واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اکسير عشق
يکي از هدفهاي اساسي در تربيت کودکان، پرورش عاطفي آنهاست. منظور از عاطفه در اين بحث، استعداد و گرايش فطري و دروني است که پشتوانهي «ديگر خواهي» در انسان است. بر اساس اين استعداد فطري، انسان قادر است گرايشي دروني بر اساس مهر و محبت نسبت به همنوع خود پيدا کند و از اين راه، با او پيوند قلبي و انس و الفت بيابد. استعداد عاطفي در انسان سبب رشد بسياري از کمالات در او ميشود. اين کمالات شامل امتيازاتي است که بر اساس «ديگرخواهي» در انسان به وجود ميآيد مانند محبت و دوستي، فداکاري و از خودگذشتگي، عفو و گذشت، بذل و بخشش، همياري و همکاري، دلسوزي و غمگساري و به طور کلي مقدم داشتن ديگران بر خود. بيوفايي، فراموشکاري، قدرنشناسي، احترام به هنگام نياز و بياعتنايي در هنگام بينيازي، خشونت و بيرحمي، تنها به فکر خود بودن و از ديگران بيخبر ماندن، و غيره همه و همه نقايص روحي و اخلاقي مهمي هستند که ريشه در فقر عاطفي دارند. از اينجا ميتوان دريافت که تربيت عاطفي انسان تا چه اندازه در سلامت روحي و بهبود روابط اجتماعي و بالابردن سطح کيفي زندگي موثر است تا آنجا که: خلاء عاطفي در زندگي انسان را با هيچ چيز ديگر نميتوان جبران کرد. خانواده اولين و اساسيترين کانوني است که بايد عاطفهي انساني را در کودکان پرورش دهد. هنگام تولد، عاطفه مانند بذري است که بايد در محيط مساعد به رشد و نمو بپردازد.قدرنشناسي، احترام به هنگام نياز و بياعتنايي در هنگام بينيازي، خشونت و بيرحمي، تنها به فکر خود بودن و از ديگران بيخبر ماندن، و غيره همه و همه نقايص روحي و اخلاقي مهمي هستند که ريشه در فقر عاطفي دارند به بياني ديگر، عاطفه در همان آغاز، حالت بالفعل ندارد و به صورت يک صفت در وجود طفل فعال نيست بلکه بايد همراه با ساير ابعاد فطرت، کمکم و با فراهم آمدن شرايط مساعد، از قوه به فعل در آيد و شکوفا شود. لذا اگر خانواده شرايط لازم براي شکوفايي اين بعد از فطرت طفل را نداشته باشد، يعني محيط خانواده از نظر عاطفي ضعيف باشد، پرورش عاطفي طفل با مشکل روبرو ميشود. فرزندان در خانوادههاي به هم ريخته که از جهت عاطفي وضعيتي مطلوب ندارند يا خانوادههايي که به اندازهي کافي به کودکان خود نميرسند يا تربيت فرزند را به شبانه روزيها ميسپارند. همچنين کودکاني که در پرورشگاهها بزرگ ميشوند، چون از تربيت عاطفي مناسبي برخوردار نميشوند با مشکلات زيادي روبرو ميشوند و رشد رواني آنها به صورت مطلوب انجام نميگيرد. بيترديد يکي از مهمترين نقشهاي خانواده، پرورش عاطفي کودکان است که براي آن جايگزيني نميتوان يافت. مهر و عطوفتي که از سوي مادر و بستگان نزديک ديگر از قبيل پدر و خواهر و برادر و بخصوص مادر نثار کودک ميشود قدر مسلّم از هيچ کس ديگر نميتواند دريافت کند. هيچ دايه و پرستاري قادر نيست نقش طبيعي يک مادر را در زندگي طفل بازي کند و جاي خاليش را پر کند. زماني که مادر با هيجان عاطفي طفل را در آغوش خود ميفشارد و به او شير ميدهد يا زماني که به زبان کودکانه و با تمام وجود با فرزند خود سخن ميگويد و برق عشق و محبت از چشمان او جستن ميکند و تا اعماق وجود طفل نفوذ ميکند، هنگامي که مادر، فرزند خود را شب هنگام در کنار خود پناه ميدهد و او را نوازش ميکند و غيره، در تمامي اين حالات، مادر شيريني محبت را به طفل خردسال خود ميچشاند و گرماي عشق و عاطفه را به ذره ذرهي وجود او ميرساند.
و همين گرماي مطبوع عشق و محبت است که بذرهاي عاطفه را در وجود کودک ميپروراند و او را با اکسير عشق و کيمياي محبت آشنا ميکند. کودکاني که اين نيروي معنوي را از خانواده نميگيرند قادر به پرورش عاطفي خود نميشوند. بررسيهاي به عمل آمده بر روي کودکاني که در پرورشگاهها بزرگ ميشوند يا به علت جنگ يا متلاشي شدن خانواده و يا به هر علت ديگر دور از خانواده بزرگ ميشوند نشان ميدهد که اين گونه کودکان با وجود رسيدگيها و مراقبتهاي بسيار، از يک خلا عاطفي شديد رنج ميبرند. متاسفانه وضع رايج در کشورهاي صنعتي، اين موقعيت نامطلوب را در حد بسيار وسيعي گسترش داده است. بسياري از مادران به علت گرفتاريهاي شغلي يا براي فرار از زحمت بچهداري، کودکان خود را به شبانه روزيها ميسپارند. اين گونه شبانهروزيهاي مجهز را ميتوان «دار الايتام جوامع صنعتي» ناميد در اين مراکز، کودکان معصوم مانند دستگاهي مکانيکي و بدون سرمايهي اوليهي عاطفي، پرورش مييابند.عاطفه در همان آغاز، حالت بالفعل ندارد و به صورت يک صفت در وجود طفل فعال نيست بلکه بايد همراه با ساير ابعاد فطرت، کمکم و با فراهم آمدن شرايط مساعد، از قوه به فعل در آيد روش رايج ديگر در کشورهاي غربي که فرزندان در سنين نوجواني خانواده را ترک ميگويند و به دنبال کار و زندگي خود ميروند، خود بيانگر بيرمقي خانواده از نظر عاطفي است. همهي اين نشانهها از يک فقر عاطفي گسترده در جوامع غربي حکايت ميکند. اين فقر عاطفي، مشکلات فردي و اجتماعي زيادي با خود به همراه ميآورد. برخورداري از پيوندهاي عاطفي عميق با خانواده، در تسکين اضطرابهاي روحي و دست يافتن به آرامش رواني بسيار موثر است و ترديدي نيست که اضطرابهاي روحي و ناآراميهاي رواني از موثرترين عوامل پناه بردن به مواد مخدر است. همين طور است ساير بزهکاريها و انحراف اخلاقي و اجتماعي و نيز بيماريهاي رواني، افسردگي و غيره که در يک تحليل دقيق غالباً ريشه در کمبود عاطفي دارند. نگهداري حيواناتي از قبيل سگ و گربه و امثال آن در خانهها و پناه بردن به اين حيوانات زبان بسته در کشورهاي غربي و صرف هزينههاي سرسامآور براي اين منظور، در واقع اقدامي براي پر کردن خلا عاطفي موجود است. برگرفته از کتاب" فرزند صالح" نوشته پور ابراهيمتنظيم براي تبيان: کهتري اتهام وارد نيست! آموزش ماساژ کودک زيباترين ترانه ي دنيا براي او که دوستش داريد دلارام با ياد او اگر مي خواهيد دوست خدا شود بوسه اي که واکسينه مي کند بابوسه اي بهشتي شويد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]