محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828804326
شیخ صنعان و راه شکفتن
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شیخ صنعان و راه شکفتنبخش اوّل
به نظر میرسد، داستان شیخ صنعان، مقدمه واقعی داستان منطقالطّیر و سیمرغ باشد كه برای اثبات آن چند دلیل میتوان برشمرد. اوّل اینكه مقدّمههایی چون در نعت نبی و اصحاب نبی، جزء تشریفات رسمی نوشتن یك كتاب است و اینقدر كلیشهای و رسمی نمیتواند مقدمه اصلی مطلب باشد.دوم اینكه اگر مقدّمه، آن بیان فشردهای است كه از محتوای تفصیلی و تشریحی داخل متن خبر میدهد یا اینكه متن آن بیان كوتاه و فشرده را به شرح و بسط و گشایش و نتیجهگیری میرساند، مانند بسیاری از مقدمههای فردوسی به قصّههایش با سوره حمد برای قرآن یا نینامه برای مثنوی، در این صورت این شیخ صنعان است كه همانطور كه در ادامه مقاله خواهیم دید، حاوی همان قصد و غرضی است كه منطقالطیر به خاطر آن نوشته شده است.سوم اینكه داستان شیخ صنعان درست در آغاز راه قرار داده شده است، یعنی مرغان اجتماع میكنند و عزم به راه افتادن دارند. درواقع همین موقعیت، آغازگاه قصه است و شیخ صنعان درست در همین ابتدای سیر مرغان حكایت میشود: «جمله با سیمرغ نسبت یافتند لاجرم در سیر رغبت یافتند... زو بپرسیدند كای استادكار چون دهیم آخر در این ره دادكار1»بعد از اینكه هدهد با مرغان حرف میزند و آنها به ارتباط ذاتی خود با سیمرغ پی میبرند، به سفر علاقمند میشوند و میپرسند چگونه این كار را شروع كنیم؟ پاسخ هدهد شنیدنی و قابل دقت است: «چون به ترك جان بگویی عاشقی خواه زاهد خواه باشی فاسقی... سد ره جان است، جان ایثار كن پس برافكن دیده و دیدار كن ورتو را گویند كز ایمان برآی ور خطاب آید تو را كز جان برآی تو هم این را و هم آن را برفشان ترك ایمان گوی و جان را برفشان1» ملاحظه میشود توجه دقیق، عمیق و تیز عطار متوجه منیت انسان است كه بهطور طبیعی، این منیت، خودبینی و خودمحوری در انسانهای بهاصطلاح پاك، مؤمن و زاهد بیشتر شیوع دارد تا انسانهای فاسق، گناهكار و بیشخصیت. با همه اینها در هر دو نوع منیت هست و اصل راه بر این است كه منیت را، جان را، ایمان را، زهد را، فسق را و هر چه را كه ذات ما آن رنگ را پذیرفته است و حضور ما را اثبات میكند باید برافشاند تا رها شد و به مقصد رسید. حال سؤال این است كه به فرض قبول این مطلب؛ چگونه میتوان جان، ایمان، كفر، فسق و زهد را برافشاند؟
این چگونگی توانستن، موضوع صحبت عطار در منطقالطیر است و اكنون كه در اتخاذ توضیح و بیان این «چگونگی» قرار داریم، عطار بهعنوان مقدمه، داستان شیخ صنعان را میآورد كه بهنوبه خود پاسخی فشرده و عالی به این سؤال است و در ادامه، منطقالطیر شرح تفصیلی و جزئی این پاسخ است تا هرگونه گره فكری، عاطفی و روحی را از ذهن مخاطب بگشاید و او را به راه بیندازد. اما چهارمین دلیل كه خود جای تأمل دارد، اینكه همه قصه و حكایتهای داخل كتاب كه در نتیجه ی گفتوگوی پرندگان مطرح میشوند از دو بیت آغاز و نهایتاً به سی تا چهل بیت ختم میشود و اكثراً حكایتهای كوتاه ده تا پانزده بیتیاند كه به گرههای فكری و روانی جزئی یا به جنبههای وابستگی و آلودگی جزئی و خصوصی هر فرد و صنفی اشاره میكند و پاسخ میگوید. اما قصه شیخ صنعان به تنهایی بیش از چهارصد بیت را دربرمیگیرد و در آغاز به راه افتادن پرندگان میپردازد و پاسخ چگونه راه افتادن و چگونه رسیدن به رهایی است كه مخاطب آن، همه پرندگان و صنفها و نوعهاست.پس با چنین نگاهی به قصه شیخ صنعان، آن را بهعنوان مقدمه منطقالطیر كه دربردارنده محور و تنه اصلی نظریه ی عطار در رهایی انسان است، به بحث مینشینیم:اكنون آغاز داستان است و عطار چون نویسندهای ماهر، نخست شخصیت اصلی داستان را به ما معرفی میكند. شیخ صنعان، شخصی است كه پنجاه سال در حریم كعبه اقامت كرده است، چهارصد مرید صاحبكمال دارد، علم و عمل فراوان دارد، صاحب كشف و شهود است، پنجاه حج و عمرههای فراوان بهجا آورده است، نمازگزار و روزهدار است و مقتدا و موردنظر مردم است با كمالات و مقامات و كرامات. اگر در ابیات و معانی نهفته در پشت ابیات این حكایت دقت و تأمل كنیم، درخواهیم یافت كه عطار بهعنوان گویندهای ژرفنگر و مسلط به موضوع، از توصیف اینگونه ی شیخ صنعان با این همه اصرار و تكرار در بیان كمالات و مقامات و كرامات او و بهخصوص اینكه صاحب چهارصد مرید صاحب كمال است و قبله و پیشوا و صاحب شهرت و مورد نظر مردم، باید منظوری داشته باشد و آن بدون شك پنهانترین و خطرناكترین صورت یعنی حضور نفس و منیت و حب نفس است در پی انبارهای انباشته ثواب كه او را قبله، بت و مقتدای دیگران كرده است.
بهخوبی میدانیم كه حب نفس میتواند در بینهایت پرده، تجلی پیدا كند و شاید خطرناك ترین و پنهانترین و نه غیرقابل درمانترین بلكه دیر و سخت درمانترین آن، همان شكلی است كه عطار در قصه خود آن را برگزیده است و آن نمایش شخصیت زاهدانه و موفق در دین و بهطور غیرمستقیم توجه به نفس و خود است كه در این لباسها و توصیفها نهفته است و درست بههمین دلیل است كه عطار این همه در بزرگ نشان دادن شیخ صنعان (بهطور مثال از نظر عمل به شریعت و ...) اغراق كرده است.(همان سرمنشأیی كه عطار آن را در «شیخ صنعان» نشانه گرفته است و در طول كتاب باشكوه منطقالطیر، بهتفصیل، راههای مبارزه با آن را بیان میدارد.) البته قبل از هر چیز باید بگویم كه حب نفس و عُجب به اعمال، تنها مخصوص مقدسین، زاهدان و مؤمنان نیست بلكه هر انسانی در هر رفتار و اخلاقی با آن مواجه است كه اگر خوب دقت كنیم، همان نفس است كه در پس پردهای از این رنگ، مشغول نمایش افتخارآمیز و پنهان خود است اما چون در این موارد مستقیماً پای گناه در میان است، پی بردن به بیماری و اقدام به درمان آن، آشكارتر و به همین نسبت آسانتر است و بههمین منظور، عطار، آن قسمت سخت و دشوار موضوع را عنوان كرده است. سمتی كه میتواند برخلاف گناه آشكار، آدمی را فریب دهد و او را در مسیر دوری از حضرت حق قرار دهد، درحالیكه او با خویشتن فكر میكند كه در مسیر قرب و نزدیكی به حق قرار دارد. یعنی بهطور دقیق، همان چیزی كه شیخ صنعان عطار، دچار آن است. شیخ خود را از مردان حق میداند، نزدیك پنجاه حج بهجا آورده است، چهارصد مرید قابلتوجه دارد و مرد نماز و روزه و مورد احترام خاص و عام است. همینها درصورتی كه باعث توجه به خویشتن شود و خود را برتر از مردم و دیگران بداند و همیشه خود را برحق و در كنار حق بنمایاند و به خود، كه همانا نفس هزار توی پیچیده است، حق بدهد كه درستی و پیشروی از آن اوست و دیگران باید گوش بدهند و پشت سرش نماز بخوانند، میتواند باعث هلاكت، ابتعاد از حضرت حق و خلود در عذاب خویشتنبینی كه همان جحیم است شود.2پس آنچنان كه از قصه عطار برمیآید؛ انسان میتواند در اوج مقامات و ظاهر مقدس و پاك و مقاماتی كه آدمی را در دنیای پر از وسوسه، آشوب و غفلت، مقتدا و بزرگوار و بینظیر بندگان خدا بنمایاند، مستحق عذاب باشد و اعمال و كردارش موجب فربه شدن هرچه بیشتر نفس مرموز و غیرقابل شناخت شود. پس فردی مثل شیخ صنعان نیز میتواند در معرض پرسش و سؤال واقع شود. اما شیخ صنعان از آنجا كه سالكی است آگاه، سالها در شناخت نفس، حیلههای آن و خنثی كردن رنگ مهر باطل نفس گام زده است و شاید از آنجا كه خداوند به او رحمت آورده است، خوابی میبیند:«كز حرم در رومش افتادی مقام سجده میكردی بتی را والسلام» باید توجه كرد كه رؤیا، به قول یونگ ، برخلاف نظر فروید ، تنها نمایش پستیها نیست. رؤیا ارزشمندترین قسمتهای شخصیت ما را نیز به نمایش میگذارد. یونگ میگوید رؤیا یك حقیقت و جلوهای ویژه از ناخودآگاه ماست. از نظر یونگ، رؤیای انسان، خود انسان، زندگی انسان و واقعیت انسان است. رویاها درواقع محتویاتیاند كه از ناخودآگاه آدمی سر درمیآورند، افكاری كه هرگز به آستانه خودآگاهی نرسیدهاند.3 به این ترتیب باید گفت این رؤیا كه از اعماق وجود شیخ صنعان سربرمیكشد، خواهش و خواستی از او را كه خودآگاه زاهدانه و ظاهر دیندارانه و مقدسمأبانه او هرگز به آنها مجال بروز نداده است، مطرح میكند.فروم میگوید در رؤیا با تعطیل شدن پنج حس ظاهری بدن به شعوری برتر و تمركزی والا میرسیم، تمركز و شعوری كه توان نگاه به آینده را در وجود انسان افزایش میدهد.4
این سخن فروم، یادآور سخن غزالی است، آنجا كه از فراستها و خاطرهای راست و الهام كه به دل آدمی میرسند، سخن میگوید: «... بدین مقدار بداند كه علمها همه از راه محسوسات نیست و بداند كه دل از این عالم نیست بلكه از عالم ملكوت است و حواس كه وی را از برای این عالم آفریدهاند، لاجرم حجاب وی بود از مطالعت عالم ملكوت. تا از وی [حواس پنجگانه دنیایی] خارج نشود بدان عالم راه نیابد به هیچ حال.5» این، یعنی آن چیزی كه در خواب اتفاق میافتد و بهقول فروم انسان میتواند با تمركز و شعوری برتر به موقعیتهایی برتر از موقعیتهای حسی و دنیایی دست بیابد.یونگ درخصوص كشف آینده در خواب، تعبیر جالبی دارد، تعبیری كه به درد قصه ما نیز میخورد: «غالباً میتوان مدل ساخت كه یك كهن الگو از مدتها پیش در ناخودآگاه فرد دستاندركار بوده و با كمال مهارت وضعی بهوجود آورده است كه به حالت بحرانی میانجامد. [چیزی كه اگر دقت كنیم در اعماق وجود شیخ صنعان اتفاق میافتد. شیخ در درون خود دچار درگیری و بحران است، بحرانی كه سرانجام در یك خواب، پاسخ و راهحل را به شیخ پیشنهاد میكند.] چنین تجربیاتی ظاهراً نشان میدهد كه كهن الگوها، فقط الگوهای ایستا نیستند بلكه عواملی پویایند كه بهصورت تكانشها و نیز مثل غریزهها خودبهخود ظاهر میشوند.6» پس نباید به همین راحتی از كنار خوابها گذشت. خوابها پارهای از حقیقت مایند كه به كمك نمادها و بهقول یونگ، كهن الگوهای پویا از چگونگی اعماق ما سخن میگویند و با ارائه تصویرهای متناسب با روان و نفس ما از كنش آینده ما خبر میدهند. همچنان كه خواب شیخ صنعان از روم و بت یعنی دختری زیبا و ارتباط با آن خبر میدهد. این كه روم چه معنایی دارد و دختر چه میتواند باشد، در ادامه مقاله از آن سخن خواهیم گفت.