واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عترت امام علی
آیت الله جوادی آملی (دام ظلّه) » به این مناسبت فرخنده پیامی به كنفرانس سالانه انجمن مسلمانان آمریكا در دیریورن ایالت میشیگان با موضوع ( امام علی (ع)؛ شخصیّت برجسته، اختر تابناك بشریت و فاتح نامی اسلام ) ارسال كرده است كه آن را با هم از نظر می گذرانیم. علی بن أبیطالب (ع) طبق بیان نورانی خاتم انبیاء (ص) از «جوامع الكلم» برخوردار بود. زیرا پیامبر درباره حضرت علی (ع) فرمود: اؤتیت جوام ع الكل م و أنت یا علیّ قد اعطیت جوام ع الكل م (1). خدای سبحان به من كلمات جامعه عطاء كرد، به توی علی بن أبیطالب هم كلمات جامعه مرحمت كرد. ( كلمات جامعه ) در بردارنده تمامی شئون دنیوی و اخروی كلمات جامعه، آن معارف برین و برترینی است كه وظائف فرد و جامعه را از یك سو؛ وظائف دنیا و آخرت را از سوی دیگر؛ وظائف دولت و ملّت را از سوی سوّم؛ روابط محلّی، منطقه ای و بین المللی را از سوی چهارم؛ بالأخره وظائف ملك و ملكوت را از سوی پنجم در نظر گرفته و تبیین كرده. یك انسان تك بعدی فقط دنیا را می بیند، یا وظائف فردی را؛ و اگر گاهی از جمع سخن می گوید، جمع اعتباری و جمع دنیایی در حوزه اندیشه اوست. یك انسانی كه مرگ را پوسیدن می داند و نه از پوست بر آمدن، او هرگز به فكر برنامه های میان مدت، یعنی برزخ نیست؛ چه رسد به برنامه های دراز مدت، یعنی ابد. كسی كه از جوامع الكلم برخوردار است، مثل علی بن أبیطالب (ع)؛ هم برنامه كوتاه مدت را در نظر دارد، یعنی وظائف ( دنیا )؛ و هم برنامه های میان مدت را از نظر دور ندارد، یعنی جریان ( برزخ )؛ و هم برنامه دراز مدت را در نظر دارد، یعنی ( ابدیت انسان ). چنین آدمی كه از كلمه جامعه الهی برخوردار است، ما را به همه این شئون یاد شده ارشاد می كند. تبیین حكومت علوی (ع) در دعوت به عقل و عدل و مهم ترین دستورات وجود مبارك امیر مؤمنان آن است كه ما این راه را با ره توشه الهی تأمین بكنیم. یعنی اگر در دنیا زندگی می كنیم، دنیا را به دستور دنیا آفرین ببینیم و اداره كنیم؛ آن تقوای خداست. جریان (حكومت) را خود امیر مؤمنان فرمود : خدایا! تو می دانی كه من حكومت را برای كشور گشائی و كشور داری نخواسته ام و به سراغ آن نرفته ام؛ فقط برای اینكه مردم را به عقل و عدل دعوت كنم، این حكومت را پذیرفتم. خدایا! تو می دانی كه من حكومت را برای كشور گشائی و كشور داری نخواسته ام و به سراغ آن نرفته ام؛ فقط برای اینكه مردم را به عقل و عدل دعوت كنم، این حكومت را پذیرفتم.آزاد سازی دین و اقامه آن توسط امیر مؤمنان (ع)
مهم ترین رسالت علی بن أبیطالب و برنامه الهی آن حضرت، همان بود كه در نامه معروفش برای مالك اشتر مرقوم داشت؛ برای مالك اشتر چنین مرقوم فرمود : مالك ! نّ هذا الدّین كان اسیراً ف ی اید ی الأشرار، یعمل ف یه ب الهوی و یطلب ب ه الدّنیا (2). فرمود : مالك ! قیام من و مقاومت من و مبارزه من برای آزادی فرد یا جامعه نبود؛ فرد یا جامعه را ( دین ) آزاد می كند. اگر این دین در اسارت دولتمردان باشد، در اسارت طاغیان باشد؛ دینی كه خود اسیر است، امیر كسی نخواهد شد ! من قیام كرده ام، این قرآن را از اسارت بیگانگان در آورده ام. قرآن بود، ولی برده كسانی بود كه آن را به رأی خود تفسیر می كردند. سنّت پیامبر (ص) بود، ولی در اسارت كسانی بود كه سیرت و سنّت آن حضرت را مصادره كردند. اگر سنّت،مصادره شده باشد، و اگر قرآن، اسیر باشد؛ هرگز توان آن را ندارد كه فرد و جامعه را آزاد كند. حرّیت یك امت در سایه آزاد بودن دین است؛ این بیان نورانی امیر مؤمنان، علی بن أبیطالب است. وقتی دین از مصادره امیران طغیانگر آزاد شد، جامعه را آزاد می كند و انسان را به انسانیّتش آشنا می كند. نتیجه آزادی دین به رهبری معصومان (ع) وقتی انسان به وظائفش آشنا شد، از بردگی دنیا به در می آید، از بردگی زر و زیور و مال و فرزند و دام و مرتع به در می آید؛ این 4 محبوب كاذب را قرآن كریم در اوائل سوره مباركه آل عمران تشریح كرد كه : زیّ ن ل لنّاس حبّ الشّهوات م ن النّ ساء و البنین و القناط یر المقنطره م ن الذّهب و الف ضّه(3)؛ انسان 4 محبوب كاذب دارد. این محبوب های كاذب را قرآن كریم به رهبری اهل بیت از ما گرفته است. فرمود : انسانی كه خود را نشناخت، جهان را نشناخت، جهان آفرین را نشناخت؛ گاهی دل به جماد می بندد، م ن القناط یر المقنطره م ن الذّهب و الف ضّه؛ شیفته اعتبارات بانكی خودش است كه همه اینها جماد و جامدند؛ یا شیفته دامداری است، یا شیفته كشاورزی، یا دلباخته زن و فرزند. محبوب مجازی انسان از این 4 قسم بیرون نیست؛ یا ( جماد ) است، یا ( نبات ) است، یا ( حیوان ) است، یا ( انسان ). فرمود : اینها، حبّ الشّهوات است. اوّل زن و فرزند، بعد طلا و نقره، بعد كشاورزی، بعد دامداری؛ اینها همه ابزارند. كسی كه دلبسته ابزار باشد، توان سفر ملكوتی نخواهد داشت. این 4 محبوب كاذب را در سوره مباركه آل عمران از ما گرفتند و ما را آزاد كردند. انسانی كه خود را نشناخت، جهان را نشناخت، جهان آفرین را نشناخت؛ گاهی دل به جماد می بندد.سرمایه داران كنونی، میراث داران گذشتگان بیان نورانی امیر مؤمنان (علیه السّلام) این است : الا حرأ یدع هذ ه اللّماظه (4). » لماظه » آن غذای مانده لای دندان است. اگر كسی غذائی خورد، در لای دندانش چیزی ماند كه با خلال،آن را بیرون می آورد؛ آن مانده لای دندان را می گویند : « لماظه ».
وجود مبارك امیر مؤمنان (ع) فرمود : آنچه كه الآن در دست سرمایه داران شرق و غرب است، این مانده لای دندان نسل گذشته است. نسل گذشته از این مال استفاده كرده اند، و رخت بر بسته اند؛ و آنچه در لای دندانشان ماند، تف كرده اند، و سرمایه داران كنونی گرفتند. اینچنین نیست كه این زمین یا این قناطیر مقنطره یا این دام ها، این زن و فرزند،تازه خلق شده باشند ! اینها لماظه دندان نسل گذشته است. سخنان نورانی امیر بیان (ع) این است : یك مرد آزاد، یك زن آزاد،لازم است تا از مانده لای دندان نسل گذشته،خود را آزاد كند. اوّل دین باید آزاد بشود، تا دین،انسان را آزاد كند؛ آزاد پروری در مكتب قرآن و عترت است. وقتی انسان آزاد شد؛ نه بیراهه می رود، نه راه كسی را می بندد، نه با روی سیاه و دست تهی سفر می كند. برخورد شدید فرشتگان با انسان های تبهكار در هنگام ورود به عالم برزخ در قرآن كریم، در 2 جا فرمود : عدّه ای كه رخت بر می بندند و می میرند، فرشتگان الهی پشت و صورت اینها را سیلی می زنند؛ یضر بون وجوههم و ادبارهم (5). بزرگان اهل معرفت گفتند : راز اینكه فرشتگان هنگام مرگ تبهكاران، سیلی به صورت و مشت به پشت آنها می زنند این است كه : فرشتگانی كه مأمور امور دنیایند، مشت به پشت این شخص می زنند، او را با فشار از دنیا وارد برزخ می كنند؛ می گویند : عمری را تباه كردی، كاری نكردی ! فرشتگانی كه مسئول امور بزرخند، می بینند این شخص با روی سیاه و دست تهی می آید؛ سیلی به صورت او می زنند كه عمر را تباه كرده ای. ادامه دارد...گروه دین و اندیشه - سلطانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]