واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سرمقاله آفتاب یزد درباره همشهری اظهارات ديروز معاون وزير ارشاد نيز نشان ميدهد كـه بـه اعـتـقـاد متوليان مطبوعاتي كشور، درج آگهي خبط ا~لود در همشهري، براساس طراحي عناصر مرموز بوده و اين مسئله به روزنامه همشهري، تحميل شده است. قطعا مسئولان دولتي قبول دارند كه هـزيـنـههاي تحميل شده بابت سوژههاي انتخاباتي، به مراتب سنگينتر و عواقب آن، پيچيده تر است. در سرمقاله امروز آفتاب یزد به قلم سردبیر آمده است:رفع توقيف روزنامه همشهري، خبر خوشحال كنندهاي بود. اين خوشحالي زماني بيشتر ميشود كه روزنامههاي وابسته به جناح اصلاح طلبان هم از اين شانس برخوردار باشند و دوره توقيف آنهانيز كوتاه باشد زيرا اگر نيك نگريسته شود توقيف بعضي از آن روزنامهها هم به دلايل و سوء تفاهماتي بوده كه همشهري را به محاق توقيف يك روزه برد.اما خوشحالي ناقص نيز بايد ابراز شود تا هم شكرگزاري به درگاه احديت باشد و هم سپاس از تدبير صحيح كساني كه يك تصميم نه چندان خوشايند را تصحيح كردهاند. روند توقيف و بازتابهايآن، بيش از هر چيز حاكميت فرهنگ »يك بام و چند هوا« رادر كشورمان به نمايش گذاشت كه در اين زمينه به چند نكته اشاره ميشود. 1- ديـروز مـعاون وزير ارشاد، اين انتظار خود از مديران همشهري را ابراز داشت كه »براي عذرخواهي از ملت شريف ايران، چند روز به صورت داوطلبانه از انتشار روزنامه، خودداري ميكردند«. انتظار ابراز شده توسط معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد، موضوعاً -و نـه به صورت مصداقي - انتظاري زيباست و شايد يكي از حسرتهاي تاريخي ملت ايران باشد. اما آيا واقعا در سطوح بالاتر مديريتي به ويژه در دولتهاي نهم و دهم، هيچ گاه به خاطر برخي خطاها و كوتاهيها، كسي به فكر عذرخواهي از مردم بوده است؟ آيا كسي تاكنون به مديران ارشد دولتي به ويژه مديران مرتبط با حوزه راه و ترابري توصيه كرده است »به احترام هزاران و بلكه ميليونها ايراني عزادار از مرگ صدها نفر در سوانح هوايي و جادهاي، از سمت خود استعفا دهيد«؟آيا حتي در مرتبه اي پايينتر، تاكنون يكي از مديران دولتي، به خاطر اين سوانح از مردم عذرخواهي كرده است كه اكنون به خاطر اشتباه يا غرضورزي يك كارمند، خواستار توقف داوطلبانه انتشار يك روزنامه ميشوند؟ آيا به خاطر گرانيهاي دستساز بعضي مديران و سياستهاي دولتي، تاكنون كسي از مردم عـذرخـواهـي كرده يا هيچ يك از وزيران، براي ابراز همدرديبا ميليونها ناراضي از گرانيها، به صورت داوطلبانه از كار كنارهگيري كرده است؟ 2- معاون وزير ارشاد كه ظاهرا پوشيدن لباس معاونت، تغييري در اعلام مواضع ضد استكباري او ايجاد نكرده، در توضيح علت صدور حكم توقيف همشهري، نكتهاي را مورد اشاره قرار داده تا نشان دهد اين كار، از يك جوشش اجتماعي ناشي از غيرتمندي مردم، جلوگيري كرده است. بنابر اعلام معاون وزير ارشاد »جريانات مختلف داخلي، تذكر دادهاند كه اگر ارشاد، عكسالعمل نشان ندهد و قانون را پاسداري نكند هنوز هستند غيور مردان و زناني كه آماده دفاع از ارزشهاي ديني خود بوده و اجازه ترويج گروههاي خبيث چون بهائيت را به هيچ رسانهاي نخواهند داد «. با اين سخن، بلافاصله سوالي به ذهن ميآيد كه آيا معاون وزير و مقامات بالاتر از او، اين حق را براي عدهاي ديگر از همفكران خود - و نه اصلاحطلبان - هم قائل هستند كه اگر موضوعي را در تضاد با ارزشهاي خود دانستند و از اقدام به موقع مسئولان دولتي نااميد شدند، راسا غيرت خويش را به نمايش بگذارند؟ آيا مثلا به غيرتمندان اصولگرا اجازه خواهند داد كه اعتراض خود به افزايش روز افزون جايگاه نظريهپرداز دوستي با مردم اسرائيل در هيئت دولت را با غيرتمندي هر چه تمامتر به نمايش بگذارند؟ يا اينكه از اين زاويه هم مردم بايد نظارهگر حاكميت يك بام و چند هوا باشند؟ 3- در اوايل كار دولت نهم، سوالات يك آزمون رسمي دولتي، شامل نكاتي سخيف و اهانتآميز عليه پيامبر عظيمالشأن اسلام بود. در آن زمان، تريبونداران مشهور، به همگان توصيه ميكردند به اين موضوع دامن نزنند زيرا اشاعه اين مطلب، گناهي به مراتب بالاتر از تخلف يا اشتباهي است كه طراحان سوال، مرتكب شدهاند.اما امروز هنگامي كه به مسئولان دولتي توصيه ميشود خبط چند كارمند در همشهري را با يك اقدام پر سر و صدا، به سوژه جهاني تبديل نكنند، دست به توجيهاتي عجيب ميزنند. تريبون داراني هم كه سه سال پيش، خواستار سرپوش گذاشتن بر موضوع »سوالات موهن آزمون دولتي« بودند با سكوت خود، عملا به مردم نشان ميدهند كه آنها نيز يك بام و چند هوا را به رسميتميشناسند. البته آن روز كه از رسانهها ميخواستند به موضوع سوالات، دامن نزنند يك دليل موجه داشتند. اين دليل، وجود همان عبارات سخيف، در كتابي بود كه چهل سال قبل توسط يكي از روحانيون سرشناس جبهه اصولگرايي، تصحيح و ترجمه شده است. اگر اين مسئله را دليل موجهي براي سكوت آن روز ميدانستند قاعدتا وابستگي شهردار تهران به جبهه اصولگرايان نيز ميتوانست به عنوان دليل موجه، براي عدم اشاعه خبط روزنامه همشهري باشد. 4-تنها سه روز قبل، يكي از نمايندگان اصولگراي مجلسبه خاطرهگويي از حوادث انتخابات پرداخته و تلويحا مدعي شده است نفوذيها در دو وزارتخانه كليدي، نظرسنجيهايي را تهيه و در اختيار اركان حكومتي - از جمله شورايعالي امنيت ملي - گذاشتند كه نشان ميداد انتخابات رياست جمهوري به دور دوم كشيده خواهد شد. به ادعاي نماينده اصولگراي مجلس، همين نظرسنجي كه توسط نفوذيها تهيه شده بود بهانهاي به دست اصلاحطلبان داد كه سوژه تقلب در انتخابات را مطرح كنند. اصولگرايان معتقدند ادعاهاي مطرح شده در خصوص تقلب در انتخابات، طراحي دشمن بود و همه آنها بر اين باورند كه اين موضوع، موجب سوء استفاده دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي شده و هزينههاي فراواني به نظام و انقلاب وارد كرده است.اظهارات ديروز معاون وزير ارشاد نيز نشان ميدهد كـه بـه اعـتـقـاد متوليان مطبوعاتي كشور، درج آگهي خبط ا~لود در همشهري، براساس طراحي عناصر مرموز بوده و اين مسئله به روزنامه همشهري، تحميل شده است. قطعا مسئولان دولتي قبول دارند كه هـزيـنـههاي تحميل شده بابت سوژههاي انتخاباتي، به مراتب سنگينتر و عواقب آن، پيچيده تر است. آيا به خاطر عوامل نفوذي- به ادعاي يك نماينده اصولگرا كه قطعا مورد قبول مسئولان دولتي هم ميباشد - بخش نظرسنجي در دو دستگاه نزديك به احمدينژاد را تعطيل كردند كه اكنون به عنوان دم دستيترين برخورد با توطئه تحميل شده از بيرون، قدم در راهي ميگذارند كه ميتواند به بيكاري و خانه نشيني صدها روزنامهنگار منجر شود؟آيا همين مقايسه، نشان دهنده رسوخ فرهنگ يك بام و دو هوا در عرصه مديريتكشور نيست؟ در خاتمه، تذكر يك نكته خالي از لطف نيست. معاون وزير ارشــاد، در اظـهـارنـظـري كـــه بـازتاب دهنـده انتظار همـه مطبـوعاتيهـا از او ميباشـد اظهـار داشتــهاست: »مـا هيـچ سوءظني نسبت به مطبوعاتيها نداريم«. اين خبر براي همه كساني كه جرايد كشور را محلي براي خدمت يا ارتزاق خويش ميپندارند، بسيار خوشحال كننده است. آقاي رامين ميتواند با گام برداشتن در مسيري كه انتهاي آن، رفع توقيف از دهها روزنامه و بازگشت صدها نفر به محل كار خود ميباشد ثابت كند كه حداقل در زمينه نگراني براي اشتغال و رفاه اقشار مختلف مردم، يك بام و يك هوا بيشتر در كشور وجود ندارد. اگر اين كار انجام شود بدنه مطبوعات با اميد و دقت بيشتر مراقبت خواهند كرد تا اتفاقي كه همشهري را تا مرز حذف هــمـيـشـگـي از پـيـشـخوان روزنامهفروشيها پيش برد، تكرار نشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]