واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 8 واقعیت نشست ژنو طبق پیشبینیها در آینده با تعداد بیشتر و بیشتری از این کشورها روبهرو خواهیم شد که برخوردار از قابلیتهای هستهای ضروری، اما بدون سلاح هستهای هستند. ما باید در مورد کشورهای دارای سلاح هستهای به عقب و به دنیایی با قدرت هستهای اما بدون سلاح هستهای برگردیم. این بر دنیای «جوجه تیغی هستهای» که والتز ترسیم میکند، ترجیح دارد. سفیر ایران در بحرین یادداشتی درباره نشست ژنو نوشته است که در روزنامه ایران انتشار یافته است. 1) اسکات سیگن، از اساتید معروف روابط بینالملل در مناظره معروف هستهای خود با کنت والتز میگوید: معتقدم هر حکومتی که خواستار دستیابی به انرژی هستهای غیرنظامی (صلحآمیز) است، باید بتواند به آن دست یابد. همه کشورها نمیخواهند با استفاده از قابلیتهای بالقوه هستهای خود به سلاح هستهای دست یابند و دوگانگی سابقهدار – میترسم بگویم شاید همیشگی- در سیاست ما (غرب) منجر به پیدایش دولتهای «هستهای خاموش» شده است. طبق پیشبینیها در آینده با تعداد بیشتر و بیشتری از این کشورها روبهرو خواهیم شد که برخوردار از قابلیتهای هستهای ضروری، اما بدون سلاح هستهای هستند. ما باید در مورد کشورهای دارای سلاح هستهای به عقب و به دنیایی با قدرت هستهای اما بدون سلاح هستهای برگردیم. این بر دنیای «جوجه تیغی هستهای» که والتز ترسیم میکند، ترجیح دارد. من معتقدم ایران قدرت هستهای فاقد سلاح هستهای است و مدلی است شایسته، از وضعیتی که من برای جهان ترجیح میدهم یعنی برخوردار از قابلیتهای هستهای ضروری، اما فاقد سلاح هستهای. 2) در موضوع هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران که همانند «نهضت ملی شدن صنعت نفت» یک «پرونده ملی» به شمار میرود، چند نکته درخور تأمل وجود دارد: اول: ایران اسلامی امروز پرچمدار «نهضت بیداری هستهای صلحآمیز» در منطقه است. پافشاری و مقاومت ایران در دستیابی به انرژی بومی صلحآمیز هستهای، موجی از تقاضا و بیداری را در منطقه ایجاد نمود به نحوی که امروز بسیاری از کشورهای عرب منطقه در حال انعقاد قرارداد برخورداری از این فناوری در کشور خود هستند. دوم: «حفظ فناوری بومی غنیسازی» برای جمهوری اسلامی ایران به منظور پیگیری اهداف صلحآمیز، بسیار حائز اهمیت بوده و مکانیزم آن را در همکاری با IAEA دانسته و میداند. سوم: برخی از کشورهای غربی اصرار دارند که موضوع هستهای ایران را به عنوان «عامل تهدید امنیت بینالملل» وانمود کنند اما تهران در بسته پیشنهادی به روز شده خود، به خوبی بر عوامل «تهدیدکننده صلح و امنیت بینالملل» اشاره نموده و آمادگی خود را برای مذاکره، تعامل طرفینی سازنده و حصول نتایج ملموس و مبتنی بر عدالت اعلام کرده است. بنابراین بسته جامع پیشنهادی ایران به 1+5 که محتوای دیدگاه راهبردی و جدی جمهوری اسلامی ایران است، فرصت جدیدی را فرا روی امریکا و غرب قرار داده است تا در فضای جدید جهانی و بحرانهای تهدیدزا، با بهرهگیری از منطق و حکمت، به روند رشد و توسعه و امنیت منطقه و جهان با نگاهی جدید بیندیشند چرا که در دنیای معاصر بسیاری از مفاهیم متحول شدهاند، بازیگران جدیدی وارد عرصه شدهاند که به ایفای نقش مثبت بینالمللی و بشری میپردازند. برخی از کشورها نیز متناسب با عصر ارتباطات و فناوری به بازیگرانی جدید و بعضاً سرنوشت ساز مبدل شدهاند و به دنبال تعامل سازنده و البته تغییر مؤثر در مناسبات حاکم برجهان هستند. 3) تا پیش از انجام مذاکرات موسوم به ژنو 2، گفتمان امریکا و غرب در مذاکرات هستهای از دو واژه «مذاکره» و «همکاری کامل» در ادبیاتی آمیخته با دیپلماسی تهدید و تحریم شکل گرفته بود و این در حالی بود که همواره ادبیات غالب گفتمان جمهوری اسلامی ایران بر «دکترین تعامل سازنده» مبتنی بوده و از سه واژه محوری مذاکره، تعامل سازنده و عدالت نشأت گرفته است. در مذاکره ژنو 2 به مدد دیپلماسی هستهای منطقی و مقتدرانه تهران، شاهد تغییر برخی واژهها در گفتمان 1+5 بودیم. این تغییر با کاربست واژههای جدیدی از سوی 1+5 همچون آغاز سازنده، مذاکره جدی و صریح، مذاکرات جدی و صمیمانه همراه شد، یعنی در مقایسه با مذاکرات قبلی و ژنو يك که واژه محوری و مشترک کاربردی غرب مذاکره دیپلماتیک و تهدید بود، میتوان گفت به عنوان دستاوردی اولیه، دو طرف اکنون به ادبیات مشترک گفتمانی نزدیکتر شدهاند. 4) کنت والتز (نظریهپرداز نو واقعگرای روابط بینالملل) طی مناظرهای علمی و در پاسخ به این سؤال که: اگر رئیس جمهوری امریکا هم اکنون در جلسه حضور داشت تا به سخنان مستقیم شما گوش فرا دهد، در مورد ایران چه توصیهای به او میکردید؟ میگوید: مسلماً به رئیس جمهوری امریکا میگفتم که با جمهوری اسلامی ایران گفتوگو کند. ما در حال حاضر صرفاً ایران و خطر ایران را در بوق و کرنا کردهایم، اما لازم است که با خونسردی و تعقل بیشتری صحبت کنیم. مذاکرات ژنو2 این فرصت را برای همه طرفها فراهم ساخت تا بر حکمت، درایت و منطق حاکم بر گفتمان و رفتار سازنده جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی در نشستی رو دررو بیش از پیش واقف گردند. 5) برگزاری مذاکرات در فضایی آرام و متین، ارزیابی مثبت طرفین حاضر در مذاکره از روند رو به جلوی مذاکرات و توافق چندجانبه بر سر تداوم مذاکرات در آیندهای نزدیک را باید دستاوردی مهم بر شمرد. (بر خلاف پیشبینیهای هدفدار برخی محافل دیپلماتیک و رسانهای مبنی بنبست مذاکرات) 6) هنری کیسینجر در اول اسفند 87 طی مقالهای در روزنامه ایندیپندنت، تحت عنوان «جهان باید یک نظم جدیدی را شکل دهد یا در بینظمی فرو رود»، مینویسد: رئیس جمهوری جدید امریکا در شرایطی قدرت را در دست میگیرد که بحرانهای بزرگ بینالمللی، مالی و اقتصادی جهان را تحت تأثیر قرار داده است. در چنین شرایطی که جهان اوضاع سیال و تثبیت نشدهای دارد، اتخاذ دیپلماسی پویا از سوی امریکا میتواند فرصتهای جدیدی را به همراه داشته باشد. ما باید یاد بگیریم به آنچه دست یافتنی است، عمل کنیم و آمادگی این را داشته باشیم که با نتایج متفاوتی روبهرو شویم. مذاکرات اخیر 1+5 و ايران، ناکارآمدی دیپلماسی تهدید و تحریم و سیاست یکجانبهگرایی را بار دیگر به منصه ظهور رساند و بر کارآمدی دیپلماسی مذاکراتی و گفتمان منطقی صحه گذارد. 7) تأکید مذاکره کننده ارشد هستهای ایران، بر تداوم همکاری با آژانس بينالمللي انرژي اتمي (IAEA)، تأکید بر دیدار البرادعی از تأسیسات فردو، تداوم رایزنی و همکاریهای فنی تهران و آژانس، تأکید بر اخذ حقوق هستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال تکالیف به عمل آمده را از دیگر دستاوردهای جمعی این نشست میتوان نامید. 8) با نگاهی بر رفتار اعتماد ساز جمهوری اسلامی ایران در موضوع صلحآمیز هستهای، اکنون نتایج عملی این مرحله از گفتوگو را باید در تداوم مذاکرات و مشاهده اقدامات عملی و اعتمادساز طرف مقابل (1+5) به نظاره نشست و به باور هنری کیسینجر، امریکا و غرب باید آمادگی این را داشته باشند که با نتایجی متفاوت، اما منطقی و مؤثر روبهرو شوند. ٭ سفير جمهوري اسلامي در بحرين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]