واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده که با بیماران آلزایمری باشید ... نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده که با بیماران آلزایمری باشید، بیماریای که به نظر من برای اطرافیان بیمار به حدی آزار دهنده است که آرزو میکنند ای کاش راهی بود برای فراموش کردن فراموشی لاعلاج عزیزشان. من بیشتر از چهار سال با بیماران آلزایمری در هر یک از فازها یا مقاطع سهگانه بیماری کار کردهام. مرکزی که من در آن کار میکردم سی و شش بیمار آلزایمری داشت که در سه طبقه جداگانه یک ساختمان قرار داشتند، در هر طبقه از دوازده بیمار نگهداری میشد. یکی از طبقات فقط زن بودند و دو طبقه دیگر مختلط. هر یک از این بیماران ماجراهای منحصر بفرد و خاص خودشون رو داشتن. یکی شون که هشتاد و سه سال داشت دوست پسری داشت که هر روز ساعت پنج عصر با ویلچیرش به دیدنش میاومد، تا اینکه دوست پسرش (البته دوست پسرش آلزایمر نداشت) بدلیل نارسایی قلبی در بیمارستان بستری شد، و طفلکی پیرزن عاشق ما هر روز ساعت پنج عصر روبروی آسانسور میایستاد و میگفت "منتظر کسیام ولی نمیدونم کی؟" کسی که دیگه هیچوقت نیومد و عاشق پیشه ی بخش ما در انتظار کسی که نمیدونست کیه بعد از یک ماه دیگه از خواب بیدار نشد و تابلوی چوبی که دوست پسرش بر سر در اتاقش به یادگار گذاشته بود، برای بخش ما به یادگار گذاشت تا به یاد داشته باشیم که این عزیزان با ارزشترین چیزی رو که در زندگی داشته اند، از دست داده اند: "حافظهشان را". وبلاگ ایستگاه پرستاری nursingstation.blogspot.com من هشت سال دارم و همیار پلیس هستم خیلی جدی به من گفت که موقع رانندگی نباید با موبایلم بازی کنم. سرم را برگرداندم و قامت یک متریاش را ورانداز کردم. خیلی جدی بود و اصلاً شوخی نداشت. کارتش را هم درآورد و نشان داد «من همیار پلیس هستم!». کاریش نمیشد کرد. موبایل را گذاشتم کنار. سخت است با موبایل حرف زدن وقتی دو تا چشم درشت و خیلی جدی تک تک حرکات رانندگی آدم را زیر نظر گرفتهاند. بچهها توی آن سنین خیلی جدی هستند. وقتی میگوید «کمربندتو ببند» جدی میگوید و راه فرار ندارد. کدام آدم بزرگی دلش میخواهد جلوی یک بچه هشتساله خجالتزده شود؟ از جزییات اجرایی طرح «همیار پلیس» اطلاعی ندارم اما ایدهی این کار بینظیر است. اولاً بچهها را از همان سنین پایین با اصول اولیه ایمنی رانندگی آشنا میکند و دوما شاید هم راستی راستی بچهها مشکل رانندگی در ایران را حل کنند. بله، درست شنیدید، بچهها! وبلاگ بامدادی bamdadi.com مشاهدات ینگه دنیا 2: پوپولیسم از نوع آمریکایی پاداش 165 میلیون دلاری AIG صدای خیلیها را درآورده است. اوباما که بدجوری عصبانی است و خانه نمایندگان هم در پی تصویب لایحهای است که به پاداشهای بالا بیش از 90 درصد مالیات ببندد که در عمل به معنی ممنوع کردن پرداخت پرداخت پاداش توسط بانکهای خصوصی (و بنا به برخی روایتها بانکهای خصوصی که از طرح نجات استفاده کردهاند) است. همان گونه که مخالفان هم گفتهاند کل رقم این پاداشها در قیاس با نیازهای مالی موسسات مالی و کل گردش مالی اقتصاد آمریکا آنقدر ناچیز است که اصلاً به حساب نمیآید و ماجرا بیشتر جنبه سمبلیک دارد. ولی ظاهراً این جنبه سمبلیک که بیشتر به منظور راضی کردن شهروندان (خصوصاً شهروندان آسیبدیده از بحران که باید پست مفصلی از تجربههای گفت و گو با آنها بنویسم) صورت میگیرد میتواند کار را بدتر کند. تا جایی که من فهمیدم رقم معقولی که دولتیها برای دستمزد بانکداران صحبت میکنند چیزی حدود 250 هزار دلار در سال است که برای مدیران این صنعت بسیار ناچیز است. این رقم باعث میشود تا مدیران درجه یک که باید موسسات مالی را در این شرایط بحرانی نجات دهند بانکهای آمریکایی را ترک کرده و یا به بانکهای اروپایی و آسیایی بپیوندند و یا اصولاً ترجیح دهند خانهنشین شوند و برای مدتی کتاب بخوانند. احتمالاً کسانی که سالها در مستند ردههای بالا بودهاند و جمع دریافتیهای چند ده میلیونی داشتهاند آنقدر پول دارند که تا سالها امور روزمره زندگی را بگذرانند و نیازمند این 250 هزار دلار نباشند (با فرض کردن اینکه ارزش استراحت و کتابخواندن و سفر و گذران وقت با خانواده و یادگیری مباحث جدید و نوشتن خاطرات برایشان بیش از 250 هزار دلار در سال ارزش دارد که احتمالاً دارد). به این ترتیب این راهحل جزو آنهایی است که موضوع را بدتر میکند. یک لیوان چای داغ chaay.ghoddusi.com آقا من به آینده این مملکت خیلی امیدوارم من: افریقا از گذشته تا کنون دارای معادن مهم فلز است که یکی از این فلزات چیه؟ دانشجو: چوب گیسطلا gistela.blogspot.com فرصت قورت دادن هم به خودتان بدهید انتشارات سیج نام آشنایی خصوصاً برای علوم انسانی خوانده هاست. بغیر از انتشار کتاب، تعداد زیادی از ژورنالهای علمی را منتشر میکند و بر روی سایت آنلاینش وجود دارد. مثل بسیاری از سایتهای دیگر دسترسی به مقالاتش پولی است. اما ویژگی اصلیاش این است که سالی دوماه تمام مقالات نشریاتش آزاد و قابل دانلود کردن است. از طریق ایمیل فهمیدم که تا پایان اوریل دسترسی به مقالاتش آزاد است. این میتواند خبر خوبی باشد برای کسانی که علاقمند به دریافت مقالاتی در موضوعهای کاری خود هستند. اما چند وقتی است که در دانشکده ما اتفاق جالبی در حال وقوع است. یک زمانی عدهای به عنوان کتاب خران حرفهای شناخته میشدند. کتابهایی که بیشتر قرار بود پر کننده قفسهای کتابخانه باشد و زیبایی و روشنفکری را به صاحب کتاب هدیه دهد. کسانی را میشناسیم که نه از سر نیاز فعلی بلکه بخاطر نیازی که روزی ممکن است داشته باشند همینطور کتاب میخرند و گاهی هیچوقت آن کتابها خوانده نمیشود. حالا پدیده جالب دانلود کردن کتاب و مقاله همه گیر شده است. اعتراف میکنم اولش من هم جوگیر شده بودم و کلی مقاله دانلود شده و خوانده نشده برای روز مبادا دارم. بسیاری از افراد را در همین سایت دانشگاه میبینیم که یا از گیگاپدیا که تازگی مد شده کتاب دانلود میکنند، یا منتظر فرصتهایی از این دست برای دانلود مقاله هستند. اینها آرشیوهای خوبی از کتاب و مقاله اند. اما متأسفانه دانلود کردن فرصتی برای خواندن به ایشان نمیدهد. مدتهاست تصمیم گرفته ام تا چیزی را نیاز ندارم و تا چیزی ربط مستقیم به رشته تخصصی ام ندارد دانلود نکنم و زیر بار عذاب وجدان خوانده نشدنش نروم. فکر کنم هروقت نیاز داشتم حتماً بهتر از آنچه امروز پیدا میشود، میشود منبع یافت. سایتهایی هم که کتاب و مقاله آنلاین ارائه میدهند به مرور زمان و با وجود شرایطی که میبینیم کم نمیشود که بیشتر خواهد شد.درباره نگاه کردن و دیدن کارهای انجام شده هم میشود از این فرصت بهترین استفاده را به نسبت دانلود کردن داشت. البته گرفتن کتاب و تکمیل سریهای مقالات باید توسط کتابخانهها انجام شود. متاسفانه کتابخانه ما که اصلاً در چنین حال و هوایی نیستند. برخلاف بچهها خیلی رغبتی برای تکمیل و گسترش منابع خودشان ندارند! وبلاگ ساحل سلامت / سمیه توحیدلو smto.ir سال گاو، فیلم گاو و ما شاید امسال که سال گاو است و ایضاً چهل سالگی فیلم درخشان «گاو»، بهتر نیست که نگاه دیگری به این فیلم بیاندازیم و خودمان را در آن ببینیم؟ آیا خود را یافتهایم یا هنوز مثل مش حسن....؟! پی نوشت: من عاشق این دیالوگ عزتالله انتظامی عزیز در فیلم دوست داشتنی ناصرالدین شاه آکتور سینما هستم که با لحن مش حسن فیلم گاو میگفت: من قبله عالم نیستم! من گاو مش حسنم! وبلاگ تورجان / علی اشرف فتحی tourjan.blogfa.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]