واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
«ما توي خونه اصلا فحش نميديم، نميدونم بچه اين حرفا رو از کجا ياد گرفته...» «مدام حرفهاي زشت ميزنه، هر کاري هم ميکنيم دست بردار نيست...»، «از مدرسه خبر دادن که به همکلاسيهايش فحش ميده، ماندهايم که چي کار کنيم...». نارضايتي والدين درخصوص استفاده فرزندشان از الفاظ رکيک معمولا با جملاتي شبيه نمونههاي بالا بيان ميشود. آنها از يک طرف دليل فحش دادن کودکشان را نميدانند و از طرف ديگر نسبت به شيوههاي جلوگيري از کاربرد اين قبيل الفاظ بياطلاع هستند. تنبيه، عصبانيت و قهر ابزارهايي است که در چنين مواقعي پدر و مادرها به آن دست مييازند اما بايد توجه داشت که براي پيدا کردن راه حل مشکل، پيش از هر چيز شناسايي دلايل وقوع آن ضروري است. آيا ميدانيد کارهاي شما، حرفهايتان يا بيان نظر مثبتتان در مورد يک عمل يا رفتار، از نظر بچهها داراي اهميت بسياري است. اگر نميدانيد، پس در تربيت فرزندتان با مشکل مواجه خواهيد شد. مجسم کنيد موقع خوردن غذا با همسرتان شوخي کرده و آب ته ليوان را به طرفش پاشيدهايد، اگر کودکتان سر ميز نشسته باشد، از رفتار شما فقط يک نتيجه خواهد گرفت: «من هم بايد آب بپاشم چون اين کار، پدر و مادرم را خوشحال ميکند». اما وقتي او آب ليوان را رويتان خالي کند، با واکنش عصبي شما روبرو خواهد شد! کودک از درک علت اين عصبانيت عاجز است. عين آنچه ذکر شد در مورد کلمهها هم صدق ميکند. شما فرد بزرگسالي هستيد يا حق داريد موقع خشم برخي الفاظ زشت را به کار ببريد، اما تکرار همين تعابير از طرف کودکي که آنها را از شما شنيده، رويدادي منفي قلمداد ميشود. به ياد داشته باشيد بچهها مثل آيينه يا هر وسيله بازتاب دهنده ديگري عمل ميکنند. تنبيه، عصبانيت و قهر ابزارهايي است که در چنين مواقعي پدر و مادرها به آن دست مييازند اما بايد توجه داشت که براي پيدا کردن راه حل مشکل، پيش از هر چيز شناسايي دلايل وقوع آن ضروري است بسيار خب! حق با شماست! شما شخص دقيقي هستيد و هيچ حرف رکيکي به کار نبردهايد. روزي فرزندتان از کلمهاي استفاده ميکند که در رديف فحشها قرار دارد. پيش از هر چيز بايد به اين نکته توجه کنيد که آيا کودکتان معني اين واژه را ميدانسته يا نه. به احتمال زياد او به معناي آنچه گفته واقف نيست. ممکن است خيلي ساده آن را در تلويزيون، حين تماشاي فيلم و سريال يا از يک ترانه شنيده باشد. حتي ممکن است درک کرده باشد که آن کلمه لفظي است که موقع عصبانيت به کار ميرود اما معنياش را نداند. شايد اگر شما با فرض اطلاع او از معناي واژه مورد بحث، واکنشي تند و عصبي نشان دهيد، يا او را به خاطر اين رفتار خجالتزده کنيد، ديگر اين تعبير را در مقابل شما تکرار نکند اما دليل نامناسب بودن کاربرد آن واژه براي او نامشخص خواهد ماند. در چنان شرايطي احتمال دارد وي در غياب والدين باز هم به استفاده از آن کلمه مبادرت ورزد؛ پس بهتر است به فرزندانمان بياموزيم که به جاي نشان دادن عصبانيت يا نارضايتيشان با الفاظ رکيک، احساساتشان را به شيوههايي ديگر بروز داده يا منتقل سازند. کلمههايي که براي بيان خشم و نارضايتي خود به کار برده يا با هدف تحقير طرف مقابل بر زبان جاري ميسازيم، عصبانيت مخاطب را نيز به همراه ميآورد. موقع خشم معمولا از نفرين هم استفاده ميشود و نفرينها به طور عام آرزوهايي هستند که بر تضرر طرف مقابل دلالت دارند. کاربرد نفرين چنان بين بزرگترها رايج است که نميتوان تکرار آنها توسط کودکان را اتفاقي غريب دانست. بچه بي خيال آخرين گونه فحشها، واژههايي هستند که شخصيت طرف مقابل را نشانه ميرود. اين الفاظ به طور عام يا به نقصان هوش و درک و نقصان ديگر تواناييها يا اندام مخاطب دلالت دارند يا در قالب استفاده از اسامي حيوانات بيان ميشوند. بزرگسالاني که مدعي هستند از فحش استفاده نميکنند هم گاه به صورت مرتب از گروه اخير فحشها بهره ميبرند. بيشتر فحشهايي که پدر و مادرها حين عصبانيت خطاب به فرزندشان ميگويند و در صورت کاربرد آن تعابير از طرف کودک به شدت ناراحت ميشوند در گروه مذکور قرار ميگيرد. گاه ممکن است با نمونههاي ديگري روبرو شويم؛ مثلا شايد کودکي که از توجه کافي اطرافيان برخوردار نبوده، بخواهد با برخي رفتارهاي منفي توجه بزرگترها را به سوي خوب جلب کند. حتي ممکن است اين قبيل رفتارها با هدف ايجاد شوک در اطرافيان صورت گرفته باشد. البته بيشتر فحشها از طرف کودکان و نوجوانان با هدف اثبات بزرگترشدن، نشان دادن ورود به دنياي بزرگسالان و يادآوري استقلال بيان ميشود زيرا آنان پيشتر از بزرگترها آموختهاند که کاربرد فحش يکي از ويژگيهاي دنياي بزرگسالان به حساب ميآيد. انطباق با جمع دوستان و جلب موافقت آنها نسبت به حضور در آن حلقه نيز ميتواند جزو دلايل استفاده از فحش باشد. در هر حال الفاظ رکيک يا نامناسب، معمولا هنگام خشم و مواقع مختلشدن روند عادي امور يا موقع برخورد با يک شرايط ناخوشايند مورد استفاده قرار ميگيرند. در واقع کودکان در بخشي از دوره کودکي و نيز نوجوانان از ممنوعيت کاربرد آن تعابير مطلع هستند اما از بر زبان جاري شدنشان ممانعتي به عمل نميآورند. اگر از ابتدا به آنها ياد داده ميشد که چطور احساسات خود را در چنان مواقعي بدون استفاده از فحش بيان کنند، ديگر نبايد - به دليلي که ذکر آن گذشت- از فحش استفاده نميکردند. انطباق با جمع دوستان و جلب موافقت آنها نسبت به حضور در آن حلقه نيز ميتواند جزو دلايل استفاده از فحش باشد بيان فحش توسط کودکان اتفاق خوبي نيست و پدر و مادرها بايستي نسبت به تغيير دادن اينگونه رفتار در فرزندشان همت کنند. نخستين گام براي انجام اين کار هم ميتواند حذف فحش از گفتگوي روزمره خودشان باشد. بچهها از محيط منزل، از کوچه و مدرسه تاثير ميپذيرند. الفاظ نامناسب رد و بدل شده در فيلمها و سريالها يا الفاظ ناشايست و تحقيرآميز در سخنان شخصيتهاي سياسي خطاب به گروههاي ديگر که از راديو و تلويزيون پخش ميشود، رفتار و گفتار کودکان و نوجوانان را تحت تاثير قرار ميدهد. کمدينهايي هم هستند که براي خنداندن مخاطبانشان به راحتي دست به دامان فحشها ميشوند. البته در سنتهاي ما گاه بزرگترها از روي محبت نسبت به کودک يا با هدف شيرينکاري و خنداندن، او را با فحش مورد خطاب قرار ميدهند. با توجه به مواردي که گفته شد حذف فحش از دايره واژگان کودکان راه به جايي نخواهد برد و در اين ميان والديني موفقتر هستند که نسبت به شيوههاي درست رفتاري و تربيتي اطلاعات بيشتري داشته باشند. منبع: همشهري آنلاين پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]