محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826608400
يك مشت محكم!
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: يك مشت محكم!سالها پيش، زماني كه براي نخستينبار پاي برنامه «دوربين مخفي» به تلويزيون باز شد، همزمان با اين حضور واكنشهاي متفاوتي را نيز برانگيخت
بينندگان تلويزيوني كه تا آن زمان تنها در قالب ميان برنامههايي با عنوان لحظههاي ديدني و خيلي قبلتر برنامه محبوب «ديدنيها» شاهد چنين تصاويري بودند، به ناگاه با دوربين مخفي ايراني مواجه شدند كه سعي داشت تا با الگوبرداري از مدلهاي مشابه خارجي، نمونهاي وطني را از آنچه در اين برنامهها ديدهايم به ما عرضه كند. همانگونه هم كه ميشد پيشبيني كرد و قبلتر اشاره شد، واكنشها متفاوت بود. عدهاي با تماشاي اين برنامه مشتري دائمي آن شدند و هرهفته پاي گيرندهها از به اصطلاح شوخيهاي بازيگران دوربين مخفي غش و ضعف كردند و از خنده ريسه رفتند و عدهاي نيز شمشيرها را از روبسته و به مصاف كارگردان- مجري برنامه «اميرحسين قهرايي» رفتند كه در آن زمان برنامه او با انتقادهاي تندي از سوي منتقدان برنامههاي تلويزيوني و كارشناسان اجتماعي مواجه شد.مجله «فيلم» حدود 12 سال پيش پرونده ويژهاي به موضوع دوربين مخفي اختصاص داد و «شاهرخ دولكو» در يادداشتي با عنوان «پاسخ من به دوربين مخفي يك مشت محكم خواهد بود» به اين برنامه تاخت.به طور كل واكنشها در زمان پخش دوره نخست برنامه دوربين مخفي، بيشتر مثبت بود تا منفي؛ البته واكنش بيننده عام كه معمولا علاقه وافري به خنديدن به رفتارهاي ديگران دارد، قابل پيشبيني بود و اكنون نيز براي مثال ميتوانيد يكبار در خيابان با سربه داخل شيشه مغازهاي برويد و توجه كنيد در كنار شما چند نفر از فرط خنده زمين را گاز ميزنند!اينكه در خودرويي اين چنين دست به سينه بنشينيم و يا براي راننده دل بسوزانيم، نشاندهنده رفتار درست ماست يا فرهنگ بالاي شهرنشيني؟ آيا آن مرد يا زني كه از ترس، دودستي صندليهاي ماشين را چسبيدهاند و به راننده به ظاهر ناشي التماس ميكنند، آنها را پياده كند، شهرونداني بيمسئوليت و بيجنبهاند؟اگرچه كارگردان و عوامل تهيه و توليد برنامه دوربين مخفي مدام در اظهارنظرهايشان سعي داشتند تا با اين ادعا كه الگوي آنها برنامههاي غربي نيست و هدفشان جدا از طنز صرف و خنداندن است كارشان را توجيه كنند، اما نتيجه هميشه حولوحوش همين موضوع ميچرخيد.باز هم اظهارنظر «مهران غفوريان» در برنامه طنز پربيننده «حرفتوحرف» با اين جمله معروف؛ «يعني چي آدم بشينه به تركيدن مردم بخنده!» را به خاطر بياوريد كه در آن زمان نشاندهنده نگرش مخاطبان خاص به برنامههايي از اين دست بود و نشان ميداد دوربين مخفي دستكم توانسته در جامعه آن روز واكنشهاي متفاوتي، برانگيزد.اكنون با گذشت نزديك به 12سال از زمان پخش دوره نخست برنامههاي دوربين مخفي، شاهديم كه گروه توليد اين مجموعه با تغييراتي جزيي در عوامل، شيوه اجرا و كارگرداني كه بيشتر در دكور برنامه خلاصه شده، سر از شبكه 5سيما درآوردهاند. اين اتفاق كه در نوروز 88 رخ داد در ادامه به آخر هفتهها نيز كشيده شد و اكنون هر پنجشنبه شب، برنامه دوربين مخفي با كارگرداني و اجراي قهرايي كه در كنار خود مانند گذشته از حضور همسرش «نسرين رفشا» به عنوان نويسنده آيتمها بهره ميبرد، توانسته مانند سابق موافقان و مخالفاني براي خود دست و پا كند؛اگرچه به مانند دوره گذشته، هيچكدام از انتقادها و حتي عصبانيتها، تاثيري در شيوه اجرايي اين برنامه نداشته است.قهرايي كه معتقد است برنامه او تفاوت فاحشي با دوربين مخفيهاي ساير نقاط جهان دارد در نوشتهاي به قلم همسرش كوشيده تا پاسخ انتقادهاي احتمالي را كه معلوم است از قبل براي آن برنامهريزي كرده بوده در وبلاگ دوربين مخفي بدهد.اگرچه هنوز اظهارنظر رسمي درباره اين برنامه از سوي منتقدان ارائه نشده و جز در چند يادداشت معدودو منتقداني به دوربين مخفي جديد تاختهاند، اما اينبار در بين مخاطبان عام كه سطح سليقهشان از 12سال پيش تاكنون و با علم به همان برنامههاي ساير نقاط جهان، افزايش يافته نيز واكنشهاي تندي شاهد هستيم.قهرايي در قالب بيانيه از پيش طراحي شدهاي كه به قلم رفشا به نگارش درآمده و آن را ميتوان به مثابه «دستپيش گرفتن» نيز تلقي كرد، گفته است: «ما از همان گامهاي اول از طنز صرف جدا شديم. بدينترتيب كه انسان را به عنوان فردي از جامعه [درنظر گرفتيم] كه همه رفتارهايش، چه مثبت و چه منفي، اثر مستقيم روي جامعهاش دارد، پس چرايي اعمالش مهم است...» بينندگان تلويزيون حتما آن قسمت از دوره قبلي دوربين مخفي را به ياد ميآورند كه مردي گوسفند در آغوش سوار تاكسي ميشد تا عكسالعمل ساير مسافران به تصوير كشيده شود! نيازي نيست كه به واكنش مسافران از همه جا بيخبر اشاره كنيم اما اين پرسش مطرح ميشود كه در مقابل چنين رفتاري چه واكنشي بايد بروز داد كه با چرايي اعمال انسان منافات نداشته باشد؟دوربين مخفي بهراحتي مجاز است تا سدمعبر كند، ترافيك را سنگين كند، تصادف كند، از چراغ قرمز عبور كند و... آن هم تنها براي اينكه به ديگراني كه نه بر حسب عادت بلكه بر سر اجبار مجبورند رفتاري از خود بروز دهند، ثابت كند بيشتر و بهتر از ديگران ميفهمد و ميداند.يا اينكه در پس پرده سوارشدن مرد گوسفند به دست چه چيزي جز طنز صرف نهفته است؟ اگر در آن زمان پاسخ دولكو و منتقدان شبيه او «مشت محكم» بود، به نظر شما اكنون در مقابل رانندهاي كه كمبينا است و به بهانه درآوردن خرج زندگي مسافركشي ميكند و شما سوار بر مركب او در ترسي دائمي و وحشتناك، قيد رسيدن به مقصد را ميزنيد، چه پاسخي ميتوان داد؟اينكه در خودرويي اين چنين دست به سينه بنشينيم و يا براي راننده دل بسوزانيم، نشاندهنده رفتار درست ماست يا فرهنگ بالاي شهرنشيني؟ آيا آن مرد يا زني كه از ترس، دودستي صندليهاي ماشين را چسبيدهاند و به راننده به ظاهر ناشي التماس ميكنند، آنها را پياده كند، شهرونداني بيمسئوليت و بيجنبهاند؟در اين رفتار كدام «چرايي» نهفته است كه كارگردان و نويسنده هم خانواده دوربين مخفي بر رسيدن به آن تاكيد دارند؟ آيا قهرايي تاييد ميكند كه واكنش بيننده تلويزيوني به چنين صحنهاي جز خنده و ريسهرفتن چيز ديگري نيست؟بد نبود آقايان براي رسيدن و اين پاسخها يك شب مهمان تلويزيون شهري «پارك ملت» ميشدند و واكنش مخاطب عام را كه چيزي جز قهقهه به ترس آن پيرمرد و پيرزن نبود، با چشمانشان ميديدند تا ديگر ننويسند و نگويند كه «آنچه مسلم است، برنامههاي دوربين مخفي موفق شد از چارچوب مطلق شوخي و خنده فراتر رود و مزاحكنان بسياري الگوهاي اجتماعي را كه بدون دليل مبدل به ديوار محكم عادت شدهاند به زير سؤال ببرد...»به احتمال زياد منظور گوينده اين جملهها از الگوهاي اجتماعي؛ دفاع از حقوق شهروندي، اعتماد، احترام، ايثار، فداكاري و امثال اينهاست كه بدون همين تلاش چشمگير دوربين مخفي هم مدتهاست كه از جامعه ما رخت بربستهاند!نگارنده به اين دليل كه از همان ابتدا طرفدار نظريه «مشت محكم» بود، هيچگاه سعادت تماشاي اين برنامه را جز در 2قسمت عيدانهاش بهدست نياورد كه آن هم اگر معذوريت خانوادگي نبود، به يقين ميسر نميشد.اما در همان برنامهها آنقدر از دست خندههاي روي اعصاب بازيگران و لبخند و رفتار حقبهجانب كارگردان- مجري اين برنامه و قهقهه اعضاي فاميل حرص خوردم كه قيد ديدن قسمتهاي بعدي اين برنامه آموزشي(!) را ولو به ديده نقد زدم و ما را همين 2قسمت از سفره پربركت آقايان و خانمها براي يك عمر جنگ اعصاب بس! اميرحسين قهرايي حتماً و آنگونه كه شخصيت و تحصيلات او نشان ميدهد(او فارغالتحصيل فيلمسازي از انگلستان است و خود را پدر معنوي برنامههاي دوربين مخفي ايران ميداند!) تاييد خواهد كرد كه از التماس آن جوانك شهرستاني كه در مقابل درخواست مرد بهظاهر ناتوان (كه بعداز حضور پليس فرضي مشخص ميشود موادفروش فرضي بوده و براي او شمارهتلفني گرفته و پيغامي ميرساند كه هيچ اثري از مواد مخدر در آن نيست و حالا به گريه افتاده است) به وجد نيامده و احساس نكرده كه جامعه ما را اصلاح كرده است!يا اينكه حتماً اذعان خواهد كرد كه قسمهايي كه جوان به جان مادر و پدرش ميخورد و اينكه كارگر است و براي يك لقمهنان حلال به تهران آمده، دلش را به درد نياورده است. گو اينكه، بيننده با ديدن اين تصاوير نهتنها به اين گفتهها و نوشتههاي از پيش طراحي شده، بلكه به هر وجداني شك ميكند كه چگونه با بهمرز سكته رساندن يك نفر حاضريم برنامهاي چند دقيقهاي براي خنده و فقط خنده، روي آنتن بفرستيم!***مخاطبان اين نوشته، همه عوامل توليد برنامههاي دوربينمخفي در ايران و سراسر جهان هستند؛همان دوستاني كه شعار ميدهند، هدف ما آموزش رفتارهاي اجتماعي صحيح به شهروندان است، همانها كه معتقدند خنده براي بدن لازم است و به نظريه پزشكي بسنده ميكنند كه عنوانميكنند 15دقيقه خنديدن در روز مساوي با 15 دقيقه ورزش است (چه جالب! پس تا اطلاع ثانوي هههههه...) قهرايي در بيانيهاي كه به قلم همسرش منتشر كرده، گفته: مسلم است كه در مقابل يك حركت پيشبينينشده و ناگهاني، برخوردهاي متفاوت و غالباً جالبي بروز ميكند.آنچه ما را قدمبهقدم از طنز صرف به يك حركت هدفمند اجتماعي متمايل كرد، برخورد بسيار جالب و باورنكردني بود كه در آمارگيريهاي دقيقتر، نتيجهگيريهاي خوبي بهدست ميداد و در مقصد نهايي، تأثير بر تماشاگران برنامه بود. در يك جمعبندي روانشناختي، تغييرات حاصل روي بسياري رفتارهاي اجتماعي، محسوس و ناباورانهبود.كارگردان محترم حتماً تاييد خواهند كرد كه هنوز دوربين تلويزيون براي شهروندان ما (بلكه همه جهان) وسيلهاي جذاب است كه همواره ميكوشند تا در برابر آن، رفتاري درخور توجه از خود بروز دهند.نمونه اين موضوع را ميتوانيد در گزارشهاي مردمي سيما بهوفور ملاحظه كنيد. پس چگونه مدعي ميشوند كه واكنشها جالب و نتيجهگيريها خوب بوده است؟ حتماً انتظار دارند پيرمردي كه با حركات منحصربهفرد بازيگر خوشمزه دوربينمخفي به مرز سكته رسيده است وقتي ميفهمد با دوربينمخفي مواجه شده، روي زمين بيفتد، موهايش را بكند، گريه كند و همانجا جان بدهد! دوربين تلويزيون پديدهاي غريب است كه باعث ميشود براي حفظ آبرو، خشم و عصبانيتتان را فرو بخوريد، لبخند بزنيد و روبهآن دست تكان دهيد.آدمي كه مضحكه دوربين شده بهخوبي ميداند از وقتي كه روبهدوربين دست تكان ميدهد تا قطع تصوير، هنوز هم زير نظر است و كوچكترين رفتار او باعث شگفتي بيننده و خوشحالي عوامل ميشود؛پس بهراحتي قيد مشت محكم را ميزند. بهنظر ميرسد، بهتر است كه آسمان و ريسمان نبافيم و به واقعيتهاي جامعه با عينكي دقيقتر نگاه كنيم!بهتر است خيلي راه دوري نرويم. اعتراف به اينكه اين برنامه هدفي جز خنداندن مردم ندارد، كار سختي نيست و عوامل اين برنامه ميتوانند مطمئن باشند، كسي آنها را به خاطر اين كار مجرم نخواهد دانست و مجازات نخواهد كرد.آقايان و خانمهاي دوربين مخفي! شما معلم اخلاق نيستيد و بابي اخلاقي نميتوان درس اخلاق داد!آدمي كه مضحكه دوربين شده بهخوبي ميداند از وقتي كه روبهدوربين دست تكان ميدهد تا قطع تصوير، هنوز هم زير نظر است و كوچكترين رفتار او باعث شگفتي بيننده و خوشحالي عوامل ميشود؛دوست سينماگر ديگري همينروزها و در حاليكه سينما شتاب بيشتري به سير قهقرايي خود داده در كمال صداقت به اين موضوع اعتراف كرد و نهتنها فيلمش ركورد فروش را شكست، بلكه نامههاي پرمهر و محبتي نيز دريافت كرد.بدنيست اعتراف كند كه بازيگرشان وقتي نخ به دندان ميبندد و در پارك ملت، مردم را سر كار ميگذارد تا دندانش را بكشند، نهتنها برنامهاي براي آموزش نداشته، بلكه هدفي جز خنداندن آن چند ميليون نفر پاي گيرنده تلويزيوني نداشته است. متأسفانه اين عادت ناپسند ماست (بد نيست براي اين عادت هم يك آيتم طنز طراحي شود!) كه همهچيز را در بستهبندي زيبايي، توجيهگرايانه عرضه كنيم. در اين زمانه هم چه توجيهي بهتر از آموزش اخلاق و رفتارهاي اجتماعي كه همه مدعي آن هستند.جالب اينكه در اين زمانه كسي به ريشهيابي بداخلاقيها و رفتارهاي ناپسند اجتماعي نميپردازد و براي رفع بنيادين آنها فكري نميكند. شهرهاي ما هر روز ملغمهاي از انواع و اقسام رفتارهاي عجيبوغريب اجتماعي است.آنچنان كه حتي صداي گردشگران خارجي را هم درآورده است!نگاهي به اتوبوسها، تاكسيها، مترو، خيابانها، سطلهاي زباله و... نشان ميدهد كه از خشت اول بنا را كج نهادهايم و تا ثريا هم بالا رفتهايم.حركت دوربين مخفي اگر آنگونه كه مدعي هستند اخلاقي و در جهت آموزش صحيح رفتارهاي اجتماعي باشد(كه شك دارم) بسيار نيكو است، اما آموزش، شيوههاي بهتري نيز دارد كه از حوصله اين بحث خارج است.آقايان و خانمهاي دوربين مخفي! شما معلم اخلاق نيستيد و بابي اخلاقي نميتوان درس اخلاق داد!قدرت و دوربينقدرت برنامه دوربين مخفي درگرو دوربين است. مردم نيز در برابر آن خلعسلاحند و باتوجه به اين موضوع بهترين فرصت فراهم شده تا دوربين مخفي بهراحتي جولان دهد و آنچه از توان ديگران خارج است را بهراحتي انجام دهد.دوربين مخفي بهراحتي مجاز است تا سدمعبر كند، ترافيك را سنگين كند، تصادف كند، از چراغ قرمز عبور كند و... آن هم تنها براي اينكه به ديگراني كه نه بر حسب عادت بلكه بر سر اجبار مجبورند رفتاري از خود بروز دهند، ثابت كند بيشتر و بهتر از ديگران ميفهمد و ميداند.بايد پرسيد هدف از توليد بر نامه دوربين مخفي چيست؟ اگر خنده است، بايد پرسيد اين خنده به چه قيمتي به دست ميآيد؟ و اگر هدف آموزش رفتارهاي صحيح شهروندي به مردم است، بايد پرسيد كه آيتمهاي دوربين مخفي بر اساس چه معيار روانشناسي و جامعهشناسي طراحي شده است؟منبع : همشهريتنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]
صفحات پیشنهادی
يك مشت محكم!
يك مشت محكم!سالها پيش، زماني كه براي نخستينبار پاي برنامه «دوربين مخفي» به تلويزيون باز شد، همزمان با اين حضور واكنشهاي متفاوتي را نيز برانگيخت دوربين ...
يك مشت محكم!سالها پيش، زماني كه براي نخستينبار پاي برنامه «دوربين مخفي» به تلويزيون باز شد، همزمان با اين حضور واكنشهاي متفاوتي را نيز برانگيخت دوربين ...
حماسه 9 دي مشت محكمي بر دهان فتنهگران بود
حماسه 9 دي مشت محكمي بر دهان فتنهگران بود خبرگزاري فارس: يك نويسنده گفت: راهپيمايي مردم در 9 دي سال 88 عمل بسيار پسنديده و شايسته و مشت محكمي بر دهان ...
حماسه 9 دي مشت محكمي بر دهان فتنهگران بود خبرگزاري فارس: يك نويسنده گفت: راهپيمايي مردم در 9 دي سال 88 عمل بسيار پسنديده و شايسته و مشت محكمي بر دهان ...
جنايت، بهخاطر يك مشت دلار
جنايت، بهخاطر يك مشت دلار-خارجی- ملوان آمريكايي در ماجرايي جنجالي، يك راننده تاكسي ژاپني را ... رئيس جمهور تاكيد كرد: ملت ما امروز يك مشت محكم است كه ايستاده و با .
جنايت، بهخاطر يك مشت دلار-خارجی- ملوان آمريكايي در ماجرايي جنجالي، يك راننده تاكسي ژاپني را ... رئيس جمهور تاكيد كرد: ملت ما امروز يك مشت محكم است كه ايستاده و با .
برلوسكوني مشت خورد و راهي بيمارستان شد+ عکس
فارس: نخست وزير ايتاليا در اثر مشت محكم يكي از مخالفين خود در يك گردهمايي سياسي كه موجب خونريزي از بيني و دهان وي شد، بسرعت راهي بيمارستان شد. "سيلويو ...
فارس: نخست وزير ايتاليا در اثر مشت محكم يكي از مخالفين خود در يك گردهمايي سياسي كه موجب خونريزي از بيني و دهان وي شد، بسرعت راهي بيمارستان شد. "سيلويو ...
مشت محکم اردبیلی بر دهان بوقچی های پرسپولیس!/ بوقچی ها ...
مشت محکم اردبیلی بر دهان بوقچی های پرسپولیس! ... هجومی به لیدرها تاخت و گفت:« بخاطر شعار های یک عده جیره خوار کوتاه نمی آیم» منظور سرمربی کاملا مبرهن بود؛او با ...
مشت محکم اردبیلی بر دهان بوقچی های پرسپولیس! ... هجومی به لیدرها تاخت و گفت:« بخاطر شعار های یک عده جیره خوار کوتاه نمی آیم» منظور سرمربی کاملا مبرهن بود؛او با ...
خون دادن با مشت هاي گره كرده، موجب خطا در نتايج آزمايش ميشود
29 جولای 2008 – يك متخصص انگليسي در همين رابطه اظهار داشت: گره كردن محكم مشت يك شيوه قديمي و مطرود است و پرسنل بهداشتي نبايد از بيماران بخواهند كه هنگام خون ...
29 جولای 2008 – يك متخصص انگليسي در همين رابطه اظهار داشت: گره كردن محكم مشت يك شيوه قديمي و مطرود است و پرسنل بهداشتي نبايد از بيماران بخواهند كه هنگام خون ...
حمله به یک پرستار؛ این بار در مشهد
حمله به یک پرستار؛ این بار در مشهد-حمله به یک پرستار؛ این بار در مشهد بهيار مشهدي آسيب ديده نيز گفت: بيمارعصبي با ضربه محكم مشت، استخوان بالاي بيني ام را ...
حمله به یک پرستار؛ این بار در مشهد-حمله به یک پرستار؛ این بار در مشهد بهيار مشهدي آسيب ديده نيز گفت: بيمارعصبي با ضربه محكم مشت، استخوان بالاي بيني ام را ...
اگر لوله ظرفشوئی شما گرفته
اگر لوله ظرفشوئی شما گرفته يک مشت جوش شيرين در سوراخ ظرفشوئی بريزيد به اضافه نصف فنجان سرکه سفيد در سوراخ را محکم ببنديد. بعد از چند دقيقه آب سرد ...
اگر لوله ظرفشوئی شما گرفته يک مشت جوش شيرين در سوراخ ظرفشوئی بريزيد به اضافه نصف فنجان سرکه سفيد در سوراخ را محکم ببنديد. بعد از چند دقيقه آب سرد ...
پژوهشگران هشدار دادند: خون دادن با مشتهاي گره كرده، موجب خطا در ...
27 جولای 2008 – يك متخصص انگليسي در همين رابطه اظهار داشت كه گره كردن محكم مشت يك شيوه قديمي و مطرود است و پرسنل بهداشتي نبايد از بيماران بخواهند كه هنگام ...
27 جولای 2008 – يك متخصص انگليسي در همين رابطه اظهار داشت كه گره كردن محكم مشت يك شيوه قديمي و مطرود است و پرسنل بهداشتي نبايد از بيماران بخواهند كه هنگام ...
پاسخ من به دوربین مخفی: یك مشت محكم!!
پاسخ من به دوربین مخفی: یك مشت محكم! ... پاسخ من به دوربین مخفی: یك مشت محكم! ..... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد ...
پاسخ من به دوربین مخفی: یك مشت محكم! ... پاسخ من به دوربین مخفی: یك مشت محكم! ..... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها