واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شاهان از تاریخ مدارس حذف نمیشوند او معتقد است: به فرض آمدیم چنگیزخان را به جرم خونخواری از کتب تاریخ حذف کردیم و فقط از چهرههای علمی و فرهنگی سخن گفتیم، آیا دانش آموز نمیپرسد چرا یک باره فرهنگ ایران در سده هفتم هجری رو به رکود و سستی گذاشت؟ روز گذشته یعقوب توکلی، رئیس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش پرورش در گفتوگو با مهر از آغاز تغییرات جدید در کتب درسی تاریخ مقاطع راهنمایی و متوسطه خبر داد و گفت: کتابهای تاریخ جدید این دو مقطع با رویکرد فرهنگی و تمدن پرور جایگزین تاریخ نگاریهای سیاسی و نظامی پادشاهان و جنگها میشود. او در ادامه افزود: در این رویکرد پادشاهان و جنگجویانی نظیر چنگیز خان مغول یا سلطان محمد شاه و پادشاهان دیگری از این قبیل حذف و به جای آنان چهرههای تمدنسازی همچون خواجه نصیر طوسی، زکریای رازی، ابوعلی سینا و... پرداخته و توجه میشود. به نوشته «خبر»، اعلام این خبر از سوی رئیس گروه مطالعات تاریخ وزرات آموزش و پروش، نگرانی کارشناسان تاریخ و تعلیم و تربیت را به همراه داشت، بطوریکه حجت الاسلام علی ذوعلم، مدیر کل برنامهریزی و تألیف کتب درسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، برای آرام کردن فضا و توجیه سخنان همکار خود اعلام کرد: پادشاهان و چهرههای مهم در تاریخ ایران از کتابهای درسی حذف نمیشوند و تنها برخی از چهرههای علمی به این کتابها اضافه خواهند شد. اما به دلیل اینکه در تاریخ تنها نام پادشاهان و جنگهای آنان و زمان ورود و خروج آنها آمده و کمتر به تمدن ایرانی پرداختهایم، در نظر داریم چهرههای علمی زمان آنها و عملکرد فرهنگی و اقتصادی سلسلههای مختلف را در کنار سایر موارد وارد کتابهای درسی کنیم تا خلاهای موجود برطرف شود. کارشناسان و اساتید حوزه تاریخ با ابراز نگرانی از انتشار این گونه نظریات معتقدند هر گونه تغییر و تحریف تاریخ در جهت تأمین منافع و حوایج سیاسی و جناحی نه تنها کمکی به تاریخ و تمدن پر بار ایران نمیکند بلکه ضربه جبرانناپذیری است بر پیکر آن. دکتر صادق آینه وند، استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس معتقد است: اگر وزارت آموزش و پرورش قصد نگارش تاریخ علم، ملل، تمدن، علما و... را دارد تغییر، حذف پادشاهان و افزودن چهرههای علمی بیاشکال است اما اگر منظور تغییر کتب تاریخ عمومی به معنای (HISTORY) است کاریست عبث و بیمعنا. این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به این که تاریخ امری واقع است که اتفاق افتاده و باید با تمام جزئیات نگاشته شود و سپس مورد نقد قرار گیرد میافزاید: در قرآن کتاب دینی همه ما هم تأکید شده شرح دقیق ظهور و سقوط پادشاهان به دقت ذکر شود تا مردم از آن عبرت بگیرند. این کار وزارت آموزش و پرورش و نهادهای زیرمجموعهاش حتی با موازین اعتقادی مسلمانان هم تطبیق ندارد. شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزشی با اشاره به غیر اجرایی بودن این گونه طرحها میگوید: متأسفانه به زبان آوردن سخنان عجیب و غریب در آموزش و پرورش شدت پیدا کرده که نشان از رواج پدیده چاپلوسی و کسب امتیازات پولی و شغلی میدهد.این کارشناس میافزاید: بعضی از آقایان تصور میکنند چون در آموزش و پرورش با کودکان سر و کار دارند میتوانند هر حرفی را به عنوان سخن کارشناسی مطرح کنند. این کارشناس آموزش و پرورش در پایان میگوید: تمام طرحهای این چنینی مانند تغییر کتب بر اساس جنسیت، اسلامی کردن شیمی، فیزیک و... از ذهنهایی سرچشمه میگیرد که کمترین اطلاعی از آموزش و پرورش و کتاب نویسی ندارند و جز اینکه بودجه و زمان وزارت آموزش و پرورش را تلف کند هیچ سودی ندارد. حمید رضا حسینی، روزنامه نویس و کارشناس تاریخ میگوید: آنچه مورد اعتراض است، حذف نام شاهان از کتابهای درسی نیست، زیرا چهرههای تاریخی - خوب یا بد - برای ماندگاری در تاریخ محتاج نظر وزارت آموزش و پرورش نیستند و تاکنون نیز ثبت نامشان در تاریخ، ناشی از درج در کتب درسی نبوده است، بلکه آنچه اسباب نگرانی میشود، غلبه رویکردهای غیر علمی در آموزش و پرورش است. این روزنامه نگار میافزاید: همان گونه که فلسفه، علم و هنر جزیی از تاریخ تمدن هستند، ساختارهای سیاسی و اداری و نظامی نیز جزیی از تمدن هر ملتی به شمار میآیند. فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست مقولههای منفک از هم نیستند که بخواهیم بخشی را به سلیقه خود کنار بگذاریم و بخش دیگر را به شکل مجرد بررسی کنیم. آن هم در سرزمینی مانند ایران که به سبب موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ محل آمد و شد اقوام و ادیان و فرهنگها بوده و بسیاری از این آمد و شدها جز در پرتو منازعات سیاسی و کشاکشهای نظامی میسر نشده است؛ کشاکشهایی که کلیت فرهنگ و تمدن ایران را تحت تأثیر خویش گرفته است. او معتقد است: به فرض آمدیم چنگیزخان را به جرم خونخواری از کتب تاریخ حذف کردیم و فقط از چهرههای علمی و فرهنگی سخن گفتیم، آیا دانش آموز نمیپرسد چرا یک باره فرهنگ ایران در سده هفتم هجری رو به رکود و سستی گذاشت؟ و آیا ناگزیر نیستیم در پاسخ او از یورش خانمان سوز مغول سخن بگوییم و پای چنگیزخان را به میان بکشیم؟ آیا میتوان از تمدن ایران باستان سخن گفت و یادی از کوروش نکرد؟ آیا این سلسله ساسانی نبود که با تأسیس دانشگاه جندی شاپور چراغ علم در جهان باستان را روشن نگه داشت؟ آیا این خاندان حکومت گر سامانی نبودند که رستاخیز زبان و ادب فارسی در دوران پس از اسلام را رقم زدند؟ آیا سلجوقیان مؤسس مدارس نظامیه نبودند که امثال سعدی شیرازی در آن پرورش یافتند؟ آیا بایسنقر میرزا سومین شاه سلسله تیموری بزرگترین خوشنویس زمانه خویش نبود؟ آیا این صفویه نبودند که از پس قرنها پیگرد و آزار شیعیان، به تشیع اثنی عشری رسمیت بخشیدند و به حمایت از بزرگانی چون محقق کرکی، شیخ بهایی و علامه مجلسی برخاستند؟ آیا کمالالدین بهزاد و میرعماد و علیرضا عباسی در دربار صفویه به خود نبالیدند؟ آیا نادرشاه با همه سبعیتی که داشت، دست بیگانگان را از ایران کوتاه نکرد و روس و عثمانی را از شمال و غرب ایران نراند؟ علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به این که تاریخ ایران تاریخ جنگ است میگوید: بسیاری از بزرگان اندیشه ساز تاریخ ما مانند ابوعلی سینا و فردوسی در خدمت پادشاهان بودهاند.او ابوریحان بیرونی را مثال میآورد؛ این چهره برجسته ایران زمین نقشه حمله هولاکوخان به عراق و الموت را طراحی و اجرا کرد. استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی میافزاید: پادشاهان، خوب یا بد، سببساز رشد و بالیدن چهرههای اندیشهساز تمدن ایران زمین بودهاند و حذف آنها نشانه نااگاهی و عدم شناخت از تاریخ است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]