واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پیامدهای مدرنیته؛ جهانی شدن

در عصر حاضر دائما با کلمات و عباراتی مواجه می شویم که قصد دارند معانی بسیاری را به ما منتقل کنند.از جمله این واژه ها عبارت معروف جهانی شدن یا(Globalisation) است كه اخیراً به یكی از پراستفادهترین و رایجترین مفاهیم علوم انسانی بدل شده است. این کلمه به معنای کلی و جهانشمول می باشد و در زمینه های مختلف اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و تجاری از آن نام برده می شود. هنوز تعریف واضح، شفاف و گویایی كه بتواند تمامی جوانب و زوایای این پدیده را بازگوید و از سوی دیگر مورد توافق متفكرینی باشد كه در اینباره میاندیشند، وجود ندارد و این هم البته علل و دلایل خاصی دارد و در كل میتوان گفت كه كثرت تعاریف موجود درباره جهانی شدن، دال بر ابهام و عدم تعین حدود و جوانب آن است (1) و البته چنین امری جای تعجب ندارد، زیرا اصطلاح جهانیشدن، بیانگر منظومهای از پدیدهها و حوادث گستردة جهانی است، كه هنوز در حال شكلگیری و تكوین است و تاكنون به سطح نهایی خود نرسیده و حتی تصور كاملی از حالتِ نهایی آن پدید نیامده است.(2)«سرانجامِ قدرت اینترنت به این معناست كه باعث میشود جهان به طور كامل مثل امریكاییان فكر كند و بنویسید.»(7)با این مقدمه ارائه تعاریف و توصیفاتی از جهانی شدن، قابل توجیه میشود و زمینه ورود به بحث درباره آن فراهم میآید.(3) لاش(Lash) و یوری(Urry) معتقدند كه: «جهانی شدن در واقع، جهانی شدنِ سرمایهداری غرب است.»(4) لایبز(Libes) و كاتز(Kats) نیز جهانی شدن را به مثابه سلطه بیچون و چرای تمدن و فرهنگ غرب دانستهاند: «استیلا همان چیزی است كه در لوس آنجلس بستهبندی میشود و سپس به دهكده جهانی ارسال میگردد و آنگاه در مغز انسانهای بیگناه مینشیند.»(5)از طرفی جهانی شدن به این معناست كه ما به طور فزایندهای در زمینههای سیاسی، اقتصادی و غیره به یكدیگر متكی و وابسته هستیم، و این وابستگی دائما در حال افزایش است. اگر کمی واقع بینانه به قضایایی که هر روز در جهان رخ می دهند، کمی دقیق تر شویم، متوجه خواهیم شد که «جهانی شدن» خطراتی را برای ما به دنبال دارد و آن خطر می تواند به معنای «غربی شدن» باشد. حتی در اروپا بسیاری از

اروپاییان این تهدید را در خطر غربیشدن نمیدانند، بلكه آن را خطر امریكایی شدن تلقی میكنند. مثل گذراندن زندگی روزمره با موزیك امریكایی، فیلم امریكایی، ارتباطات امریكایی و محصولات امریكایی و....البته لازم به ذکر است که به طور کلی سخن از جهانی شدن و استعمال این واژه از کشور آمریکا آغاز شد. به این صورت که باید یک الگوی آمریکایی طراحی شود و در سرتاسر جهان توسعه پیدا کند. به این ترتیب این داستان اینطور ادامه می یابد، كه به عقیده باركرBarker) ،) جهانی شدن با توجه به گسترش سلطه سرمایهداری امریكا، امری طبیعی و تحقق آن به سود همه مردم جهان است:«سرمایهداری امریكایی میبایست مردم تحت سلطه خود را قانع كند كه راه و رسم امریكایی همان پدیدهای است كه آنان مطالبه میكنند و در این گیرودار البته هژمونی امریكا، امری طبیعی و به سود همه مردم جهان است.»(6)نلسون كال، جانشین مك لوهان در دانشگاه تورنتو مدعی است: «سرانجامِ قدرت اینترنت به این معناست كه باعث میشود جهان به طور كامل مثل امریكاییان فكر كند و بنویسید.»(7)بدین ترتیب میتوان استنتاج كرد كه مساله جهانی شدن صرفاً به یكی از وسایل تحول سرمایهداری جدید متعلق نیست. بلكه علاوه بر این به دعوت برای بكارگیری الگویی مشخص مربوط میشود و به تبع این امر جهانی شدن در كنار این كه یك نظام اقتصادی است، یك ایدئولوژی هم میباشد كه این نظام اقتصادی را نشان میدهد و به آن خدمت میكند.(8)نباید فراموش كرد كه روابط سریع میتواند به منافع و مضرات یا آفات و بركات «ارتباط» نیز سرعت ببخشد. زیرا نفس ارتباط و پیوند، دارای منافع و مضراتی است كه از جمله منافع آن میتوان به دستیابی انسانها به كالا و خدمات بیشتر و معارف و آگاهیهای فزونتر را نام برد، و از جمله مضرات آن میتوان به امكان سلطه و سیطره دیگران، امكان نفوذ سیئات و ناپسندیهای دیگران در حوزه «خود» و... را نام برد و این مساله در حركتهای استعماری كاملاً واضح و هویداست. این است كه مساله جهانیشدن كه طبق مسائل گفته شده، به امر ارتباط سرعت میبخشد، ناگزیر در آثار و پیامدهای آن نیز شتاب و سرعت ایجاد میكند و از این رو میزان هواداری یا خصومت افراد نسبت به مساله ارتباط را افزایش میدهد.البته مفهوم جهانی شدن برای اولین بار در حوزه «اقتصاد» و به منظور بیان یك پدیده در حال گسترش یعنی پدیده گسترش حوزه یا فضای تولید و تجارت، تا حدی كه سراسر بازار جهانی را فرابگیرد ظاهر شد.(9)

به همین خاطر می توان این موضوع را پدیده این دانست که زنجیره آغازین آن از زمان وقوع تحولات انقلاب صنعتی آغاز شد و جریانی همچون انقلاب تکنولوژی اطلاعات و گسترش وسایل ارتباط جمعی، به تکمیل این زنجیره کمک کرد.اما ظاهراً جهانی شدن كه معتقد به از میان برداشتن مرزها و قوانین گمركی است، میكوشد تا به نوعی، منطق كلاسیك و قدیمی حاكم بر تجارت و بازرگانی را از میان بردارد و منطق خاص خود را بر آن تحمیل نماید و البته اگر چنین امری را بپذیریم، باید بدانیم كه جهانی شدن یك «فعل» است، نه یك «حالت» و البته این فعل، مستمر و ممتد است.(10) از سوی دیگر، تاثیر این فعل مستمر، یكی كردن روابط موجود در جهان است. كه با عباراتی نظیر دهكده جهانی و جامعه جهانی و از آن نام میبرند.(11)سرمایهداری امریكایی میبایست مردم تحت سلطه خود را قانع كند كه راه و رسم امریكایی همان پدیدهای است كه آنان مطالبه میكنند و در این گیرودار البته هژمونی امریكا، امری طبیعی و به سود همه مردم جهان است.»(6)اما آنچه كه زمینه چنین مسائلی را بسیار هموار میكند، همچنان كه گفته شد، سرمایه، قدرت، و سیاست است كه البته همیشه در یك جلوه واحد متجلی نمیشوند و به فراخور زمان و بستر، تفاوت میكنند. در مورد مساله جهانیشدن دستهای آلوده این سه ضلع از آستین تكنولوژی و نظام ارتباطات بیرون میآید. زیرا آنچه كه پیوندهای مرموز سه ضلع مذكور را در زمانی كمتر از یك چشم برهمزدن فراهم میآورد، شبكههای ارتباطی و وسایل آن است.هرچند سخن در این باره بسیار گفته شده، اما ضرورت و اهمیت موضوع تا حدی است که مجال بسیار می طلبد، تا اطلاع رسانی و آگاه سازی به طور مناسب و دقیقی صورت گیرد. از این رو ادامه این مبحث را به مقالات بعدی موکول می کنیم.گردآوری:فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاستبا تغییر و تلخیص،برگرفته از سایت باشگاه اندیشهپی نوشت ها:1- دكتر طه عبدالرحمن: روح العولمة اخلاق المستقبل، مجله اسلامیة المعرفة ص 151، سال هفتم، شماره 26، پاییز 2001، امریكا.2- دكتر حمود علیمات: الثقافة الاسلامیة و تحدی العولمة، همان، سال ششم، شماره 24 بهار 2001، ص 99.3- همان.4- قراگوزلو، دكتر محمد: جهانی شدن، مجله اطلاعات سیاسی --- اقتصادی، شماره ---178 177، ص 80.5- همان.6- قراگوزلو، دكتر محمد: همان. 7- همان، ص 81.8- الدكتور محمد عابدالجابری: همان، ص 137.9- همان، ص 139.10- دكتر طه عبدالرحمن: همان، ص 153.11- همان، ص 154.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]