واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - گزارش نشست فیلم «پای پیاده» احمد فرهنگنیا: *تمام عوامل فیلم که در نشست حاضر بودند، جواب سؤالاتشان را با یک جمله ثابت شروع میکردند:«خیلی خوشحالم از این که در خدمت این گروه حرفهای بودم و با آقای حسنپور کار کردم». بدون استثنا همگی در ابتدا از فضای صمیمی و رفاقت میان اعضای گروه میگفتند و ظاهراً به همه خوش گذشته بود. *شاید کسی که پرسید «لهجه آقای ناجی به ترکهای منطقه فیلمتان نمیخورد.» اگر میدانست حسنپور به خاطر ناجی، فیلمنامهاش را به کلی بازنویسی کرده، این سؤال را نمیپرسید. حسنپور البته پذیرفت که چون ترک نیست و لهجه ترکی را نمیشناسد، شاید نتوانسته لهجه را دربیاورد. همسرش، فاطمه صادقی (که بازیگر فیلم هم بود) میتوانست در این زمینه به او کمک کند. ناجی در واقع انتخاب خانم صادقی بود تا حسنپور چند نامزد دیگر این نقش را که به دلش نچسبیده بودند، کنار بگذارد و به قیمت بازنویسی فیلمنامه، ناجی را انتخاب کند. *رضا ناجی طبق معمول، از عبارت «فیلم زیبا»ی آقای حسنپور استفاده کرد و گفت که برایش افتخار بوده در این فیلم بازی کند. دلیل اینکه ناجی از فیلمنامه خوشش آمده بود این بود که «چون این فیلم، سه نسل را نشان میداد: نسل 105ساله، نسل 60ساله و نسل 35ساله. نسل جدید پدر و مادر پیرش را به سالمندان میبرد ولی ما ایرانی هستیم و نباید اینکارها را بکنیم. این فیلم، احترام به پدر و مادر را نشان میداد». و البته بازطبق معمول ادامه داد: «...خیلی هم خوشساخت است». * چرا حسنپور اینقدر به مضمون«زیارت» در فیلمهایش علاقه دارد؟ جواب حسنپور خاطرهای از کودکیاش بود: مادرش برای رفع دلتنگی همیشه به امامزادهای در نزدیک محل زندگیشان میرفت و او همیشه به این فکر میکرد که اگر این امامزادهها را جمع کنند، بعضیها چه بلایی که سرشان نمیآید. بهخاطر همین به این چیزها دلبستگی پیدا کرده است و بحثهای روشنفکری هم برایش مهم نیستند. *داستان «پای پیاده» کاملاً بیهیجان بود و حسنپور هم این را قبول داشت: «بله، درام آن جوری نیست که آدم پای فیلم میخ بشود» اما به جای توضیح بیشتر این مطلب، درباره دقت و وسواسش حرف زد: «این قصه همینقدر ظرفیت دارد اما من سعی کردم با وسواس کار کنم. هفته پیش هم کلاً نخوابیدهام تا بتوانم کپی صفر را به جشنواره تحویل بدهم. بنابراین وقت اتالوناژ نداشتیم بعضی پلانها که قرار بود روز باشد، شب شده و برعکس»! *سعید شهرام، آهنگساز، از ابتدا تا انتها در حال جویدن آدامس به سؤالات جواب داد. اولین سؤال را محسنین پرسید که ضمن تقدیر از موسیقی فیلم از شهرام خواست درباره موسیقی بگوید. شهرام گفت: «حالا سؤال را کامل بخوانید». محسنین گفت: «سؤالی نیامده، من خودم همینجوری گفتم، درباره موسیقی بگویید». *شهرام بعد از اینکه گفت: «ما متأسفانه از فقدان علمی در موسیقی فیلم رنج میبریم.» درباره تم کارش توضیح داد که در آن از تم ترانههای «نمیخوام در مزرعه مگی کار کنم» (اثر باب دیلان) و «آیا میشه کسی دوستم داشته باشه؟» (اثر باب مارلی) استفاده کرده بود چون بهحالوهوای صحنهها نزدیک بود. *تماشای فروتن در یک نقش مشابه دیگر، اینبار صدای مطبوعاتیها را درآورد: «آقای فروتن نگران نیستید از اینکه کارگردانها کمکم دارند شما را در یک نقش ثابت به کار میگیرند؟ تفاوت این نقشتان با بقیه نقشها چیست؟» فروتن گفت: «من این فیلمهای ساده و صمیمی را دوست دارم و همین گرما و صمیمیتشان برای من مهم است». اما دلیل مهم دیگر فروتن این است که میخواهد ببیند بعد از بازی در چند نقش شمالی، میتواند پختهتر بازی کند یا نه. *محمدرضا فروتن گفت که مضمون «وقتی همه خواب بودند» (فیلم قبلی حسنپور) را بهمراتب بیشتر از این فیلم دوست دارد. فروتن آنجا هم نقش مشابه با «پایپیاده» را بازی کرده بود. *حسنپور در جواب اینکه پایانبندی فیلمش سرهمبندیشده بود، گفت: «ما نیت سرهمبندی نداشتیم، امیدوارم سرهمبندی نشده باشد»! این ماجرای نیت البته بازهم مطرح شد اما در جواب یک تمجید: «آقای حسنپور، فیلمهای شما بوی عشق میدهد». حسنپور تشکر کرد، بعد گفت: «بههرحال من نیت میکنم فیلم عالی باشد؛ حالا گاهی میشود، گاهی نمیشود». *تدوین مجدد؛ این «یک پیشنهاد ثابت جشنوارهای» است از طرف منتقدان به فیلمسازانی که فیلمشان کسل کننده است. حسنپور هم با این پیشنهاد روبهرو شد اما گفت:«نه همین خوب است». *مبینا میرزا کریمی، بازیگر خردسال فیلم هم در نشست حاضر بود. اوتا اینجا کوچکترین عضو حاضر در نشستهای رسانهای فیلمها در سالن مطبوعات است. *کامیار محسنین در پایان جلسه یک آرزوی ناممکن داشت: «امیدواریم جشنواره فجر در سالهای آینده در خدمت تمام عزیزان باشد»!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]