند و اين ازدواج موقت انجام مي‌شود. حميد كه انگار از اين قضيه حسابي انرژي گرفته، رساله را بر مي‌دارد و پيش مدير دبيرستان مي‌رود تا از صفحه ازدواج موقت كپي بگيرند و روي تابلوي اعلانات بزنند؛ «اول يك‌كمي آرام و ملايم صحبت كرد تا من توجيه شوم اما ديد انگار من توجيه نمي‌شوم. براي همين گفت جلسه‌اي با حضور انجمن اسلامي و شوراي دانش‌آموزي تشكيل شود و هر چه آنها تصميم بگيرند قبول است. همه بچه‌ها موافق بودند ولي آن‌قدر جسارت نداشتند كه رو در روي مدير از ازدواج موقت دفاع كنند». جلسه ظاهرا به ضرر حميد تمام مي‌شود ولي اين بحث به گوش همه بچه‌هاي دبيرستان مي‌رسد و جنبش ازدواج موقت حميد توكلي كرماني از همان جا كليد مي‌خورد. موقت اينترنتي فعاليت او از پاييز84 وارد فاز جديدي مي‌شود؛ تبليغ ازدواج موقت در وبلاگ‌ها؛ «اصلا قرار نبود اين‌قدر گسترده بشود. من فقط مي‌خواستم چند تا مطلب با موضوع ازدواج موقت را توي وبلاگ بگذارم؛ يك وبلاگ هم براي همسريابي درست كردم؛ خيلي ساده بود، توي همان كامنت‌ها مشخصاتشان را مي‌گفتند. فقط مي‌خواستم بگويم كه با كارهاي عملي هم موافق هستم». ولي كار حسابي بازتاب پيدا مي‌كند و در فروردين ماه85 به اوج خودش مي‌رسد؛ «كم‌كم رتبه وبلاگ من بالا رفت و پنجم و چهارم و بعد هم اول شد. تعداد بازديد‌هاي روزانه مجموع وبلاگ‌ها به 35هزارتا رسيد. تقريبا موج اين وبلاگ‌ها به خاطر وبلاگ من به راه افتاد».در همان فروردين85، كارش را با يكي از روحانيون كرجي براي همسريابي شروع مي‌كند؛ «ايشان خودشان قبلا در اين زمينه كار مي‌كردند، من كارشان را اينترنتي كردم». آمارهاي عجيب و غريبي هم مي‌دهد، مثلا مي‌گويد در وبلاگشان، 200هزار نفر براي ازدواج موقت ثبت‌نام كرده بودند؛ 13درصد خانم و بقيه آقا. در بينشان يك دختر 14ساله هم بوده است ولي آنها فقط توانسته‌اند به 5هزار تقاضا رسيدگي كنند و نتيجه‌اش هم ازدواج موقت حدود 1500 زوج بوده. تاكيد هم مي‌كند كه پارتي‌بازي نداريم و دوست و آشنا فرقي نمي‌كند، همه به نوبت. همه‌جوره هم داشته‌اند؛ از زنان بيوه با مهريه‌هاي ماهي 200هزار تومان بگيريد تا دختر و پسر جوان با مهريه 1000تومان؛ «2 روز بعد از اينكه اين آمار را داديم، وبلاگ‌ها فيلتر شد. علاوه بر آمار، شماره حساب هم داده بوديم براي جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي براي راه‌اندازي سايت. با اينكه وبلاگ‌ها فيلتر شد ولي تا الان 850هزارتومان خرج سايت را از همين حساب داده‌ايم». مشكل اجتماعي است تك‌تك اعضاي خانواده حميد - از عمه و عمو و خاله و دايي بگيريد تا خواهر و پدر و مادرش - با اين قضيه مخالف بودند و هستند؛ «خانواده‌ام ارديبهشت85 متوجه شدند. آن موقع ديگر توي محل و مسجد، همه متوجه شده بودند و مي‌ترسيدم توي مسجد مثلا به پدرم چيزي بگويند. گفتم خودم بگويم بهتر است». ولي حميد با اين مخالفت‌هاي خانواده و دوستان و آشناها و غريبه‌ها كاري ندارد و كار خودش را مي‌كند. مي‌گويد حتي تهديد به مرگ هم شده است! با چنين اعتماد به نفسي اصلا عجيب نيست كه اين حرف‌ها را درباره اظهارنظر وزير كشور درباره ازدواج موقت بزند. «حرف‌هاي آقاي پورمحمدي با اينكه اهميت دارد ولي صحبتي نيست كه از يك جايي به ذهن ايشان رسيده باشد. اين انعكاس يك حركت مردمي است كه در اينترنت و جاهاي ديگر شروع شده». او مي‌گويد بعد از اين مدت، ديدگاهش هم نسبت به موانع ازدواج موقت در جامعه ما عوض شده است؛ «قبلا فكر مي‌كردم كه مردم نمي‌دانند چنين چيزي در اسلام هست ولي حالا فهميده‌ام مشكل ديني نيست، مشكل اجتماعي است». هر كس ساز خودش را مي‌زند توي وبلاگ‌هاي ازدواج موقت آدم‌هاي جورواجور پيغام مي‌گذارند. با چند نفر از اين آدم‌ها تماس گرفتيم تا ببينيم حرف حسابشان چيست. طبيعي است كه براي به حرف كشيدنشان مجبور شديم نقش بازي كنيم. اين دو گفت‌وگوي تلفني را بخوانيد تا دستتان بيايد كه ملت در اين دنياي مجازي دنبال چه چيزهايي مي‌گردندو اغلب چه تصوراتي از اين موضوع دارند. شايد براي ازدواج دائم پا پيش بگذارم پيغام داده «من پسري23ساله هستم، ساكن تهران و حاضر به ازدواج موقت هستم» و بدون نام، از خودش شماره موبايلي گذاشته. تا آخر تلفن، اسم و شماره‌اي از طرفش نمي‌گيرد و از سر بي‌تجربگي هيچ سؤالي در مورد سن، وضعيت تأهل و سلامت كسي كه مي‌خواهد هم‌خانه‌اش بشود، نمي‌پرسد. مي‌خواستم شرايطتان را در مورد ازدواج موقت بدانم. تلفنتان را توي يك وبلاگ گذاشته بوديد. شرايط شما چيه؟ من تجربه اولم است. شما بگوييد شرايطتان را. شما چي مي‌خواهيد بدانيد؟ بپرسيد. بگوييد چطوري مي‌شود اين ازدواج سر بگيرد، مدتش چقدر باشد؟ مدتش زياد برايم فرقي نمي‌كند. بيشتر به طرفم بستگي دارد؛ به اينكه چقدر بتوانيم با هم ارتباط برقرار كنيم. چقدر مهريه مي‌خواهيد؟ ماهي 200تومان. جايش كجا باشد؟ شما كجا مي‌خواهيد ببريد؟ براي جا شايد يك مقداري مشكل داشته باشم. موقتا يك جايي را دارم ولي نه اينكه دائم باشد. (مكث) من يك اتاق دارم. نمي‌شود بگويي خانه. كف‌اش موكت دارد. ببخشيد، شما شغلتان چي است؟ آزاد... يك مغازه هست كه كار مي‌كنم؛ مغازه مواد غذايي. سنتان را درست نوشته بوديد توي وبلاگ؟ 24 سالم است؛ متولد62. خانواده‌تان مشكلي ندارند اگر بخواهيد جدا زندگي كنيد؟ اين‌طوري نيست كه بتوانم به طور كامل جدا بشوم... ولي نه، مشكلي ندارند چون من از 8 صبح تا 4 و 5 بعدازظهر سر كارم. يعني خانواده‌تان را نمي‌خواهيد در جريان بگذاريد؟ نه خب، مي‌توانند باشند، مي‌توانند نباشند. هيچ مشكلي ندارد. مي‌خواهيد بگوييد براي آنها فرقي نمي‌كند؟ آنها بيشتر خانواده مذهبي‌اي هستند. به قول خودشان مسئله شرعي باشد، هيچ مشكلي ندارد. پس چرا مي‌گوييد نمي‌توانيد خانواده‌تان را به طور كامل ترك كنيد؟ ببينيد، اگر قرار باشد من به طور كامل جدا بشوم شرايط فرق مي‌كند. مي‌خواهم ببينم شرايط شما چطوري است. شما جايي را داريد؟ منظورتان چيست؟ واقعيت اين است كه چند ماه پيش – قبل از شما – خانمي زنگ زدند. اين خانم از خودشان خانه داشتند. مي‌خواستند من بروم خانه‌شان . به همين دليل پرسيدم كه شما شرايطتان چطوري است. چون من نمي‌توانم يك طبقه جدا بگيرم. پس جريان آن يك اتاق چي بود؟ به من يك خانه پدري به ارث رسيده كه طبقه پايينش را اجاره داده‌ام. طبقه بالاي آن هم يك اتاق هست كه براي كنكور مي‌رفتم آنجا درس مي‌خواندم؛ يك اتاق 8 - 7 متري كه يك دستشويي توالت دارد و يك آيينه توالت، همين. نمي‌دانم چرا شما اصلا نگفتيد چه‌جور شخصي مي‌خواهيد؟ چه سني؟ مطلقه يا...؟ سن تا 35 خوب است. شرايط موقتي است ديگر، ولي نمي‌خواهم رابطه يك طرفه باشد. برايم مهم است كه به شكل دوستي باشد. واقعيتش را بخواهيد من آدم تنهايي‌ام. دوست هم زياد دارم ولي با هيچ كدامشان راحت نيستم. به جان خودم، آدم خيلي مذهبي و خشكي نبودم. دلم مي‌خواهد طرف مقابلم هم، نه آدم خيلي بسته‌اي باشد، نه آدم خيلي بازي. حتي اينكه طرفتان تجربه چندمش باشد هم برايتان مهم نيست؟ نه، فكر نمي‌كنم اگر تجربه‌هاي ديگري داشته، اتفاق خاصي برايش افتاده باشد؛ چه‌بسا شايد دليل خاص خودش را داشته. حتي يادم رفت بگويم كه اگر از طرفم خوشم بيايد، شايد براي ازدواج دائم هم پاپيش بگذارم. هرچي كه شما بخواهيد خودش را توي وبلاگ اين‌طوري معرفي كرده: «شايان، 26 ساله. قد: 187، وزن 78. پوست: سفيد، مو: بور، چشم: سبز. براي شغلم 3 روز در هفته قم هستم و 4 روز تهران». آخرش يك شماره موبايل گذاشته با پيش‌شماره تهران. با اينكه تاريخ يادداشت مال يك سال پيش است، مي‌گويد: «اين اولين تماس بعد از آن پيغام است». سلام. آقاي شايان؟ (سكوت) من تلفنتان را از يك وبلاگ «ازدواج موقت» برداشتم. يادم نمي‌آيد. شما از تهران تماس مي‌گيريد؟ بله. مي‌شود شرايطتان را بگوييد؟ شرايط را شما بايد تعيين كنيد. شما مطلقه هستيد؟ بله. براي ازدواج موقت پيغام گذاشته بوديد؟ ننوشته بوديد براي چي. هرچي كه شما بفرماييد، هرچي كه شما بخواهيد. بايد يك جلسه همديگر را ببينيم و صحبت كنيم. من مسيحي هستم. اين براي شما فرقي مي‌كند؟ فكر نكنم فرق داشته باشد! اگر براي ازدواج‌موقت مي‌خواهيد، بايد اين مهم باشد برايتان، درسته؟ ممكن است همه اين حرف‌ها را حضوري بزنيم؟ بايد چيزهاي كلي را بدانيم. شايد اصلا شرايط كلي‌مان به هم نخورد، نگفتيد؟ براي من هيچ فرقي نمي‌كند. نماي نزديك يك زندگي چرا فكر مي‌كنيد كساني كه ازدواج موقت كرده‌اند آدم‌هاي عجيب و غريبي هستند؟ خيلي از آنها براي اين كارشان دلايل خاصي دارند، دلايلي كه حتما از نظر خودشان منطقي و قابل دفاع است.شنيدن داستان زندگي كساني كه از اين سبك زندگي احساس رضايت مي‌كنند، جالب است. اينجا با 2 نفري كه ازدواج موقت كرده‌اند حرف زده‌ايم. با يك خانم و يك آقا. آقايي كه ازدواج موقت كرده اسمش رضا است. 25 سال دارد و 4-3 ماهي است كه از شروع سربازي‌اش مي‌گذرد. او درست همزمان با شروع خدمت، ازدواج‌موقت كرده. الان هم كه ظاهرا راضي است و دارد زندگي‌اش را مي‌كند. احسان از دنياي جديدش مي‌گويد. چي شد كه به فكر ازدواج‌موقت افتادي؟ خيلي اتفاقي بود. من ايشان را از طريق چت پيدا كردم. بعد كه باهم حرف زديم، معلوم شد مطلقه است. خلاصه كم‌كم نسبت به هم احساس عاطفي پيدا كرديم. بعد گفتيم يك قراري باهم بگذاريم كه ادامه رابطه‌مان از لحاظ شرعي هم مشكل نداشته باشد. پيشنهاد اين كار را تو دادي؟ بله. و جواب اوليه چي بود؟ يك‌كم فكر كرد و پاسخ مثبت داد. به همين راحتي؟ آره. تازه اولش مي‌گفت هيچي نمي‌خواهم ولي من بالاخره راضي‌اش كردم كه يك سكه به عنوان مهريه بگيرد. البته ايشان اصرار زيادي داشت كه ازدواج، دائمي باشد ولي خب، ما براي زندگي دائمي مشكل داشتيم. بالاخره تفاوت سني وجود داشت، خانواده‌ها به هم نمي‌خوردند و... تفاوت سني؟ بله. ايشان 3 سال از من بزرگ‌تر است. مدت ازدواج موقتتان چقدر است؟ يك سال. من هنوز نمي‌توانم قبول كنم كه آن خانم هيچ مخالفتي با اين كار نداشته. حتي خانواده‌اش هم مخالفت نكردند؟ ايشان مطلقه است. كلا خانم‌هاي مطلقه راحت‌تر با موضوع كنار مي‌آيند. ضمن اينكه ايشان مستقل زندگي مي‌كند؛ براي خودش خانه دارد و وابستگي مالي هم به كسي ندارد. بحث مخالفت خانواده‌ها چه شد؟ خانواده‌هايمان خبر ندارند. اين مشكلي پيش نمي‌آورد؟ نه، چه مشكلي؟ مهم نيست كه بدانند، ندانند راحت‌ترند. من كه نمي‌خواهم هميشه با اين خانم زندگي كنم. حتي بيرون هم كه مي‌رويم مثل دو تا دوست هستيم. البته به نظرم حتي اگر خانواده‌ها مي‌دانستند هم، مخالفتي نداشتند. اما اين كار بالاخره يك كمي عجيب است. 100درصد! حتي اگر براي خانواده عجيب نباشد، براي فك و فاميل غيرقابل هضم است. براي همين اگر آنها بدانند، حسابي اذيت مي‌شويد. چرا ازدواج موقت اصلا؟ خب، ببين! وقتي تو با كسي دوست هستي، بالاخره از لحاظ عاطفي به‌اش وابسته مي‌شوي و مجبوري حداقل هفته‌اي يكي دو بار باهاش بيرون بروي. من مي‌خواستم از اين جهت مشكلي برايمان پيش نيايد. ضمن اينكه نمي‌خواستم به خاطر برخي نيازها زود ازدواج كنم. مي‌خواستم اول از لحاظ مالي تامين باشم، بعد به ازدواج دائم فكر كنم. خب، به نظرت اين‌جوري سن ازدواج پسرها بالا نمي‌رود؟ اين هم يك‌جور ازدواج است ديگر، فقط دائم نيست. ولي مي‌تواند جلوي خيلي چيزها را بگيرد. آدم كه نمي‌تواند بدون شناخت كسي برود بگيردش. بالاخره بايد سطح تفكر، قيد و بندها و نحوه آداب و معاشرت يك آدم را بشناسي. اگر اينها را نداني، ازدواج دائم يك ريسك است. ولي مگر در اين مدت يك سال، شما به هم وابسته نمي‌شويد؟ چرا. همين حالايش هم وابستگي هست. ممكن است به ازدواج دائم هم منجر شود. من خيلي‌ها را ديده‌ام كه اين كار را كرده‌اند. بالاخره در اين يك سال فرصت داري طرفت را بهتر بشناسي. الان راضي هستي؟ آره. حداقل از لحاظ فكري كه راحت‌ترم. قبلش خيلي اذيت مي‌شدم. راستي، دوستانت چيزي به‌ات نمي‌گويند؟ بعضي‌هايشان تكه مي‌اندازند. بعضي‌ها هم مي‌آيند مي‌گويند آقا ما هم مي‌خواهيم. به من چه آخر، بابايشان بايد برايشان آستين بالا بزند! خانمي كه ازدواج موقت كرده اول مِن مِن مي‌كند و بعد رضايت مي‌دهد كه صحبت كند؛ به شرط اينكه اسمش را ننويسيم و هيچ كدي ندهيم كه كسي بتواند او را بشناسد. 44ساله است و در يك شركت بازرگاني كار مي‌كند. مدت‌هاست كه از شوهرش جدا شده و در اين سال‌ها 2بار تجربه ازدواج موقت داشته كه زمان ازدواجش با نفر دوم هنوز تمام نشده. چطور شد قبول كردي ازدواج موقت بكني؟ چند سال قبل بود. مدت زيادي از طلاقم مي‌گذشت و تنهايي اذيتم مي‌كرد. يكي از آشناها كسي را براي اين كار پيشنهاد داد كه اول به شدت رد كردم. بعد كه با اصرار دوستم ايشان را ديدم، نظرم عوض شد. طرف خيلي مقيد به محرمات و اين حرف‌ها بود و از همان اول حرفش اين بود كه اگر بخواهيم ارتباطي داشته باشيم بايد حلال باشد. خيلي اهل احكام و دين بود و من هم گفتم چه بهتر. اين‌طوري راحت‌تر بود. راحت‌تر از چه نظر؟ اگر بخواهي با كسي باشي، اگر بخواهي بيرون بروي و رابطه‌اي داشته باشي، اين تنها راه است. من به عنوان يك زن مي‌خواستم خلاف شرع نكنم و كسي هم نتواند چيزي بگويد. اين‌طور، هم هر دو طرف راضي‌اند و هم رابطه‌شان ثبت مي‌شود؛ هرچند كه يك جور ازدواج نيم بند است. طرف مقابل به عنوان شوهر به درد نمي‌خورد ولي خب در بعضي زمينه‌ها چرا؛ از نظر مالي ممكن است كمك خرج باشد، از نظر عاطفي و اينكه به عنوان زن بخواهي به سفر بروي و كسي را داشته باشي كه حرفت را بزني. اين ازدواج موقت چقدر طول كشيد؟ مدتي بود كه هي به دعوا و مرافعه ختم مي‌شد اما دوباره برمي‌گشتيم. آخرين قرار 4ساله بود كه البته تمام نشد. چرا؟ كلا آدم يكدنده‌اي بود. جدا از اينكه از نظر مالي وضع مناسبي داشت و انصافا خيلي هم كمك مي‌كرد، دوست داشت اين رابطه را علني كند و مثلا به خانه من هم رفت و آمد داشته باشد. اما من نمي‌خواستم بيايد. من دختر دارم و نمي‌خواستم دخترم اين چيزها را بداند. دختر بالاخره بزرگ مي‌شود و خوب نيست كه از اول با اين مسائل بار بيايد. يعني دخترت نمي‌دانست كه ازدواج موقت كرده‌اي؟ نه، نمي‌خواستم بداند. الان هم نمي‌داند. همسر فعلي‌ات چطور؟ اين هم مي‌گويد مجردم و كسي از خانواده‌ام خبر ندارد. بعضي وقت‌ها فكر مي‌كنم زن دارد و به من نمي‌گويد. اگر خودت همسر دائمي كسي بودي و مي‌فهميدي شوهرت ازدواج موقت كرده چه احساسي داشتي؟ خيلي به من بر مي‌خورد. اما اگر زن بتواند از همه نظر شوهرش را تأمين كند و زندگي خوشي داشته باشند، مرد زن ديگري نمي‌گيرد. اگر مرد زن‌دار دنبال ازدواج موقت باشد، يعني ازدواج او مشكل دارد. اگر الان كسي به تو پيشنهاد ازدواج دائم بكند، قبول مي‌‌كني؟ اگر شرايط مناسب باشد و مناسب همديگر باشيم حتما قبول مي‌كنم. همين فردي كه حالا شوهر موقت توست؟ قبول مي‌كنم. شوهرم است. دوستش دارم اما سنش از من كمتر است. مي‌گويد مي‌خواهم زن بگيرم و زنم بايد كوچك‌تر از خودم باشد. گفتم با من ازدواج كن. ما كه مشكلي نداريم و دردسرهاي ازدواج با دختر كم سن و سال را هم ندارم اما قبول نكرد. چرا؟ چون اين رابطه، يك رابطه شاد است و دغدغه‌هاي زندگي مشترك را ندارد. مسئله آينده و خريد خانه و بچه‌دار شدن و اينها را ندارد. حرفش را مي‌فهمم و به‌اش حق مي‌دهم. شرايط تو براي ازدواج موقت چي بود؟ فرق مي‌كند. اولي كه اعتقادات مذهبي شديدي داشت، حتي مي‌گفت اگر بميرم يك هشتم از ارثم به تو مي‌رسد. 5 سكه مهرم كرده بود و كمك مالي خيلي خوبي به من مي‌كرد.با اين يكي، اول 6 ماهه صيغه شديم و بعد 3 سال تمديدش كرديم. اين را هم يكي از آشناها معرفي كرده بود. به نظر خودت اينكه ازدواج موقت ترويج شود خوب است؟ در كل خوب است. خصوصا براي زن‌هايي كه جدا شده‌اند و امكان ازدواج دائم ندارند. براي مردهايي كه زن دارند و پسرهايي كه مشكل ازدواج دارند هم يك راه‌حل موقتي است ولي باز هم خوب است. براي دخترها چي؟ تو به دختر خودت اجازه مي‌‌دهي ازدواج موقت كند؟ نه، اجازه نمي‌‌دهم. براي دخترها مناسب نيست. پسرها كلا به چشم خوبي به قضيه نگاه نمي‌كنند. دختري كه ازدواج موقت كند همه چيزش را از دست مي‌‌دهد. پسرها طوري نمي‌شوند اما هزار جور مشكل براي دخترها پيش مي‌آيد. از اينكه دخترها رفاقت كنند و دوست پسر بگيرند بهتر نيست؟ رفاقت دختر و پسرهميشه هم به معني رابطه جنسي نيست. بعدا هم اگر دختر بخواهد ازدواج كند، توضيحش راحت‌تر است. اما دخترها براي اين‌كار مشكل دارند. از اينكه ازدواج موقت كرده‌اي پشيمان نيستي؟ نه. به نظرم چيزهايي كه برايم داشته به مشكلاتش مي‌ارزد. كار حرام هم نمي‌كنم. مي‌خواهيد دروغ بگويم و جانماز آب بكشم؟ مواد قانوني مربوط به ازدواج موقت در قانون مدني ما بسيار كمياب است؛ به حدي كه قانون مدني تنها 3 ماده را به طور خاص به ازدواج موقت اختصاص داده است. طبق ماده1057 قانون مدني، ازدواج، زماني موقت است كه براي مدت معيني انجام شده باشد. اهميت زمان در ازدواج موقت، به حدي است كه قانون مدني در ماده بعد هم مي‌گويد: «مدت ازدواج موقت بايد معين باشد؛ به اين معنا كه ازدواج موقت بايد انتها داشته باشد و نمي‌شود فردي را براي هميشه به ازدواج‌ موقت كسي درآورد.» اما مهم‌ترين ركن ازدواج موقت، مهريه است. در ازدواج موقت - بر خلاف ازدواج دائم - تعيين‌نكردن مهر در هنگام عقد، باعث بطلان ازدواج است و مرگ زن در مدتي كه در عقد موقت مردي است، باعث از بين رفتن مهريه او نمي‌شود و ورثه او مي‌توانند مهريه‌اش را بگيرند. طبق ماده1113 قانون مدني، در ازدواج موقت، زن حق هيچ‌گونه نفقه‌اي را از جانب شوهر ندارد، مگر اينكه زن هنگام عقد اين مطلب را شرط كرده باشد. طبق فتواي علما، زني كه صيغه شده اگر آبستن شود، باز هم حق گرفتن خرجي از شوهر ندارد و شوهر تنها موظف به تامين هزينه‌هاي فرزند اوست. و همچنين زني كه صيغه شده، اگر هنگام عقد نداند حق همخوابي و خرجي ندارد، باز هم عقد او صحيح است و به خاطر اين ناآگاهي حقي به شوهر پيدا نمي‌كند. در ازدواج موقت زن و شوهر از هم ارث نمي‌برند مگر اينكه در هنگام عقد براي ارث‌بردن طرفين شرط گذاشته شده باشد. ازدواج موقت به وسيله تمام‌شدن مدت ازدواج يا بذل مدت ازدواج از جانب مرد، به پايان مي‌رسد. برخلاف تصور عموم، جدا شدن از همسر موقت تنها به دست مرد است و زن نمي‌تواند هر وقت خواست ازدواج موقت را به پايان برساند. اما در مورد فرزند حاصل از اين ازدواج: تمام حقوق پدر و فرزندي بر فرزند حاصل از ازدواج موقت جاري است. اين فرزند، هم حق نفقه دارد و هم از پدر خود ارث مي‌برد. شما پيشنهاد بهتري داريد؟ چه كساني با ازدواج موقت مخالفند؛ دختراني كه فكر مي‌كنند رواج ازدواج موقت باعث خواهد شد سنت حسنه ازدواج (دائم) منسوخ شود؛ زناني كه گمان مي‌كنند در ازدواج موقت حقوق زنانه رعايت نمي‌شود و همه چيز به كام مردان است؛ كساني كه نگران تقواي اجتماعي هستند و گمان مي‌كنند با شيوع ازدواج موقت، كانون خانواده از هم مي‌پاشد و پايه‌هاي عفاف مي‌لرزد؟ ديگر چه كسي مخالف است؛ كساني كه مي‌گويند ازدواج موقت رسم مدرني نيست و كار بي‌كلاسي محسوب مي‌شود؟ اما به نظرم استدلالاتي كه در اين زمينه بيان مي‌شود، آن‌قدر سست است كه اصلا نبايد توجهي به آنها كرد. دختراني كه نگرانند تا ازدواج موقت آنها را بي‌شوهر كند، واقعا چه فكري مي‌كنند؟ گمان مي‌كنند مردي كه نياز واقعي به ازدواج دارد، با ازدواج موقت مي‌تواند نيازهاي خود را برطرف كند؟ فكر مي‌كنند «موقت» مي‌تواند جاي «دائم» را بگيرد؟ تازه فرضا هم چنين باشد. اين چه توجيهي است كه مردان و زنان را از ازدواج موقت محروم كنيد تا آنها مجبور شوند به ازدواج دائم تن بدهند؟ آيا ازدواجي كه به اين ترتيب سر بگيرد بر اساس نيازهاي كاذبي نيست كه وقتي برطرف شود همه چيز سرد خواهد شد؟ آيا به خاطر همين ازدواج‌ها نيست كه حالا آمار طلاق اين همه بالاست؟ مدافعان حقوق زنانه چه مي‌گويند؟ مي‌خواهيد بگوييد اگر ازدواج موقت نباشد، حقوق زنان داده شده و اگر باشد اين حقوق خورده شده است؟ مي‌خواهيد بگوييد زنان به خاطر ازدواج موقت مورد ظلم واقع مي‌شوند؟ اما چه كسي آنها را وادار به اين كار مي‌كند؟ خب نكنند، اختيار زندگي‌شان را دارند! مگر كسي مجبورشان كرده؟ آنها هم مثل مردها هستند. اگر دلشان بخواهد مي‌توانند انتخاب كنند و اگر نخواهند نه. آنها كه از اخلاق عمومي دم مي‌زنند، چطور؟ آيا واقعا فكر مي‌كنند جامعه امروز از لحاظ اجتماعي، خيلي استانداردهاي بالايي دارد و همه چيز خيلي پاك و معركه است؟ آيا از آنچه در زير پوست جامعه مي‌گذرد خبر ندارند؟ يا شايد هم فكر مي‌كنند اگر ازدواج موقت باب شود، اوضاع خيلي بدتر از اين مي‌شود؟ شما را به خدا بس كنيد. ازدواج موقت، باز كردن يك منفذ است تا اين فشارهايي كه دارد همه چيز را از درون نابود مي‌كند، كمي تخليه شود. البته من هم موافقم كه براي اين كارها، به جاي تبليغات كردن و هو كشيدن، بهتر است گام‌هاي فرهنگي و عملي برداشت اما حرف آنهايي را كه مي‌‌گويند از كنار همه چيز بايد بگذريم و بحران و فاجعه را نبايد به روي خودمان بياوريم، درك نمي‌كنم. بله، مي‌توانيم. شايد حالا كه آتش هنوز به خانه ما نيفتاده بتوانيم چشم بر آن ببنديم اما كافي است يك جرقه به انبارتان بيفتد. دير يا زود هم مي‌افتد. اين چيزها واقعيات اجتماعي است. شوخي هم برنمي‌دارد. ما درباره ارتباط 2جنس مخالف، سال‌هاست كه سكوت كرده‌ايم و همه چيز را انكار كرده‌ايم. سعي كرده‌ايم جوان‌ها را با توصيه و اندرزهاي اخلاقي كنترل كنيم. سعي كرده‌ايم همه چيز را خوب و آرام و طبيعي جلوه بدهيم؛ «نبوده است... نيست و نمي‌تواند باشد!». اين مشكلات را با كارهاي فرهنگي هم نمي‌توان حل كرد؛ با تاكيد بر ازدواج دائم هم نمي‌شود (آدمي كه شرايط ازدواج ندارد را كه به زور نمي‌توان زن يا شوهر داد). براي حل اين مسائل بايد كمي واقع‌گراتر بود و حقايق را كمي بيشتر پذيرفت. بحثي كه درباره ازدواج موقت در گرفته، كمترين فايده‌اش اين است كه بپذيريم مشكلي وجود دارد. خانم‌ها، آقايان! اصلا به چنين معضلي باور داريد؟ يا شايد پيشنهاد بهتري داريد؟ بقيه چه مي‌گويند؟ عشرت شايق ؛ عضو فراكسيون زنان مجلس ازدواج موقت، حداقل پاسخگوي بخشي از نيازهاست. براي حل مشكلات جوانان، مسئولان بايد سعي و تلاش خود را معطوف به فراهم ساختن زمينه ازدواج دائم و تشكيل خانواده براي جوانان كنند. پرداختن به موضوع ازدواج موقت نمي‌تواند باعث شانه خالي كردن مسئولان از وظايف خود در قبال جوانان باشد. عباسعلي اختري؛ نماينده مردم تهران بسياري از مشكلات اخلاقي موجود در جامعه، به تجرد جوانان برمي‌گردد كه اگر مسئولان و مجريان بتوانند طرح ازدواج موقت را جا بيندازند، براي حل اين مشكلات مؤثر خواهد بود. دكتر مينو محرز؛ رئيس مركز تحقيقات ايدز ايران از آنجايي كه در ازدواج موقت، فرد محدود به يك شريك جنسي نشده و مي‌تواند از اين طريق، چند شريك جنسي داشته باشد، احتمال شيوع بيماري‌هاي مقاربتي افزايش مي‌يابد. در شرايط فعلي و با دانش ناكافي مردم جامعه در خصوص بيماري‌هاي مقاربتي، ترويج ازدواج موقت كار غلطي به نظر مي‌رسد. دكتر شاعري؛ رئيس انجمن ايدز ايران ازدواج موقت در صورتي كه با در نظر گرفتن تمام جوانب انجام شود، مي‌تواند در كنترل روابط جنسي مؤثر باشد اما سياستگذاران اين امر بايد در ابتدا ازدواج موقت را تعريف كرده و به آموزش مردم بپردازند. سيد حسين موسوي تبريزي؛ دبير كل مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم اگر بخشي از مشكلات جوانان با ازدواج موقت حل شود، مشكل شرعي ندارد اما بايد عواقب آن مورد توجه بوده و براي رفع آن برنامه‌ريزي شود. به نظر نمي‌رسد مطرح كردن ازدواج موقت از سوي مقامات رسمي كشور، چندان مفيد باشد و بايد در اين خصوص به صورت كاملا علمي و كارشناسي اقدام كنيم. فاطمه آجرلو؛ مخبر فراكسيون زنان مجلس مجردان به هيچ وجه به بحث ازدواج موقت نپرداخته و اكثر مردان متاهل به سراغ اين مسائل مي‌روند. اين امر، واقعيتي بدون تعارف است. بسياري از زنان ما در ازدواج‌هاي موقت، آسيب جدي مي‌بينند. فخرالسادات محتشمي‌پور؛ مدير كل سابق دفتر امور زنان وزارت كشور طرح مسئله ازدواج موقت در كشور، بيشترين لطمه را به دختران جوان زده و آنان را با مشكل مواجه مي‌كند. اين كار، باعث از هم گسيختگي خانواده‌‌ها مي‌شود. غلامحسين الهام؛ سخنگوي دولت سخنان اخير وزير كشور درباره ازدواج موقت، از جايگاه يك روحاني بوده است و نظر دولت نيست. اين امر مربوط به دولت به عنوان قوه مجريه كشور نيست. راه حل: فقط ازدواج دائم تنور داغ داغ است. وقتي مي‌رسيم شوراي فرهنگي - اجتماعي زنان که بخش فکري شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حوزه زنان است - درباره همين موضوع «ازدواج موقت» جلسه دارند. خانم زهرا آيت‌اللهي يكي از اعضاي شورا که استاد دانشگاه تهران است و تجربه سال‌ها کار در فضاهاي دانشجويي را دارد - از جلسه بيرون مي‌آيد و به سؤال‌هايمان درباره اين جريان جواب مي‌دهد. آيت‌اللهي غير از کار اجرايي در اين سال‌ها، تحقيقات گسترده‌اي در حوزه مسائل زنان کرده و کتاب‌هاي زيادي هم در اين حوزه منتشر کرده. به نظر مي‌‌آيد نقطه نظراتش درباره اين نوع مسائل، حاصل تجربه اجرايي و تحقيقي توأمان در حوزه زنان و مباني فقهي مربوط به آن است. در شرايط فعلي جامعه، موافقيد که بحث ازدواج موقت به‌طور گسترده مطرح شود يا نه؟ ازدواج موقت مشروع است و هيچ ترديدي در اين نيست ولي بايد محدود شود به مواردي که فرد نياز به همسر دارد ولي واقعا امکان ازدواج ندارد. خب، براي همين است که اين بحث را طرح کرده‌اند. الان جوان‌ها بنا به هزار و يک دليل، امکان ازدواج ندارند. کي گفته امکان ازدواج ندارند؟ ما اگر موانع موجود را بررسي کنيم مي‌بينيم اين‌طور نيست که امکان وجود نداشته باشد. مسئوليني که سهل‌انگاري مي‌کنند در اين زمينه مقصرند. قانون تسهيل ازدواج جوانان، سال 84 تصويب شده. در متن آن هم آمده که ظرف 3 ماه بايد آيين‌نامه اجرايي آن تهيه شود و به تصويب برسد. گزارش مراحل اجراي آن هم بايد هر 6ماه يک‌بار تهيه شود و به كميسيون مجلس داده شود. ماده 12 آن هم ‌مي‌گويد که وزراي اقتصاد و مسکن و کشور، مسئول حسن اجراي اين قانونند. ولي اين قانون به اجرا نزديک نشده. گزارشي هم از اجراي آن به کميسيون داده نشده. خب، شما مسئول محترمي که نتوانسته‌ايد براي تسهيل ازدواج جوانان کاري انجام دهيد، چطور مي‌توانيد بحث ازدواج موقت را راه بيندازيد؟ چطور مي‌گوييد جوانان امکان ازدواج دائم ندارند، پس بروند سراغ نوع موقت. حالا آن قانون عمل نشده يا هر دليل ديگري، بالاخره امکان ازدواج فراهم نيست، چرا نبايد رفت سراغ ازدواج موقت؟ واقعا هنوز خيلي کارها براي ازدواج دائم مي‌شود کرد که انجام نشده و تا آنها انجام نشود، نمي‌شود رفت سراغ راه ازدواج موقت. در ازدواج، نگاه دين به تک همسري و دوام ازدواج است. دين ازدواج موقت را واقعا فقط در موارد خاص مي‌پذيرد. ما براي ازدواج ساده بايد فرهنگ‌سازي کنيم. تبعات منفي‌اش از فساد بيشتر است؟ اينکه بدتر است که بدون هيچ حد و مرزي با هم ارتباط دارند؟ ببينيد، جامعه انساني حتي اگر ديني نباشد، طبيعي است که سعي کند فضا را ببرد به سمت هماهنگي نيازهاي جنسي و عاطفي. اين نوع ازدواج چون موقت است، خيلي با عواطف سازگاري ندارد. بسياري از پسرهايي که احساس کنند در جامعه راهي وجود دارد که عرفا هم پسنديده شده بدون اينکه هيچ مسئوليتي ايجاد کند، سراغ ازدواج دائم نمي‌روند. حالا مثلا فرهنگ‌سازي هم کرديم، 10 سال ديگر با اين همه بچه بي‌پدر چه کنيم؟ با اين همه خانمي که ديگر امکان ازدواج دائم ندارند و نياز به همسر دارند، چه کنيم؟ اين قضيه طبيعي است که مرد ترجيح مي‌دهد با زني ازدواج دائم کند که اولين تجربه زندگي مشترکش باشد. با فرهنگ‌سازي در زمينه ازدواج موقت، ممكن است فساد بيشتر شود. اين يک حقيقتي است که کسي که تجربه جنسي نداشته، طبيعتا خود نگه‌دارتر از کسي است که قبلا اين تجربه را کرده. ازدواج‌موقت درمان اين فساد رايج نيست. نمي‌خواهيم که سر فساد، کلاه شرعي بگذاريم! تازه ما الان هنوز توي قانون براي اين موضوع مشکل داريم. مگر ازدواج موقت قانوني نيست؟ الان ثبت ازدواج موقت الزامي نيست. مشکل بزرگ اين ثبت‌نشدن، اين است که خانم‌هايي که باردار مي‌شوند، نمي‌توانند ثابت کنند بچه از شوهر موقت است. الان نماينده قوه قضائيه آمده به شورا و مي‌گويد تعداد زيادي پرونده در دادگاه‌ها هست که تا خانم باردار شده، مرد خودش را قايم کرده يا اينکه بچه را منکر مي‌شود. اين وسط حقوق بچه چه مي‌شود؟ اصلا مردهايي که مي‌روند سراغ اين نوع ازدواج، مي‌دانند که اگر بچه‌اي به وجود بيايد، مسئوليت مالي و حضانتش با آنهاست؟ زنها تبعات حقوقي آن را مي‌دانند؟ چند درصد خانم‌ها مي‌دانند که در عقد موقت، مرد هيچ‌گونه مسئوليت اقتصادي براي خرج و مخارج آنها ندارد و نفقه‌شان هم برعهده مرد نيست. به روايات که نگاه مي‌کنيم، مي‌بينيم كه خيلي محدوديت‌ها براي ازدواج موقت قائل شده اند. روايات زيادي هست که مي‌گويد با دختر باکره کراهت دارد ازدواج موقت کنيد، اصلا پسنديده نيست. ائمه ما دوري داده‌اند از اين موضوع. فتواي مراجع شيعه اين است که دختر باکره براي ازدواج موقت نياز به اذن پدر دارد. اتفاقا اين بحث داغي شده. چون اگر اجازه پدر را نخواهد ديگر خيلي دست جوان‌ها باز مي‌شود. موضوع روز مجله‌هاي زرد شده همين. مي‌گويند يکي از مراجع اجازه داده. همه علماي شيعه درباره ازدواج دائم يا موقت دختري كه تاكنون ازدواج نكرده مي‌گويند يا واجب است اذن پدر يا بنا بر احتياط واجب، لازم است. در احتياط واجب هم نمي شود از مرجع تقليد خودتان به هر مرجعي که دلتان خواست برگرديد. بلکه بايد به اعلم برگرديد؛ به آن مرجعي که بعد از مرجع خودتان از بقيه تاييد شده‌تر است. ببينيد چند نفر مي‌گويند اين مرجعي که گفته اذن پدر لازم نيست، اعلم نسبت به بقيه است. در واقع هيچ کدام از افرادي که قريب به اتفاق فقها آنها را به عنوان مرجع اعلم مي‌شناسند، اجازه ازدواج موقت بدون اذن پدر دختر را نمي‌دهند. آنهايي که اين بحث‌ها را طرح مي‌کنند، خودشان چه حالي مي‌شوند اگر دخترشان بيايد به‌شان بگويد بدون اجازه آنها با پسري چند ماه است که عقد موقت کرده و باردار شده؟ چه بلايي سر اين پسره مي‌آورند؟ به اين پسرهاي جوان که پي اين موضوع افتاده‌اند بگوييد خود شما اگر برويد خواستگاري و طرف بگويد من قبلا 8بار صيغه شده‌ام، شما باهاش ازدواج مي‌کنيد؟ خب، شايد اين يک عرف غلط است و قبحش از بين برود، همه چي حل مي‌شود. انسان‌ها از نظر روابط انساني يک خصوصياتي دارند که شما نمي‌توانيد اينها را از بين ببريد. غيرت يک چيزي است که وجود دارد. بالاخره دختري که تا حالا به کسي دل نبسته، وقتي مردي وارد زندگي‌اش مي‌شود، فکر و ذکرش همان مرد است، ولي دختري که عادت کرده دل ببندد و بعد اين دلبستگي را قطع کند، معلوم است ديگر آن پيوند عاطفي را برقرار نمي‌کند. چه تضميني وجود دارد که دلبستگي‌اش را به اين مرد هم قطع نکند؟ در مورد مرد هم همين طور است. اتفاقا موافقين ازدواج موقت مي‌گويند اين به تحکيم خانواده کمک مي‌کند. يک دليلي که مي‌آورند اين است که اين رابطه باعث مي‌شود که طرفين همديگر را بشناسند، اگر براي هم مناسب بودند بعد دائمي‌اش کنند. اين يک توجيه غير منطقي است. سر خودمان را که نمي‌توانيم شيره بماليم. مردم مي‌فهمند منظور از اين صيغه‌ها چيست. کسي که واقعا قصد داشته باشد با يکي ازدواج دائم بکند، براي شناخت بيشتر مي‌تواند با هماهنگي خانواده‌ها، اجازه پدر دختر و تعيين حد و مرز، براي مدتي عقد شرعي کند ولي حد و مرزش بايد حفظ شود. حالا اگر به نظرشان آمد مناسبند، بعد اقدام به ازدواج دائم كنند. اين با اين بحث ازدواج موقتي که دارند طرح مي‌کنند، خيلي فرق دارد. پيشنهاد عملي بدهيد. واقعا راه حل چيست؟ خيلي کارها مي‌شود کرد ولي چرا من پيشنهاد بدهم. قانون تسهيل ازدواج جوانان را که داريم. از مسئولان بخواهيد که همان را عملي کنند. قانون تسهيل ازدواج جوانان در طول مصاحبه با خانم آيت‌اللهي، او به قانون تسهيل ازدواج جوانان اشاره كرد. قانوني كه به ادعاي او خيلي هم عملي نشده است. در اينجا چند بند از مهم‌ترين مواد اين قانون را آورده‌ايم. ماده1- به منظور توانمندسازي جوانان براي تشكيل خانواده، دولت مكلف است «صندوق اندوخته ازدواج جوانان» را ايجاد نمايد. ماده2- دولت مكلف است علاوه بر استفاده از منابع بودجه سنواتي پيش‌بيني شده، از محل «صندوق اندوخته ازدواج جوانان»، به مزدوجين نيازمند به اجاره مسكن، حسب تشخيص كميته سامان ازدواج، با توجه به امكانات صندوق، وام وديعه مسكن پرداخت كند. ماده 6- دولت موظف است به منظور سامان فعاليت‌هاي ازدواج در استان‌ها و نظارت بر روند اجرايي اين قانون در كليه فرمانداري‌ها، كميته سامان ازدواج متشكل از فرماندار، امام جمعه شهر و رئيس شوراي شهر تشكيل دهد. ماده 7- به منظور رفع موانعي كه باعث تاخير ازدواج مي‌گردد و تشويق و ترغيب جوانان به ازدواج و تشكيل خانواده، وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح مكلف است پس از موافقت فرمانده كل نيروهاي مسلح، اقدامات ذيل را انجام دهد: الف- تعيين محل خدمت سربازان متاهل در نزديك‌ترين پادگان و مركز نظامي محل سكونت. ب- پرداخت مستمري به ميزان حداقل دو برابر سربازان مجرد به سربازان متاهل كه ميزان افزايش مستري متاهلين، از محل صندوق اندوخته ازدواج جوانان تامين مي‌گردد. ماده 9- دولت مكلف است متاهلين واجد شرايط را در اولويت دسترسي به فرصت‌هاي شغلي، وام اشتغال و وام مسكن قرار دهد. ماده 10- وزارتخانه‌هاي علوم، تحقيقات و فنّاوري و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و ساير مؤسسات داراي مراكز آموزشي،‌ موظفند در چهارچوب بودچه سنواتي، نسبت به ساخت و واگذاري خوابگاه‌ها براي متاهلين اقدامات لازم را مبذول دارند و همچنين نسبت به پرداخت كمك‌هزينه تحصيلي به دانشجويان متاهل به ميزان دو برابر دانشجويان مجرد – كه افزايش آن از محل صندوق اندوخته ازدواج جوانان تامين مي‌شود - اقدام نمايند. قانون فوق مشتمل بر 13 ماده و 4 تبصره، در جلسه علني روز يكشنبه مورخ 27 آذر ماه 1384 مجلس شوراي اسلامي، تصويب و در تاريخ 7/10/1384 به تاييد شوراي نگهبان رسيد. نظر علما چيست؟ بسياري از علما مي‌گويند اجازه پدر واجب است. البته نظرات ديگري هم وجود دارد ولي ما اينجا فقط نظر كساني را كه موافق وجود اذن پدرند، آورده‌ايم. «اذن پدر در ازدواج دختر باكره به احتياط واجب شرط است.» اين جمله‌اي است كه علمايي چون آيت‌الله خامنه‌اي، آيت‌الله خويي،آيت‌الله گلپايگاني، آيت‌الله اراكي، آيت‌الله فاضل لنكراني، آيت‌الله مكارم شيرازي، آيت‌الله بهجت، آيت‌الله وحيد و آيت‌الله صافي در رساله‌شان در رابطه با لزوم داشتن اجازه پدر در ازدواج موقت آورده‌اند. چند نفر ديگر از علما هم نظرات مشابهي دارند: آيت‌الله خميني: دختري كه حد بلوغ رسيده و رشيده است ـ يعني مصلحت خود را تشخيص مي‌دهد ـ اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد بايد از پدر يا جد پدري خود اجازه بگيرد. آيت‌الله سيستاني: اگر متصدي امور زندگي خود نباشد بايد. اگر متصدي امور زندگي خود باشد بنا بر احتياط واجب آيت‌الله تبريزي: بايد اجازه بگيرد آيت‌الله صانعي: در عقد دائم بنا بر احتياط بايد از پدر يا جد پدري خود اجازه بگيرد؛ اگرچه عدم لزوم اجازه خالي از قوت نيست اما در عقد موقت اجازه پدر يا جد پدري بنا بر اقوي لازم است. گزینه گمشده ازدواج موقت، کارت هوشمند سوخت نیست. شاید این جمله بدیهی را باید به خودمان یادآوری کنیم تا ـ ساده‌انگارانه ـ خیال نکنیم روابط پیچیده انسانی، با یک تصمیم و تبلیغاتی گسترده، الگو می‌پذیرند. پیچیدن نسخه جمعی و همگانی برای انبوه بیمارانی که هر کدام شرایط پیچیده خودشان را دارند، خیلی راه آسانی است ولی آیا اشتباه نیست؟ پس کی می‌خواهیم نگاهی به مشخصات بیمار موردنظر بیندازیم؟ شما در این یکی دو ساله، گذارتان به صفحه حوادث افتاده؟ گاهی به نظرتان نیامده بعضی حوادث مشابه، تکرار می‌شوند؟ مثلا یکی شبیه اینکه خواستگار قبلی، به چهره خواستگار بعدی اسیدپاشیده یا زده به ماشین عروس و داماد و هر دو و خودش را فرستاده به ماه عسل ابدی! چیزی درباره مزاحمت‌های پی در پی و انتقام‌جویی‌هایی از این دست به گوشتان نخورده؟ جنایات بی‌سروصدای ناموسي و آزارهای عجیب خانوادگی که گاهی به روزنامه‌ها راه پیدا نمی‌کنند ولی ـ پنهانی و آرام ـ خانواده‌ای را نابود می‌کنند، در اطراف شما اتفاق نیفتاده؟ می‌شود لطفا با پیش‌زمینه‌ای که از صفحه حوادث دارید، گزینه برتر را برای سؤال زیر پیدا کنید؟ آقای «الف» چند ماه پیش، با خانم «ب» عقد ازدواج موقت بسته ولی الان خانم «ب» یک خواستگار خوب با شرایط مناسب دارد و در آستانه ازدواج دائم است. چه اتفاقی می‌افتد؟ 1 ـ آقای «الف»، به راحتی شماره موبایل خانم «ب» را از حافظه موبایلش پاک می‌کند و آدرس او را از ذهنش خط می‌زند. 2 ـ خانم «ب» به راحتی آب خوردن، به خانواده خواستگار مناسب می‌گوید که من قبلا صیغه آقای «الف» بودم و مادرشوهر مربوطه می‌گوید: « اشکالی ندارد عزیزم، چه فرقی می‌کند دختر قبلا روابط داشته یا نداشته. جایت روی تخم چشم ماست و غلط بکند هر که شماتت کند». 3 ـ خانم «ب» به راحتی و در دم، همه خاطراتی که با آقای «الف» دارد را فراموش می‌کند و در صورت بروز هر گونه مشکل در زندگی خانوادگی جدیدش، اصلا به آقای «الف» زنگ نمی‌زند. به نظر می‌آید با زیرساخت‌هـای فـرهـنگی و زمـینه احساسی ـ عاطفی موجود، اصلا کارها به راحتی گفتن و سخنرانی کردن و میان‌برنامه تبلیغی ساختن نباشد و همه آنهایی که بنا دارند زمینه جامعه را برای پذیرش ازدواج موقت آماده کنند، زحمت زیادی برای جابه‌جا کردن سنت‌ها و باورهای هزاران ساله باید بکشند. سؤالی که به ذهن می‌آید، این است که اگر می‌شود با هجوم گسترده رسانه‌ای و تبلیغی، بعضی باورها و ساختارها را جابه‌جا کرد، چرا همین کار را برای رفع موانع ازدواج دائم نمی‌كنيد؟ اگر می‌شود خانواده‌ها را به ازدواج موقت فرزندانشان راضی کرد، چرا نمی‌شود آنها را به ازدواج‌های ساده‌تر و صمیمی‌تر راضی کرد؟ اگر بناست مکانی برای زوج‌های موقت در نظر بگیرید، چرا نمی‌شود به فکر مکان‌های موقتی برای عقد کرده‌هایی بود که تا سپید شدن موهایشان ـ به خاطر مشکل مسکن ـ عقد کرده می‌مانند؟ معاینه، حالا شاید توقع زیادی است. شما لطفا یک نیم نگاه به مشخصات بیمار مورد نظر بیندازید. شاید بشود برای او کاری غیر از این کرد. لطفا این‌قدر راحت روی برگه ننویسید «یک عدد مسکّن ازدواج موقت». پایگاه اینترنتی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 866]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن