تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845405095




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مدير شركت خصوصى با دختر جوان چه کرد ؟


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
نقشه شوم مدير شركت خصوصى براى دختر جوان مدير يك شركت خصوصى كه با وعده ازدواج، دختر جوانى را به دام انداخته بود با شكايت دختر فريب خورده به شلاق و زندان محكوم شد. شهريور امسال دخترى هراسان و مضطرب با مراجعه به دادسراى ناحيه يك شميران ضمن شكايت از مدير يك شركت در حالى كه بشدت اشك مى ريخت به بازپرس پرونده گفت: زمستان ۳ سال قبل، پس از فارغ التحصيلى در رشته مهندسى، تصميم گرفتم وارد بازار كار شوم. بنابراين در آزمون هاى استخدامى چند سازمان و دستگاه دولتى شركت كردم اما موفق به يافتن شغل مناسبى نشدم. سرانجام پس از ماه ها بلاتكليفى در يك شركت خصوصى مشغول كار شدم. در همان روزهاى نخست مورد توجه «كامبيز» مدير شركت قرار گرفتم. مدتى بعد او به من ابراز علاقه كرد و وقتى شنيدم كه مرا براى زندگى آينده اش انتخاب كرده و قصد ازدواج دارد، از خوشحالى در پوست خود نمى گنجيدم. كم كم رابطه ما صميمى تر شد تا اين كه خانواده ام را در جريان قرار دادم. او به مادرم قول داد در اولين فرصت به محض فراهم شدن شرايط مالى اش جشن نامزدى را برگزار كند. بدين ترتيب با اصرار و اشتياق فراوان از لحظه به لحظه زندگى ام خبردار مى شد و در اين ميان براى انجام هر كارى بايد از او اجازه مى گرفتم.دختر جوان با ناراحتى ادامه داد: من كه غرق در عشق و وفادارى او بودم هيچ چيز را نمى ديدم. او در برابر چشمانم موادمخدر مصرف مى كرد و من عاشقانه به تماشايش مى نشستم. در تمام مسافرت ها و ميهمانى هاى خانوادگى مان هم شركت مى كرد تا اين كه كم كم فريب حرف هاى شاعرانه و وعده هاى خيالى اش را خورده و زمانى به خود آمدم كه دير شده بود. از آن زمان روزهاى سياه زندگى ام آغاز شد. او مرا از شركت اخراج كرد و آزارهايش شروع شد. به طورى كه هر بار به بهانه توزيع فيلم سياه مرا به دفتر كارش مى كشاند و پس از ضرب و جرح از من سوء استفاده مى كرد. كابوس هاى شبانه در حالى مرا با بحران هاى روحى شديد روبه رو كرده بود كه هر لحظه آرزوى مرگ داشتم. تا اين كه يك روز مرا بشدت كتك زد و به تصور اينكه براثر ضربه مغزى به دردسر خواهد افتاد، متوارى شد. اما ساعتى بعد به هوش آمدم و پس از مدتى تحقيق از طريق يكى از دوستانش فهميدم كامبيز به اصفهان گريخته و با دختر ديگرى طرح دوستى ريخته و سناريوى شوم و سياهش را تكرار كرده است. به همين خاطر تصميم به طرح شكايت گرفتم. چرا كه با وعده هاى پوشالى و فريبنده «كامبيز» آينده و جوانى ام تباه شد. با شكايت «ساناز» به دستور بازپرس دادسرا، دو شاهد براى تأييد اظهارات شاكى حاضر شدند. بدين ترتيب «كامبيز» به دادسرا احضار شد و در تحقيقات گفت: «من از روى ترحم و دلسوزى حاضر شدم تا اين دختر را در شركتم استخدام كنم. اظهارات وى بى اساس و دروغ است. او فقط قصد اخاذى دارد و با انگيزه سودجويى مرا متهم به برقرارى رابطه نامشروع مى كند.»بازپرس پرونده با توجه به دفاعيات متهم و انكار شديد وى، دستور بررسى پرينت مكالمات تلفن همراه و پيامك هاى ارسالى و دريافتى دختر و پسر جوان را صادر كرد. در جريان بازخوانى پيامك ها مشخص شد ادعاهاى دختر واقعيت دارد و او بارها از سوى پسر تبهكار تهديد شده است.بنابراين قرار مجرميت «كامبيز» صادر و براى آزادى اش قرار وثيقه صادر شد.پس از صدور كيفرخواست پرونده براى رسيدگى و صدور حكم در اختيار شعبه ۱۰۵۴ قرار گرفت. قاضى پرونده پس از بررسى مدارك موجود در پرونده و دريافت آخرين دفاعيات متهم، وى را به حبس و شلاق محكوم كرد.منبع: ايران --------------------- دختر روس، خواهرش را فروخت پليس روسيه در منطقه «ياكويتا»ى سيبرى دختر ۱۵ ساله را كه از سوى خواهر بزرگترش به قاچاقچيان فروخته شده بود، آزاد كرد.«كومسومولسكايا پراودا» دختر نوجوان كه تنها براى ۱۰ هزار روبل معادل ۳۷۰ دلار به قاچاقچيان انسان در روسيه فروخته شده بود، پس از ۱۰ روز اسارت در يك آپارتمان، توسط نيروهاى پليس آزاد شد و به آغوش خانواده بازگشت. خواهر وى پس از دستگيرى گفت: خواهرم را به خاطر پرداخت بدهى فروختم. من از قاچاقچيان انسان حدود ۳۷۰ دلار قرض كرده بودم و خواهرم بايد يك سال براى آنها كار مى كرد تا بتواند قرضم را بدهد، اما هم اكنون از كارم پشيمانم. ------------------- از اجبار به ازدواج تا سرگرداني در يونان بازپرس دادسراي فرودگاه: اجبار به ازدواج از سوي والدين نه شرعي است نه قانوني جواني كه به‌دليل اجبار پدرش به ازدواج او با يك دختر، ناگزير از فرار به اروپا شده بود، در دام چند قاچاقچي انسان افتاد و پس از مدتي سرگرداني به كشور بازگشت داده شد. حدود يك هفته قبل مسوولان سفارت ايران در يونان نسبت به بازگرداندن يك جوان 24 ساله به نام «مسعود» به ايران اقدام كردند كه اين جوان پس از بازگشت به كشور به اتهام خروج غيرقانوني بازداشت شد و پرونده وي در شعبه اول بازپرسي دادسراي ويژه فرودگاه‌هاي تهران به جريان افتاد. «مسعود» در تحقيقات به عمل آمده خطاب به قاضي بهروز مهاجري، بازپرس شعبه اول بازپرسي دادسراي فرودگاه گفت: پدرم صاحب يك كارخانه چوب‌بري است و وضع مالي ما بسيار خوب است. از مدتي قبل پدرم شروع به اصرار كرد كه با يكي از دختران فاميل ازدواج كنم اما من هيچ علاقه‌اي به او نداشتم و همين اصرارها و فشارها باعث شد كه به فكر فرار از خانه بيفتم. اين تصميم من مقارن با آشنايي اينترنتي‌ام با فردي شد كه ادعا مي‌كرد در اروپا زندگي مي‌كند و مي‌تواند مرا به اروپا ببرد. من هم كه پيش از آن تصميم گرفته بودم از اين ازدواج تحميلي فراركنم، با آن شخص مكاتبه كردم و نهايتا طي قراري كه با رابط او در ايران گذاشتم، توانستم از طريق مرز تركيه و از راه كوه به يونان بروم. وي ادامه داد: مدتي در يونان منتظر بودم تا رابط آن شخص به من مراجعه كند و مرا به يكي ديگر از كشورهاي اروپايي ببرد اما بعد از چند روز سرگرداني و سرقت تمام پول‌هايم از كار خود پشيمان شدم و با مراجعه به سفارت ايران مشكلم را بيان كردم. قاضي مهاجري با تاييد اين خبر به ايسنا گفت: ريشه شكل‌گيري اين پرونده در اجبارها و تحميل‌هايي است كه پدر اين جوان نسبت به ازدواج او داشته و باعث شده كه اين شخص براي فرار از يك ازدواج اجباري در دام قاچاقچيان انسان بيفتد. وي افزود: اجبار به ازدواج فرزندان از سوي والدين نه شرعي است و نه قانوني لذا خانواده‌ها بايد نسبت به اين قبيل موارد و آثار تصميماتشان هشيار باشند. بازپرس شعبه اول بازپرسي دادسراي ناحيه 9 تهران اظهار كرد: فريب خوردن اين جوان هم ريشه در خيالپردازي و سادگي او دارد زيرا تصور مي‌كرده تنها راه خودداري از ازدواج با فردي كه مورد علاقه او نيست، فرار از كشور است و اين تصور خام نيز باعث شده كه در دام قاچاقچيان گرفتار شود؛ در حالي كه شايد با كمي تحمل و گفت‌وگو با پدرش مي‌توانست به يك مفاهمه برسد و به اين شكل مدتي از زندگي خود را دچار سرگرداني و سختي نشود. مهاجري در پايان از پيگرد قانوني افرادي خبر داد كه به خارج كردن اين جوان از كشور اقدام كرده‌اند.منبع:ايسنا ------------------------ مادر راز جنايت 3 ساله را فاش کرد پس از گذشت سه سال راز يک جنايت خانوادگي فاش شد و دوبرادر که با همدستي پدر خود مرتکب قتل خواهرشان شده بودند، دستگير شدند. زن ميانسال وقتي مقابل شعبه 7 بازپرسي دادسراي جنايي ايستاد براي لحظه اي ترديد داشت که قدم درون شعبه بگذارد يا از همان راهي که آمده بود، بازگردد.در چهره اش نگراني موج مي زد. چند قدمي از مقابل در شعبه دور شد، اما دلش نمي خواست، در درونش جدالي سخت در گرفته بود، بار ديگر چند قدم رفته را بازگشت و اين بار دل را به دريا زد و وارد اتاق قاضي شد.قاضي جوان از پشت عينک ذره بيني خود نيم نگاهي به زن ميانسال که رنگ به چهره نداشت انداخت و از او علت حضور در درون شعبه رسيدگي به قتل را جويا شد.زن ميانسال آب دهانش را به سختي قورت داد و با کلمات بريده، بريده گفت: آقاي قاضي ! آمده ام تا راز قتل دختر 17ساله ام را که چون کوهي برقلبم سنگيني مي کند، فاش کنم. قاضي او را دعوت به آرامش کرد و از او خواست تا بدون ترس و واهمه از رازي که قصد افشاي آن در دادسراي جنايي را دارد، پرده بردارد. راز يک جنايت زن ميانسال خود را فريده معرفي کرد و گفت: ماجرا به غروب يکي از روزهاي پاييز سال 84 بازمي گردد. مدت يک هفته بود که دخترم مهناز براي سومين بار از خانه فرار کرده بود، شوهرم به شدت از اين موضوع عصباني بود، او وقتي از سرکار به خانه بازگشت آرام در گوشه اتاق نشست و با سکوت خود به من فهماند که نگران مهناز است، اما شايد غرور مردانگي اش اجازه نداد تا او مرا با غصه اي که بر دلش سنگيني مي کرد، شريک کند.وي ادامه داد: هنوز دقايقي از حضور شوهرم نمي گذشت که صداي زنگ تلفن اين سکوت را در هم شکست. وقتي تلفن را برداشت يکي از ماموران کلانتري بود که بيان مي کرد دخترم را به همراه پسر جواني که با وي در ارتباط بوده، دستگير کرده است. جنايت وي افزود: به اتفاق شوهرم عازم کلانتري شده و مهناز را تحويل گرفتيم. وقتي به خانه آمديم، مشاجره ميان اعضاي خانواده با دخترم بالا گرفت و هنگامي که مهناز بار ديگر قصد داشت خانه را ترک کند، شوهرم به اتفاق دوپسرم به سوي او حمله ور شدند و من به يکباره مشاهده کردم آنها با فشردن گلوي او مهناز را خفه کردند.وي با بغض سنگين خود ادامه داد: پس از اين جنايت آنها نيمه شب جسد را از خانه خارج کردند و با رها کردن آن چند ساعت بعد به خانه بازگشتند.پس از اين ماجرا شوهرم از ما خواست درخصوص اين موضوع با کسي حرف نزنيم و اگر همسايه ها سراغ مهناز را گرفتند به آنها بگوييم که وي نزد مادربزرگ خود رفته و با او زندگي مي کند.زن ميانسال ادامه داد: پس از گذشت سه سال از اين ماجرا شوهرم2ماه پيش در تصادف جان خود را از دست داد. پس از حادثه اي که براي شوهرم اتفاق افتاد، چند بار او را در خواب ديدم که در شرايط بدي قرار داشت به همين دليل به دادسرا آمدم تا هم خود را از عذاب وجدان رها کنم و هم شوهرم را از عذابي که انتظار او را مي کشد، نجات دهم. دستور دستگيري بازپرس شهرياري در اين باره گفت: پس از اين اظهارات ابتدا تحقيق درخصوص کشف جسد افراد بي هويت آغاز و معلوم شد در تاريخي که زن ميانسال اعلام مي کند در حاشيه يکي از روستاها در جنوب شرق تهران جسد دختر جواني کشف و به عنوان مجهول الهويه دفن شده است.با مشاهده تصاوير اين جسد از سوي زن ميانسال وي هويت دختر خود را مورد تاييد قرار داد و در ادامه دستور دستگيري دو برادر مقتول صادر شد و اين دو متهم دستگير شده و به قتل خواهر خود با همدستي پدرشان اعتراف کردند.شهرياري افزود: با اعتراف متهمان و بازسازي صحنه جنايت، هر دو نفر با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند تا پس از پايان تحقيقات، پرونده براي رسيدگي به دادگاه کيفري استان تهران ارسال شود.منبع:ابتكار ----------------------- حکم اعدام در انتظار 2 جانی هوسران دو پسر شیطان صفت که به جرم کشتن یک دختربچه همدانی بازداشت شده اند به طور ویژه و خارج از نوبت محاکمه می شوند. پیکر گونی پیچ دختربچه زیر همین پل پیدا شد به گزارش روز یکشنبه گروه حوادث ایسکانیوز : رسیدگی به این پرونده از چهارم مرداد 1387 پس از آن آغاز شد که زن و شوهر جوانی به کلانتری 11 کبودرآهنگ همدان رفتند و شکایتی تسلیم کردند.آنان گفتند : امروز دختر 9 ساله ما به نام «زینت» برای خرید نان از خانه بیرون رفت اما دیگربرنگشت.ما با دلشوره ، هر جایی را که به فکرمان رسید گشتیم و حتی از طریق بلندگوى مسجد از مردم کمک خواستیم اما هیچ خبری از «زینت» نیست.شاید بلایی سر جگرگوشه مان آمده باشد. تجسس پلیس برای افشای سرگذشت دختر بچه ادامه داشت که روز بعد یکی از اهالی ، خبر تلخی داد و خستگی بر جان خانواده «زینت» و ماموران ماند.جنازه گونی پیچ دختر بچه ، در جاده کبودرآهنگ و زیر یک پل رها شده بود و افسران اداره آگاهی استان همدان با معمای پیچیده ای رو به رو شدند. با پایان بررسی های مقدماتی و نمونه برداری های لازم ، پیکر قربانی به دستور بازپرس کشیک برای تشخیص علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی سپرده شد و چند فرضیه پیش روی پلیس قرار گرفت که مهم ترین آن ، وسوسه های شیطانی بود. کارآگاهان که چند مظنون را نامحسوس تحت نظر داشتند به پسر 21 ساله اى به نام «حبیب» مشکوک شدند.او با سد راه کردن دختران روستا ، مزاحمشان می شد که دستگیر شد اما در بازجویى قفل سکوت بر لب زد. «حبیب» که می دانست هیچ شانسی برای گریز از قانون ندارد سرانجام به جنایت سیاه اعتراف کرد و همدستش «محمد» را لو داد.بدین ترتیب مجرم ردیف دوم که به خدمت سربازى رفته بود در پادگان بازداشت شد و همراه «حبیب»به بازسازی صحنه جرم پرداخت.گزارش ایسکانیوز می افزاید، افشای اسرار این جنایت تکان دهنده ، خاکستر غم بر دل بستگان و آشنایان خانواده داغدار پاشید و دو پسر هوسران با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند. محاکمه شوند. در همین رابطه یک مقام قضایی در دادگستری استان همدان اعلام کرد : نشست رسیدگی به این پرونده ظرف 15 روز آینده به طور ویژه و خارج از نوبت در دادگاه کیفری استان همدان برگزار می شود و اگر هیچ شبهه ای باقی نماند که «حبیب» و «محمد» به طور مشترک ، دست به جنایت زده اند برای هر دو جانی حکم اعدام صادر خواهد شد.منبع:ايسكانيوز





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن