واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وزير امور خارجه آمريكا، در آستانه مذاكرات هستهاي گروه پنج به علاوه يك و ايران، از روز شنبه 18 دي 1389 سفر خود به سه كشور عرب حوزه خليج فارس را شروع كرد. وي طي روزهاي 8 تا 13 ژانويه 2010 (18 تا23 دي1389) از سه كشور امارات متحده عربي، قطر و عمان ديدار مي كند. اين دومين سفر هيلاري كلينتون به منطقه خليج فارس طي دو ماه گذشته است. موضوع تحريم ايران يكي از موضوع هاي محوري گفت وگوي كلينتون با رهبران اين كشورها است. مارك تونر سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا، قبل از سفر اخير كلينتون به منطقه گفت: «وي در هر سه كشور با مقامات رسمي آنها در خصوص مسائل منطقه اي و دوجانبه گفت وگو خواهد كرد.» كلينتون در قطر همچنين در هفتمين اجلاس مجمعي براي آينده كه در سال 2004 (1384) توسط جورج بوش رييس جمهوري وقت آمريكا براي ترويج اصلاحات در خاورميانه ايجاد شده است، شركت خواهد كرد. اين مجمع با هدف ملاقات رهبران منطقه، گروه هشت كشور عمده صنعتي جهان و نمايندگان تجاري و جامعه مدني براي بحث در مورد اصلاحات تشكيل شده است . فيليپ كراولي ديگر سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا نيز در بيانيهاي اعلام كرد: كلينتون در سفرش به هر يك از كشورها با مقامات دولتي درباره طيف كاملي از مسائل منطقه اي و دو جانبه مذاكره خواهد كرد. انتظار ميرود در سفر وزير امور خارجه آمريكا به عمان كه روابط خوبي با ايران دارد، درباره اين كشور و آزادي دو تبعه آمريكايي كه به اتهام جاسوسي در ايران در بازداشت به سر ميبرند، مذاكراتي انجام شود. در همين حال، رويترز گزارش داده است كه رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا روز يكشنبه به چين سفر خواهد كرد تا درباره كره شمالي و ايران با مقامات پكن گفتوگو كند. ** آمريكا و اولويت سياست منطقه اي در خليج فارس ---------------------------------------------------------- كلينتون در حالي سفر شش روزه خود به سه كشور امارات متحده عربي، قطر و عمان را آغاز كرد كه هر سه كشور در حوزه هاي گوناگون با جمهوري اسلامي ايران روابط گسترده اي دارند. سياست منطقه اي آمريكا در اين سه كشور با شاخص هاي ادراكي متنوعي همراه بوده است. در چارچوب شاخص هاي ادراكي از الگوهاي رفتاري منطقه اي آمريكا مي توان به گزينه هاي رفتاري دست يافت كه سياست خارجي واشنگتن را در مقام تحليل ساختاري قرار مي دهد. ايالات متحده در دهه هاي گذشته همواره در چارچوب «سياست مهار» تلاش كرده كشورهاي مخالف با روندهاي آمريكايي را به انزوا بكشاند. اين سياست عملا در مناطقي دنبال مي شود كه ايالات متحده در پي حفظ و گسترش هژموني منطفقه اي است. در اين مسير منطقه خليج فارس و كشورهاي پيرامون آن براي آمريكا به مثابه سيكل ََدوراني محسوب مي شود كه كشورهاي درون اين سيكل، بر اساس دوري و نزديكي به ايران و آمريكا در اولويت سياست هاي منطقه اي واشنگتن جاي مي گيرند. در اين سيكل َدوراني، كشورهاي امارات متحده عربي، عمان و قطر، كشورهايي هستند كه در حلقه هاي نزديك به جمهوري اسلامي ايران و آمريكا در منطقه قرار دارند. امارات متحده از شركاي تجاري ايران در حوزه اقتصادي است كه در سال هاي گذشته بيشترين حجم صادرات و واردات ايران با اين كشور صورت گرفته است. عمان نيز اگرچه حجم بالاي روابط اقتصادي با ايران نداشته است اما روابط سياسي و امنيتي مستحكم خود را با ايران حفظ كرده و گسترش داده است. در سوي ديگر، قطر قرار دارد كه علاوه بر روابط اقتصادي گسترده، روابط سياسي خود را نيز با جمهوري اسلامي ايران بر اساس احترام و منافع متقابل قرار داده است كه حضور امير قطر در تهران در آذرماه گذشته را مي توان در اين راستا مورد ارزيابي قرار داد. از ديگر سو، ايالات متحده نيز به عنوان بازيگر برون منطقه اي حاضر در اين سيكل دَوراني، روابط پيچيده اي را با اين سه كشور برقرار كرده است. حضور گسترده در ساختارهاي اقتصادي امارات متحده و قطر، ايالات متحده را به شريك تجاري پيچيده تبديل كرده است. اين شريك تجاري پيچيده، در كنار تسخير حوزه هاي اقتصادي همواره در پي نفوذ در شبكه هاي نخبگان و سياست ورزي اين كشورها بوده است. در چنين فرايندي، روندهاي تصميم سازي اين كشورها مي تواند زير پوشش شاخص هاي رفتاري و سياست سنجي ايالات متحده قرار بگيرد. عمان، كشور سوم اين گروه از كشورها نيز از اهميت بالايي براي ايالات متحده برخوردار است. اگرچه ماهيت ژئواستراتژيك و ژئوپلتيك عمان اين كشور را همواره در تيررس دقت آمريكا قرار داده اما اين موقعيت، عموما به موازات موقعيت حياتي ايران در تنگه هرمز معنا يافته است. ** ايالات متحده و الگوي رفتار منطقه اي --------------------------------------------- الگوي رفتار منطقه اي ايالات متحده در قبال كشورهاي مختلف خليج فارس بر اساس شاخص هاي متفاوتي شكل گرفته است. در اين ميان، سفر مقامات سياسي آمريكا به اين كشورها معمولا شكل دهنده شاخص هاي رفتاري و اهداف ادراكي است كه استراتژي كلان اين كشور شكل داده است. سفر اخير هيلاري كلينتون به سه كشور امارات متحده، قطر و عمان را مي توان در بعد استراتژي كلان و استراتژي منطقه اي تبيين و تفسير كرد. در چارچوب اهداف اعلام شده سفر مي توان دو وضعيت را مشاهده كرد؛ مذاكره درباره حلقه هاي تحريم ايران و اصلاحات در منطقه . ايالات متحده همواره در چارچوب استراتژي كلان خود روندهايي را دنبال مي كند كه به اصلاحاتي دامنه دار در منطقه خليج فارس برسد اما در ديگر سو، اين استراتژي كلان با سياست هاي منطقه اي اين كشور در تناقض آشكار قرار دارد چرا كه سياست هاي منطقه اي ايالات متحده بيشتر تمايل به ثبات سازي در چارچوب ترتيبات منطقه اي دارد در حالي كه استراتژي كلان آمريكا به سمت بي ثبات سازي اين ترتيبات با بهانه به اصطلاح دموكراتيزه كردن و اصلاحات حركت مي كند و سه كشور مورد نظر با حركت به سمت اصلاحات اقتصادي، انتظارات آمريكا براي اصلاحات سياسي را فراهم نكرده اند. تحريم برخي واحدهاي سياسي غير همسو با سياست هاي آمريكا، موضوع ديگري است كه همواره در حلقه مذاكرات اين كشور با كشورهاي منطقه مطرح بوده است، اما تحريم براي هريك از كشورهاي منطقه معنا و مفهوم متفاوتي دارد. در اين زمينه سه كشور امارات، عمان و قطر در چارچوب هاي اقتصادي حلقه هاي تحريم مورد نظر آمريكا جاي مي گيرند اما، آيا اين حلقه هاي تحريم در چارچوب ژئوپلتيك و ژئواكونومي منطقه مي گنجد؟ تحريم در چارچوب حلقه هاي زنجيره منطقه اي، ابزاري است كه دورنماي روشني از آن به دست نمي آيد. سياستي كه براي سال هاي متمادي در سايه وابستگي متقابل اقتصادي كشورها گم شده است و اگرچه همواره در سياست هاي منطقه اي آمريكا جاي داشته است اما ژئوپلتيك منطقه به قدري در زنجيره وابستگي هاي اقتصادي گره خورده است كه اقناع سازي و سياست هويج و چماق نيز كاربردي نخواهد داشت. در نهايت، سفر شش روزه كلينتون به اين سه كشور، در واقع تلاشي از سوي ايالات متحده براي زمينه سازي اقناعي براي روندي است كه در حلقه هاي اتصال منطقه اي نمودي نخواهد داشت. **تحقيق//2040**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]