تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه (س):آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829177581




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پیامبری‌ در شکم ماهی(1)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پیامبری‌ در شکم ماهی(1)
پیامبری در شکم ماهی
پروردگارا، تو شاهدی که من چقدر با این مردم حرف زده‌ام. آنها به من می‌خندند. می‌گویند گذشتگان ما همیشه بت‌پرست بودند؛ ما نمی‌خواهیم روش آنها را کنار بگذاریم. خدایا آنها نمی‌خواهند به تو ایمان بیاورند. من از دست این مردم خسته شده‌ام.حضرت یونس (ع) بود که با خدا حرف می‌زد. اشک می‌ریخت و حرف می‌زد. سال‌های سال بود که مرم نینوا را به سوی خدا دعوت می‌کرد؛ ولی حتی یک نفر به او ایمان نیاورده بود. یک روز حضرت یونس (ع) گفت: ای مردم، از عذاب خدا بترسید. از پرستش بت‌ها دست بردارید. شما خودتان این ‌بت‌ها را با چوب و سنگ ساخته‌اید. آنها نه می‌توانند سودی به شما برسانند، نه می‌توانند ضرری به شما بزنند. خدایی را بپرستید که من، شما و این دنیای بزرگ را آفریده است.مردم باز هم خندیدند. یکی از آنها به حضرت یونس (ع) گفت: ما دیگر به این حرف‌ها عادت کرده‌ایم... اگر راست می گویی به خدایت بگو عذابش را بفرستد. بعد رو به مردم کرد و گفت: آیا با من موافقید؟مردم با صدای بلند گفتند: بله!حضرت یونس (ع) بسیار ناراحت شد. هر کاری که توانسته بود، کرده بود. این شهر بزرگ، صدهزار نفر جمعیت داشت؛ اما حتی یک نفر به او ایمان نیاورده‌ بود. گفت: بسیار خب... حالا که جهنم را به زندگی در بهشت ترجیح می‌دهید و عذاب خدا را می‌خواهید، به شما می‌گویم که سه روز دیگر عذاب بر شما فرو خواهد آمد؛ مگر اینکه دست از بت‌پرستی بردارید. این را گفت و رفت تا هر چه زودتر از شهر خارج شود.
پیامبری در شکم ماهی
سه روز گذشت. روز سوم، ابرهای سیاهی، آسمان نینوا را پوشاند. مردم نینوا ترسیده بودند. همان‌طوری بود که حضرت یونس (ع) گفته بود. این ابرها نشانه‌ی رسیدن عذاب بود. یکی از بزرگان شهر فریاد زد: ای اهالی نینوا، عذابی که حضرت یونس (ع) می‌گفت، رسیده است. این نشانه‌ی قدرت خدایحضرت یونس‌(ع) است. من اکنون به خدای او ایمان آوردم؛ شما هم ایمان بیاورید قبل از آنکه دیر شود. ما سال‌ها با حضرت یونس (ع) زندگی کرده‌ایم. او مردی شریف است؛ از کسی چیزی ندزدیده، به کسی خیانت نکرده، دروغی نگفته و حق کسی را زیر پا نگذاشته. سخنش را بپذیرید و قبول کنید که او پیامبر خداست. به او و خدایش ایمان بیاورید و رستگار شوید.مردم ایستاده بودند و گوش می‌دادند. این حرف‌ها را حضرت یونس (ع) هم بارها گفته بود، ولی آنها هیچ وقت گوش نداده بودند؛ حالا که عذاب را حس می‌کردند، همه ساکت بودند. حرف‌های مرد که تمام شد، مردم سری تکان دادند و گفتند: حق با توست؛ ما هم به خدای توانا ایمان می‌آوریم. اکنون به سراغ حضرت یونس (ع) برویم و از او بخواهیم تا دعا کند که خدا ما را ببخشد و عذاب را برگرداند.چند نفر دوان دوان به خانه‌ی حضرت یونس (ع) رفتند. اما کسی در خانه نبود. همسایه‌ی حضرت یونس (ع) گفت: سه روز است که از او خبری نیست. گویا از شهر بیرون رفته است. نوشته: بهروز رضایی کهریزتنظیم برای تبیان: خرازی***************************مطالب مرتبطحضرت آدم (علیه‌السلام) صبر ایوب حضرت نوح علیه السلام قسمت اول حضرت نوح علیه السلام قسمت پایانی شکایت شتر از صاحبش سفینه توسط شیر نجات پیدا کرد زمین را به وسیله من پر از عدل و داد کن دانه های گردنبند خدا او را در آغوش گرفت!





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن