واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
او با آن چهره نورانی، و بیان شیرین، روزگاری مدرس نهجالبلاغه بود. خطبه همام را به نحو دلپذیری تفسیر میكرد، چه شد كه از این گروه این همه فاصله گرفت؟ به گزارش آخرین نیوز به نقل از برنا،حسین حاج فرج دباغ زاده متولد سال ۱۳۲۴ خورشیدی مشهور به "عبدالکریم سروش" از روشنفکرانی است که پس از انقلاب اسلامی خود را از جریان عظیم مردم و نظام خارج و به جمع معارضان با نظام پیوست. او در، دانشگاه علوم پزشکی تهران داروسازی و در لندن در رشته شیمی تجزیه و فلسفهٔ غرب تحصیل کرده است. وی نظریات خودش را کلام جدید مینامد و مرام کلامی خود را نو معتزلی میداند. پس از انحراف فکری و اندیشه عبدالکریم سروش و بی احترامی نسبت به قرآن و پیامبر اعظم(ص)، برخی از عالمان وی را نصیحت کردند تا از این راه فاصله بگیرد و به صراط مستقیم هدایت شود اما وی همچنان بر اندیشه های نادرست خود تاکید می کند.در همین زمینه حضرت آیت الله جعفر سبحانی در سال 86 با نوشتن یادداشتی درباره او یادآور شد: او با آن چهره نورانی، و بیان شیرین، روزگاری مدرس نهجالبلاغه بود. خطبه همام را به نحو دلپذیری تفسیر میكرد، چه شد كه از این گروه این همه فاصله گرفت؟آیتالله جعفر سبحانی به نامه سرگشاده خود به سروش در آذر ماه 84 اشاره كردهاند كه طی آن لغزشهای وی را گوشزد كردهاند و سپس اظهار امیدواری كردهاند كه سروش بار دیگر به آغوش امت اسلامی بازگردد. قسمتهایی از این یادداشت به شرح زیر است:در اوج اسلامستیزی غربیان، كه دیروز رسانههای هلندی، و امروز رسانههای دانماركی جلودار آن هستند گزارش میرسد كه گروهی در كشور دوم، از طریق هنرهای تجسمی به اسلامستیزی برخاسته و میخواهند از طریق كاریكاتورهای موهن و نمایش فیلم، پیامبر و قرآن را در انظار جهانیان نازیبا سازند، در چنین شرایط و اوضاع، مصاحبهای از آقای عبدالكریم سروش خواندم كه در سایت «آفتاب نیوز» به تاریخ 14 بهمن 86 به نقل از رادیو هلند، بخش عربی، و ترجمه فارسی آن در رادیو زمانه آمده بود. من نمیتوانم بدون دلیل قاطع بگویم آنچه در این مصابحه خواندم نظریه صددرصد خود اوست، ولی سكوت او را میتوانم گناهی نابخشودنی در مقابل این گزارش به شمار آورم. در شرایطی كه ملحدان غرب كمر به اسلامستیزی و منزوی ساختن مسلمانان بستهاند، فردی كه در محیط اسلامی و در میان علما و دانشمندان پرورش یافته و مدتها سخنان او زینتبخش رسانههای ایرانی بوده، سخنانی به زبان آورد كه نتیجه آن این است كه قرآن موجود، ساخته و پرداخته ذهن پیامبر است! و پیامبر در آفرینش قرآن، نقش محوری داشته است! در آذرماه 84 نامه سرگشادهای به آقای سروش نوشته و در آنجا لغزشهای او را در مسئله امامت و خلافت گوشزد كردم و بار دیگر از او درخواست نمودم كه به آغوش ملت اسلامی و بالأخص علما و حوزههای علمیه باز گردد و بداند كه این نوع سروصداها و هیاهوها زودگذر است و به سان موج دریا، پس از اندی خاموش میشود، و آنچه باقی میماند، همان حق و حقیقت است و تصور میكردم كه این نامه پدرانه درباره او مؤثر افتد. كسانی كه این نامه را خوانده بودند، از نگارش آن، اظهار رضایت میكردند، ولی مصاحبه او درباره قرآن، بر تأسف و تأثرم افزود، و با خود فكر كردم كه زاویه انحراف روز به روز بیشتر میشود و این سؤال به ذهنم رسید كه چه عاملی در كار است كه از این فرد دستپرورده حوزه و دانشگاه، چنین بهرهكشی میكنند؟ او با آن چهره نورانی، و بیان شیرین، روزگاری مدرس نهجالبلاغه بود. خطبه همام را به نحو دلپذیری تفسیر میكرد، چه شد كه از این گروه این همه فاصله گرفت. از این مقدمه بگذرم، و با نگارش این نامه و نقد اندیشه او، روزنه امید به اصلاح او را بار دیگر باز بگذارم، به امید آن كه با خواندن این نامه، بار دیگر به آغوش امت اسلامی باز گردد.تصویر زیر متعلق به عبدالکریم سروش است که پایگاه اطلاع رسانی اسناد انقلاب آن را منتشر نموده است.
![](http://bornanews.ir/EditorPics/New/9004/ghabe%20noghre/8256.jpg)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]