تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837465810
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین مرحمیچ، شاعر و صوفی سارایووی در سال 1942 میلادی، مثنوی خوانی را آغاز کرد و او یک دوره کامل شرح مثنوی را تا 13 فوریه 1958 میلادی به پایان رسانید. ایربا: حاجی خلیفه در کشف الظنون از چند شرح مثنوی نام می برد که تا زمان حیات وی نگاشته شده است. از بین 5 شرحی که او نام می برد: یک شرح ایرانی، از کمال الدین خوارزمی حسین بن حسن الفارسی وفات به سال 845 هجری، دو شرح از نویسندگان ترک اسماعیل آنقاراوی وفات به سال 1040 هجری و شمعی؛ مصطفی بن محمد القستانتینی الرومی وفات به سال 1005 هجری است و دو شرح دیگر متعلق به نویسندگان بوسنیایی مصطفی سروری شعبان وفات به سال 969 هجری و احمد سودی بوسنوی وفات به سال 1000هجری می باشد. به گزارش پایگاه تحلیلی - خبری ایران بالکان (ایربا) این موضوع نشانگر توجه جدی و عمیق جامعه اهل علم بوسنیایی به مثنوی معنوی است و بلافاصله این سوال مطرح می شود ، مثنوی مولوی چه نقشی در بین مسلمانان بوسینایی داشته و چرا مسلمانان بوسنیایی به مثنوی و میراث حکمی ادبیات فارسی نشان دادند؟ بوشنیاکها (مسلمانان بوسنی و هرزگوین) در بین سایر ملتهای مسلمان بالکان، توجه جدی و عمیق تری به میراث معنوی اسلامی در دوره عثمانی نشان دادند. تصوف در بوسنی و هرزگوین ، عامل اصلی رشد سریع اسلام در این منطقه بود و آن نیز عاملی برای انتقال فرهنگ معنوی و حکمی ایرانی به این سرزمین گردید. اسلام در بوسنی و هرزگوین بر میراث فرهنگی و ادبی عربی، فارسی، ترکی عثمانی و بوسنیایی بنا شده است و لذا هویت اسلامی آن بدون در نظر گرفتن نقش و سهم تصوف و زبان و ادبیات فارسی امکان ندارد. گسترش فرهنگ صوفیانه ارتباط نزدیکی با ایجاد نهاد تکیه یا خانقاه در بالکان داشت، ولی گسترش تصوف در همه نقاط بالکان به یکسان نبود. تعداد تکیه ها و خانقاههای بوسنیایی در دوره عثمانی و بعد از آن هیچگاه به اندازه آلبانی و یا بلغارستان در دوره عثمانی نبود، در بوسنی تعداد تکایا بسیار کمتر از آلبانی و حتی بلغارستان دوره عثمانی بود ولی عجیب این است که بوسنیایها تلاش فکری بیشتری برای تصوف نسبت به سایر ملتهای مسلمان بالکان انجام دادند. در بوسنی هیچگاه به اندازه آلبانی، تکیه و خانقاه ایجاد نشد و حتی اکنون تعداد تکایا و خانقاهای دراویش آلبانی بیش از 400 عدد است در حالی که میزان تکایا در بوسنی و هرزگوین بیش از 30 عدد نیست. و یا علی رغم آن که در بلغارستان تکیه های متعددی وجود داشت، اکنون شاید به زحمت بتوان بیش از 2 یا 3 تکیه در آن کشور پیدا کرد. روند اسلام زدایی در اوایل قرن بیستم، چهره بلغارستان را کاملا دگرگون کرد. لذا نقش فکری و فرهنگی که مسلمانان بوسنیایی در اشاعه اسلام صوفیانه و معنویت ایفا کردند ، به آنان جایگاه ویژه ای در دوره عثمانی می دهد. بوشنیاکها نقش عمده فرهنگی در دوره عثمانی ایفا کردند. ادبا و حکمای بوشنیاک از نخبگان فکری عثمانی بودند، اینان آثار مهمی را به رشته تحریر درآوردند و مهمتر از آن، به بومی سازی حکمت و معنویت دست زدند. شرح فصوص عبدالله بوشنیاک، تنها شرح مهم دوره عثمانی است و بدین فهرست می توان سایر شارحان برجسته ابن عربی از جمله ساری عبدالله و حسین لامکانی را اضافه کرد. شرح دیوان حافظ از سودی، اثری منحصر به فرد می باشد. به همین شیوه شرحهای متعددی بر مثنوی، گلستان سعدی، دیوان حافظ، بهارستان جامی و سایر آثار حکیمان ایرانی توسط بوشنیاکها نگارش شد که عمدتا به صورت نسخه های خطی نگهداری می شوند، بخش عمده آثار خطی در کتابخانه های استانبول از جمله کتابخانه سلیمانیه استانبول نگهداری می شود و مواردی نیز می توان در کتابخانه غازی خسرو بیک سارایوو، کتابخانه دوبرونیک در کرواسی، کتابخانه براتیسلاو در اسلواکی و غیره پیدا کرد. بخش زیادی میراث معنوی بوشنیاکها در نتیجه جنگها و وحشیگرهای ناسیونالیستهای افراطی صرب و کروات از اواخر قرن نوردهم و اوایل قرن بیستم میلادی تا جنگ حاضر بوسنی و هرزگوین از بین رفت . تنها در جنگ اخیر، بیش از پنج هزار نسخه خطی انستیتو شرق شناسی سارایوو طعمه حریق شد. مثنوی معنوی در بنیانگذاری فرهنگ اسلامی بوسنی و هرزگوین، اهمیت و جایگاه عمیقی دارد و انتقال فرهنگ اسلامی به این سرزمین و بومی شدن آن با این اثر جاودان در ارتباط است. دو سال پیش از این که فتح کامل بوسنی و هرزگوین توسط سلطان محمد فاتح به سال1964میلادی اعلام شود، فرمانده نیروهای غربی عثمانی به عنوان پیشقراول، بخشی از بوسنی و از جمله منطقه سارایوو را به تصرف خود درآورد. در سال 1462 میلادی، به فرمان عیسی بیک عیسی کویچ، والی سنجاک بوسنی و فرمانده نیروهای غربی عثمانی، تکیه بن پاشا ایجاد شد، مجموعه ای شامل زاویه (خانقاه) و مسافرخانه که وقف بینوایان، اولاد پیامبر(ص)، متعلمان، مجاهدان و مسافران گردید. مرکز اصلی این بنا زاویه و یا تکیه بود و در وقف نامه نحوه فعالیت تکیه و اداره آن به دست شیخ آمده است. تکیه، در اصل سنگ بنای سارایوو یا نخستین بنای عثمانی در منطقه "مدینه سرای بوسنی" و یا "سرای اوواسی" است که بعدها اصطلاحا سارایوو نامیده شد. تکیه بن پاشا در طول تاریخ به تکیه مولوی معروف بوده و از آغاز بنا تا تخریب آن در سال 1957 میلادی به دست دولت کمونیستی یوگسلاوی، در آن سنت مثنوی خوانی و ذکر و سماع درویشان ادامه داشت و مرکز طریقت مولویه در بوسنی و هرزگوین بود. اولیا چلبی، سیاحت نامه نویس ترک در سال 1069 هجری در دیدار از سارایوو می نویسد: " تکیه مولوی، در ساحل رودخانه میلیاتسکا، در محلی شبیه به بهشت واقع است و تکیه وقف جلال الدین رومی می باشد. تکیه دارای سماع خانه، میدان، 70 تا 80 حجره برای فقرا، محفل، مطبخ و اتاقی خاص برای اداره تکیه است. شیخ این تکیه، فردی عالم و دعای او مقبول است. نی زن اصلی این تکیه، درویش مصطفی، خوشنویس خوبی است." واقف تکیه، عیسا بیک در وقف نامه اشاره به طریقت خاصی نمی کند ولی تاکید دارد که تکیه برای تعلیم و تعلم و تهذیب نفس و پیروی از امر خداوندی و سنت رسول اکرم (ص) استفاده شود. این را می دانیم که عیسی بیک خود از مریدان طریقت خلوتیه بود. در دوره اول عثمانی، اکثر نخبگان سیاسی و نظامی عثمانی از جمله سلطان محمد فاتح از پیروان طریقت خلوتیه یا مولویه بودند. عیسا بیک پیش از ورود سلطان محمد فاتح این بنا را ایجاد می کند تا آغاز و نشانه ورود فرهنگ جدید به منطقه بوسنی باشد. هدف او بر پایه آنچه که از وقف نامه فهمیده می شود، ایجاد کانونی در سارایوو برای بنیانگذاری فرهنگ اسلامی و معنوی بود. ولی شکل ساختمان تکیه ، به صورت اصلی که مشتمل بر سماع خانه و میدان بود نشانگر آن است که بدون دلیل در تاریخ فرهنگی بوسنی و هرزگوین، این بنا معروف به تکیه مولویه نشده است. از سوی دیگر، عیسا بیک تکیه دیگری را در اسکوپیه (مرکز مقدونیه) به سال 1469 میلادی بنا کرد. که به نام "تکیه مولویه" در وقفنامه آمده است، این نشان دهنده تمایل درونی عیسا بیک در اشاعه مثنوی بود. در وقف نامه تکیه مولویه اسکوپیه، بر مثنوی خوانی تاکید شده است و این تکیه در تشکیلات اداری و طریقتهای بالکان دوره عثمانی ، رابط بین تکیه بن پاشا در سارایوو با قونیه مرکز مولویه بود. آنچه که اساس و پایه و محور تمامی طریقتهای صوفیانه دوره عثمانی بود، آموزه های معنوی مولانا بود. پس از مولانا، پسرش سلطان ولد، طریقت مولویه را بنیان نهاد و این طریقت به عنوان مهمترین پایه فرهنگی– دینی حکومت عثمانی درآمد. این طبیعی بود که تمامی طریقتهای صوفیانه دوره عثمانی در امر اشاعه و گسترش آموزه های مولانا بکوشند. مولانا توانست با رویکرد اجتماعی ، تربیتی و فرهنگی ، آموزه های عرفانی را در چارچوب شریعت منعکس کند و متناسب با روحیه و شخصیت مردم آناتولی ، فرهنگ اسلامی را گسترش دهد. تصوف او پیوندی بین ظاهر و باطن و شریعت و طریقت است و از اینرو در دوره عثمانی ،اندیشه های مولانا به گفتمان اصلی تصوف نظری تبدیل شد و دیگر طریقتهای صوفیانه در آموزه های خود به افکار مولانا رجوع کردند. نقش نهاد تصوف در تشکیلات عثمانی، نقشی محوری در فرهنگ سازی و تقویت بنیادهای فرهنگ و تمدن اسلامی عثمانی بود. نهاد تصوف نقش مهمی در تشکیلات صنوف ایفا می کرد. صوفیان متشرع مدافع شریعت و دولت در مقابل بدعتها و کجرویهای صوفیان غیر متشرع بودند و از طرفی نیز با آموزه های عرفانی و باطنی، در مقابل علمای متشرع سطحی نگر ایستاده بودند. لذا حکومت عثمانی و اشراف اهل قلم و شمشیر برای گسترش اندیشه مولانا و راه و روش صوفیانه او، از طریق تشکیلات منظم مولویه در قونیه به امر اشاعه و گسترش مثنوی خوانی، اداره جماعات فتوت و نظارت بر فعالیت طریقتها می پرداختند. قونیه مرکز و کانون معنوی با اسکی شهر مرکز اصلی اداری عثمانی در ارتباط بود. وقتی اولیا چلبی، سیاح معروف دوره عثمانی، در سال 1069 هجری از سارایوو دیدار کرد، به نوشته او بیش از 47 تکیه درویشی در این شهر فعال