واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: چگونه دایی بعد از هر زمین خوردن دوباره سرپا می ایستد؟ شهریار مرد روزهای بحرانی علی پروین درباره اش گفته: «مشهور است، محبوب نیست.» مهم نیست علی دایی محبوب است یا منفور، مربی خوبی است یا نه؛ شهریار یک چیز را ثابت کرده؛ که همیشه بعد از هر شکستی، هر چقدر بزرگ، باز هم برمی گردد و جبران می کند. بالا و پایین زندگی او تبدیل شده به یک تابع سینوسی که بعد از هر افتضاحی، یک نقطه درخشان دارد و همین است که او را از خیلی چهره های سرشناس دیگر متمایز می کند...
1. زمستان 70 توسط علی پروین به تمرین تیم ملی دعوت شد ولی خط خورد. دایی در نیمه راه پیوستن به پرسپولیس پروین به بانک تجارت برگشت و گفت: «فکر می کردم با پیراهن پرسپولیس به تیم ملی می رسم، اما حالا که خط خوردم، پول بانک تجارت را به پیراهن پرسپولیس ترجیح می دهم.» حرف او به تماشاگران پرسپولیس گران آمد و مغضوب آنها شد. 2. تیم ملی در پاییز 72 در مقدماتی جام جهانی 94 ناکام ماند، اما دایی در مسابقات دوحه قطر 4 گل زد و آقای گل و بارازش ترین بازیکن رقابت ها شد. یک سال بعد که خبری از پروین نبود، به پرسپولیس پیوست. 3. سال 73 در مسابقات آسیای هیروشیما، دروازه بان بحرین با استوک توی شکم دایی رفت و طحال او را پاره کرد. با وجود خونریزی داخلی 20 دقیقه باقی مانده را هم بازی کرد و پس از آن، او را به بیمارستان منتقل کردند. جراح ژاپنی بالای سر او حاضر شد و بعد از معاینه گفت: «احتمال زنده ماندنش کم است... باید جراحی اش کنیم!» بعد گفته بود اگر به بازی ادامه نمی داد، شانس زنده ماندنش بیشتر می شد، گفته بود از بهترین گروه پزشکی هیروشیما استفاده خواهند کرد اما: «برایش دعا کنید...» پس از جراحی فکر می کردند یک سال بازی نکند. 4. ولی 4 ماهه به زمین برگشت. به دلیل مصدومیت و افت پس از آن، وقتی مایلی کهن در بهار 75 او را به تیم ملی دعوت کرد، ذخیره ادموند اختر، هاشم حیدری و علی میرزا استواری بود، با این حال دوباره بازیکن ثابت تیم شد و 12 گل در مقدماتی و 8 گل در مرحله نهایی جام ملت ها زد که 4 تا از آن 8 گل برابر کره جنوبی بود. 5. در جام جهانی 98 (1377) مهاجم گلزنی که باید باشد، نبود و زیر سایه خداد، مهدوی کیا، استیلی و کریم باقری حضوری کمرنگ داشت. 6. در آسیایی 98 بانکوک با زدن 9 گل، بهترین گلزن مسابقات شد و با ایران به مقام قهرمانی رقابت ها دست یافت. یکسال بعد به عنوان بازیکن سال آسیا برگزیده شد. 7. از 1377 تا 1381 در بایرن مونیخ و هرتابرلین بازی کرد. در ازای 4 میلیون مارک به بایرن پیوست تا گرانترین آسیایی اروپا ـ تا آن زمان ـ باشد؛ اولین آسیایی شد که در لیگ قهرمانان بازی کرده و در فینال لیگ قهرمانان 1999 حاضر شد. اگرچه نیمکت نشین بود... همین بازی نکردن سبب شد اول از بایرن به هرتا برود و بعد از هرتا روانه الشباب امارت شود؛ حتی در الشباب هم موفق نبود. 8. می گفتند تمام شده ولی به پرسپولیس پیوست و در همان فصل با زدن 16 گل، آقای گل لیگ شد. فدراسیون بین المللی آمار و تاریخ فوتبال او را به خاطر زدن 17 گل در مسابقات رسمی ملی، به عنوان برترین گلزن سال 2004 دنیا معرفی کرد. 9. جام جهانی 2006 (1385) یکی از بدترین دوران بازیگری او بود. بد بازی کرد. سیل انتقادات به سمتش روانه شد. شایعه شد در انتخاب ترکیب تیم ملی دخالت می کند، موجی از smsهای توهین آمیز برایش فرستاده شد، گفتند جماعت ناراضی از نمایش او در جام جهانی به مغازه اش حمله کرده اند... و دایی پس از حذف، حتی به ایران هم برنگشت و یکسر به امریکا رفت. 10. کمی پس از جام جهانی به عنوان بازیکن ـ مربی در سایپا مشغول به کار شد و توانست قهرمان لیگ ششم حرفه ای شود. دایی دوباره احیا شد. 11. سال دوم در سایپا ضعیف نتیجه گرفت و اخراج شد. انتخابش به عنوان مربی تیم ملی در 12 اسفند 1386 دوباره او را در بورس قرار داد ولی ایران در مقدماتی جام جهانی در ورزشگاه آزادی 2 بر یک به عربستان باخت تا با 6 امتیاز از 5 بازی در رده چهارم جدول بایستد. تماشاگران کلافه از این تحقیر، پس از گل دوم فریاد می زدند: «دایی حیا کن، تیم ملی را رها کن». یک روز بعد، در 9 فروردین 1388 اخراج شد. 12. این بار پرسپولیس منجی شهریار شد و هفتم دی ماه 88 با او قرارداد یکسال و نیمه بست. دایی در همان فصل اول توانست جام حذفی را ببرد تا قرمزها را که مدت ها دچار آشفتگی بودند، به آرامش نسبی برساند. 13. فصل دوم حضور او در پرسپولیس کابوس وار بود. یارگیری غلط در تابستان، بازی های ضعیف تیم و اختلاف با کاشانی، مدیرعامل باشگاه، سبب شد 28 آذر 1389 استعفا دهد ولی پس از گفت و گو با علی سعیدلو، رئیس سازمان تربیت بدنی، در تیم ماندگار شد. با این حال فشارها ادامه پیدا کردند. هواداران در ورزشگاه علیه او شعار می دادند، یکی از لیدرها در باشگاه او را با مشت زد و خیلی ها مصرانه می گفتند علی دایی مربی خوبی نیست. در شرایطی که رابطه اش با کاشانی تیره بود و مردان کلیدی مثل سپهر حیدری یا غلامرضا رضایی را در اختیار نداشت... 14. ...در بازی پایانی جام حذفی توانست ملوان را در مجموع 2 دیدار رفت و برگشت 4 بر 3 شکست دهد و دوباره آن را فتح کند. در فوتبال ایران فقط لوکا بوناچیچ با سپاهان و علی دایی با پرسپولیس توانسته اند 2 سال پیاپی فاتح جام حذفی شوند. 10 سال پیش برابر بحرین در مقدماتی جام جهانی هفتاد و هشتمین گل ملی اش را به ثمر رساند. از اینجا یکی از بزرگترین مشکلات دوران بازی او آغاز شد. پس از درگیری با عکاس یکی از روزنامه های ورزشی، دوربین او را شکست و از اینجا به بعد گروهی از روزنامه ها علیه او موضع گرفتند و زنجیره وار دایی را کوبیدند. می گفتند دایی به آخر خط رسیده و به درد نمی خورد اما همین بازیکن 31 گل ملی دیگر زد تا نشان دهد مثل ققنوس، همیشه می تواند از دل خاکستر مشکلات برخیزد و حیاتی دوباره داشته باشد. در سال 1366 در رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه آزاد تهران جنوب قبول شد و دو ترم هم به دانشگاه رفت؛ سال 1367 دوباره در کنکور شرکت کرد و این بار در رشته متالوژی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و لیسانس خود را بهمن ماه سال 1371 از همان دانشگاه دریافت کرد. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه آزاد ادامه داد. در سال 1386 به عضویت کمیته فوتبال فیفا درآمد. در همین سال، فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال او را در رده بیست و ششم 100 بازیکن برتر تاریخ فوتبال قرار داد. او تنها بازیکن آسیایی این فهرست بود. 109 گل زده در 149 بازی باعث شد تا علی دایی برترین گلزن ملی دنیا شود. او با گشودن دروازه لبنان در 1382 رکورد 84 گل زده فرانس پوشکاش را شکست و بهترین گلزن ملی دنیا شد؛ در بازی مقابل لائوس در 1383، 4 گل زد و اولین بازیکن تاریخ شد که از مرز 100 گل ملی می گذرد و سرانجام در بازی سال 1385 مقابل کاستاریکا به رکورد 109 گل ملی رسید. منبع: روزنامه تماشا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 627]