تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837604252
نويسنده: رضا سراج رمزگشايي از حضور ويليام برنز در ژنو
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: رضا سراج رمزگشايي از حضور ويليام برنز در ژنو
خبرگزاري فارس: حضور ويليام برنز مسول پرونده هستهاي ايران در وزارت خارجه آمريكا، در مذاكرات ژنو، حساسيت و اهميت اين مذاكرات را دو چندان كرد كه رمزگشايي از آن به تحليل وقايع و رخدادهاي چند ماهه گذشته كمك شاياني ميكند.
به گزارش خبرگزاري فارس، مذاكرات هستهاي جمهوري اسلامي ايران با 1+5 روز شنبه 29 تير ماه (19جولاي) باحضور دكتر سعيد جليلي دبير شوراي امنيت ملي و خاوير سولانا مسول سياست خارجي اتحاديه اروپا در ژنو برگزار شد.
مذاكرات ژنو در واقع پاسخ به بخشي از بسته يا نامه پيشنهادي (non paper) بيست و پنجم خرداد ماه 1+5 بود كه طي آن خواستار شده بودند، ايران بدون پيششرط تعليق، با آنان مذاكره كند. البته 1+5 در بخش ديگري از نامه پيشنهادي خود از ايران خواسته بودند تا رشد تأسيسات غني سازي را متوقف (freeze) كرده و از نصب ماشينهاي جديد خودداري نمايد تا در مقابل صدور قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران در شوراي امنيت نيز متوقف گردد.
* رمزگشايي از حضور ويليام برنز در ژنو:
حضور ويليام برنز مسول پرونده هستهاي ايران در وزارت خارجه آمريكا، در مذاكرات ژنو، حساسيت و اهميت اين مذاكرات را دو چندان كرد كه رمزگشايي از آن به تحليل وقايع و رخدادهاي چند ماهه گذشته كمك شاياني ميكند. مذاكرات ژنو در حقيقت بخش پاياني سناريوي كاخ سفيد و چند كشور اروپايي براي نهايي كردن پرونده هستهاي ايران بود كه از مدتها قبل در قالب يك ماراتن فشار سياسي، اقتصادي، و جنگ رواني آغاز شده بود.
اين سناريو پس از انتخابات مجلس هشتم عملياتي شد. هنگامي كه نتيجه انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي باعث افزايش قدرت ملي گرديد و توان جمهوري اسلامي ايران را براي پيگيري اهداف ملي خود در مناسبات بينالمللي مضاعف ساخت، سناريوي جديد نيز كليد زده شد. واشنگتن اين بازي جديد را به گونهاي طراحي و اجرا كرد كه به زعم خود برنده از پيش تعيين شده بازي پاياني و نهايي در ژنو باشد. نو محافظهكاران واقعگرا به رهبري كاندوليزا رايس و رابرت گيتس سعي داشتند با "ديپلماسي انعطاف" همزمان دو پيروزي را در مذاكرات ژنو و مذاكرات خلع سلاح پيونگ يانگ، نصيب واشنگتن نمايد. در همين راستا رايس، ويليام برنز را راهي ژنو كرد و خود نيز تصميم گرفت به مذاكره كنندگان با كره شمالي بپيوندد.
سناريوي مذكور چنانچه با موفقيت كاخ سفيد قرين ميگشت، علاوه بر سرپوش گذاردن بر شكستهاي نظامي، سياسي و اقتصادي آمريكا در خاورميانه اميد را به پيروزي را براي بازهاي جمهوريخواه در دو زمين داخلي وخارجي فراهم ميساخت.
- ايجاد گسست اجتماعي و رويگرداني افكار عمومي:
اولين مرحله از بازي جديد آمريكا و چند كشور اروپايي، ايجاد گسست اجتماعي و رويگرداني افكار عمومي از اصولگرايان بود. در اين مرحله از طريق دستهاي ناپاك و هماهنگ شده با سناريوي آمريكا سعي شد تا وضعيت اقتصادي و معيشت مردم تحت تأثير شوكهاي كاذب قرار گيرد تا تبعات آن به مانند سونامي، عرصه اجتماعي را در نورديده و باعث سلب آرامش رواني از جامعه گردد.
اين مرحله از سناريوي تهديد نرم، دقيقاً پس از انتخابات مجلس هشتم و با گران شدن گوجهفرنگي آغاز گرديد و سپس به گراني برنج تسري يافت. ايجاد هيجان كاذب در بازار چاي و احتمال كم ياب شدن قند و شكر در ادامه به افزايش رواني تقاضاي خريد نمك، ماكاروني، و ... انجاميد.
عناصر معلومالحال هماهنگ شده با سناريوي امريكا، در اين مرحله از سناريو، علاوه بر سلب آرامش رواني از جامعه، سعي داشتند از يك سو دولت را در شرايط انفعال قرار داده و ناتواني آن را به افكار عمومي القا كرده واز سوي ديگر شرايط را براي عملياتي شدن مرحله دوم سناريو (ايجاد تعارض) فراهم نمايند.
- ايجاد تعارض در فضاي سياسي ايران:
از منظر طراحان سناريو، اجراي مرحله اول و خدشهدار شدن انسجام اجتماعي ميبايست به ايجاد تعارض در فضاي سياسي كشور منتهي گردد. اين تعارض از يك سو در بين اصولگرايان به صورت موافق و منتقد دولت به منصه ظهور ميرسد و از سوي ديگر گسل تجديدنظرطلبان و عناصر منفعل را براي تاخت و تاز به اصولگرايان يا بخشي از آنان فعال ميكرد.
در همين راستا يكي از تجديد نظر طلبان هواخواه ليبراليسم در گفتگويي كه هفته نامه شهروند آن را به چاپ رسانيده است، ضمن القاء ناتواني دولت و نااميدي در جامعه اظهار ميدارد، مردم از آينده خود هيچ تصويري ندارند و احساس ناامني ميكنند. در واقع به قول فرنگيها اكنون سيستم غارت وجود دارد... دولت كنوني نه توان امنيت را دارد و نه توان كنترل تورم را. وضعيت كنوني، حاكم شدن نوعي هرج و مرج است. «اوضاع حسين قليخاني است.»
- ارايه بسته پيشنهادي:
سناريوي كاخ سفيد و چندكشور اروپايي به گونهاي طرح و تنظيم شده بود كه بسته پيشنهادي آنان دقيقاً در نقطه بالايي و نزديك به جوش مشكلات اقتصادي و معيشتي جامعه ارائه شود تا از يك سو با جنگ رواني و مانور تبليغاتي، بتوانند با القاء اينكه بخش عمده مشكلات اقتصادي ايران متأثر از تحريمهاست و بسته پيشنهادي حلال مشكلات اقتصادي ايران است، افكار عمومي را متوجه آن كنند و از سوي ديگر با ارائه اين بسته، تعارض در فضاي سياسي را عينيتر نمايند. بر همين اساس بسته پيشنهادي 1+5 در 25 خرداد ماه مشوقهايي به ظاهر اقتصادي و سياسي پر از خالي، به ايران ارائه شد. در اين راستا روزنامه انگليسي «اينديپندنت» در گزارشي هدف اصلي ارائه بسته پيشنهادي به ايران را ايجاد شكاف در بين مقامات ايران عنوان كرد و بسته جديد را در اصل نوعي هشدار به ايران دانست.
اين روزنامه نوشت: "غرب اميد دارد كه اين بسته در بين مقامات عملگرا، كه پس از انتخابات قدرت را در مجلس به دست گرفتهاند و طيف تندروي قدرت در ايران ، شكاف ايجاد كند."
در حقيقت آمريكا و چند كشور غربي انتظار داشتند اجراي مراحل قبلي سناريو (ايجاد گسست در افكار عمومي نسبت به اصولگرايان وايجاد تعارض در فضاي جامعه) بستر مناسبي را براي پذيرش بسته پيشنهادي فراهم نمايد.
- افزايش سطح فشارها و گسترده شدن دامنه جنگ رواني:
طراحان سناريو، متعاقب ارائه بسته مشوقهاي 1+5 براي آنكه بسته پيشنهادي مورد توجه فضاي سياسي و اذهان عمومي قرار گيرد، سعي كردند با گسترده كردن دامنه جنگ رواني و افزايش سطح فشارهاي سياسي و اقتصادي، جمهوري اسلامي ايران را به سمت پذيرفتن مشوقها كاناليزه نمايند.
در اين رابطه «استيفان هادلي» مشاور امنيت ملي امريكا طي اظهاراتي در جمع خبرنگاران با اشاره به بسته مشوقهاي اظهار داشت: "اين (بسته مشوقها) براي اين است كه رژيم ايران را با انتخابي استراتژيك مواجه سازند و آنها را به اتخاذ تصميمي درست در جهت منافع مردم ايران وادارد."
وي در ادامه افزود: "اگر ايران اين بسته پيشنهادي را رد كند دولتهاي خارجي در افزايش مجازاتهاي موجود سازمان ملل و حركت به سمت اعمال تحريمهاي ذكر شده بسيار تهاجميتر عمل خواهند كرد."
همچنين «ديويد ميليبند» وزير خارجه انگليس در اظهاراتي تهديدآميز هشدار داد كه "ايران در صورت نپذيرفتن درخواست جامعه بين المللي براي توقف غنيسازي با انزواي سياسي و تحريمهاي اقتصادي بيشتري مواجه خواهند شد."
وي در يادداشتي كه روزنامه هرالدتريبون بينالمللي آن را به چاپ رسانيده بود، تأكيد كرد: "رويكرد ديپلماتيك بايد نتيجه بدهد (چرا كه ) جايگزينهاي آن هولناك است." و بالاخره اينكه خبرگزاري رويترز به نقل از يك ديپلمات غربي اعلام كرد كه "27 دولت عضو اتحاديه اروپا در حال آماده كردن زمينههاي قانوني وفني براي مسدود كردن اموال و داراييهاي بانك ملي ايران است و اقدامي كه امريكا مدت زيادي در پي آن بوده است تا فشار بر ايران را افزايش دهد."
در ادامه روند فزاينده ساختن فشارهاي سياسي، اقتصادي، بلافاصله اتحاديه اروپا رأي به توقيف داراييها و تعطيلي شعبههاي بانك ملي ايران در سه كشور آلمان، انگليس و فرانسه داد و همزمان براي 20 مقام و 15 سازمان دولتي درگير در برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران ممنوعيت صدور ويزا برقرار كرد.
-فرصتسازي براي بازيگران مورد نظر:
فرآيند طراحي شده در سناريوي موصوف بر اساس معادلات مختلفي تنظيم گرديده بود كه يكي از آنها، فرصتسازي براي نقش آفريني بازيگران مورد نظر در اين سناريو بود. به عبارت ديگر طراحان بازي در اين مرحله مترصد بودند كه با ارائه بسته مشوقها وافزايش سطح فشارهاي سياسي واقتصادي، برخي ازعناصر و جريانهاي سياسي در ايران مرعوب شده و در نقش گسل متعارض ظاهر شوند و به عنوان كاتاليزور (تسريعكننده) دانسته يا ندانسته به روند بازي مورد نظر كاخ سفيد سرعت بخشند.
در اين ارتباط روزنامه انگليسي تايمز در نوشتاري، بسته پيشنهادي جديد را آخرين شانس ايران در بحث هستهاي خواند و نوشت: "مقامات رسمي تفاوت محتويات اين بسته با بسته پيشنهادي سال 2006 را ناچيز مي دانند اما اميدوارند ايراني آن را جدي بگيرند."
دراين مرحله عملياتي شدن خط كشي راديكاليسم و اعتدال در فضاي سياسي ايران، انگارهاي بود كه طراحان بازي جديد در انتظار آن بودند.
ناامنسازي محيط داخلي ايران:
سناريوي واشنگتن براي سوق دادن جمهوري اسلامي ايران به بازي پاياني و نهايي در ژنو و از پيش بازنده كردن ايران در آن بازي، صرفاً معطوف به عملياتي كردن تهديدات نرم نبود، بلكه طيفي از تهديدات نيمه سخت را نيز در بر ميگرفت.
امريكا با ناامن سازي محيط داخلي ايران از يك سو سعي داشت تمركز مسئولين ايران را از بين ببرد. و از سوي ديگر با دامنه دار كردن ناامني به لحاظ زماني و مكاني قدرت ملي ايران را تضعيف كرد تا عملا در فرآيند مذاكرات هسته اي جمهوري اسلامي ايران در شرايط دست پائين قرار بگيرد.
در اين راستا ميتوان به اقدامات زير براي ناامن سازي محيط داخلي ايران اشاره كرد.
- ايجاد ناامني و گروگانگيري در جنوب شرق كشور توسط گروه ريگي
- طراحي سلسله عملياتهاي بمبگذاري در تهران و استانهاي ديگر
- تحركات اشرار ضد انقلاب موسوم به پژاك در مناطق شمالغرب كشور
- فراخوان ماهوارههاي ضد انقلاب خارج از كشور براي ايجاد اغتشاش و آشوب در داخل كشور
- كليد خوردن پروژه تعطيل كردن دانشگاه ها و ايجاد اغتشاش در محيط هاي دانشجويي به بهانه 18 تير
در اين مرحله گسترده شدن دامنه ناامنيها به لحاظ مكاني و زماني يكي از بخشهاي مورد تأكيد كاخ سفيد بود كه در واقع به مثابه چماق داخلي بستر را به سوي وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به پذيرش مشوقها و شرايط تعيين شده امريكا و چند كشور غربي سوق ميداد.
- بالا بردن چماق تهديد نظامي:
بالا بردن چماق تهديد خارجي (تهديد سخت) حلقه ديگري از پازل طراحي شده آمريكا براي كاناليزه كردن ايران به بازي در زمين تعيين شده بود. اما واشنگتن براي اجراي اين مرحله از سناريوي مورد نظر خود با مشكلاتي مواجه بود. بالا بردن تب تهديد نظامي به دليل تقارن با موضوع انتخابات رياست جمهوري آمريكا، محيط داخلي اين كشور را ملتهب ميساخت. و گفتمان ضد جنگ و رقيب دموكرات را نسبت به بازيهاي جمهوري خواه در موضع برتري قرار مي داد.
در اين ارتباط برخي از نظر سنجي ها حكايت از آن دارد كه باراك اوباما توانسته است اختلاف خود را با جان مك كين (نامزد جمهوري خواهان) در نظر سنجيهاي اخير تا 15 درصد افزايش بدهد.
از طرف ديگر مشكلات امريكا در عراق و افغانستان نيز عملا اين بخش از سناريو را كمشانس و تا حدودي غير ممكن كرد. از اين رهگذر كاخسفيد به ناچار بالا بردن چماق تهديد خارجي را به رژيم جعلي اسرائيل واگذار كرد تا از اين رهگذر از يك طرف ابهت فرو ريخته اين رژيم در حال احتضار در منطقه و محيط بين الملل تا حدودي ترميم و باز سازي گردد و از طرف ديگر هزينهاي مرتبط با تهديد سخت عليه جمهوري اسلامي متوجه نومحافظهكاران نشود.
در همين ارتباط روزنامه نيويورك تايمز به نقل از مقامات امريكا گزارش داد كه اسرائيل اوائل ژوئن رزمايش نظامي گستردهاي را در شرق مديترانه و مجاورت يونان برگزار كرده و حضور بيش از 100 جنگنده f16 و f15 اسرائيل نشانگر تمرين براي حمله احتمالي به تأسيسات ايران بوده است.
در ادامه اين روند و قراردادن ايران در لبه پرتگاه جنگ (يكي از تاكتيكهاي جنگ رواني) ايهود المرت با آويام سلا فرمانده عمليات بمباران نظامي تاسيسات اتمي «ازيراك» عراق موسوم به عمليات «اپرا» ملاقات كرد. اين ملاقات كه رسانههاي رژيم صهونيستي اصرار به افشاي اخبار آن داشتند در واقع به همراه رزمايش شرق مديترانه، در حوزه جنگ رواني سعي ميكرد پيام جدي بودن تهديد نظامي عليه ايران را القاء نمايد.
البتبه دراين راستا رزمايش پيامبر اعظم (ص) 3 و نمايش اقتدارآميز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيام مناسب و به موقعي را به سناريوي جنگ رواني امريكا و رژيم صهيونيستي داد كه توجه بسياري از صاحبنظران و رسانههاي ارتباط جمعي جهان را نيز به خود معطوف ساخت.
- مذاكرات ژنو:
آمريكا چند كشور اروپايي با اين برآورد كه تأثيرگذاري مراحل پيش گفته بازي آنان، جمهوري اسلايم ايران را وادار به پذيرش شرايط freeze در برابر freeze خواهد كرد، در مذاكرات ژنو حاضر شدند. در اين راستا انستيتوي واشنگتن كه از مراكز ذينفوذ و تصميمساز دولت بوش ميباشد در گزارشي براي كاخ سفيد استدلال كرد كه ايران در گذشته بارها و بارها نشان داده كه اگر فشار زياد باشد اهل معامله است و از دست زدن به اعمالي كه سطح درگيري را ارتقاء دهد خود داراي خواهد كرد. اين گزارش گمانههاي واشنگتن را براي كسب پيروزي به يقين مبدل ساخت. در چنين شرايطي، نومحافظهكاران كه خود را برنده از پيش مشخص شده بازي نهايي و قسمت پاياني ماراتن سياسي، اقتصادي و جنگ رواني ميدانستند، در اقدامي شتابزده و از سر ذوقزدگي و با زير پا گذاشتن ادعاهاي قبلي خود مبني بر «تعليق به عنوان پيش شرط مذاكره»، ويليام برنز را روانه مذاكره كردند. تا با اجراي ديپلماسي انعطاف در آخرين روزهاي حيات خود، به يك پيروزي بسيار تعيين كننده دست يابند.
از منظر واقع گرايان (رايس، گيتس و ... ) حضور برنز و انجام بازي ديپلماسي انعطاف، فوائد ديگري را هم نصيب سياست خارجي امريكا ميكرد؛ از جمله؛
- رهايي از فشارهاي گفتمان ضد جنگ در امريكا
- خارجكردن جمهوري خواهان از فشار ناشي از تبليغات دموكراتها و گرفتن اهرمهاي فشار آنان
- اتخاذ سيياست خارجي عملگرايانه تر براي جلوگيري از ريزش آراء در انتخابات آتي به سبد دموكراتها
- و از همه مهمتر فرار به جلوي براي سر پوش گذاردن به ناكامي هاي و شكستهاي سياسي اقتصادي و نظامي امريكا
- ترميم و بازسازي ابهت فرو ريخته امريكا در صحنه بين الملل
- زير سوال بردن مذاكرات قبلي اتحاديه اروپا با ايران.
* عجله آمريكا و اروپا براي نهايي كردن پرونده هستهاي ايران:
چرا آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي با عجله هر چه تمامتر به دنبال نهايي كردن پرونده هستهاي ايران ميباشند؟ پاسخي هر چند كوتاه به چرايي اين مسأله واقعيت بسيار مهمي را روشن ميسازد كه معمولاً كمتر در تحليل نهايي در خصوص پرونده هستهاي ايران به آن پرداخته ميشود. حل سريع پرونده هستهاي ايران صرفنظر از دستاوردهاي سياسي، از منظر اقتصادي براي آمريكا و اروپا فوقالعاده حايز اهميت است. واقعيت اين است كه وضعيت اقتصادي غرب به ويژه آمركا با شتاب زيادي رو به افت ميباشد منابع غربي اعلام ميدارند كه بازارهاي بورس در آمريكا و اروپا در نيمه راه يك درهم شكستگي كامل قرار دارند.
اخيراً بانك سلطنتي اسكاتلند كه يكي از عمدهترين بانكهاي انگليس است با انتشار گزارشي دنياي اقتصاد را به لرزه درآورد. توصيه بانك مزبور به مشتريانش اين مضمون بود كه دوران بسيار تلخي در پيش روي ماست آماده باشيد.
از سوي ديگر منابع خبري اعلام ميكنند كه اعمال تحريمها تاكنون 10/000 فرصت شغلي در آلمان را از بين برده است اين در حالي است كه صادرات آلمان در سال 2005 افزون بر 5/4 ميليارد يورو بوده و در سال 2006 به 8/3 ميليارد يورو تقليل يافته و در سال 2007 اين ميزان به 3/2 ميليارد يورو كاهش يافته است.
* رهاوردهاي مذاكرات ژنو:
بدون شك نتيجه مذاكرات ژنو، شكست ديگري را در كارنامه سياست خارجي واشنگتن در برابر تهران ثبت كرد كاخ سفيد با كوتاه آمدن از مواضع قبلي خود مبني بر لزوم تعليق به عنوان پيششرط مذاكره، در ژنو حاضر شدند اما به تأييد كارشناسان رسانهاي امريكايي و اروپايي، با دست خالي از ژنو بازگشتند. البته در اين ميان بيانات رهبر معظم انقلاب خطاب به تيم مذاكرهكننده و تأكيد ايشان بر رعايت خطوط قرمز هستهاي، نقش بسيار تعيينكنندهاي در شكست آمريكا در مذاكرات ژنو و پيروزي ايران داشت كه بايد در مجال ديگري به آن پرداخته شود.
در همين ارتباط روزنامه امريكايي لسانجلس تايمز درگزارش نوشت: "واشنگتن نتوانست در اين مذاكرات خواسته خود را محقق سازد."
اين روزنامه تاكيد كرد: "نشست ژنو عقبنشيني دولت بوش از سياست طولاني خود بود كه ميگفت تماس با ايران برقرار نخواهد كرد مگر اينكه تهران با تعليق غنيسازي اورانيوم خود موافقت كند."
از سوي ديگر شبكه خبري «سي.بي.اس» در تحليلي با اشاره به سياست خصمانه جرج بوش و دولتش در منزوي كردن ايران و اعمال فشار به وسيله تحريمها به منظور تغيير رفتار ايران نوشت، مشكل اينجاست كه اين راهبرد عملي نبوده و شكست خورده است. اين شبكه آمريكايي افزود: اين تكامل روند سياسي يعني از "محور شرارت" خواندن ايران در سال 2002 تا اعزام ويليام برنز، مرد شماره سه وزارت امور خارجه امريكا به مذاكرات ژنو به منظور نشستن بر سر ميز مذاكره هستهاي ايران نشانگر راهبرد قديمي و شكست خورده و نااميدكننده آمريكاست.
همچنين خبرگزاري آسوشيتدپرس نتيجه مذاكرات ژنو را سيلي غيرمستقيم اما پرسر و صداي ايران به امريكا ارزيابي كرد.
در طرف ديگر جمهوري اسلامي ايران با ابتكار عمل خود، و ارايه بسته پيشنهادي به 1+5 عملا به بازي نهايي را به يك بازي معمولي تبديل كرده و كاخ سفيد را در مسيري قرار داد كه بازگشت از آن (مذاكره و ديپلماسي انعطاف) شايد عملا براي آمريكا امكان پذير نباشد.
فرار به جلو براي جبران شكست:
هنگامي كه نومحافظه كاران دريافتند عليرغم پرداخت هزينه فرستادن ويليام برنز، به ژنو، مجبور خواهند بود با دست خالي از اين مذاكرات به واشنگتن بازگرداند براي جبران شكست متوسل به جنگ رواني شدند، آنان با بهرهگيري از تاكتيك فرار به جلو و فرافكني سعي كردند خود را از آوار اين شكست برهانند. در اين راستا كاخ سفيد تاكنون محورهاي زير را مورد توجه قرار داده است.
- بهرهگيري از ادبيات تهديدآميز عليه جمهوري اسلامي ايران
- القاء اين مفهوم كه حضور برنز در ژنو به منظور اتمام حجت با ايران بوده است
- تعيين ضربالاجل دو هفتهاي و سپس تلاش براي مسكوت گذاردن آن
- متهم ساختن ايران به جدي نبودن در مذاكرات
- متهم ساختن جمهوري اسلامي ايران به اتلاف وقت در روند مذاكرات
- القا اين مهم كه پاسخ ايران روشن و شفاف نبوده است
البته در اين ميان تلاش برخي از تجديد نظر طلبان هواخواه ليبراليسم براي رقيق كردن شكست سياسي امريكا و عدم انعكاس پيروزي ايران، جاي تامل بسياري دارد كه بايد در مجال ديگري به آن پرداخته شود.
انتهاي پيام/
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]
-
گوناگون
پربازدیدترینها