واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آرزوهاى دراز!
قسمت دومتفسير و جمعبندى سرچشمه غفلتاشاره:« آرزوهاى دور و دراز » و به تعبير ديگر « طول امل » از مهمترين رذايل اخلاقى است كه انسان را به انواع گناهان آلوده مىكند، از خدا دور مىسازد، به شيطان نزديك مىكند و گرفتار عواقب خطرناكى مىسازد. البته اصل «آرزو و اميد» نه تنها مذموم و نكوهيده نيست، بلكه نقش بسيار مهمى در حركت چرخهاى زندگى و پيشرفت در جنبههاى مادى و معنوى بشر دارد. اکنون به بررسي آيات قرآن ميپردازيم 1- واذكروا اذ جعلكم خلفاء من بعد عاد و بواكم فى الارض تتخذون من سهولها قصورا و تنحتون الجبال بيوتا فاذكروا آلاء الله و لاتعثوا فى الارض مفسدين (سورهاعراف، آيه 74) اين آيه و آيه بعد ناظر به قوم «عاد"و «ثمود"است كه پيامبرانى به نام «هود» و «صالح» داشتند اين جمعيت با پيشرفتى كه در كشاورزى و صنعت پيدا كرده بودند سختسرگرم و دل بسته دنيا شده بودند و آرزوهاى دور و دراز آنها را در خود غرق ساخته بود و چنان گرفتار غرور و كبر و نخوت شده بودند كه نه تنها كمترين اعتنايى به دعوت خيرخواهانه پيامبرشان هود و صالح نكردند، بلكه به مبارزه با آنها برخاستند. قرآن مجيد در نخستين آيه از آيات بالا، از زبان حضرت صالح خطاب به آن قوم سركش چنين نقل مىكند: «به خاطر بياوريد كه قوم عاد به خاطر طغيان از ميان رفتند و خداوند شما را جانشينان آنان قرار داد و در زمين مستقر ساخت كه در دشتهايش قصرها براى خود بنا مىكنيد و در كوهها(در دل سنگها) براى خود خانههايى مىتراشيد، به ياد نعمتهاى خدا باشيد و در زمين فساد نكنيد»!
2- اتبنون بكل ريع آية تعبثون * و تتخذون مصانع لعلكم تخلدون (سوره شعراء، آيات 128و 129) اين آيه وضع قوم «عاد» را شرح داده و توضيحى براى آيه قبل است.از زبان پيامبرشان حضرت هود چنين نقل مىكند: «آيا شما بر هر مكان مرتفعى نشانهاى از سر هوا و هوس مىسازيد؟ - و قصرها و قلعههاى زيبا و محكم بنا مىكنيد كه گويى در دنيا جاودانه خواهيد ماند»! هود عليهالسلام با اين سخن به آنها مىفهماند كه يكى از علل مهم انحراف شما هوسرانى و تكيه بر آرزوهاى دراز است كه شما را از خدا غافل كرده و در زرق و برق دنيا غرق ساخته است.قوم عاد و ثمود تصور مىكردند كه با اين بناهاى محكم و زيبا و خانههاى مجللى كه در درون دل كوهها ايجاد كرده بودند، مىتوانند خود را از آفات و گزند حوادث مصون دارند و ساليان دراز زنده بمانند و به عيش و نوش بپردازند. بى شك غرور و غفلتحاصل از آرزوهاي دراز منحصر به قوم عاد و ثمود نبود، ولى در قرآن مجيد در مورد اين دو گروه سركش، اين رذيله اخلاقى برجستگى خاصى دارد. 3- ينادونهم الم نكن معكم قالوا بلى و لكنكم فتنتم انفسكم و تربصتم و ارتبتم و غرتكم الامانى حتى جاء امر الله و غركم بالله الغرور (سوره حديد، آيه 14) اين آيه سخن از گفتگوى مؤمنان و منافقان در روز قيامت است كه منافقان خود را در ظلمت و تاريكى در صحنه محشر مىبينند، در حالى كه مؤمنان در پرتو نور و ايمان به سوى بهشت در حركتند، منافقان از مؤمنان تقاضا مىكنند اجازه بدهيد ما هم از نور شما بهرهاى بگيريم، ولى ديوار بلندى در ميان اين دو فاصله مىشود. در اينجا منافقان فرياد مىزنند «...الم نكن معكم...؛ آيا ما در دنيا با شما نبوديم پس چرا از ما جدا شديد؟مؤمنان در پاسخ مىگويند: «آرى ما با هم بوديم، ولى شما خود را فريب داديد و در انتظار حوادث ناگوار براى مسلمانان بوديد و پيوسته در امر معاد و دعوت پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله ابراز ترديد مىكرديد و آرزوهاى دراز، پيوسته شما را مغرور ساخت تا فرمان مرگ شما از سوى خدا فرارسيد».به اين ترتيب آيه فوق عامل بدبختى منافقان را در چهار چيز خلاصه مىكند كه چهارمين آنها آرزوهاى طول و دراز است.از پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله نقل شده است: «آن حضرت در حالى كه يارانش را موعظه مىفرمود خطهايى موازى هم بر زمين كشيد، بعد خطي عمود بر همه آنان رسم فرمود، سپس گفت: مىدانيد اين خطوط چه معنى دارد؟ گفتند: نه يا رسول الله! فرمود: اين خطوط مانند آرزوهاى دور و دراز انسانهاست كه حد و مرزى ندارند و آن خط عمودى مرگ است كه بر همه آنها كشيده مىشود و همه را باطل مىكند».
4-الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق و لايكونوا كالذين اوتوا الكتاب من قبل فطال عليهم الامد فقست قلوبهم و كثير منهم فاسقون (سوره حديد، آيه 16) اين آيه مؤمنان را به طور غير مستقيم مخاطب قرار داده و هشدار مىدهد كه مراقب وضع خويش باشند، مبادا به اثر آرزوهاى دور و دراز به سرنوشت مرگبار و اسفناك اقوام پيشين گرفتار شوند، مىفرمايد: «آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل شده استخاشع گردد، و مانند كسانى نباشند كه پيش از اين كتاب آسمانى به آنها داده شد، سپس زمان طولانى به آنها گذشت و بر اثر غفلت و آرزوهاى دراز قلبهاى آنها قساوت پيدا كرد. و بسيارى از آنان گناهكارند.بنابر اين عامل نرمش قلب آدمى و انعطاف آن به سوى حق، ياد خدا و توجه به حق است، آرى ياد خدا است كه آرزوهاى دور و دراز را برچيده، و انسان را متوجه مسؤوليتهايش مىكند، و دل را نورانى، و فكر را واقع بين و ماهيت زندگى ناپايدار دنيا را در برابر او مشخص مىسازد. دلى كز نور معنا نيست روشن مخوانش دل كه آن سنگ است و آهندلى كـز گـرد غفلـت زنگ دارد از آن دل ســنــگ و آهـــن نــنــگ دارد 5- ذرهم ياكلوا و يتمتعوا و يلههم الامل فسوف يعلمون (سوره حجر، آيه 3) اين آيه به پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله، درباره كفار و مشركان مىفرمايد: «بگذار آنها بخورند و از دنياى مادى بهره گيرند و آرزوهاى دراز آنان را غافل سازد ولى به زودى خواهند فهميد كه چه اشتباه بزرگى مرتكب شدهاند».آرى آنان همچون چهارپايانند كه جز آب و علف چيزى نمىفهمند، تنها تفاوتى كه با چهارپايان دارند و آنها را از چهارپايان پستتر كرده اين است كه يك مشت آرزوى طول و دراز اطراف فكرشان را احاطه كرده و به آنها اجازه نمىدهد كه در سرنوشتخود بينديشند و پيش از آنكه دست اجل گريبان آنها را بگيرد بيدار شوند و از بيراهه بازگردند. در اينجا تاثير منفى آرزوهاى دراز در وجود انسان به خوبى تبيين شده و نشان مىدهد كه تا چه حد آرزوها انسان را به خود مشغول مىسازد و از خدا غافل مىكند.
6- ام للانسان ما تمنى * فلله الآخرة و الاولى (سوره نجم، آيات 25 و 24) اين آيه به اين حقيقت اشاره مىكند كه غالبا آرزوهاى دراز كه هرگز انسان به آنها نمىرسد، او را احاطه مىكنند و امكانات او را كه بايد در مسير سعادت به كار گرفته شود به خود جذب مىكند و او را از راه بازمىدارد، مىفرمايد: «آيا انسان به آنچه آرزو مىكند مىرسد؟! نه هرگز نخواهد رسيد»اين سوال در واقع استفهام انكارى است، چگونه ممكن است انسان به همه آرزوهايش برسد در حالى كه طول آرزوها گاه دهها يا صدها برابر عمر اوست! و گاه اصلا نقطه پايانى ندارد! و هر جا برسد آرزوهاى ديگرى در برابر او خودنمايى كرده و وى را به سوى خود جلب مىنمايد. 7- ويل لكل همزة لمزة * الذى جمع مالا و عدده * يحسب ان ماله اخلده (سوره همزه، آيات 1 تا 3) در اين آيه سخن از دنياپرستان خودخواه با آرزوهاى دور و دراز است، مىفرمايد: «واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى - همان كس كه مال و ثروت (عظيمى) را جمعآورى و شماره كرده است بى آنكه حساب مشروع و نامشروع را بكند و گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى اوست!».در واقع اين سه آيه علت و معلول يكديگرند، چرا كه اين انسان بىخبر و خودبين و خودپسند ديگران را استهزاء مىكند، به خاطر آنكه ثروت عظيمى براى خود از طرق نامشروع فراهم ساخته، چرا دست به جمع چنين ثروتى زده؟ به خاطر اينكه مىپندارند داشتن چنين ثروتى به او جاودانگى مىدهد، اين پندار كه با«طول امل» و آرزوهاى دراز همراه است سبب غرور و خودبرتربينى مىشود و آن هم به نوبه خود سبب استهزاء و عيبجويى نسبت به ديگران است. [15]از اين آيه به خوبى مىتوان استفاده كرد كه آرزوهاى دراز گاهى به حدى مىرسد كه انسان مرگ را به كلى فراموش كرده، خود را جاودانه مىپندارد و همين امر سبب طغيان و سركشى او مىشود و آن طغيان سرچشمه گناهان ديگرى مىگردد.
8- ان الذين ارتدوا على ادبارهم من بعد ما تبين لهم الهدى الشيطان سول لهم و املى لهم (سوره محمد، آيه 25) آخرين آيه مورد بحث، سخن از گروهى است كه حق را شناختند و سپس به آن پشت كردند و از آن اعراض نمودند، مىفرمايد: «كسانى كه بعد از روشن شدن حق به آن پشت كردند، شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فريفته است!». اين آيه بيانگر اين حقيقت است كه چگونه ممكن است يك انسان حق را بشناسد و باور كند سپس آن را ناديده بگيرد و به آن پشت كند و راه نجات خود را ببيند با اين حال از بى راهه برود! آيا مىتوان باور كرد انسان عاقلى چنين كند؟! آرى! هنگامى كه تسويلات شيطان انسان را احاطه كند و زشتىها را در نظرش به صورت زيبايىها نشان دهد و او را گرفتار آرزوهاى دور و دراز سازد، بعيد نيستحق را به دست فراموشى بسپارد و به آن پشت كند. از اينجا مىتوان دريافت كه آرزوهاى طولانى چه بلايى بر سر انسان مىآورد و چگونه انسان عاقل را به كلى از عقل و خرد بيگانه مىكند؟! از مجموع آيات فوق كه قسمتى در باره اقوام پيشين بود و بخشى درباره معاصران پيامبر صلياللهعليهوآله و قسمتى نيز به صورت يك قانون كلى مطرح شده بود مىتوان چنين نتيجه گرفت كه طول امل و آرزوهاى دراز از خطرناكترين دشمنان سعادت بشر است كه نه تنها افراد، بلكه اقوام و ملتها را در كام مرگ و بدبختى فرو مىبرد. آيت الله مکارم شيرازيتنظيم براي تبيان: حسين عسگريدر قسمت بعد اين موضوع را از نگاه روايات خواهيم نواخت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]