واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در مراسم سومين روز درگذشت رضا سيدحسيني؛ احمد سميعي گيلاني، موسي اسوار، شهرام اقبالزاده، مديا كاشيگر، سيدعباس سجادي و كاوه سيدحسيني سخنراني كردند. به گزارش راسخون به نقل از فارس ، مجلس ترحيم سومين روز درگذشت رضا سيدحسيني عصر روز سهشنبه 15 ارديبهشت در خانقاه صفي عليشاه برگزار شد. در اين مراسم غلامعلي حدادعادل، علي محمد حقشناس، محمود معتقدي، اسدالله امرايي، مديا كاشيگر، ساعد باقري، سهيل محمودي، سيدعباس سجادي، محمود دولتآبادي، ضيا موحد، علي رواقي، شهرام اقبالزاده، قاسمعلي فراست، مهدي غبرايي، غلامحسين اعواني، مهدي فيروزان، بابك احمدي، احمد سميعي گيلاني، اسماعيل سعادت، داريوش شايگان، علياشرف صادقي، سياوش جمادي، موسي اسوار، سفير كشور فرانسه در ايران و بسياري ديگر از چهرههاي فرهنگي، سياسي و دوستداران خانواده سيدحسيني حضور داشتند. * ترجمههاي سيدحسيني مؤلفگونه بود سيدعباس سجادي كه مجري مراسم هم بود، گفت: اهل فكر و اهلنظر با آثار سيدحسيني آشنايي دارند و بنده به عنوان شاهد كوچك اهالي ادبيات عرض ميكنم كه ترجمههاي استاد سيدحسيني كه مؤلفگونه بود همواره به عنوان گنجينهاي در اختيار جوانان قرار گرفته است. وي افزود: اهل فرهنگ اولينبار با «مكتبهاي ادبي» ايشان آشنا شدند كه دريچهاي نو را به روي آنها گشود. قاسمعلي فراست سازنده مستند رضا سيدحسيني در سخناني كوتاه بيوگرافي زندگي وي را براي حاضران تشريح كرد. * فرهنگستان فرصت نيافت از ذوقش بهره بگيرد احمد سميعي گيلاني عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي نيز در سخناني گفت: روز جمعه نميدانستم چه كنم. وقتي دل پر است براي خالي كردن دل، نوشتن لازم است ولي براي كه و براي چه و كجا مينوشتم؟ وي ادامه داد: با اين حال شروع كردم به نوشتن كه آن نوشته را اكنون ميخوانم. سميعي گيلاني در نوشته خود آورده بود كه عزيزان ميروند و آه و افسوس بدرقه راهشان ميماند، اما رفتن اين عزيز حادثه ديگري است و او عرصه دل را خالي كرده است. سرپرست مجموعه «فرهنگ آثار ايراني - اسلامي» در ادامه يادداشتش آورده بود: زياد عمر كردن عوارض جانكاه زيادي دارد ولي از همه آنها جانكاهتر مرگ عزيز است. وي ادامه داد: سيدحسيني مردي به كمال نيكنفس بود و جامعه ادبي ما او را با آثار فرهنگساز و ترجمههاي فراوان و بويژه «مكتبهاي ادبي» و در سالهاي اخير «فرهنگ آثار» ميشناسد. اما دوستانش بيشتر او را به صفاي نفس ميشناسند. سميعي گيلاني با بيان اين كه سيدحسيني با ناشر و كتابفروش و خبرنگار و راننده بيتكليف بود، اظهار داشت:انسان در مواجهه با او احساس راحتي ميكرد. به ندرت برآشفته ميشود و اين برآشفتگي با معصوميتي همراه بود كه آن را خوشگوار ميكرد. عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي تصريح كرد: در عمر 88 ساله خود همدمي خوشتر از سيدحسيني نيافتم. وي تأكيد كرد: جوانان عاشق صميميت او ميشدند و در كنارش احساس ميكردند با او رابطه عاطفي دارند. سميعي گيلاني با بيان اين كه مرگ سيدحسيني را نميتوان به آساني پذيرفت، بيان داشت: هيچكس جايگزين او نميشود. وي به مرگ بابك، پسر سيدحسيني اشاره كرد و گفت: وي در مدت نسبتاً طولاني كه در بستر بود از كسي توقع عيادت نداشت اما هربار كسي به عيادتش ميرفت جان تازهاي ميگرفت. در روزهاي آخر حتي از راه دهان نميتوانست غذا بخورد و يا نفس بكشد و با نوشته حرف ميزد و در يكي از آخرين ملاقاتها به همسرش گفته بود شما برويد زندگي خود را بكنيد. سميعي گيلاني كه يكي از نزديكترين دوستان سيدحسيني بود، با بيان اين كه او 70 سال از عمر 83 ساله خود را در خدمت به علم و دانش گذراند با اشاره به زندگي و بيوگرافي او از از تسلطش بر زبانهاي فرانسوي و تركي سخن گفت و او را مترجمي صاحب سبك دانست. وي با اشاره به عضويت وابسته سيدحسيني در فرهنگستان زبان و ادب فارسي عنوان كرد: فرهنگستان فرصت نيافت از ذوق و دانش و معلومات او بهرهمند شود و با درگذشت او جامعه فرهنگي هنري كشور يكي از محبوبترين چهرههاي خود را از دست داد. * استان اردبيل ميخواست تابستان نكوداشت سيدحسيني را بگيرد در ادامه اين مراسم شكيبا قائم مقام بنياد دايرهالمعارف استان اردبيل اظهار داشت: براي اين استان ضايعه بزرگي بود كه چند سال پيش عبدالله توكل، چند هفته قبل فرحبخش ستودي نمين و امروز رضا سيدحسيني را از دست ميدهد. وي اضافه كرد: استان اردبيل بنا داشت نكوداشت آن عزيز سفر كرده را تابستان امسال باشكوه تمام برگزار كند كه متأسفيم اين ضايعه رخ داد. شكيبا در ادامه، پيام منصور حقيقتدوست، استاندار اردبيل را براي حاضران قرائت كرد و اظهار داشت: بنياد دايرهالمعارف استان اردبيل هم بيانيهاي هم به صورت مفصل به مناسبت درگذشت رضا سيدحسيني منتشر كرده كه در سايت خودش و خبرگزاريها قرار داده است. * سيدحسيني به راديوچي بودن ميباليد موسي اسوار رئيس شوراي عالي ويرايش و عضو هيئت امناي فرهنگ آثار نيز سخناني با عنوان «فقيد رسانه» ايراد كرد و گفت: سيدحسيني علاوه بر رسانههاي نوشتاري با رسانههاي ديداري و شنيداري غرب و پس از انقلاب همكاري داشت. وي قلم روشن، روحيه مدارا، بخشندگي عيني، پشتكار ايثارگونه و صفاي سرشت را از جمله خصال و صفاتي دانست كه حضور مغتنم سيدحسيني را ميسر ميساخت. وي با بيان اين كه جلوههاي نوشتاري سيدحسيني در تلويزيون به قبل از انقلاب برميگردد، گفت: مصاحبههاي نغز او خاصه در ادبيات، گواه زيبايي بر سهم او در غناي راديو در آن سالها بود. اسوار تصريح كرد: سيدحسيني به پيشينه خود در راديو ميباليد و اين اواخر از خود با عنوان «راديوچي» ياد ميكرد. رئيس شوراي عالي ويرايش صداوسيما اظهار داشت: سيدحسيني براي مجله تماشا بود كه اولين بار «ضد خاطرات» را ترجمه كرد. موسي اسوار ادامه داد: در نيمه دهه 60 به دعوت رئيس وقت انتشارات سروش سرپرستي «فرهنگ آثار» را برعهده گرفت كه در جامعيت فرهنگ و ادب و هنر طرحي است كه آيينه ادوار است. وي افزود: سيدحسيني به همين هم بسنده نكرد و با توجه به غفلت مؤلفان از آثار ايراني و اسلامي به كمك اين پروژه آمد كه حاصلش چاپ جلد اول آن و آماده شدن جلد دوم در نمايشگاه كتاب امسال است. اسوار تأكيد كرد: سيدحسيني از سال 1370 تاكنون در شوراي ويرايش صداوسيما حاضر است كه حقي اساسي به گردن آن دارد. * توجه سيدحسيني به ادبيات كودكان در ادامه اين مراسم شهرام اقبالزاده رئيس انجمن نويسندگان كودكان و نوجوانان عنوان كرد: شايد سيدحسيني از استثناهاي ايران است كه فارغ از طيفهاي ناهمگون، از هر گرايش فكري در مجلس ترحيمش گردهم آمدهاند. وي نشانه دمكرات بودن هر كسي را در گذشته توجه به حضور زنان در آن جامعه دانست و گفت: امروز نشانه دموكراسي در هر كشوري جايگاه كودكان در آن كشور است و لذا سيدحسيني به ادبيات كودكان توجه خاصي داشت. اقبالزاده در ادامه پيام تسليت انجمن نويسندگان كودكان و نوجوانان را قرائت كرد. * اهل گوش كردن بود مديا كاشيگر نيز در اين مراسم به سالها فعاليت سيدحسيني در مجله سخن اشاره كرد و گفت: او نشان داد كه در عرصه مطبوعات فعال است و ترجمه «مكتبهاي ادبي» كارايي او را در ترجمه نشان داد. وي تصريح كرد: ميتوانم شهادت بدهم سيدحسيني آدمي بود كه حرف را به دقت گوش ميداد. * تشكر از خيليها كاوه سيدحسيني فرزند رضا سيدحسيني نيز گفت: تشكر ميكنم از خيليها كه اينقدر زياد هستند كه نميتوانم همه آنها را نام ببرم اما چند اسم را ميگويم: آقاي فيروزان، بچههاي روزي روزگاري، رضا عليزاده و پزشكاني كه همه اين مدت براي پدرم زحمت كشيدند؛ به خصوص دكتر پارسا كه به قول پدرم سنگ صبورش بود. غلامعلي حداد نيز در اين مراسم سخن گفت. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]