واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قاري اول مصر درنگاه قاري اول ايران
خاطرات، شخصيت و تلاوت استاد مصطفي اسماعيل به روايت «محمدتقي مروت»(2) اشاره:مرحوم مصطفي اسماعيل را، چهره اي پر آوازه و ستاره اي بي افول در آسمان پر اختر تلاوت مصر دانسته اند. هنوز هم بعد از گذشت حدود سه دهه از درگذشت اين استاد بي بديل درکشور مصر از وي با القابي چون"قارء مصر الاول"، "اکبر القراء"، "امير القاء"، "شيخ القراء"، "صاحب الصوت الذهبية" و... ياد مي کنند.«محمدتقي مروت»، استاد پيشکسوت و نخستين قاري بينالمللي جمهوري اسلامي ايران است که سالياني چند به همنشيني و خوشه چيني از خرمن پرفيض اين استاد فرزانه در مصر مفتخر بوده است.او در مصاحبه خود ضمن بيان خاطرات، به تفصيل از شخصيت و ويژگيهاي تلاوت استاد مصطفي اسماعيل سخن به ميان آورده است که از نظر و محضرتان مي گذرد:در بخش نخست گفتوگوي «محمدتقي مروت»، پيشكسوت و قاري بينالمللي قرآن كريم درباره شخصيت و ويژگيهاي تلاوت قرآن استاد «مصطفي اسماعيل» خوانديم كه مروت پس از ورود به مصر در يكي از محافلي كه مصطفي اسماعيل در آن تلاوت قرآن داشته حضور مييابد و آيات ملكوتي وحي را با صداي اين استاد استماع ميكند. اين كارشناس قرآني كشورمان تصريح كرد: مصطفي اسماعيل حتي مرا به محافلي كه قرار بود تلاوت وي به طور زنده از راديو پخش شود، با خود ميبرد و در جايگاه مرتفع مخصوصي كه ويژه قاريان براي جلوگيري از نزديك شدن مردم به قاري ساخته بودند، در كنار خود مينشاند.خداوند متعال اين انسان والا، سخاوتمند، وارسته، مردمدوست، خدوم و مورد احترام همگان، بيپيرايه و مهربان را به حق كلام مجيدش ببخشد و بيامرزد، مصطفي اسماعيل كعبه قرآني قاريان و عاشقان وحي الهي در سراسر جهان بود و اغلب هرگاه در محضر وي حضور داشتم، شاهد بودم مسلماناني را كه از نقاط مختلف جهان براي ديدن مصر و زيارت عتبات مقدسات آن و اهرام به مصر ميآمدند و به ملاقات مصطفي اسماعيل نيز نائل ميشدند و از او بسيار كسب فيض ميكردند و او نيز با خوشروئي تمام و سخاوتمندانه از آنان پذيرائي ميكرد. روزي در منزل استاد مصطفي اسماعيل بودم كه استاد «عبدالباسط محمد عبدالصمد» كه در آن زمان من را خوب ميشناخت وارد شد و پس از سلام و عليك به سوي مصطفي آمد و استاد نيز بهپا خواست و به پيشواز او رفت و شيخ عبدالباسط دست وي را با نوعي تواضع و احترام بوسيد با وجود شخصيتهائي مانند مرحوم «محمود خليلالحصري» شيخ القراء و رئيس كميته تصحيح مصاحف و رئيس رابطه قراء جهان و قارياني چون مرحوم «عبدالباسط محمد عبدالصمد» كه تا امروز آوازه و شهرتش عالمگير است، شيخ مصطفي اسماعيل قطب و محور قاريان قرآن و مشكلگشاي آنان بود و همگي به وي اعتماد داشته و براي نظرش احترام ويژهاي قائل بودند و داوريهاي او را با دل و جان پذيرا بودند و بوسهزدن بر دستانش را افتخاري بزرگ براي خود ميدانستند. روزي در منزل استاد مصطفي اسماعيل بودم كه استاد «عبدالباسط محمد عبدالصمد» كه در آن زمان من را خوب ميشناخت وارد شد و پس از سلام و عليك به سوي مصطفي آمد و استاد نيز برخاست و به پيشواز او رفت و شيخ عبدالباسط دست وي را با نوعي تواضع و احترام بوسيد و مصطفي اسماعيل نيز صورت او را با مهرباني مانند فرزند خود بوسيد، اين صحنه براي من بسيار شگفتانگيز بود كه چقدر صفا و صميميت و احترام متقابل در ميان اين بزرگواران وجود دارد.مصطفي اسماعيل حتي مرا به محافلي كه قرار بود تلاوت وي به طور زنده از راديو پخش شود، با خود ميبرد و در جايگاه مرتفع مخصوصي كه ويژه قاريان براي جلوگيري از نزديك شدن مردم به قاري ساخته بودند، در كنار خود مينشانداز جمله مسائل قابل تذكر، برقراري ارتباط ويژهاي ميان مرحوم مصطفي اسماعيل و موسيقيدانان، آهنگسازان و خوانندگان مصري به ويژه «محمد عبدالوهاب» موسيقيدان و خواننده معروف مصري كه خود نخست با حفظ و تلاوت قرآن آغاز كرده و سپس به آهنگسازي و خوانندگي روي آورده بود و اين دو شخصيت اغلب بر اساس دوستي و رفاقت و نيز همكاري با يكديگر در خلق آثار ماندگار همكاري ميكردند، همانگونه كه پيش از آن عبدالوهاب در ساختن بسياري از آهنگهاي خود به طور حضوري در محافل تلاوت مرحوم «محمد رفعت» شركت ميكرد و از تلاوت او براي خلق آثار خود الهام ميگرفت. از جمله خصوصيات مرحوم مصطفي اسماعيل اين بود كه قاريان مصري عموماً بر امتياز و برتري وي معترف بودند و كسي را از او بهتر نميدانستند، به ياد دارم در ايران پس از اينكه نام مرحوم مصطفي اسماعيل بر سر زبانها افتاده بود، بر اساس سليقههاي مختلف قاريان ايراني، هميشه فقط در مورد برتري او نسبت به ديگر قراي بزرگ مصري بحث ميشد. گروهي كه پيش از مصطفي اسماعيل به طور عمده به تلاوت مرحوم عبدالباسط عادت و از او تقليد ميكردند، حاضر به پذيرش برتري مصطفي اسماعيل نبودند و شايد به علت صعبالتقليد بودنِ اسلوب پيچيده تلاوت مصطفي اسماعيل بود كه خود را نسبت به وي بيتفاوت نشان ميدادند. مصطفي اسماعيل حتي مرا به محافلي كه قرار بود تلاوت وي به طور زنده از راديو پخش شود، با خود ميبرد و در جايگاه مرتفع مخصوصي كه ويژه قاريان براي جلوگيري از نزديك شدن مردم به قاري ساخته بودند، در كنار خود مينشانددر سال 1352 هجري شمسي كه «محمد طوخي» به همراه مرحوم «حسين ابوزيد» به ايران آمد، همه مايل بودند تا نظر استاد طوخي را درباره اينكه قاري اول مصر چه كسي است بدانند و لذا با پافشاري فراوان استاد طوخي را احاطه كردند تا پاسخ اين سؤال را از يك قاري معتبر مصري بشنوند. استاد طوخي هم براي اينكه وجهه ديگر قاريان را حفظ كند در آغاز بسيار مقاومت كرد و پاسخي نداد ولي سرانجام پس از چند روز مقاومتش را از دست داد و ناگهان فرياد زد استاد مصطفي اسماعيل ... و سپس با لحن محترمانهاي كه در آن احترام عميقي احساس ميشد، بر گفته خود تأكيد كرد. گروه مخالفان مصطفي اسماعيل كه هنوز هم در ايران وجود دارند تلاش كردند شأن اين قاري بزرگوار را تقليل دهند، از اين افراد هنوز در محيط قرآني ايران يافت ميشوند كه در خلال اين مصاحبه به دلائل آن نيز اشاره خواهد شد. در اينجا بايد نكتهاي را ذكر كنم و آن اين است كه مفهوم كلمه «مطرب» ــ كه برخي به استاد مصطفي اسماعيل نسبت ميدادند ـــ در عرف كشورهاي عربي به ويژه مصر با مفهوم آن در ايران به طور كامل متفاوت است، در نظر مصريها مطرب كسي است كه در هنر خوانندگي داراي تمكني بسيار چشمگير باشد و از رموز و عمق دانش موسيقي آگاه بوده و آن را به طور عملي به كار بندد. ادامه دارد ...خبرگزاري قرآني ايرانتنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه_شکوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]