واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: موسيقي خوشنويسي!
مؤسسه فرهنگي هنري صبا، طي هفته گذشته، نمايشگاه خوشنويسي پل هنر از تهران تا استانبول و طلوع مهر را افتتاح كرد تا نخستين نمايشگاه پر سر و صداي نيمه دوم سال باشد.تا پايان مهرماه، دو نگارخانه نه چندان بزرگ ساختمان صبا، ميزبان آثار هنري خوشنويسان كشور تركيه، و سالنهاي نگارخانه خيال هم پذيراي آثار هنرمندان طراز اول ايران خواهد بود؛ نمايشگاهي كه در مجموعه صبا برپاست، در حقيقت، 2نمايشگاه مستقل است اما همه اتفاقات ريز و درشت آن، مثل نشستهاي تخصصي پيرامون آن با يكديگر پيوند دارد و همين مسئله باعث ميشود مخاطب، مدام بهدنبال تفاوتها و شباهتهاي بين اين دو دسته آثار باشد. بدون مقدمه و حاشيه بايد گفت آثار به نمايش درآمده از هنرمندان ترك، بهتر بود اصلاً به صبا نميآمد. براي يافتن نكات و ويژگيهاي مثبت تابلوها، دقايق متمادي بايد به آثار زل بزنيد تا در نهايت با اغماضهاي فراوان به نتيجه برسيد! در طبقه اول، شاهد آثار سنتي خطاطي هنرمندان تركيه هستيد؛ تابلوهايي كه اسامي خداوند يا آياتي از قرآن كريم را به خط كوفي يا ثلث به نمايش گذاشته است. اما آثار طبقه دوم همان ساختمان، تابلوهايي هستند كه بهطور كلي از خوشنويسيهاي ترك متفاوت است. در اين قسمت، آثاري روي ديوارها خودنمايي ميكنند كه جزو هنر مدرن تركيه به حساب ميآيند. از سوي ديگر چون آنها از متريال و مواداوليه مرغوب، كاغذ دستساز و آهار زده شده، طلاي 24 عيار و خلاصه از چيزهايي استفاده ميكنند كه از سنت و طبيعت وام گرفتهاند آثارشان ماندگاري بيشتري دارد و رنگهاي واقعيتري را در تذهيبشان به كار ميگيرند.به عقيده بسياري از كارشناسان و هنرمندان ايراني از جمله احمد فلسفي، اين مسئله، ريشه در تاريخ هنر تركيه و مقاومت اساتيد بزرگ اين كشور در برابر هنر مدرن دارد. علاوه بر طراحيهاي خاص كلمات، رنگهاي بنفش و قرمز و سبز و... هم هستند كه مخاطب را به سمت خطنقاشي هدايت ميكند. علي شيرازي درباره خطنقاشي و رنگ در آثار خوشنويسي هنرمندان تركيه ميگويد: «هنرمندان تركيه در خلق خطنقاشي از هنرمندان ايراني متاثر شدهاند. شركت آنها در نمايشگاههاي بينالمللي و تماشاي آثار ايراني، باعث شده از خطنقاشيهاي ايراني الهام بگيرند، وگرنه تا 20سال پيش، تنها استفاده هنرمندان ترك از رنگ، به اين نقطه ختم ميشد كه با مركب سفيد روي كاغذهاي مشكي خطاطي ميكردند يا با مركبهاي مشكي، روي كاغذهاي سفيد و رنگ ديگري به جز اين دو مورد در آثار آنها ديده نميشد.» متأسفانه يكي از دلايل عمده وجود ضعف در اين نمايشگاه، انتخاب ناآگاهانه برگزاركنندگان در گزينش اساتيد و آثار مدعو بوده است. شيرازي در اين باره ميگويد: «من و بسياري از همكارانم، طي سالهاي متمادي بهدليل شركت در نمايشگاههاي بينالمللي و نمايشگاههايي كه در سطح جهان اسلام برگزار ميشود، با هنرمندان و اساتيد درجهيك كشورهايي همچون تركيه ارتباط داريم و آنها را به خوبي ميشناسيم اما آنها و آثارشان را در نمايشگاه پل هنر نديديم؛ اينكه سازمانهاي دولتي، تعدادي از هنرمندان خارجي را بشناسند، به اين معنا نيست كه آنها، هنرمنداني درجهيك هستند و بايد به نمايشگاههاي ايراني دعوت شوند.» بنابراين شايد مشورت و كمك گرفتن از هنرمنداني همچون شيرازي ميتوانست سطح اين نمايشگاه را بالا ببرد؛ نكتهاي كه هميشه در نمايشگاههاي بينالمللي يا آثار خارجي به پاشنه آشيل تبديل ميشود.از آنجا كه ايران از اوايل دوره پهلوي با كشورهاي مختلف مراوده بازرگاني داشت و پس از آن براي درست كردن آرمهاي تجاري به خط نياز داشت، خوشنويسي در ايران كاربردي شد و بخشي از جنبه هنري خطاطي از ميان رفت، چون شركتها و سازمانها، از خطاطي استفاده و آنها را روي كاغذ چاپ ميكردند. طلوع مهر، يك اتفاق منحصر به فرد در برابر همه ضعفهاي تأسفآوري كه در نمايشگاه پل هنر از تهران تا استانبول وجود دارد (مثل آويزان كردن پرينت آثار با پونز روي راهروها)، نمايشگاه طلوع مهر كه به نمايش آثار خوشنويسان ايراني ميپردازد، نمايشگاهي منحصر به فرد به حساب ميآيد. اين نمايشگاه از شعرها، آيات و قطعات ادبي كه براي تحرير انتخاب شده، تا تكنيك و رنگ و جسارت هنرمندان در انتخاب قلمها، محلي است براي درس گرفتن و لذت بردن و تجربه كردن. البته تعجبي هم ندارد چراكه بهنظر ميرسد اين نمايشگاه برپا شده تا قدرت اساتيد خوشنويسان ايراني را به نمايش بگذارد. يكي ديگر از نكاتي كه بيننده را بيشتر به سمت آثار ايراني ميكشاند، روحي است كه در خطاطيهاي ايراني موج ميزند. در حقيقت، مخاطب ابتدا در ميان آثار ساختمان صبا جاي خالي چيزي را در تابلوها حس ميكند و حدس ميزند شايد اين جاي خالي بهدليل رنگ بيحال ديوارهاي نگارخانههاست ولي بعد از تماشاي تابلوهاي نگارخانه خيال به اين نتيجه ميرسد چيزي فراتر از همه اينها در آثار وجود دارد و آن، روح حاكم بر خوشنويسيهاست. و وقتي كسي مثل شيرازي درباره تاريخچه و سير تحول هنر خطاطي تركيه براي شما صحبت ميكند، متوجه ميشويد حدسيات شما درست بوده است: «خوشنويسان تركيه بيشتر در خط ديواني، محقق، ثلث، كوفي و ريحان كار ميكنند و اكثر آنها سنتگرا هستند. زمانيكه خط اين كشور تغيير كرد و به لاتين تبديل شد، رقابتي كه به خلاقيت هنري منجر شود، در ميان هنرمندان ترك اتفاق نيفتاد.آنها براي نوشتن يك تابلو، ابتدا كلمات و جملات را طراحي ميكنند، طرحشان را با دو مداد ميكشند و پس از اينكه به شكل كامل درآمد، قلم را به دوات آغشته ميكنند و به وسيله آن، بين دو خط را پر ميكنند و بعد، دواتهايي را كه از بين خطوط بيرون آمده، پاك ميكنند. تفاوت تذهيبها در آثار خطاطان كشور تركيه مشهود و غيرقابل انكار است و حتي اين حس به مخاطبان عادي القا ميشود كه طرح اين تذهيبها هم خلاقانهتر و بديعتر از تذهيبهاي ايراني است ولي علي شيرازي در اين باره ميگويد: «تذهيب تركيه، از نظر اجراي كار، بسيار خوب است ولي تذهيبكاران در طراحي از طرحهاي ايرانيها كپي ميكنند و در اين ميان، بيش از همه از طراحيهاي تذهيب سبك تيموري و صفويه الگو گرفتهاند.» او ادامه ميدهد: «از سوي ديگر چون آنها از متريال و مواداوليه مرغوب، كاغذ دستساز و آهار زده شده، طلاي 24 عيار و خلاصه از چيزهايي استفاده ميكنند كه از سنت و طبيعت وام گرفتهاند آثارشان ماندگاري بيشتري دارد و رنگهاي واقعيتري را در تذهيبشان به كار ميگيرند.»او درباره اينكه چرا تركها تا اين اندازه به تذهيب اهميت ميدهند، ميگويد: «از آنجا كه ايران از اوايل دوره پهلوي با كشورهاي مختلف مراوده بازرگاني داشت و پس از آن براي درست كردن آرمهاي تجاري به خط نياز داشت، خوشنويسي در ايران كاربردي شد و بخشي از جنبه هنري خطاطي از ميان رفت، چون شركتها و سازمانها، از خطاطي استفاده و آنها را روي كاغذ چاپ ميكردند. به اين ترتيب، اصل خوشنويسي مهم شد و هنر تذهيب، به حاشيه رفت. ولي در تركيه اين اتفاق برعكس بود يعني با تغيير خط در تركيه، كاربري خوشنويسي از ميان رفت اما جنبه هنري آن باقي ماند.» منبع : همشهري تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]