تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):هرگاه صبح مى‏شد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دست نوازش بر سر فرزندان و نوه هاى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805436850




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ذهن آشفته و پرتمرکز


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - سیدمهدی شجاعی اسمش را شاید بشود گذاشت ذهن آشفته و پُز تمرکز! مقصودم عنوان همین مطلبی است که مشغول خواندش هستید.  ولی ‌اسم و عنوان چندان مهم نیست اگر تکلیف یک سؤال پیش از رسیدن به پایان کار معلوم و مشخص شده باشد.  چه سؤالی؟  این‌که آیا فارغ از ارزیابی یک جشنواره، در مورد بولتن یا خبرنامه یا مطبوعه آن جشنواره می‌توان به‌درستی قضاوت کرد؟ پاسخ این سؤال به عهده‌ خواننده‌ای است که رنج خواندن این مطلب را تا انتها برخود هموار می‌کند.  تعریف بولتن: نگاه اول سکه رایج  بولتن عبارت است از مطالبی که سردستی نوشته می‌شود تا سرپایی خوانده شود.  و در ذیل این تعریف می‌توان اشاره کرد به جملاتی از قبیل:  تا تو بری فکر کنی، صفحه رفته زیر چاپ.  مطلب عمیق و ارزشمندیه، ولی حیف مجبور شدیم جاش دوتا خبر سوخته بریم.  مقصود مهم نیست، مطلبو برسون! کتاب که نیست، بولتنه! بزن بریم! لباس بعد عید، واسه گل منار خوبه! تو اصلاً‌ انگار معنی یک‌بار معرفو نمی‌فهمی.  نگاه دوم: بوستن عبارت است از مجموعه مطالبی که به جشنواره غنا و شوکت می‌بخشد و به نگاه مخاطب، جهت و عمق و وسعت و به دست‌‌اندرکاران، آبرو و حیثیت. پس:  جشنواره بدون بولتن، یعنی پیامبر بی‌کتاب.  بولتن یعنی کپسول A تا Z حاوی همه ویتامین‌های مورد نیاز مخاطب. جشنواره یعنی امواج ناپایدار و بولتن یعنی اسناد ماندگار.  - بولتن یعنی تنها خواندنی تماشاگر سینما در طول سال و نتیجتاً بستری برای بیان عمیق‌ترین نکات و اساسی‌ترین مباحث. نگاه سوم: از سوی دیگر  بولتن یعنی تنور فرهنگی و یک فرصت اقتصادی برای کسانی که در مطبوعات به‌قدر کافی زحمت می‌کشند، اما به مقدار لازم نان درنمی‌آورند. و اما نگاه اول را صرفاً‌ با طرح یک سؤال می‌توان زیر سؤال برد، و آن این‌که:  انجام کدام کار به نحو سردستی و به‌خصوص سرپایی! ممدوح است که امور مربوطه به بولتن باشد!؟ در مورد نگاه دوم، عمده‌ترین نگرانی که ایضاً در قالب سؤال می‌تواند مطرح شود این است که:  اگر قرار باشد بولتن هم، ظرف مطالب عمیق و سنگین قرار بگیرد، پس فرق آن با کتاب یا لااقل فصل‌نامه و ماهنامه و مجلات غیرمناسبتی چیست!؟ و از سوی دیگر فلسفه وجودی بولتن که همراهی و معاضدت با جشنواره است و تنظیم ضرباهنگ با ریتم حرکت جشنواره چه می‌شود!؟ درسته ما سنه ماضیه، یعنی خیلی سال پیش - و حتی چندسال پیش از آن - که ما به انتشار بولتن مبادرت می‌ورزیدیم، به عقل ناقص خودمان، مشکل را به این ترتیب حل می‌کردیم که از قبل مطالبی عمیق و سنگین و مبنایی را تدارک می‌دیدیم و حتی صفحاتش را هم پیش از شروع جشنواره می‌‌بستیم تا در کوران و بحبوحه جشنواره، مجال پرداختن به اخبار روز و وقایع جاری و مسایل مسائل مستحدثه را داشته باشیم. و به این ترتیب، تلاش می‌کردیم که هم از فرصت جشنواره برای انتقال مطالب عمیق و اساسی به مخاطب بهره‌ برده باشیم و هم از جنس و مقتضیات خبرنامه و بولتن فاصله نگرفته باشیم.  اما به تدریج که دوران صباوت را - تا حدودی - پشت‌سر گذاشتیم، به این ‌باور یا تجربه یا فرضیه نایل شدیم که بولتن  مطلوب برای یک جشنواره از چیدن این دو جنس در کنار هم به دست نمی‌آید. محصول این نوع چیدمان ممکن است یک کلاژ زیبا، جذاب و حتی مفید باشد، ولی الزاماً یک بولتن مطلوب و ایده‌آل نیست. بولتن قاعدتاً باید ماهیت و هویت خودش را داشته باشد. در کلاژ انواع مختلف و متفاوت مطالب هرکدام با حفظ ماهیت خود در کنار دیگران قرار می‌گیرند، درحالی که رسیدن به هویت جدید مستلزم وقوع یک اتفاق شیمیایی است نه فیزیکی و محصول مطلوب یک آریاژ است، نه کلاژ؛ آلیاژی که فرایند فعل و انفعالات مختلف است و آمیزه عناصر متفاوت بی‌آن‌که رد و نشانی مستقیم ‌از هیچ‌کدام داشته باشد. البته ما زمانی به این تعریف رسیدیم که دیگر به انتشار بولتن مبادرت نمی‌ورزیدیم! ولی به نظر می‌رسید و می‌رسد که چنین تعریفی برای بولتن، جامع و مانع‌تر و منطقی‌تر و استوارتر است.  بولتن، چه به لحاظ محتوا و مضمون و چه به لحاظ ساختار و زبان و قالب و گرافیک باید هویتی خاص و منحصر به فرد داشته باشد و علی‌رغم قرابتش با کتاب و مجله و روزنامه و کاتالوگ و بروشور و... شبیه هیچ‌کدامشان نباشد.  پرانتز: ممکن است خواننده هوشمند حواس جمع بپرسد که چرا درباره نگاه اول و دوم این‌همه حرف زدیم، ولی از نگاه سوم سخن به میان نیاوردیم و مغفولش وانهادیم و حتی اشاره کند به ماجرای مشهور تفنگ و توصیف اول داستان و شلیک آخر کار و...  سؤال یا حتی اعتراض کاملاً بجایی است و پاسخش این است که قاعده توصیف و تفنگ و شلیک و این‌ها مربوط به گذشته است و در دنیای معاصر، موضوعیت خود را کاملاً‌ از دست داده.  امروزه تفنگ‌هایی ساخته می‌شود دقیقاً برای شلیک نکردن و در داستان و مقاله به نکاتی اشاره می‌شود مشخصاً و عامداً برای نپرداختن و... غرض این‌که ماجرا از سر سهو و غفلت نبوده. پرانتز بسته. خب! نتیجه؟ همه این مقدمات را عرض کردم برای این‌که به تک‌تک دوستان و همکاران و دست‌اندرکاران و نویسندگان این بولتن خبری خسته نباشید و خداقوت بگویم و بگویم که اگر تعریف من از بولتن مطلوب درست باشد، این چند شماره خبر سینمایی تا حدود زیادی به آن تعریف نزدیک شده و کاملاً‌ حرفه‌ای و کارشناسانه از کار درآمده است. بنده متأسفانه به دلیل شرایط خاصم - علی‌رغم محبت دوستانم در جشنواره و فارابی - توفیق دیدن فیلم‌های جشنواره و نتیجتاً نیل به یک ارزیابی دقیق در مورد جشنواره را نداشتم (به ضرب و زور مسکن‌های عدیده، فقط توفیق دیدن یک فیلم را پیدا کردم که اتفاقاً پس از دیدن آن فیلم، نیازمند مسکن‌های بیشتری شدم. و قطعاً و مؤکداً با دیدن یک فیلم قضاوتی در مورد کلیت فیلم‌ها و جشنواره نمی‌توانم و نباید داشته باشم.) اما وقتی مجموعه این خبرنامه‌های سینمایی توسط دوست عزیزم جناب دکتر حسین انتظامی به دستم رسید، با ولع مشغول خواندنشان شدم و نتوانستم نسبت به هنر و زحمت شبانه‌روزی دوستان و همکاران عزیزم بی‌تفاوت بمانم و اگر این توضیحات مقدماتی را نمی‌دادم، معلوم نمی‌شد که چرا محصول تلاش این عزیزان را قابل تقدیر و تحسین می‌شمرم و گفتن یک دست مریزاد خشک و خالی را وظیفه می‌دانم. 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2371]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن