واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مراقب قاتل خاموش باشيم نويسنده:على محمدى - فضلالله احمدي منبع:روزنامه رسالت آنچه براى همگان مسلم و بديهى است اين است که بهترين، موثرترين و عقلانىترين راه برخورد با بيمارىها “پيشگيري” است. از طرفى علىرغم پيشرفتهاى حيرتانگيز و روز افزون در علوم پزشکي، اکثر پزشکان اذعان مىدارند که هنوز بيمارىهاى زيادى وجود دارد که درمان قطعى نداشته و به شکل مزمن و صعبالعلاج در مىآيند. در همين راستا اين مطلب تجربه و پذيرفته شده که مناسبترين ابزار در عرصه پيشگيري، “آگاهي” و “هوشياري” همگانى است. بر اين اساس لازم است که مفاهيم مورد نظر و اساسى را به شکل ساده و قابل استفاده در اختيار عموم مردم عزيز جامعه قرار داده تا انشاءالله با آگاهى و حساسيت لازم و به کارگيرى آن قادر به برخورد و رفتار مناسبتر با اين مشکلات باشند. در اين نوشتار يکى از بيمارىهاى شايع و مهم و خطرناک را به عزيزان خواننده معرفى مىنماييم. اين بيمارى مورد نظر “فشار خون بالا” يا به اصطلاح بيمارى “پرفشارى خون” مىباشد. از اينکه در توصيف اين بيمارى از واژه خطرناک، استفاده کرديم، ضرورى به نظر مىرسد در اين مورد توضيح مختصرى تقديم گردد؛ براساس تحقيقات انجام شده در کشورهاى پيشرفته حدود پنجاه درصد يا نيمى از مبتلايان به اين بيمارى در جامعه از بيمارى خودآگاهى داشته و فقط نيمى از آنهايى که متوجه بيمارى خود بودند درصدد درمان برآمده و از اين تعداد تنها نيمى از آنها درمان کافى شدند.به همين دليل اين بيمارى را به شکل “کوه يخ” تشبيه نمودهاند. که فقط قله آن روى آب مشخص بوده و بخش اعظم آن زير آب پنهان بوده و قابل رويت نيست. و به دليل مخفى ماندن بيماري، يکى از علل عمده نارسايى و سکتههاى قلبي، مغزى و کليوى مىباشد و منجر به مرگ و مير قابل توجهى نيز مىگردد. به همين جهت بيمارى را تحت عنوان “قاتل خاموش” نيز مىنامند. زيرا شخص مبتلا غالبا فاقد علامت و بىخبرى از بيمارى خود مىباشد و زمانى متوجه مىشود که يکى از اندامهاى حياتى وى دچار عارضه غيرقابل برگشت شده است. با اين وصف اهميت و خطرآفرينى اين عارضه بيشتر از پيش براى خوانندگان عزيز بايد روشن و مسلم گرديده باشد لذا براى توضيح ماهيت بيمارى شرح مختصرى بر دستگاه گردش خون ارائه مىگردد؛دستگاه گردش خون از سه رکن اساسى قلب، رگهاى خونى و حجم خون در گردش تشکيل مىشود.اين دستگاه را مىتوان به شبکه آب رسانى شهرى تشبيه کرد. اين شبکه به گونهاى طراحى شده که آب را به تکتک واحدها يا منازل مىرساند. خداوند حکيم اين دستگاه را طورى خلق کرده که خون را به اندازه کافى در شرايط و حالات مختلف به تک تک (حدود 75 ميليارد) سلولهاى بدن مىرساند.قلب عضو اصلى و مرکز ثقل اين دستگاه است که نيروى راندن و گردش خود را به وسيله تلمبه کردن در اين مدار تامين مىکند. رگها هم مثل لولههايى با قطر بزرگ و کوچک هستند که خون را به سراسر بدن پخش مىکنند. خون هم مثل آب، مايع حيات بدن است که بايستى در دسترس سلولها براى تغذيه و تنفس قرار گيرد. همان طورى که مىدانيم جهت اينکه آب به تک تک منازل و به اندازه کافى برسد، لازم است آب با يک فشار مطلوب در مسير لولههاى شبکه در جريان باشد. اين فشار را در واقع تلمبهها يا پمپهاى تعبيه شده تامين مىکنند و در بدن نيز اين کار به عهده قلب گذاشته شده، ضمنا فشار داخل شبکه آب رسانى به قطر، مقاومت و طول لولهها هم بستگى دارد. در بدن ما نيز خون رسانى کافى به عمل تلمبهاى قلب، رگهاى خونى باز و فعال و حجم خون در گردش بستگى دارد. البته شبکه خون رسانى با آب رسانى تفاوتهايى هم دارد. اولا شبکه خون رسانى يک مدار گردشى است. به گونهاى که خون پس از خروج مجدد به قلب بر مىگردد. ثانيا قلب و رگها همانند پمپ و لولهها اجسام بيجانى نيستند.دستگاه خون رسانى همانند موجود زنده و تقريبا با شعورى است که عملکرد آن تحت تاثير شرايط و حالاتى است که در داخل و خارج بدن قرار دارد. يعنى نحوه عملکرد قلب و عروق در شرايط فعاليت و استراحت، خواب و بيدراى شب و روز و خوشحالى و ناراحتى تغيير مىکند. و همن خاصيت پويا و فعال خدادادى است که به انسان امکان تداوم حيات مىبخشد.قدرت عملکرد و تلمبهاى قلب و مقاومت رگها و يا به عبارت ديگر فشار خون بستگى به تعداد ضربانات يا انقباضات قلب در دقيقه و قدرت ضربهاى و مقاومت رگها دارد. در حالت عادى به طور خودکار قلب حدود 80-60 بار در دقيقه ضربان دارد. اما همان گونه که بارها تجربه کرديد اين تعداد و قدرت هنگام فعاليت، استرس و پريشانى افزايش مىيابد و در نتيجه فشار خون را هم بالا مىبرد همان گونه که در شکل ملاحظه مىشود قطر و ضخامت و مقاومت رگها از سمت قلب به طرف سلولها کمتر شده و فشار تنظيم مىگردد. اگر فشار آب توسط ايستگاههاى فشارشکن و تغيير قطر لولههايى که به منازل وصل مىشوند تنظيم نگردد، امکان استفاده آب در منازل از بين مىرود. لذا باتوجه به اين دو پديده فشار خون در داخل بدن با دو مقدار بيان مىشود. يکى فشار خون حد بالايى (ماکزيمم) و دوم فشار خون حد پايينى (مىنيمم) مىنامند. فشار خون حد بالايى همان فشارى است که قلب به خون وارد ساخته تا آن را به جريان اندازد. فشار حد پايينى همان فشارى است که در اثر مقاومت رگها (که حالت ارتجاعى دارند) به خون وارد مىسازد. معمولا ميزان فشار خون حد بالايى را در يک فرد بالغ ميان سال بين 140-100 ميلىمتر جيوه (12-10 سانتيمترى جيوه) و فشار حد پايينى را بين 85-60 ميلىمتر جيوه (8-6 سانتيمتر جيوه) تعيين کردهاند.البته اين ميزان در سنين پايين کمتر و سنين بالا بيشتر مىشود. بنابراين داشتن فشار خون مطلوب و مناسب لازمه ادامه حيات جسمى است. اما آنچه غير طبيعى تلقى شده و بيمارى مور نظر ما هم است، پرفشارى خون يا افزايش بيش از حد طبيعى فشار خون در بدن مىباشد. مطابق تعريف قابل قبول بينالمللى (سازمان بهداشت جهاني) به افزايش مداوم و مستمر فشار خون حد بالايى بشتر از 140 ميلىليتر جيوه (14 سانتىمتر جيوه) و فشار خون حد پايين بيشتر از 90 ميليمتر جيوه (9 سانتيمتر جيوه) پرفشارى خون اطلاق مىشود. اين نکته قابل توجه است که افزايش مقطعى فشار خون مثلا پس از فعاليت ورزش، ترس و استرس پرفشارى خون تلقى نمىشود. بلکه در صورتى بيمارى است که مستمر و حتى در حالت استراحت و عادى هم بالاتر از حد مورد نظر باشد.
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]