بودند. سارایوو مرکز پاشالوک بوسنا در غربی ترین سرزمینهای عثمانی بود و مرکز اصلی مثنوی خوانی بود ولی تنها مرکز مثنوی خوانی نبود. در طول زمان، موستار در جنوب بوسنی و هرزگوین به قطب دوم مثنوی خوانی تبدیل شد. منطقه موستار، مهمترین کانون ادبی فرهنگ و زبان فارسی دوره عثمانی بود. دو شارح بزرگ مثنوی، مصطفی سروری و سودی بوسنوی از منطقه موستار بودند و لذا مکتب موستار به مروز زمان توانست سهم عمده ای در ترویج زبان و ادبیات فارسی و تصوف ایفا کند. وقف نامه درویش بایزیدآگیچ، سندی ارزشمند از جایگاه مثنوی خوانی در موستار است. درویش پاشا بایزید آگیچ (1603-1552) میلادی در دوران حیات خود مسجد، کتابخانه، کاروانسرا و چند باب دکان را وقف مردم موستار کرد. مهمترین بخش از اوقاف وی اختصاص به امر ترویج مثنوی خوانی در موستار دارد. بایزیدآگیچ، شاعر و مثنوی خوان موستاری بود و دیوانی از او به ترکی عثمانی برجا مانده است، گرچه در شرح احوالات او آمده که دیوان به فارسی و عربی داشته که هر دو مفقود شده اند. وی شاگرد احمد سودی شارح مشهور دیوان حافظ و مثنوی مولوی بود. سودی شرحهای دیگری بر گلستان و بوستان دارد. درویش پاشا شاعر فارسی و ترکی زبان و صوفی بود. از استاد او سودی، شرحی بر مثنوی به زبان ترکی عثمانی مانده که به صورت نسخه خطی در کتابخانه سلیمانیه و غازی خسروبیک نگهداری می شود. این شرح تاکنون به زبان فارسی ترجمه و چاپ نشده است. سروری، دیگر شارح بزرگ مثنوی، شرحی به فارسی بر 6 جلد مثنوی نوشته است که نسخه های آن در کتابخانه غازی خسروبیک، کتابخانه سلیمانیه و کتابخانه دانشگاه استانبول نگهداری می شود. این اثر کمتر شناخته شده در بین محققان مثنوی است و اخیرا در ترکیه چندین پایان نامه دکترا درباره سروری به رشته تحریر درآمده است. سه نسخه از شرح سروری در کتابخانه غازی خسرو بیک، به خط مولف است. در وقف نامه درویش پاشا از دو دفتر اول و دوم یاد می شود. این دو دفتر به خط فرد دیگری بود و امضای سروری را داشت. وقف نامه درویش پاشا در موستار تاکید بر مثنوی خوانی دارد، بر اساس وقف نامه "مدرس مدرسه به شرح مثنوی در چهار مسجد شهر (موستار) می پردازد؛ یک روز در مسجد پودهوم روز دیگر در مسجد آتیک (سینان پاشا)، روز سوم در مسجد ووچیاک (نصوح بگ ووچیاک) و چهارمین روز در مسجد امیر (مسجد سلطان نزدیک پل قدیمی). " وقفنامه بر آداب مثنوی خوانی و شرایط مثنوی خوان تاکید دارد."مدرس مکلف است آیه ای از قرآن کریم تلاوت کند و حدیثی از پیامبر(ص) نقل کند که مناسبت با درس دارد. سپس حمد و ستایش خداوند جل و شان و صلوات بر پیامبر(ص) کرده و شرح مثنوی را آغاز کند. بعد از اتمام درس، وظیفه مدرس قرائت دعا برای پیامبر(ص) و همه پیامبران و انسانهای صالح است و در نهایت، حاضرین فاتحه ای قرائت کنند." در باره سلسله اساتید مثنوی خوان موستار، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست. جز آن که فعالیت مثنوی خوانی در مدرسه کاراجوز بگووا تا سال 1890 میلادی ادامه داشت. اهمیت مثنوی خوانی چنان بود که واقف، درویش پاشا، تنها در وقف نامه، مدرس مدرسه را واجد صلاحیت استفاده از شرح سروری می داند. رویکرد درویش پاشا برای مثنوی خوانی و ترویج آن جنبه ادبی و فرهنگی صرف نداشت ، بلکه او نگرش معرفتی و اخلاقی برای مثنوی خوانی قایل بود و در وقف نامه به اهمیت شناخت دین، نورالهی و علت آفرینش اشاره می کند. تفاوت دیدگاه استاد و شاگرد ، سودی و درویش پاشا در این رویکرد بود. شرح سودی بر مثنوی، رویکردی ادبی به مثنوی بود ولی مشهور است که درویش پاشا علی رغم آن که شاعری را در مکتب سودی تجربه کرده و بدان غنا بخشیده بود، خود شیفته شرح معنوی و عارفانه سروری بود. سودی شرح سروری را نمی پسندید و این تا حدی نزاع بین اهل ادب و متصوفه را نشان می داد. یکی از برجسته ترین شاگردان مکتب موستار، شیخ فوزی موستاری بلاگای است که به سال 1747 میلادی رحلت کرد. وی مثنوی خوان برجسته قرن 18 میلادی و صاحب اثر ادبی فارسی بلبلستان است، او بلبلستان را به تقلید از گلستان سعدی سرود. مثنوی خوانی در سارایوو، تداوم بیشتری داشت و تاکنون کماکان حفظ شده است. این سنت در سارایوو زنده است و این به دلیل موقعیت و نقش سارایوو در دفاع و پاسداری از اسلام بازمی گردد. اکنون خالد حاجی مولیچ، آخرین مثنوی خوان زنده، در سن90 سالگی به شرح مثنوی می پردازد. مثنوی خوانی در سارایوو مختص به تکیه بن پاشا نبود. مثنوی خوانی علاوه بر تکیه بن پاشا در سایر تکیه ها و خانه ها ادامه یافت، بویژه در دوره سوسیالیستی یوگسلاوی که از 1946 تا 1972 میلادی فعالیت علنی تکیه ها ممنوع بود. عیسا بیک در وقف نامه اشاره ای به تکیه مولویه ندارد ولی مسافرخانه او با سماع خانه، میدان و اتاقهای جنبی، کاربرد تکیه را داشت. 150 سال بعد از بنای تکیه بن پاشا، در اوایل قرن 17 میلادی، حاجی محمد، بنای مستقلی در جوار مسافرخانه و زاویه عیسا بیک احداث کرد و نام آن را تکیه مولویه نهاد. بعدها فاضل پاشا شریف اویچ، شاعر، درویش و سیاستمدار بوسنیایی (1882-1802میلادی )، موقوفاتی برای تکیه بن پاشا مقرر کرد تا در آن سنت مثنوی خوانی ادامه یابد. واقفین دیگری نیز بودند که به رواج مثنوی خوانی کمک کردند. از اوایل قرن هفدم میلادی، فهرست مشخصی از شیوخ مثنوی خوان سارایوو داریم. این فهرست به ترتیب شامل: آتیک دده (اوایل قرن 17 میلادی)، توکلی دده ( نیمه اول قرن 17 میلادی)، سلطان احمد (قبل از سال 1662میلادی)، عبدل محمود ( قبل از سال 1662 میلادی)، شیخ عبدالفتاح (وفات 1709میلادی)، زوکو کابلار (وفات 1757 میلادی)، شیخ استاراتس (وفات 1757 میلادی)، شیخ عطاالله (وفات 1759 میلادی)، شیخ شاراتس احمد افندی (وفات 71/1770میلادی)، مصطفی میلیوار ( وفات 1777میلادی)، شیخ براو (99/1798میلادی)، عثمان دده ( وفات 1813میلادی)، شیخ لطف الله (وفات 1860 میلادی)، محمد شیخ فیکریا (وفات 1897میلادی) و شیخ روحی (وفات 1923 میلادی) است. بر سنگ مزار شیخ عبدالفتاح، دومین شیخ شناخته شده مثنوی خوان این ابیات حک شده است: ای فاضل الفضلا یعنی شیخ مولویان شریف و عالم ممدوح بندگان اله ایدی کاشف اسرار مثنوی شریف کمال فاضلان اولمش بو کتاب قوی در قرن بیستم میلادی به چند چهره شاخص مثنوی خوان برمی خوریم. جمال الدین چائوشویچ، رییس العلمای بوسنی و هرزگوین، علاوه بر زعامت جامعه دینی ، مثنوی خوان و شیخ طریقت مولویه بود. او مثنوی خوانی را از سال 1915 تا 1928 میلادی در خانه حاجی مویا آقا مرحمیچ برگزار کرد. چائوشویچ، از آخرین نسل روحانیونی بود که در عین زعامت و رهبری مسلمانان، خود نیز شیخ طریقت بودند. مرحمیچ، شاعر و صوفی سارایووی در سال 1942 میلادی، مثنوی خوانی را آغاز کرد و او یک دوره کامل شرح مثنوی را تا 13 فوریه 1958 میلادی به پایان رسانید. او قصد داشت بار دیگر دور جدید تدریس مثنوی را آغاز کند ولی رحلت وی به سال 1959 میلادی، این امر را متوقف کرد. پس از آن ، فیض الله حاجی بایریچ، یکی از شاگردان وی و یکی از معتقدان و سالکان تصوف، به ترکیه مسافرت کرد. در قونیه، عبدالباقی گولپینارلی، فیض الله را تشویق کرد تا سنت مثنوی خوانی را در سارایوو ادامه دهد و عبدالباقی گولپینارلی، رسما اجازه مثنوی خوانی را به فیض الله حاجی بایریچ تفویض کرد. شاید در دوره معاصر بوسنی و هرزگوین، هیچ صوفی به اندازه فیض الله حاجی بایریچ جامع علوم منقول و معقول نبوده است. وی مقام خلافت و شیخی طریقتهای مولویه، قادریه، نقشبندیه و خلوتیه را دارا بود. شیخ فیض الله حاجی بایریچ زمانی مدرس حدیث در مسجد غازی خسرو بیک و از مدرسان بنام جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین و رییس مجلس جامعه اسلامی بود. زمانی که فعالیت تکیه ها در بوسنی و هرزگوین از اوایل دهه 50 میلادی تا سال 1972 رسما ممنوع بود، او نخستین گامها را برای راه اندازی تکیه ها انجام می دهد. تلاش وی این بود که فعالیت تکیه ها برای ذکر و ارشاد مردم دوباره از سر گرفته شود، وی این کار را با مثنوی خوانی انجام داد. نخستین مجلس مثنوی درتکیه عبدالله فوچاک سارایوو در 15 سپتامبر 1966 میلادی برگزار شد. پس از آن مثنوی مدتی در خانه احمد آقا فوچاک تدریس و در اواخر سال 1969، وی اجازه یافت تا در بسته تکیه سنان سارایوو را باز کرده و کرسی تدریس مثنوی را در آن به راه اندازد. این نخستین اقدام شیخ فیض الله برای فعالیت دوباره تکیه ها بود. از سال 1969تا 1988 میلادی تدریس مثنوی در این تکیه برقرار بود و شیخ فیض الله در طی این سالها ترجمه و شرح دو دفتر اول و دوم مثنوی را به پایان رسانید. وی در سال 1988 میلادی اجازه مثنوی خوانی را به حافظ خالد حاجی مولیج داد و هم اکنون حافظ حاجی مولیچ هفته ای یک بار تدریس مثنوی را انجام می دهد. شیخ فیض الله، جامع بین شریعت و سرطریقت بود. او اساسنامه ای تنظیم کرد تا تکیه های درویشی، تحت نظر جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین فعالیت کنند. نتیجه کوششهای وی منجر به تاسیس اداره طریقتها تحت نظر جامعه اسلامی در سال 1972 میلادی گردید. شیخ فیض الله شاگردان زیادی داشت ، ولی هیچ کس را بعد از خود به عنوان شیخ منصوب نکرد. او تنها به 6 نفر از شاگردان خود به عنوان وکیل اذن داد تا جلسات ذکر و ارشاد برگزار کنند. آموزه معنوی شیخ فیض الله، مبتنی بر ظاهر و باطن و شریعت و طریقت بود. جلسات تدریس مثنوی وی به صورت ساده ای برگزار می گردید. جلسه تدریس ابتدا با حمد و ثنای خداوند متعال، صلوات و ذکر اسم" الله" به عنوان مقدمه آغاز می گردید و سپس شیخ، درسی از مثنوی به مدت پنجاه دقیقه بیان می کرد. او ابتدا بخشی از ابیات مثنوی را به فارسی می خواند و سپس به شرح و تفسیر بیت می پرداخت. مثنوی خوان، با شرایط خاصی بدین مقام منصوب می شد. از آنجایی که مثنوی خوانی، ارشاد روحانی و معنوی سالکان بود، مثنوی خوانان عمدتا شیخ بودند. اجازه مثنوی خوانی به جز منصب شیخی بود و هر شیخی حق مثنوی خوانی نداشت. قونیه مرکز اصلی طریقت مولویه و محل آموزش مثنوی خوانان بود. معروف است که دوره مثنوی خوانی در قونیه "مین بیر گون" ، یا هزار روز بطول می انجامید. بدینسان به عنوان نمونه، شیخ روحی، آخرین مثنوی خوان تکیه بن پاشای سارایوو در سالهای آغازین قرن بیستم میلادی و در سن 32 یا 33 سالگی برای تعلیم تربیت و کسب اجازه مثنوی خوانی به قونیه می رود. قونیه مرکز آموزش و تعلیم علم شریعت و علم باطن نظری و عملی بود. همه آموزشهای باطنی بر مبنای 40 روز انجام می شد ، سالک بایستی40 روز در مطبخ ، 40 روز برای نظافت مدرسه ، 40 روز برای دستگیری و کمک به افراد ناتوان و بیمار و غیره سپری می کرد. این چله ها شامل گذر از مراحل خدمت و فتوت و آمادگی برای کسب علوم باطنی بود. چله های پی درپی همراه با عبادات و مراقبت شیخ بود. علاوه بر عبادات واجب که هر شاگردی ملزم بدان بود، تعداد عبادات مستحب و نوع ذکر و اورادی که سالک در سیر انفس اجرا می کرد، توسط شیخ تعیین می شد. شاگردان با زبان روزه به یادگیری علم تصوف نظری و از جمله مثنوی و سماع و فلسفه و کلام می پرداختند. بین دانش نظری و دانش عملی تصوف، خط فاصلی نبود، و سالک همزمان با فراگیری علم تصوف، به ذکر و سماع و عبادات خاص می پرداخت. اگر شاگردی همچون شیخ روحی این دوره "یک هزار روزه" را با موفقیت به پایان می رسانید، بدو اجازه مثنوی خوانی رسمی از سوی شیخ طریقت مولوی در قونیه اعطا می شد. در قرن بیستم میلادی رابطه فرهنگی و تمدنی مسلمانان بوسنیایی با شرق اسلام به ویژه آناتولی ضعیف شد و دگرگونی در گرایشهای فرهنگی و تمدنی، بوشنیاکها را در انزوا قرار داد. از اینرو نهادهای اصیل دین و فرهنگی دستخوش صدمات فروانی شدند ولی تا حدی نهاد تصوف و روحانیت، در مقابل این چرخش تمدنی ایستادند. تصوف در بوسنی و هرزگوین در قرن بیستم به تدریج تضعیف گردید. رابطه نهاد شریعت با نهاد تصوف ضعیف شد. اگر در گذشته ، اکثر روحانیون و قضات بوسنیایی، عالم شرعی و صوفی بودند ولی این رابطه با فشارهای سیاسی و فرهنگی دوره های مختلف یوگسلاوی، تضعیف شد، بطوری که اکنون رابطه نهاد تصوف و شریعت، چندان مناسب نیست و نیاز به بازسازی عمیق فکری و معنوی دارد. از سوی دیگر، نهاد تصوف کارکردها و نقشهای دوره عثمانی را از دست داد. در گذشته، نهاد طریقتها عهده دار نقشهای فرهنگی، دینی، سیاسی و اجتماعی بودند. نهاد فتوت که زعامت آن با طریقتها بود، به تنظیم رابطه بین صنوف و دولت و مردم می پرداخت. صوفیان در صف اول مجاهدان و پاسداران حکومت و مناقع دولت بودند ولی این رابطه با فروپاشی تدریجی دولت عثمانی تضعیف شد. تصوف بوسنیایی، اکنون نقش فرهنگی و دینی قابل ملاحظه ای در جامعه دارد. تصوف، هسته و محور اصلی اسلام در بوسنی و هرزگوین با ویژگی تلفیق بین شریعت و طریقت است . درموقعیت کنونی که جامعه بوسنی و هرزگوین در حال بازسازی معنوی است، احیای سنت مثنوی خوانی در گوشه و کنار این سرزمین مشاهده می گردد. در حال حاضر علاوه بر سارایوو، در توزلا جلسات مثنوی خوانی برگزار می شود. ولی مثنوی خوانی فعلی به جز آن که توسط حاجی مولیچ برگزار می شود، برآمده از درون سنت صوفیانه نیست. مثنوی خوانی پراکنده در بوسنی و هرزگوین، بیشتر کوششهای ادبی و فرهنگی برای فهم این میراث ماندگار حکمت ایرانی است. تداوم سنت مثنوی خوانی با احیای عمیق سنت حکمی و صوفیانه امکان پذیر است و گسترش تفکرات مولوی باردیگر امکانی برای گسترش روابط فرهنگی و تمدنی کشورمان با بوسنی و هرزگوین است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]
صفحات پیشنهادی
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین-احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین مرحمیچ، شاعر و صوفی سارایووی در سال 1942 میلادی، مثنوی خوانی را آغاز کرد و ...
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین-احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین مرحمیچ، شاعر و صوفی سارایووی در سال 1942 میلادی، مثنوی خوانی را آغاز کرد و ...
دو مسجد دیگر در استانبول طعمه حریق شد
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین دو سال پیش از این که فتح کامل بوسنی و هرزگوین توسط سلطان محمد فاتح به ... در طول زمان، موستار در جنوب بوسنی و ...
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین دو سال پیش از این که فتح کامل بوسنی و هرزگوین توسط سلطان محمد فاتح به ... در طول زمان، موستار در جنوب بوسنی و ...
بازداشت وکيل دراويش
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین ... و خانقاه ایجاد نشد و حتی اکنون تعداد تکایا و خانقاهای دراویش آلبانی بیش از 400 عدد است .... او تنها به 6 نفر از شاگردان ...
احیای مجدد مثنوی خوانی در بوسنی و هرزگوین ... و خانقاه ایجاد نشد و حتی اکنون تعداد تکایا و خانقاهای دراویش آلبانی بیش از 400 عدد است .... او تنها به 6 نفر از شاگردان ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها