تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آدم دين‏دار چون مى‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840618938




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وطن ! مرا ببخش


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وطن! مرا ببخش
رازق فانی
رازق فانی در سال1322خورشیدی در منطقه بارانه ای شهر کابل به دنیا آمد. دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش طی کرد. او از جوانی به سرودن شعر آغاز كرد و در اوایل دهه چهل كارهای ادبی اش را در قالب شعر و نثر در مطبوعات كابل به چاپ رساند. زنده یاد فانی تحصیلات عالی اش را در سال 1356 با بدست آوردن دانش نامه فوق لیسانس در رشته اقتصاد سیاسی از كشور بلغارستان به پایان برد. فانی همراه با خانواده اش در سال 1367 راه غربت را در پیش گرفت و عازم آمریكا شد. او در اوایل شاعری اش، شعرهای عاشقانه و اجتماعی می سرود، ولی جان مایه شعرهای سال های اخیرِ فانی، بیشتر مسائل جنگ، غم غربت و دوری از وطن است. غمی كه او را سرانجام دور از زادگاهش به آغوش سرد خاك سپرد. رازق فانی در بهار سال 1386 بر اثر بیماری سرطان در شهر سانتیاگو در ایالت کالیفرنیای آمریكا جان به جان آفرین تسلیم كرد. شعر «صدف» از این شاعر، با مطلع «همه جا دكان رنگ است، همه رنگ می فروشد» از به یاد ماندنی ترین اشعار رازق فانی به حساب می آید. آثار به یادگار مانده این شاعر، شامل این مجموعه هایند:  ـ ارمغان جوانی (مجموعه شعر)/ کابل 1344ـ بارانه (داستان نیمه بلند)/ کابل 1362ـ پیامبر باران (مجموعه شعر)/ کابل 1365ـ آمر بی صلاحیت (گزینه طنزها)/ کابل 1362ـ ابر و آفتاب (مجموعه شعر)/ کالیفرنیا 1373ـ شکست شب (مجموعه شعر)/ کالیفرنیا 1376ـ دشت آیینه و تصویر (مجموعه شعر)/ كالیفرنیا 1383ـ پرتو خورشید بر دیوار (مجموعه شعر)/ آماده به چاپ  نشان دل
لاله زار
به هر قطره باران نشانم دلم را که بر لاله زاران فشانم دلم را چو سرگشته بادی سراسیمه تا کی به هر سو شتابان دوانم دلم را؟ بر آنم که گردون اگر واگذارد از این رنج روزی رهانم دلم را بهاری به بال پرستو نشینم به باغی که خواهد رسانم دلم را به هر غنچه لبخندِ شادی ببخشم ز هر چشمه آبی چشانم دلم را از آن باغ اگر چرخ بازم براند خودم باز گردم، بمانم دلم را پرستو و یا قمری پر شکسته تو خود گوی فانی! چه خوانم دلم را؟  میهن ای در سفر و حضر هم آواز دلم! ای از تو سرانجام و سرآغاز دلم! دور از تو به هر کران که پر بگشایم با شهپر یاد توست پرواز دلم  زبان تازیانه
تازیانه
ایا وطن که سینه امپُر است از هوای تودلم هنوز می تپدبه یاد کوچه های تواگرچه شاد شد دلمکه در بهای خونِ رفتگانز چنگ اهرمن رها شدیولی چو پور زال، ناگهان اسیر دست دیوها شدی وطن! مرا ببخش من خجالتم به پیش هر گیاه تو خجالتم که بر فراز قُلّه ای ستاده ام و لحظه های مرگ بار و شومِ هستیِ تو را ز دوردست ها نگاه می کنم
نگاه
اگرچه شرمِ لحظه های از تو دور زیستن تنِ فشرده مرا ز خجلت آب می کند و این خیال تار و پودِ هستیِ مرا چو کوچه های غم رسیده ات خراب می کند ولی قسم به گور مادرم به چینِ غُصّه ای که نقش بسته بر جبین خواهرم به هرچه دیده باز می کنم تویی همیشه در برابرمهر آشیان که بر فراز شاخسار تو خراب می شود مرا خراب می کند دلم خراب می شود...  خزف و گهر طعنه بر خسته رهروان نزنید بوسه بر دست رهزنان نزنید چون کمان کهنه شد، کمان کش پیر به هدف تیر از آن کمان نزنید تکیه بر زندگان کنید، ای قوم! تاج بر فرق مردگان نزنید هیچ گاهی خزف گهر نشود خاک در چشم مردمان نزنید چون خود از همرهان قافله اید همره دزد، کاروان نزنید باده با دوست در عیان چو خورید لقمه با غیر در نهان نزنید بال سحر
شب
این شب ز بخت کیست که فردا نمی شود؟ بالِ سَحَر که بسته که پیدا نمی شود؟ ای دل! صبور باش و به تدبیر تکیه کن از آه و ناله درد مداوا نمی‌شود دیگر گشادِ کارِ خود از غیر کم طلب این عقده جز به دست خودت وا نمی شود باید به هم رسیم که موجی شود بلند هر قطره ای علی حده دریا نمی شود زاهد! دعا مخوان به سرِ کشتگان عشق هر بوالهوس حریفِ مسیحا نمی شود آزادگی به خون جگر غوطه خوردن است هر داغ دیده لاله صحرا نمی شود دل را بسوز تا سخنت دلنشین شود انشای شعر خوب به دعوا نمی شود در آتش بی همزبانی
پرستو
دلم باز از غم غربت به خاموشی فغان دارد پرستوی پریشانم هوای آشیان دارد نیاساید دمی دور از زمین و آسمان خویش نمی داند که این جا هم زمین و آسمان دارد شرار آتشِ بی همزبانی سوخت جانم را خوش آن رندی که صحبت با حریفِ همزبان دارد ز چشمم تا ندزدد خواب تصویر خرامش را تماشاخانهً چشمم ز مژگان پاسبان دارد ز بهتانی که بر دین بست کس را من کجا گفتم خطیب شهر ناحق در حق من گمان دارد مرا با شیخ جنگی نیست، در حقّم دعا خوانید کزین سنگین دلِ کافر خدایم در امان دارد پُر از هنگامهً عشق است ـ فانی! ـ پهنه گیتی همین یک قصه در هرجا دگرگون داستان دارد نوروز دور از چمنت هوای نوروزم نیست در سینه به جز آهِ جگرسوزم نیست تو مام منی، ز تو چو دور افتادم جز گریه چو طفلانِ بدآموزم نیستصدف
صدف
همه جا دكان رنگ است همه رنگ می فروشد دل من به شیشه سوزد همه سنگ می فروشد به كرشمه ای نگاهش دلِ ساده لوحِ ما را چه به ناز می رباید، چه قشنگ می فروشد شرری بگیر و آتش به جهان بزن، تو ای آه! ز شراره ای كه هر شب دل تنگ می فروشد به دكانِ بختِ مردم كه نشسته است؟ یارب گل خنده می ستاند، غمِ جنگ می فروشد دل كس به كس نسوزد به محیط ما، به حدّی كه غزال چوچه اش را به پلنگ می فروشد مدتی ست كس ندیده گهری به قلزم ما كه صدف هرآن چه دارد به نهنگ می فروشد ز تنور طبع فانی تو مجو سرودِ آرام مَطَلب گل از دكانی كه تفنگ می فروشد محمد سرور رجاییتهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1082]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن