واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رضا سیدحسینی درگذشت

مصاحبه اختصاصی تبیان با دکتر رضا سید حسینی رضا سیدحسینی مترجم و پژوهشگر نامدار معاصر در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت. سیدحسینی 15 فروردین سال 88 برای سومین بار در یک سال گذشته بستری شد. اصل و منشأ این بیماری همان مشکل نخاعی سیدحسینی بود که به این دلیل مورد عمل جراحی قرار گرفت.رضا سیدحسینی (22مهر 1305 - 11 اردیبهشت 1388) نویسنده و مترجم ایرانی است. سیدحسینی همچنین سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمه ی مجموعه ی شش جلدی «فرهنگ آثار» بوده است.كار ترجمه را از سن 16سالگی با ترجمه از تركی قفقازی و تركی استانبولی شروع كرد.وی پس از آن نزد کسانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری و عبدالله توکل زبان فرانسه را یاد گرفت و اولین ترجمهاش از این زبان در سال 1326 منتشر شد.بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی به مدرسه پست و تلگراف تهران رفته ومشغول تحصیل در رشته ارتباطات دور شد. سپس برای تکمیل مطالعات خود به پاریس رفت. مدتی نیز در دانشگاه U.S.C آمریکا به تحصیل فیلم سازی پرداخت. بعد به ایران بازگشته و به فراگیری عمیق تر زبان فرانسه و فارسی نزد اساتیدی همچون عبداالله توکل ، پژمان بختیاری ، دکتر ناتل خانلری پرداخت. در ضمن مبانی نقد فلسفه هنر و ادبیات نیز در آموزشکده تئاتر تدریس میکرد. طی دورههای متمادی سردبیری مجله سخن را به عهده داشتهاست. همچنین در اداره مخابرات و رادیو و تلویزیون هم کار میکرد. از همان دوران بود که به صورت جدی به کار ترجمه پرداخت. در دوران جوانی کتابی در زمینه روان شناسی ترجمه کرده با عنوان پیروزی فکر که بسیار مورد توجه قرار گرفت به طوری که حدود بیست یا سی بار تجدید چاپ شد و هنوز هم میشود. در حالی که دیگر ترجمههایش مثل ترجمه «شاهکارهای دنیا»یاطاعون« آلبر کامو» این قدر علاقه مند نداشت. این کتاب که مربوط به روان شناسی قبل از فروید است شامل پندهایی است که انسان را به تعمق و تفکر وا میدارد.از سیدحسینی تاکنون 34 جلد کتاب منتشر شده است که میتوان به ترجمههایی ازآندره مالرو، مارگریت دوراس، یاشار کمال، ناظم حکمت، ژان پل سارتر ، آندره ژید ، آلبرکامو، توماس مان، ماکسیم گورکی، بالزاک، جک لندن، چارلی چاپلین و... اشاره کرد.«رؤیای عشق» از ماکسیم گورکی ، «لایم لایت» اثر چارلی چاپلین ، «طاعون» آلبر کامو ، «آخرین اشعار ناظم حکمت»، «ضد خاطرات» و «امید» آندره مالرو ، «در دفاع از روشنفکران» ژان پل سارتر و «آبروباخته»ی جک لندن ، از جمله آثار این مترجم هستند. شناخت ما از ادبیات فرانسه مدیون سیدحسینی است عبدالله کوثری مترجم آثار ادبی ضمن ابراز تاسف عمیق از شنیدن خبر درگذشت رضا سیدحسینی، گفت: نسل ما بخش زیادی از شناخت خود را از ادبیات فرانسه مدیون همت رضا سیدحسینی است. بدون اغراق باید اعتراف کرد که سیدحسینی انسانی بود که از دهه 30 به این طرف به صورت مداوم در کار ترجمه بود و از این جهت گزینش یکی اثر به عنوان بهترین اثر از میان این همه آثاری که او ترجمه، تالیف و عرضه کرد، کار بسیار دشواری است.وی افزود: من در مقام یکی از مترجمان نسل خودم که از همان سالها با سیدحسینی آشنا بودهام باید بگویم که نسل ما بخش بزرگی از ادبیات فرانسه را به همت سیدحسینی شناخت و از همان سالهای 30 تا حالا ترجمههای او جزو بهترین ترجمهها به شمار میرود . کتابخوانی ما و دیگر مترجمان هم نسل خودم و نسلهای بعدی در گرو منت او بوده است.سیدحسینی انسانی چندوجهی بود. اگر تنها به ترجمههای او از آثار آندره مالرو اشاره کنم میتوانم «امید» او را یکی از نابترین ترجمهها نام ببرم که واقعاً نمیدانم چند بار آن را خواندهام.این مترجم با اشاره به ویژگیهای آثار سیدحسینی از جمله یکی از مهمترین پژوهشهایش (مکتبهای ادبی) گفت: برای نسل ما که اطلاعات کمی درباره مکاتب ادبی مانند سورئالیسم داشت و هر از چندگاهی متنی یا مقالهای از جایی یا کسی درباره مکتبی ادبی میخواند، انتشار کتاب «مکتبهای ادبی» یک اتفاق بود که همه آن چیزهایی که ما میخواستیم را در آن گرد آورده بود.

وی با بیان اینکه «سیدحسینی در دیگر حوزههای ادبیات از جمله در شعر و داستان کوتاه هم تبحر داشت» تاکید کرد: او شعر، به ویژه شعر کلاسیک را هم به اندازه رمان، خوب میشناخت و به عنوان مثال اولین کسی که شاعری بزرگ مانند منوچهر آتشی را با انتشار کتابی از او به جامعه معرفی کرد سیدحسینی بود. او به معنی واقعی کلمه «اهل قلم» بود؛ انسانی فرهیخته که تمام عمرش را کار کرد و امیدوارم مانند او در نسلهای بعد هم خلق شود.کوثری در پایان به نخستین دیدار خود با سیدحسینی در دهه 30 اشاره کرد و گفت: یادم است تازه کتابی از پل نیزان به نام «آنتوان بلوایه» ترجمه کرده بودم. این کتاب دومین یا سومین کتابی بود که ترجمه کرده بودم و تازه منتشر شده بود. خواندن این کتاب توسط سیدحسینی باعث شد من به خدمت او برسم و این اولین دیدار من و او بود. سیدحسینی در ابتدای کتاب نیزان برای من نوشت که «امیدوارم بتوانی کارهای با ارزشتری ترجمه کنی» و در آن جلسه جدای از اینکه بسیار از کتاب تعریف کرد نشستیم و درباره افکار نیزان با هم بحث و جدل کردیم که برای من بسیار آموختنی بود و دیگر هرگز او را رها نکردم.برگرفته از مهر به همراه اضافاتتهیه و تنظیم :بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 334]