واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ناکامی فوتبال مقدمه یک کامیابی
1 - اینجا ایران است، چند روز بعد از حذف از جامجهانی؛ اینك دور، دور مرثیه سرایان است و آنان كه در سوگ آقای سابق فوتبال آسیا نشسته اند! بی تردید برای مجموعه ای كه با آن همه دبدبه و كبكبه، از بین پنج تیم چهارم میشود، باید هم عزاداری كرد، اما «تجربه تاریخی» نشان داده كه چنین واكنشهای احساسی و دور از منطق به موضوع، كمكی به حل آن نمیكند. حالا ما مانده ایم با مسأله مهمی مثل «عقبگرد استثنایی» فوتبال كشورمان؛ پرسش بنیادین این است كه اكنون چه میتوان كرد؟ 2 - آخرین مرتبه ای كه فوتبال ایران در راه رسیدن به مرحله نهایی جامجهانی ناكام ماند و اتفاق مزبور، پیامدهای فراوانی در كشورمان به وجود آورد، به ناتوانی شاگردان بلاژویچ در صعود به جامجهانی 2002 كره و ژاپن برمیگردد. بحث امروز ما این نیست كه آن تیم با سرمربی شهیرش كه هنوز هم با تیمی نظیر بوسنی و هرزگوین میدرخشد و چشمها را خیره كرده است، چگونه نتوانست راهی تورنمنت معظم شرق آسیا شود، بلكه عقیده داریم اینك باید به فرمول سردمداران وقت فدراسیون فوتبال تأسی كنیم و راه نجات بخشی را كه صفایی فراهانی و شركا پیش پای فوتبال ایران گذاردند، دوباره بیازماییم. كسی یادش هست رییس فدراسیون فوتبال در روزهای پس از ناكامی در مسابقات مقدماتی جامجهانی چه كرد؟
3 - حقیقت آن است كه وقتی تیمی موفق به صعود به مرحله نهایی جامجهانی نمیشود، فوتبال آن كشور برای دوره ای طولانی در رخوت و سستی فرو میرود. در حال حاضر هم شاید نزدیك ترین رویداد ورزشی قابل اعتنا برای فوتبال شكست خورده ایران، جام ملتهای آسیا 2011 باشد كه دو سال دیگر از راه میرسد و البته تحت هیچ شرایطی با جامجهانی قابل قیاس نیست. در این تعطیلی اجباری، ناگزیر فرصتی فراهم میشود كه میتوان به جای عزاداری در آن، مجدانه در راه توسعه زیرساختها كوشید و برای فوتبال ناقص ایران، بیش از پیش شناسنامه فراهم كرد. آیا فرصت آن نرسیده كه از این مقطع دو ساله پیش رو نیز، برای سامان دادن به هزار كم و كاستی فوتبال ایران استفاده كنیم و پروژههایی مثل خصوصی سازی و واگذاری پرسپولیس و استقلال را سرو سامان بدهیم، یا سرانجام فكری به حال ورزشگاههای ناتمام در اصفهان و تبریز و سایر نقاط كشورمان بكنیم؟ آیا فرصت از این بهتر پیدا میشود؟
4 - و اما در مورد تیمملی؛ آنچه از روز روشن تر است اینكه نباید تیمملی را به این بهانه كه فعلا مسابقات مهمی در پیش ندارد، به حال خودش رها كرد. در این شرایط نیز اقدامی نظیر جذب سرمربی اسم و رسم دار و بزرگ، نه عملا مقدور است و نه كمكی به فوتبال ما میكند. اگر قصد ادامه همکاری با قطبی را دارند باید هر چه سریعتر این اقدام را انجام دهند اما اگر فرض را به جدایی قطبی بگذاریم، مسوولان فدراسیون فوتبال به سرعت باید یك گزینه خارجی كم سرو صدا و پرتلاش را به استخدام خود دربیاورند. حقیقت آن است كه در این برهه، یك مربی «مؤلف» به كار فوتبال ما میآید؛ كسی كه خیلی آهسته و دور از جنجال، دست به ساختارشكنی در تیمملی بزند و نسل جدیدی را چنان كشف و مهیا كند كه چهار سال بعد به سهولت هر چه تمام تر راهی جامجهانی شویم. در این زمینه نیز، گذشته میتواند چراغ راه آینده باشد. فدراسیون اسبق فوتبال، بعد از ناكامی كذایی تیمملی، عنان كار را به برانكو سپرد تا نسل درخشانی نظیر نصرتیها و علویها و كاظمیانها و مبعلیها و ... علاوه بر رساندن ایران به قهرمانی بازیهای آسیایی بوسان، تا یك قدمی فتح جام ملتهای آسیا هم پیش بروند و سپس طعم شیرین حضور در جامجهانی را بچشند. آری فوتبال ایران، امروز برانكویی دیگر را میخواهد؛ مردی آرام و اهل انجام كارهای بنیادین.تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری منبع: گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 321]