به این ترتیب باتوجه به سخنان روانكاوان و اندیشمندان اسلامی، روان از اعماق و قدرتهایی برخوردار است كه میتواند در مواقع بحرانی و لازم، انسان را راهنمایی بكند.ام ال فرانتس این قدرت را مربوط به «خود» و مرتبهای از ناخودآگاهی میداند: «در تعریف خود میتوان گفت كه عاملی راهنمای درونی است كه با شخصیت خودآگاه فرق دارد.7»درست همانطور كه خودآگاه شیخ، حضور در كعبه، نماز، روزه، فخرفروشی، افاده معنا، راهنمایی مریدان و علاقمندان و راه و چاه نشان دادن به مردم است اما «خود» او و شخصیت درونی او، خواهش سفر به روم است و سجده كردن در برابر یك بت رومی است، چیزی كه با شخصیت ظاهری او زمین تا آسمان متفاوت است. فرانتس معتقد است ما فقط در توجه به رؤیاهای فرداست كه میتوانیم ماهیت و چگونگی خود ـ شخصیت باطنی ـ را دریابیم و همچنین اشاره میكند:«رؤیاها نشان میدهند كه خود، مركز تنظیمكنندهای است كه باعث بسط دائم و بلوغ شخصیت میشود» 8پس باید گفت شخصیت شیخ هنوز به كمال لازم نرسیده است و برعكس آنچه انتظار میرود در زیر بار سنگین ثواب، از بلوغ و رهایی بازمانده است و اكنون خواب او برای نجاتش اشاره به روم دارد و ماجراهایی كه شیخ باید پشت سر بگذارد.«خود» انسان، چگونه او را راهنمایی میكند؟ فرانتس در توضیح مطلب مینویسد:
«تجربه درونی ذاتی فردیت، این احساس را كه یك نیروی فوق شخصی، فعالانه به شیوهای خلاق، دستاندركار است، بهوجود میآورد، گاه احساس میكنیم كه ناخودآگاه، طبق یك طرح سری، ما را رهنمون است، چنانكه گویی چیزی به من نگاه میكند، چیزی كه من آن را نمیبینم، ولی آن را میبیند شاید آن چیز مرد بزرگی است كه در قلب من است، كه عقاید خود را درباره من، از راه رؤیا به من میگوید9.»این درست، همان چیزی است كه عطار بزرگ در منطقالطیر، درصدد تصویر و بیان آن است. آن مرد بزرگی كه در اندرون من است و به حكم «نفخت فیه من روحی» تصویر از آن هستی بزرگی است كه در بیرون من است و مرغان در نهایت سفر، از تطبیق این دو تصویر، به حیرتی خردكننده دچار میشوند. قبل از ادامه بحث، توجه به حدیثی فوقالعاده راهگشا است:عنابیعبدالله علیهالسلام، قال: اِنّاللهَ عَلمٌ انالذنب خیرٌ للمُؤمنِ منَ العجب و لولا ذلك ماَابتلی مؤمناً بذَنبٍ ابداً:امام صادق(ع) فرمود: همانا خدا دانست كه گناه بهتر است برای مؤمن از عجب و اگر نه این بود هیچگاه مؤمن را مبتلا به گناهی نمیكرد. 10پس به روشنی قابل قبول است كه آن شعور والای بیرونی بهواسطه تصویر نازلی از خود كه در باطن و سویدای دل انسان قرار داده است، به قول فرانتس، آدمی را در مسیر كمال بهپیش میراند و اكنون نیز آن من والای نهفته در ناخودآگاه شیخ صنعان، او را بهسمتی كه در آن، همه ی ظواهر و ریشههای منیت آن باید بسوزند و از بین بروند، هدایت میكند.در چنین حالتی وظیفه انسان چیست؟ عرفای ما و اندیشمندان بزرگ فرهنگ غنی اسلامی ما، صدها سال پیش از این، به اهمیت دادن به خواب توجه داشتند و معتقد بودند كه فرد باید به ندای درونش گوش و به آن پاسخ مثبت بدهد و بههمین خاطر نیز خواب، البته از نوع رؤیای صادقه آن، در قصههای آنها و حتی قصههای صریح آیات قرآنی نیز نقشی ویژه، روشنكننده و هدایتگر دارد اما روانشناسی امروز چه میگوید: «این جنبه ی خلاقیت هسته روانی فقط وقتی میتواند وارد صحنه شود كه من (یعنی خودآگاه) از تمام هدفهای حاوی قصد و آرزو رها شود [درست همان چیزی كه عطار در ابتدا و آغاز قصه شیخ صنعان گفت، یعنی برآمدن از جان و ایمان كه هر دو به عالم خودآگاه و توجه به سود و زیان دنیایی مربوط میشوند، یعنی دست شستن از ننگ و نام، كفر و ایمان و ویژگیهایی كه شیخ صنعان شدیداً با آنها درگیر است] و بكوشد تا به شكل عمیقتر و اساسیتر وجود دست یابد. «من» باید بتواند با دقت و بدون قصد و غرض، به كشش درونی معطوف به رشد گوش دهد و خود را به آن واگذارد11» یعنی درست همان كاری كه شیخ صنعان میكند. او بهخاطر تجربه سلوك، خوب میداند كه باید به ندای درونی گوش كند و خود را با تمام وجود، تسلیم پیغامی بكند كه از شكل عمیقتر و اساسیتر وجود برایش داده میشود و بههمین سبب وقتی از خواب برمیخیزد میگوید: « چون بدید آن خواب بیدار جهان گفت درد او دریغا كاین زمان یوسف توفیق در چاه اوفتاد عقبهای دشوار در راه اوفتاد »
اما بیآنكه سرسوزنی مقاومت به خرج دهد و بهقول فرانتس با هدفهای حاوی قصد و آرزو، پیغام خواب را سبك یا سنگین كند، بدون هیچ شك و تردیدی، عزم خود را در اطاعت از ندای درونیاش و ندای آن مرد و انسان بزرگ كه همه آدمها در درون خود دارند، اعلام میدارد: «آخرالامر آن به دانش اوستاد با مریدان گفت كاریم اوفتاد می بباید رفت سوی روم زود تا شود تعبیر این معلوم زود.» مریدان به سنت مراد و مریدی بهدنبال شیخ روانه میشوند و در نهایت سفر، به دختری ترسا میرسند:« از قضا دیدند عالی منظری بر سر منظر نشسته دختری » ادامه دارد .... پی نوشت ها :1ـ منطقالطیر، به تصحیح فروغی، ناشر كتابفروشی تأیید، چاپ چهارم، قصه شیخ صنعان از ص 65 تا 852ـ امام خمینی؛ شرح چهل حدیث، چاپ 19، رجوع شود به شرح حدیث سوم كه عُجب و غرور و منشأهای نفسانی آن را تحت عنوان مراتب عُجب، عجب اهل فساد، مكاید شیطان مفاسد عجب، حب نفس و ... برمیشمارد بهویژه در صفحات 65 و 70 و 71 و 73، مورد استناد اینجانب در فهم عجب و غرور بوده است.3ـ یونگ، انسان و سمبولهایش، ص 804ـ فروم ـ زبان از یاد رفته، ص 605ـ غزالی، كیمیای سعادت، جلد یك ص 296ـ یونگ، انسان و سمبولهایش تا ص 1147ـ ام. ال. فول فرانتس، انسان و سمبولهایش، مقاله فرایند فردیت ص 2508ـ همان9ـ همان10ـ اصول كافی، جلد 2، ص 313 به نقل از اربعین حدیث امام.11ـ فول فرانتس، مقاله فرایند فردیت، ص 252. صابر امامی تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]
صفحات پیشنهادی
شیخ صنعان و راه شکفتن
شیخ صنعان و راه شکفتن بخش اوّل http://img.tebyan.net/big/1388/01/117123222081061612794170493914223023611863.jpg به نظر میرسد، داستان شیخ صنعان، ...
شیخ صنعان و راه شکفتن بخش اوّل http://img.tebyan.net/big/1388/01/117123222081061612794170493914223023611863.jpg به نظر میرسد، داستان شیخ صنعان، ...
شرح داستان شیخ سمعان
شرح داستان شیخ سمعان-شرح داستان شیخ سمعان•شیخ صنعان یا شیخ سمعانشرح ... در چاه اوفتاد عقبه ای دشوار در راه اوفتاداو باید خودش را به آزمایش الهی بسپارد. .... [مشروح داستان شیخ صنعان را در این مطالب بخوانید : شیخ صنعان و راز شکفتن (1) (2) (3) ...
شرح داستان شیخ سمعان-شرح داستان شیخ سمعان•شیخ صنعان یا شیخ سمعانشرح ... در چاه اوفتاد عقبه ای دشوار در راه اوفتاداو باید خودش را به آزمایش الهی بسپارد. .... [مشروح داستان شیخ صنعان را در این مطالب بخوانید : شیخ صنعان و راز شکفتن (1) (2) (3) ...
حواس پنجگانه در تحلیل امام صادق علیه السلام
شیخ صنعان و راه شکفتن تا از وی [حواس پنجگانه دنیایی] خارج نشود بدان عالم راه نیابد به هیچ حال.5» ... عنابیعبدالله علیهالسلام، قال: اِنّاللهَ عَلمٌ انالذنب خیرٌ للمُؤمنِ منَ ...
شیخ صنعان و راه شکفتن تا از وی [حواس پنجگانه دنیایی] خارج نشود بدان عالم راه نیابد به هیچ حال.5» ... عنابیعبدالله علیهالسلام، قال: اِنّاللهَ عَلمٌ انالذنب خیرٌ للمُؤمنِ منَ ...
عطار و قصه های منظوم
مشروح داستان شیخ صنعان را در این مطالب بخوانید : شیخ صنعان و راز شکفتن (1) (2) ... در راه با موانعى برخورد كرد تا این كه به بابل رسید و درد قولنج به سراغش آمد: به ...
مشروح داستان شیخ صنعان را در این مطالب بخوانید : شیخ صنعان و راز شکفتن (1) (2) ... در راه با موانعى برخورد كرد تا این كه به بابل رسید و درد قولنج به سراغش آمد: به ...
شش ندای درونی که نباید به آنها توجه کرد!
شیخ صنعان و راه شکفتن - اضافه به علاقمنديها همینها درصورتی كه باعث توجه به خویشتن شود و خود را برتر از مردم و دیگران بداند ... سجده میكردی بتی را والسلام» باید ...
شیخ صنعان و راه شکفتن - اضافه به علاقمنديها همینها درصورتی كه باعث توجه به خویشتن شود و خود را برتر از مردم و دیگران بداند ... سجده میكردی بتی را والسلام» باید ...
مرقد گم گشته
سروده هاي دفاع مقدس موجب رونق و اعتلاي شعر اين دوره گشته است: شکفته بس گل ... در حريم ... توی خال آسمان گم می شومشاپرکها، تشنه دیدار نور شادمان سر می رسند از راه دورچشم خود را در حرم ... در گوشه ای ... مولوي و شيخ صنعان در مکتب عشق(2) (25) براين ...
سروده هاي دفاع مقدس موجب رونق و اعتلاي شعر اين دوره گشته است: شکفته بس گل ... در حريم ... توی خال آسمان گم می شومشاپرکها، تشنه دیدار نور شادمان سر می رسند از راه دورچشم خود را در حرم ... در گوشه ای ... مولوي و شيخ صنعان در مکتب عشق(2) (25) براين ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها