واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چون اين جنگ تمام شد.... الجهاد باب من ابواب الجنه همانا جهاد دري است از درهاي بهشت.همانطور كه در جنگ با اراده قوي با سختيها مبارزه كرديم باز اراده كنيم كه در درس خواندن هم بتوانيم موفق باشيم تا با رسيدن به درجات بالاي علمي بتوانيم به ايران و اسلام خدمت مخلصانه كنيم.
...چون اين جنگ تمام شد عدهاي كه كم به جبهه رفته بودند ناراحت بودند كه چرا بيشتر در جبهه شركت نكردند، و عدهاي كه اصلا نرفتند البته افرادي كه معتقد به خدا و ارزش جبهه هستند، بسيار پشيمانند كه چرا خداوند به آنان اصلاً توفيق شركت در جبهه و اين سعادت عظيم را نداد و من تا زنده هستم خدا را از اين نعمت عظيم شكر ميكنم، كه اين توفيق را به من داد تا مدتي در راه خودش با دشمنان اسلام در جبهه حضور داشته باشم و با آنان مبارزه كنم و از اين ناراحت هستم كه چرا نتوانستم كاملاً تمام اين روزها را در اين دانشگاه الهيات و ايمان شركت كنم چون به قول امام (ره)، اين جنگ براي ملت ايران يك نعمت بود چرا كه ما توانستيم در اين جنك انقلاب خود را به تمام جهان صادر كنيم و پرده از روي اين جنايتكاران و جهانخواران برداريم و قدرت اسلام را به دنيا نشان بدهيم و همانطور كه پيامبر (ص) به اصحاب خود كه
از جبهه برگشته بودند فرمودند:«جهاد اصغر تمام شد و حالا وقت جهاد اكبر است و اصحاب سوال كردند كه مگر جهادي هم بزرگتر از جنگ با دشمن است و پيامبر (ص) فرمودند:«بله، جهاد با نفس اماره و مبارزه با تمام گناهان. كه مبارزه با نفس اماره بسي مشكلتر از جهاد در جبهه است "ما بايد طبق فرموده پيامبر اسلام و بعد از 8 سال دفاع مقدس در برابر دشمنان اسلام به مبارزه بانفس اماره و شيطان بپردازيم تا همانطور كه در جنگ توانستيم در مقابل دشمنان سربلند بيرون بياييم و دشمنان خارجي را در جنگ نابود كنيم و پيروز شويم با همان اعتقاد و ايمان ميتواينم بر دشمنان خارجي غلبه كنيم و مخالفان ضد انقلاب اسلامي را از اين كيان نااميد كنيم و به ساختن هرچه بيشتر ميهن اسلامي بپردازيم و در پايان با اعمال صالح هم براي اين دنيا مفيد باشيم و هم بتوانيم خدا را از خود راضي كنيم و آخرتي آباد و با سعادت داشته باشيم و به گفته رسولاكرم (ص) جامه عمل بپوشانيم كه فرمودند :«از جواني تا گور دانش بجوييد و همانطور كه در جنگ با اراده قوي با سختيها مبارزه كرديم باز اراده كنيم كه در درس خواندن هم بتوانيم موفق باشيم تا با رسيدن به درجات بالاي علمي بتوانيم به ايران و اسلام خدمت مخلصانه كنيم. انشاالله و السلاممورخ 28/7/72 ساعت 9:30 شب متن فوق دستنوشته شهيد تفحص؛ شهيد محمود غلامي است، که در زير زندگي نامه ايشان را مي خوانيم:
در سال 1346 در نجف آباد اصفهان محمود پا به عرصه هستي نهاد. دوران شيرين كودكي را در كانون پر مهر خانواده گذراند و از همان ابتدا با مسجد و مجالس مذهبي آشنا شد. روح و روانش را با تلاوت قرآن صيقل داد. خورشيد انقلاب درخشيد و محمود نوجوانياش را در سايه نظام جمهوري اسلامي آغاز كرد. سيزده ساله بود كه وارد بسيج شد و به فعاليتهاي فرهنگي پرداخت.دو سال بعد در سال 1362 دفاع از اسلام و كيان ايران را سرلوحه زندگي خويش قرار داد، لباس سبز سپاه پوشيد و همراه برادرش عازم جبهههاي حق عليه باطل شد.
او تا پايان جنگ در جبهه و در عملياتهاي مختلف حضور داشت. در جريان عمليات والفجر 4 و كربلاي 5 مجروح شد. محمود طبق سنت حسنه نبوي در سال 1368 با بانويي مومنه ازدواج كرد كه ثمره اين زندگي مشترك يك فرزند به نام زينب ميباشد. پس از پايان جنگ در آذرماه سال 1369 به عنوان تخريبچي وارد گردان تفحص شد. مدتي بعد نشان لياقت دريافت كرد و مسئوليت «فرمانده تخريب» به وي داده شد. محمود از سنگر تحصيل غافل نشد و در سال 1374 موفق به اخذ مدرك ديپلم شد. اين عاشق وارسته بندهاي تعلق را از روحش گشود و در دوم ديماه سال 1374، ارتفاعات 112 شمال فكه را با خون خويش مزين نمود و روحش در عرش ميهمان ملائك گشت.به نقل از صبحتنظيم براي تبيان:شريعتمدار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]