تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860477328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: آقاي كروبي! فقط كمي ‌بصيرت «آقاي كروبي! فقط كمي ‌بصيرت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديداري كه پنجم همين ماه با اعضاي دفتر خود و سپاهولي امر داشتند، نكات مهمي درباره شيوه‌هاي جنگ رواني دشمن و نقشي كه نخبگان و خواص در اين چارچوب به عهده دارند، بيان كردند كه با توجه به مسائل اين روز‌هاي كشور، جاي تامل بيشتري دارد. رهبر انقلاب مي‌فرمايند: «تخريب ذهن، آسان‌تر از تعمير ذهن است. وقتي به شما چيزي بگويند، سوءظني يكجا پيدا كنيد، وارد شدن سوءظن به ذهن آسان است، پاك كردنش از ذهن سخت است.» ايشان در بخش ديگري از سخنانشان مي‌گويند:‌ «آدم گاهي مي‌بيند كه متاسفانه بعضي از نخبگان، خودشان همه دچار بي‌بصيرتي‌اند، نمي‌فهمند، اصلا ملتفت نيستند، يك حرفي يكهو به نفع دشمن مي‌پرانند، به نفع جبهه‌اي كه همتش نابودي بناي جمهوري اسلامي است. به نحوي نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدم‌هاي بدي هم نيستند، نيت بدي هم ندارند؛ اما اين است ديگر، بي‌بصيرتي است ديگر.» اين جملات رهبري خيلي زود ذهن‌ها را به عملكرد و موضعگيري‌هاي اين روزهاي مهدي كروبي جلب مي‌كند؛ همان كسي كه خود را يار و همراه امام و رهبري مي‌داند، خود جزئي از نظام بوده، رئيس مجلس بوده، مشاور رهبري بوده، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده و البته رئيس بنياد شهيد بوده، كاري نداريم كه عملكردش در اين جايگاه‌ها چگونه بوده و حواشي آن چه بوده؛ اما بوده و اين غيرقابل انكار است. آنچه جاي سوال است آن است كه چه شد كروبي كه پيش از اين در مقابل افراط‌گري‌ها و تندروي‌هاي مجلس ششم مي‌ايستاد و نمي‌گذاشت اختلاف ديدگاه‌ها و تضاد رويكردهاي سياسي به اصل نظام ضربه بزند، خود تيشه برداشته و ريشه نظام را هدف گرفته؛ ريشه‌اي كه خود لايه‌اي از آن است، چه شد كه افراطيون با وجود كروبي ديگر نيازي به عرض اندام نمي‌بينند، چه شد كه خود دچار بي‌بصيرتي شده و چه شد كه به تخريب اذهان روي آورده است؟ آقاي كروبي چند روز پيش نامه‌اي منتشر كرد كه در آن با آب و تاب ادعا شده بود در بازداشتگاه‌ها به زندانيان تعرض شده است. موضوع مهمي بود، آيا اين ادعا واقعيت دارد، منابع و رسانه‌هاي خارجي بسرعت سوار بر موجي كه كروبي آن را ايجاد كرد، شدند. با وجود اين، مسوولان كشور از كنار موضوع عبور نكردند، مجلس از سوي هيات ويژه خود موضوع را بررسي و كذب بودن آن را ثابت كرد. آقاي كروبي لااقل مجلس را كه قبول دارد، همين مجلس بوده كه بدرفتاري با بازداشت‌شدگان را در زندان كهريزك پيگيري كرد كه به بسته شدن اين زندان منجر شد. همين مجلس بود كه وضعيت زندانيان را در زندان‌هاي ديگر بررسي و اگر اهمال و كوتاهي بوده، منتشر و پيگيري كرد. حتي رئيس مجلس ديروز اعلام كرد كه با وجود اثبات كذب بودن ادعاي كروبي باز هم اگر كسي ادعايي دارد، حاضريم پيگيري كنيم. اين بدان معناست كه نظام اين گونه اعمال را برنمي‌تابد و با عاملان هر خطايي در هر جايگاهي و مقامي باشد بشدت برخورد خواهد كرد؛ اما آقاي كروبي اذهاني كه جنابعالي تخريب كرديد چگونه بايد ترميم شود؟ سوءظني كه به آساني و با يك نامه ايجاد كرديد، چگونه بايد پاك كرد؟ مگر نه اين كه ادعاپراكني شما فقط به نفع جبهه‌اي است كه همتش نابودي بناي جمهوري اسلامي است؟ همان‌هايي كه نه شما را قبول دارند، نه آقاي موسوي را و نه نظامي كه افرادي چون شما را به جامعه معرفي كرده است. بدون ترديد اتفاقات پس از انتخابات رياست جمهوري، آزمون بزرگي براي نخبگان و خواص جامعه است. هر چند نام آقايان در فهرست مردودين ثبت شده است. آفتاب يزد: از نيمه شعبان تا نيمه آگوست!      «از نيمه شعبان تا نيمه آگوست!» عنوان سرمقاله روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ ماجراهاي پس از 22 خرداد 88 با هـمـه تلخي‌ها و غصه‌سازي‌هاي خود، دسـتـاوردهاي بزرگي هم داشت. شايد روزي كـه مـيـرحسين اعلام كرد برخي اشكالات كه در كشور وجود داشت جز در ايـن انـتـخـابـات آشـكـار نـمـي‌شد كمتر كسي به عمق اين سخن پي برد. اما هر روز كه مي‌گذرد حكيمانه بودن اين سخن، بيش از پيش آشكار مي‌شود. در طول روزهاي گذشته نكاتي از مكشوفات پس از انتخابات بيان شده كه هر يك از آنها به نوبه خود حائز اهميت است اما آنچه در اين يادداشت به آن پرداخته مي شود اهميت ويژه‌اي دارد زيرا هم مرتبط با جان، مال و آرامش تعداد قابل توجهي از ايرانيان است و هم داراي بار حيثيتي است و به غرور ملي ايرانيان ارتباط پيدا مي‌كند. ‌‌ از نخستين روزهاي پس از انتخابات، موج دستگيري فـعـالان سـيـاسـي آغـاز شـد. در ميان دستگيرشدگان، نام مبارزان دوران ستم‌شاهي، رزمندگان دوره دفاع مقدس، وزيران نظام جمهوري اسلامي، قانونگذاران مجلس شوراي اسلامي و نويسندگاني كه در روزنامه‌هاي مجاز كشور قلم مي‌زدند به چشم مي‌خورد. با گذشت نزديك به 2 ماه از بازداشت اين افراد، هنوز امكان ديدار وكلا با بسياري از آنها فراهم نشده و ديدارهاي خانوادگي نيز در محيط‌هاي كاملاً كنترل شده و با محدوديت‌هاي فراوان صورت گرفته و برخي از آنها نيز هنوز از چشم خانواده‌هاي خود غايب هستند. همچنين اخبار دريافتي حاكي از تداوم بازداشت انفرادي بعضي از آنهاست. لابد توجيه مسئولان مربوطه كه رفتار آنها نقض علني اصل قانون اساسي براي تفهيم اتهام متهمان طي 24 سـاعـت مـي بـاشـد آن اسـت كـه حضور اين افراد در بازداشتگاه‌هاي عمومي يا ديدار ايشان با وكلا و اعضاي خانواده، مي‌تواند موجب رد و بدل شدن برخي اطلاعات و خدشه‌بر روند رسيدگي به پرونده‌ها شود. البته بر اين اسـتـدلال، دو ايـراد عـمـده وارد اسـت. نـخست آنكه كيفرخواست صادره و »پيش كيفر خواست«‌هاي منتشره در برخي روزنامه‌هاي پرونده ساز، نشان مي‌دهد كه از مدت‌ها قبل مدارك كافي براي اثبات اتهام - مطابق نظر پرونده سازان و رسيدگي كنندگان- در اختيار آنها بوده است. لذا ضرورتي به ايزوله كردن بازداشتي ها وجود ندارد. ايراد دوم آن است كه موضوع تباني يا اخفاي مدارك جرم يا فرار ساير متهمان احتمالي نيز در اين پرونده، مصداقي ندارد زيرا با گذشت دو ماه از زمان بازداشت و افشاي نام همه بازداشتي ها، اگر كسي در خارج از زندان باشد كه با پرونده هاي تـشكيل شده ارتباطي داشته باشد تاكنون فرصت فرار و از بين بردن مدارك را يافته است. همچنين ادعاي تسلط دست‌اندركاران پرونده بر رفتار گذشته بازداشتي‌ها، هرگونه احتمال همدستي آنها با يكديگر در زندان و يا با اعضاي خانواده خود در خارج از زندان را منتفي مي سازد . اما ظاهراً اصرار بر عدم ملاقات چند تن از متهمان با خانواده هاي خود يا جلوگيري از ديدار متهمان با وكلا، مبتني بر نكاتي است كه از ديد حقوقدانان و قانون نويسان مخفي مانده اما آنقدر مهم است كه نقض قانون در اين مورد را اجتناب‌ناپذير كرده است. بسيار خوب! به فرض ما هم اين اقدامات اجتناب ناپذير - عدم تفهيم اتهام طي 24 ساعت، لزوم دسترسي وكلا به پرونده و ...- را پذيرفتيم اما چرا اين وضعيت تنها شامل حال كساني شده است كه از سرشناس ترين عناصر نظام در سي سال گذشته بوده اند و علي‌رغم اختلاف ديدگاه ها، در يك نكته- مخالفت با روند انتخابات - همزباني داشته‌اند؟ مگر همزمان با اين عناصر سرشناس، تعدادي خارجي يا مرتبط با خارجي‌ها نيز دستگير نشده‌اند؟ چرا مسئولان قضايي، اين سخت گيري ها را براي آنها لازم نديده‌اند؟ لابد كسي انكار نمي‌كند كه از نخستين روزهاي دستگيري خانم ريس، اعضاي سفارت فرانسه چند بار با او ديـدار كـردنـد و حتي مقامات عاليرتبه فرانسوي موفق به گفتگوي تلفني با او شدند! آيا وكلاي ايراني كه وكالت پرونده بهزاد نبوي، مصطفي تاج زاده، شيركوند، حجاريان، ميردامادي، رمضان زاده، امين زاده و ... را به عهده دارند، به اندازه سفير فرانسه قابل اعتماد نيستند تا آنها هم لحظاتي از نزديك موكلان خود را ببينند و ضمن انجام وظايف قانوني، پيام‌ ا~ور سلامتي بازداشتي‌ها - به شرط سلامتي آنها - براي خانواده‌هايشان باشند؟ نكته جالب‌تر - و البته تحقيرآميز‌تر - آن است كه علي‌رغم استقلال قوه قضائيه، سفير ايران در فرانسه به مقامات آن كشور پيشنهاد كرده است كه خانم ريس در محل سفارت فرانسه نگهداري شود! راستي اتهام ريس چيست؟ مگر نگفته‌اند كه او به صورت غيرقانوني از تجمعات پس از 22 خرداد فيلم، عكس و گزارش تهيه كرده و براي افرادي در كشورش فرستاده است؟ اگر قرار باشد از اين گزارش‌ها، استفاده ضد امنيتي عليه ايران صورت گيرد لابد اين اقدامات توسط دولت فرانسه انجام خواهد شد. پس چگونه است كه مي‌خواهند متهم را تحويل سفارت فرانسه دهند؟ البته هنوز اين سوال، بدون پاسخ مانده است كه مگر همه روزه خبرنگاران ايراني در سطح جهان، گزارش‌هايي از تظاهرات ضد دولتي در فرانسه، انگليس، آلمان، آمريكا، ايتاليا و... تهيه نمي‌كنند و هر شب از سيماي جمهوري اسلامي پخش نمي‌شود؟ آيا كاري كه ريس با موبايل خود انجام داده، موثرتر از گزارش‌هاي پرحرارتي است كه خبرنگاران وظيفه شناس صدا و سيماي جمهوري اسلامي از برابر كاخ اوباما، ساركوزي و براون تهيه مي‌كنند؟ ‌‌ ‌ ‌باز هم فرض مي‌كنيم نكات ناگفته درپرونده اين خانم جوان فرانسوي وجود دارد كه هنوز كسي از آن اطلاع ندارد. پس چگونه است كه مي خواهند او را تحويل سفارت فرانسه در تهران دهند؟ كساني كه از بيم تباني، برخي مقامات سابق جمهوري اسلامي را در بازداشتگاه‌هاي انفرادي نگه داشته‌اند آيا احتمال تباني ميان اين متهم به جاسوسي - ريس - با بالادست‌هاي خود در حاكميت فرانسه را منتفي مي‌دانند؟ ممكن است گفته شود براي نشان دادن رافت اسلامي نسبت به زنان، اين كار صورت گرفته است. آيا اين رافـت نـبايستي پس از دو ماه شامل حال مهسا امرآبادي و هنگامه شهيدي و ... بشود؟ اما نكته‌اي كه بيش از هر چيز غم انگيز و تحقيركننده است مربوط به توصيه‌ها براي آزادي بازداشت شده‌ها مي باشد. از نخستين روزهاي بازداشت گسترده فعالان سياسي، بسياري از دلسوزان بدون توجه به گرايش‌هاي سياسي خود، توصيه كردند كه حتي‌الامكان از تداوم بازداشت‌ها خودداري شود. اين توصيه‌ها، هم دلايل عاطفي داشت و هم با يك هدف سياسي يعني كاهش تنش‌ها در جامعه بيان مي شد. آخرين و جدي‌ترين توصيه‌‌‌ها مربوط به تعدادي از مراجع تقليد بود. از جمله آيت الله مكارم شيرازي خواستار آزادي بازداشتي ها تا قبل از نيمه شعبان شد. اما هيچ يك از اين توصيه ها عملي نگرديد. همزمان با اين توصيه‌هاي دروني، شاهد پرگويي و خط و نشان كشيدن غربي‌ها در مورد بازداشتي‌هاي مرتبط با كشورهاي آمريكا، فرانسه و انگليس بوديم. البته به عنوان يـك انـسان، نبايد از محدوديت انسان ديگر خوشحال بود و برعكس، آزادي هر انساني موجب خوشحالي است. اما چگونه است كه دقيقاً ‌همزمان با درشت گويي وزير خارجه سوئد و تهديدهاي علني او، ناگاه خبر آزادي كارمند سفارت فرانسه منتشر مي شود و پيشنهاد انتقال معلم فرانسوي - ريس- از اوين به مهمانخانه سفارت فرانسه توسط رسانه‌ها افشا مي گردد؟ آيا اين مسئله نيز مشابه آزادي ملوانان انگليسي است كه دقيقاً همزمان با تهديدات توخالي بلر انجام شد و پس از آن ادعا گرديد كــه بلــر كـتـبــاً عــذرخــواهـي كـرده اسـت؟ اگـر كـسـانـي مي خواهند اين موضوع نيز به عنوان يك سوژه تحقيركننده در ذهن ايرانيان باقي نماند اولاً همين امروز دستور دهند نامه عذرخواهي بلر منتشر شود . ثانياً اگر در پشت پرده تهديدهاي وزير خارجه سوئد، پيام شفاهي يا تلفني دال بر عذرخواهي و تعهد بر عدم تكرار برخي مسائل است همين امروز آنها را هم افشا نمايند. در غيراين صورت اين سوال در تاريخ باقي خواهد ماند كه چرا بنا بر توصيه بزرگان ديني، تعدادي از هموطنان خوش سابقه تا نيمه شعبان آزاد نشدند اما در آستانه نيمه آگوست و متاسفانه همزمان با افزايش تهديدها، تسهيلات فراوان براي بازداشتي هاي خارجي يا مرتبط با خارج فراهم گرديد؟ ‌ ‌البته نگارنده، با آزادي هيچ‌يك از بازداشتي ها مخالفتي ندارد؛ فرقي هم نمي كند كه روز آزادي، روز مقدس نيمه شعبان باشد يا يك روز عادي مانند نيمه آگوست! اما تصميم سازان و تصميم گيران فراموش نكنند كه ادعاي آنها افزايش اقتدار ملت ايران در سال‌هاي اخير بوده است . پس تلاش كنند اين اقتدار را در عطوفت با خودي ها و عنداللزوم قاطعيت در برابر تهديدكنندگان خارجي به نمايش بگذارند تا پيروي عملي آنها از دستورات قرآن، آشكار شود. ‌ كيهان:پشت صحنه انفجارهاي بغداد «پشت صحنه انفجارهاي بغداد»يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛رخدادهاي خونين هفته اخير در عراق كه منجر به 80 كشته و بيش از 500 زخمي گرديد، موجي از سؤالات را پيرامون چرايي، چشم انداز و عاملان آن برانگيخته است ابتدا تازه ترين رخدادهاي پيرامون آن را مرور مي كنيم؛ روز دوشنبه در ساعت 5/4بامداد دو دستگاه كاميون در يك روستاي شيعه نشين نينوا (خزنه) در كنار كاروان زائران كربلاي معلي منفجر شدند و 25شهيد و 80زخمي را بر جاي گذاشتند، در همين روز در ساعت 6 و20دقيقه بامداد دو خودرو بمب گذاري شده در جنوب غربي بغداد منفجر شدند كه دهها شهيد و 80 مجروح برجاي گذاشتند. سه انفجار در محله عميل در غرب بغداد كه دو مورد آن در محل تجمع كارگران روزمزد ساختماني به وقوع پيوست، 7 كشته و 46 زخمي برجاي گذاشت. بمب گذاري در بازاري در «سيديه»- محله سني نشين جنوب شرقي بغداد- به شهادت 3 و زخمي شدن 14نفر انجاميد. يك برآورد كلي- از وزارت دفاع عراق- بيانگر آن است كه در ماه ژوئن- خرداد- 372 نفر، در ماه ژولاي-تير- 275 نفر كشته شده اند و در 10روز گذشته تلفات مردم عراق از مرز 150نفر گذشته است. اين به آن معناست كه درگيري ها طي سه ماه اخير روند بي ثباتي را طي كرده و در عين حال در ماه جاري ميلادي به شدت فزوني گرفته است. در خصوص اين موضوع نكاتي وجود دارد؛1-بمب گذاري هاي مورد اشاره نوعا در ساعات اوليه صبح و حتي قبل از اذان صبح اتفاق افتاده است. اين بمب گذاري ها از شكل عمليات انتحاري خارج شده و با حذف عامل انساني به تعبيه بمب در خودروها- كاميون و...- محدود شده اند. بمب ها صرفا عليه مردم عادي بخصوص طبقه فقيرتر - كارگران و روستائيان- به كار گرفته شده اند. استان بغداد بيشترين حجم بمب گذاري ها را شاهد بوده است. 2-همزمان با اين بمب گذاري ها، دو نكته مهم از سوي مقاومت و رسانه هاي غربي و بعضي از كشورهاي عرب منطقه مطرح شده است؛ آغاز جنگ طايفه اي و مذهبي و بي كفايتي دولت و نيروهاي امنيتي در تامين امنيت مردم. تلويزيون CNN از جمله رسانه هايي بود كه در گزارشي- آروا ايمن- از بغداد گفت: «خشونت هاي فرقه اي در عراق شعله ور شده است.» اين شبكه آمريكايي با ظرافت در كنار گزارش خود گفت: «حتي قدرتمندترين حزب و ائتلاف عراقي قادر به كنترل خشونت ها در عراق نيست.»! 3-درست همزمان با- دوشنبه- روز تشديد انفجارهاي خونين، يك مقام بلندپايه آمريكايي در مصاحبه با روزنامه عراقي الصباح از برگزاري كنفرانسي در واشنگتن ذيل عنوان «واقعيت عراق جديد» به رياست «مختار لماني» مامور اتحاديه عرب در عراق خبر داد و گفت كه قرار است در آذرماه آينده- دسامبر- در واشنگتن برگزار شود. وي افزود مسئولان آمريكايي با شخصيت هاي عراقي- منظور سران حزب و ارتش بعث و سران صهوه ها و چهره هاي ناراضي اهل سنت- در اردن و سوريه طي هفته هاي اخير مذاكره كرده اند و قرار است اين چهره ها حول محور « آشتي ملي» گرد هم آيند. گفتني است دوماه پيش مشابه اين كنفرانس در كانادا برگزار شد و پنج روز پيش نيز در همين رابطه كنفرانس كوچكي در واشنگتن برگزار شده و با اعتراض شديد مقامات مسئول عراقي توام گرديده است. اما بعد از ذكر اين نكات و خبرهاي حاشيه اي، بايد گفت. 1-حمله به توده هاي محروم مردم- كه بيش از سني ها، شيعه ها مورد حمله قرار گرفته اند- و كاهش جدي حمله به چهره هاي سياسي، پليس و ارتش عراق و نيز عدم حمله به نيروهاي نظامي غرب در عراق كاملا معنادار است در واقع مي توان با قاطعيت گفت كه نااميد كردن مردم از ساختارها و مسئولان جديد عراق و پراكندن آنان از اطراف صندوق هاي راي و در نتيجه خلاص شدن از رويه «هر عراقي يك راي» يكي از مهمترين دلايل حمله به توده هاي محروم- روستائيان و كارگران- و طايفه اي كه اكثريت عددي را دارد مي باشد. 2- حمله و انفجار در شبانگاه و صبح زود عمدتا به قصد ايجاد رعب شديد و دامن زدن به حس ناامني صورت مي گيرد، استفاده از كاميونها و خودروهاي بمب گذاري شده مي تواند استفاده از هر نوع وسيله نقليه را خطرناك و مرگ آفرين معرفي كند. از اين رو «مختل شدن زندگي توده ها» بخشي از طرح ياد شده است. 3- كنار گذاشته شدن عمليات انتحاري و روي آوردن به بمب گذاري در وسائط نقليه به خوبي نشان مي دهد اين بعثي ها هستند كه سلسله بمب گذاري هاي موصل و بغداد را به اجرا مي گذارند. 4- اهانت به مساجد شيعه و انفجار آنان و حمله به كاروان زائران حسيني(ع)- كه در عراق بي سابقه است- به دو منظور صورت مي گيرد، راه انداختن جنگ طايفه اي و مذهبي و خطرناك جلوه دادن آينده شيعيان. در واقع در اين پروسه، شيعيان بايد فرمول هر نفر يك رأي كه به شيعه كه نزديك به 70 درصد جمعيت عراق را تشكيل مي دهند، امكان به دست گرفتن مناصب مهم را مي دهد، رها كرده و به توافق با اقليت بينديشند. اين نكته اي است كه آمريكايي ها در مذاكرات ديپلماتيك مقامات عراقي نيز بر آن پاي فشرده اند. 5- بي كفايت خواندن دولت و نيروهاي امنيت عراق يكي از اهداف روشن پروسه ياد شده مي باشد اين در حالي است كه دولت نوري مالكي دستاوردهاي شگرفي داشته و مردم عراق با روي آوردن به ليست انتخاباتي او- دولت قانون- در جريان انتخابات شوراهاي استاني نشان دادند كه به كفايت و درستكاري مالكي اعتقاد دارند. مهمترين دستاورد 4 ساله مالكي وادار كردن نيروهاي اشغالگر به خروج از شهرها و روستاها و حضور در پادگانهاي خاص و تحويل زندان ها و زنداني ها به دولت مي باشد. همين سه روز پيش «تيموتي ريس» مشاور ارشد نظامي آمريكا درعراق در يادداشتي در روزنامه «نيويورك تايمز» نوشت: «نشانه هاي هشدار دهنده بسيار زيادي وجود دارد كه مي گويد عراق ديگر تحت سلطه نيروهاي آمريكايي قرار ندارد.» وي مي افزايد: «با وجود آنكه آمريكا بيش از 130 هزار نيروي خود را در عراق مستقر كرده اما نفوذ استراتژيكي خود را در دولت نوري المالكي از دست داده است.» اين روزنامه در خاتمه به نقل از تيموتي ريس نوشت: «نيروهاي آمريكايي ديگر نفوذ خود را در عراق از دست داده اند و اگر آمريكا پس از اين ديگر نتواند در عراق نفوذ داشته باشد ماندن او در عراق چه فايده اي دارد؟» اما البته گمان نكنيد كه او توصيه كرده است كه آمريكا عراق را ترك كند او مي گويد اين وضع بايد عوض شود و بار ديگر دست هاي آمريكا در عراق باز شود. 6- از همان آغاز تصويب قانون اساسي و روي كار آمدن دولت دائمي در عراق، آمريكايي ها فرمول «هر عراقي يك رأي» و تشكيل حكومت براساس آراء اكثريت را قبول نداشتند و بر توافق ميان گروهها و طوايف تأكيد نموده، و تلاش مي كردند تا سهم سني هاي عرب را از 20 و حتي 30 درصد به - حداقل- 50 درصد برسانند و مانع شكل گيري يك حكومت با اكثريت شيعي و با تصدي نيروهاي انقلابي شوند. از سوي ديگر آمريكايي ها از اين طريق مي خواستند كه اگر ناچار شوند روزي عراق را به عراقي ها بسپارند و اين كشور را ترك گويند عراق در زمره يكي از كشورهاي عضو اتحاديه عرب و هم پيمان با عربستان باشد نه در زمره يكي از كشورهاي مقاومت و هم پيمان با ايران. اينك ما از يك سو شاهد تشديد وضع امنيتي عراق و از سوي ديگر شاهد برگزاري سه كنفرانس ذيل نام «عراق جديد» طي 6 ماه با محوريت آمريكا و نماينده اتحاديه عرب هستيم كه در آن روي تفاهم ملي و نه آراء و يا حكومت ملي تأكيد مي شود. هر تحليلگر سياسي بخوبي پيوند اين دو موضوع را درك مي كند. در واقع آمريكايي ها در صدد القاء حاكميت ملي عراق از طريق ترور و تفاهم برآمده اند و به دروغ روي درگيري هاي طايفه اي مانور مي كنند و حال آنكه شيعيان و سني ها با هم مشكل ندارند. ما حتي شاهد بوديم كه در همين سيستم سياسي، درصد مشاركت اهل سنت در انتخابات شوراهاي اخير از درصد مشاركت شيعيان بيشتر بود. كاملاً مشخص است كه سني هاي عرب عراق با دولت نوري مالكي و قانون اساسي عراق آشتي كرده اند اما اين آشتي با منافع آمريكا و عربستان ناسازگار مي باشد. نوري مالكي كه به خوبي مي داند هدف نهايي از اين ترورها و كنفرانس ها از بين بردن دستاوردهاي عراق جديد و به هم زدن «نظم فعلي» است در مقابل اين طرح ها ايستاده و كماكان دست رد به سينه آمريكايي ها مي زند. اعتماد ملي:نتيجه برد- برد است «نتيجه برد- برد است»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي اعتماد ملي به قلم محمدجواد حق‌شناس است كه در آن مي‌خوانيد؛در نظام‌هاي مردم سالار،افكار عمومي و آراي ملت از اهميت ويژه‌اي برخوردار است،در چنين نظام‌هايي انكار و عبور از سوال‌هايي كه در ذهن مردم وجود دارد هرگز به عنوان راهكار به كار برده نمي‌شود.بلكه هر دولتمردي كه در چنين نظامي روي كارآمده باشد،اصلي‌ترين وظيفه خود را پاسخگويي و شفاف سازي مي‌داند.در اين نظام،گروه‌هاي مرجع جامعه با حساسيت، ابهام‌هايي را كه در ذهن جامعه وجود دارد پيگيري مي‌كنند و واكنش‌هاي مردم را بي‌پاسخ نمي‌گذارند،زيرا ميزان قدرت آنها رابطه مستقيم با ميزان خاستگاه و اعتبار اجتماعي شان دارد. البته شايد از منظري و در واقع آسان‌ترين راه، پاك كردن صورت مساله يك مشكل باشد اما مطمئنا دولتمرد عاقبت انديش و نظامي كه خواستار پايداري است هرگز متوسل به چنين روشي نمي‌شوند،زيرا كه اين شيوه صاحبان عقل و دولتمردان واقعي نيست. غرض از مطرح كردن اين بحث نيز پرداختن به واكنش‌هاي متفاوتي است كه از دو منظر و خاستگاه متفاوت نسبت به نامه‌اي كه مهدي كروبي خطاب به‌ هاشمي رفسنجاني نوشته، اتخاذ شد. نامه‌اي كه قريب به دو هفته پيش خطاب به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس مجلس خبرگان نوشته شد و سه روز پيش نيز رسانه‌اي شد.در اين نامه بيش از هر چيز شاهد مطرح كردن دغدغه‌ها و نگراني‌هايي هستيم كه حداقل در دو دهه گذشته در بيشتر مكاتبات مهدي كروبي با صاحب منصبان نظام وجود داشت. چنين نامه‌هايي از سوي مهدي كروبي خطاب به شخصيت‌هاي موثري همچون آيت‌الله مشكيني،روساي سه قوه،وزرا و شخصيت‌هاي حوزوي و مراجع نوشته شده است.اگر مروري بر متن اين نامه‌ها داشته باشيم،مي بينيم كه توجه به حقوق اساسي مردم،حفظ آرمان‌هاي انقلاب و تاكيد بر وفاداري به خط امام و حفظ شأن نظام از محورهاي مورد تاكيد كروبي به شمار مي‌روند.نامه اخير مهدي كروبي به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام،حاوي برخي از شنيده‌هاي ايشان از برخي افراد بازداشت شده، آسيب ديده و مطلع در جريانات اخير است كه هر يك بنا به دلايلي كه در بالا ذكر شد به مهدي كروبي مراجعه كرده‌اند و عده‌اي از افراد دلسوز نظام نيز ناگواري‌ها و بدرفتاري‌هايي از اين دست را گزارش كرده‌اند.حوادث ناگواري كه حتي شنيدن آن و شايعه وجودشان به قول مهدي كروبي خواب را از چشمان مي‌ربايد.سوال اين است كه اگر هر يك از سياستمداران و عقلاي نظام با چنين اخبار و شنيده‌هايي مواجه مي‌شدند و مي‌ديدند كه در بطن جامعه نيز اين شايعه هر روز بيش از روز قبل قوت گرفته است چه مي‌كردند؟ آيا مي‌توان به راحتي از كنار اين اخبار گذشت و با قطعيت گفت كه محال است و كسي حق مطرح كردن سوالي در اين زمينه را ندارد و پرونده مختومه است؟ سپس با جملاتي همچون «ان‌شاءالله چنين نيست»،«بعيد است» و...چشم روي همه چيز بست. اين در حالي است كه راه‌هاي پيش رو در يك جامعه مردم‌سالار آن هم با پسوند ديني براي برخورد با چنين اخباري چندان متنوع نيست.مهدي كروبي نيز متوسل به يكي از شايع‌ترين روش‌ها در چنين نظام‌هايي شده است،و از همه مهم‌تر سعي كرده است كه با درخواست از يك چهره مطرح اين ابهام را پيگيري كند،زيرا‌ هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضائيه آخرين روزهاي كاري خود را سپري مي‌كند و پيش از اين هم نامه‌اي از سوي مهدي كروبي در رابطه با حوادث اخير خطاب به ايشان نوشته شده بود،همچنين در نامه پيشين هم وزيراطلاعات خطاب نامه بود كه وي هم در آخرين روزهاي صدارتش عزل شد، به اين ترتيب مهدي كروبي با انتخابي هوشمندانه نامه را خطاب به يكي از قديمي‌ترين و اصلي‌ترين پشتوانه‌هاي نظام جمهوري اسلامي نوشت،زيرا ‌هاشمي بر صندلي مسندي تكيه زده است كه سران سه قوه نيز در آن حضور دارند و در عين حال مصلحت نظام در اين جايگاه بيشترين محل اعتنا را دارد. هفته‌ها از دهان به دهان شدن اين شايعه‌ها مي‌گذرد و اين شايعه هر روز از سوي رسانه‌هاي خارجي به‌ويژه با گرايش مخالف نظام گسترش مي‌يابد و ابعاد تازه‌اي به آن اضافه مي‌شود.در اين شرايط ابراز نگراني از سوي مهدي كروبي براي پايان دادن به اين شايعه‌ها و شفاف سازي آن هم با توجه به سابقه‌اي كه در كارنامه انقلابي‌اش وجود دارد،طبيعي است،مهدي كروبي اين پرسش را مطرح مي‌كند كه «به كجا مي‌رويم؟» پس از افشاي ماجراي بازداشتگاه كهريزك،خوشبختانه با درايت و تدبيري كه در اين ماجرا صورت گرفت،اين بازداشتگاه غيراستاندارد و غيرقانوني تعطيل شد.همچنين با اقدامات قابل تقديري كه از سوي نمايندگان مجلس و كميته حقيقت‌ياب انجام شد و با عنايت ويژه رئيس مجلس در ماجراهاي كوي دانشگاه و مجتمع‌هاي مسكوني سبحان و سعادت آباد تلاش‌هايي براي روشن شدن ابهامات و احياي حقوق مردم صورت گرفته است. علاوه بر اين برخوردي كه علي لاريجاني با اين نامه داشت و اينكه بدون پيشداوري در مورد بررسي اين شايعات صحبت كرد،دقيقا همان واكنشي است كه از يك دولتمرد سياستمدار و آشنا با شيوه‌هاي نظام مردم‌سالاري انتظار مي‌رفت. روشي كه در اظهارات و مقالات و سخنان افرادي چون احمد توكلي و علي مطهري در روزهاي اخير ديده مي‌شود. در واقع مسوولان كشور و افرادي كه براي افكار عمومي جامعه خود احترام قائل هستند و به سوگندي كه هنگام مسووليت پذيري خورده‌اند همچنان وفادار،با پيگيري ابهام‌ها و اخبار اينچنيني سعي در شفاف‌سازي فضا مي‌كنند. اما اين روزها شاهد برخورد به روش ديگري هم هستيم،قضاوت‌هايي كه پس از مطرح شدن يك سوال در ذهن جامعه،جلوي پاسخگويي و رفع ابهام را مي‌گيرند و به جاي شفاف‌سازي و ارائه پاسخ روشني به ملت خيلي زود صورت مساله را پاك مي‌كنند.اين در حالي است كه تنها اندكي آشنايي با شيوه نظام‌هاي مردم‌سالار روش اول را توصيه مي‌كند،زيرا اگر اين ابهام پاسخي در پي داشته باشد،در هر دو صورت براي نظام جمهوري اسلامي ايران بازي برد - برد است. اگر اين مساله پيگيري شود و نهايتا مشخص شود كه اين ابهام‌ها و شنيده‌ها هيچ اساس و ريشه‌اي ندارند كه چه بهتر و نظام جمهوري اسلامي ايران يك بار ديگر سربلند از يك بحران بيرون آمده و پايداري به اصولش را ثابت مي‌كند و طبيعتا اعتماد مردم دو چندان مي‌شود اما اگر خداي ناكرده عده‌اي در اين ميان دست به عمل خطايي زده باشند،پيگيري مسوولان و مجازات اين افراد خاطي نه تنها راه را براي تكرار اين عمل خطا مي‌بندد بلكه سبب مي‌شود كه اعتماد ملت دو چندان شده و به اين ترتيب مي‌بينيم كه روش حاكم در نظام‌هاي مردم‌سالار اگر در مورد اين نامه نيز به كار برده شود،در هر دو شكل ماجرا چيزي جز سود و اعتماد دو چندان ملت به نظام كه نتيجه دوسوي آن برد است را در پي نخواهد داشت. رسالت: ادب گفتگو «ادب گفتگو» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبالويي است كه در آن مي‌خوانيد؛نتخابات در هر کشوري آوردگاه ادب و آداب گفتگوي احزاب و رجال سياسي است . معمولا هيجانات چند ماه قبل از انتخابات شروع مي شود، در روز انتخابات به اوج مي رسد و پس از اعلام نتايج انتخابات به تدريج فروکش مي کند، به طوري که در هفته هاي اول پس از اعلام نتايج، انتخابات ديگر اثري از آن هيجانات نيست . طرفين رقابت فصلي از رفاقت را تا انتخابات بعدي تدارک مي بينند. زلزله انتخابات دوره دهم رياست جمهوري پس لرزه هايي داشت که هنوز متوقف نشده است . طرفي که با عدم توفيق روبرو شد به دليل اينکه در 6 انتخابات اخير با عدم استقبال مردم خود را روبرو مي ديد رفتاري از خود بروز داد که گويا براي بقا مي جنگد.همه چيز تا شب انتخابات خوب ، معقول و دموکراتيک پيش مي رفت اما از عصر روز انتخابات بويژه پس از اعلام اولين نتاي? شمارش آراء رفتار رقيب به کلي دگرگون شد . ادب گفتگوي «مدني» جاي خود را به رفتار «بدوي» داد . احترام به قانون جاي خود را به جنگ و گريز در خيابان داد، حريم و حرمت مستقل فکر کردن و رفتار کردن جاي خود را به التماس از اجانب براي حمايت از يک ضلع رقابت داد. اخلاق رقابت جاي خود را به لات بازي سياسي و عربده کشي داد.احترام به راي اکثريت جاي خود را به اصرار بر ديکتاتوري اقليت داد. خلاصه ظرف مدت کوتاهي ريخت رقابت به هم خورد. دشمنان ديروز و امروز و فردا به طمع افتادند که انتقام 03 سال ناکامي و شکست از انقلاب اسلامي را بگيرند و عقده هاي فرو خورده خود را به يکباره بيرون ريزند . هنر دشمنان نظام در اين معرکه اين بود که محافظه کارترين عناصر رقيب را راديکال کنند.آقاي محمدرضا تاجيک رئيس مرکز استراتژيک دولت اصلاحات را هميشه فردي عاقل و معتدل مي دانستم. او از اولين روزهاي حضورش در ستاد موسوي در تبليغ و ترويج «مهندس» راه غلو و اغراق را پيش گرفت. همان روزها با خود مي گفتم او با اين سرعت که مي رود کنترل خود را از دست مي دهد، بعيد است بتواند در پيچ و خم هاي جاده رقابت انتخابات دهم با اين سرعت تعادل خود را حفظ کند. متاسفانه پيش بيني بنده درست از آب درآمد. اخيرا نوشته اي در روزنامه اعتماد از وي خواندم که بسيار متاسف شدم.(1) او به سه سوال در سه سطح در ضميمه اعتماد پاسخ داده است که در آنجا ننوشته آن سه سوال چيست؟ پاسخ او مفصل است، بخش هايي از پاسخ را در زير با هم مي خوانيم، دقت کنيد. - شورش موقعيت يا قيام شرايط يعني «حالا وقتشه»- حالا وقت تبديل خيابان به پارلمان مردم است- حالا وقت فرياد صداهاي خاموش است- حالا وقت شورش وضع موجود عليه خودش است- حالا وقت شورش خوديها عليه خوديهاست - امروز تنها از رهگذر ارائه تصويري مشخص از مرحله عمل سياسي است که مي توانيم اراده کنيم که : به نقش آفريني در قالب هويت مقاومت (اپوزيسيونيستي) بپردازيم با هويت قدرت (پوزيسيونيستي )- بي ترديد فرداي پس از انتخابات فردايي بسيار متفاوت از فرداهاي ديگر است فردايي که در آن بايد شاهد تعميق و گسترش شکاف بين حاکميت و مردم ، روحانيت و حاکميت ، روحانيت و مردم ، از يک سو و شکافهاي درون حکومتي از سوي ديگر بود!دقت در استخدام کلمات و نوع واژه هايي که در ذهن آقاي تاجيک غليان دارد واژه هايي چون «شورش» و نقش آفريني در اندازه «اپوزيسيون» ، «مقاومت» و بويژه بحث «شکافها» نشان مي دهد برخي از فعالان سياسي گويي در اتاق جنگ چريک شهري نشسته اند و فرمان خشونت صادر مي کنند. نبايد شکست در انتخابات اين قدر دوستان ما را در جبهه رقيب به هم ريزد و شروع کنند به هذيان سياسي گفتن! اين هذيان سايه خود را برادب گفتگوي سياسي در ايران انداخته است و پايه هاي جمهوريت در نظام ما را تهديد مي کند. مردم وقتي با اين واژه ها روبرو مي شوند به خوبي صداي پاي چکمه فاشيسم را مي شنوند. سوسياليستها و ليبرالها در تاريخ يک صد سال اخير ايران هر وقت لباس فاشيسم به تن مي کنند بوي باروت فضاي سياسي کشور را پر مي کند. کشور را براي بازگشت سلطه استعمار خارجي و برپايي استبداد داخلي آماده مي کنند، بايد هوشيار بود در تله فاشيستها نيفتيم . کار ما امروز سرعقل آوردن رقبا است که به اين بازي خسارت بار پايان دهند.  پي نوشت:1- روزنامه اعتماد 5/5/88 جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته  تحليل سياسي هفته عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هفته جاري و در اوج گرماي تابستان افكار عمومي در كش و قوس چند مساله تب دار سياسي بود كه آنان را به شدت به خود مشغول كرده بود. برگزاري دادگاه متهمين حوادث اخير و بازداشت شدگان پس از انتخابات هر چند در سطح گسترده در رسانه ها بويژه رسانه ملي انعكاس يافت ولي سئوالات زيادي را در اذهان بر جاي گذاشت كه روز به روز نيز بر دامنه سئوالات افزوده مي شود. اينكه چه اصراري براي ارتباط دادن به اعتراضات مسالمت آميز حاميان كانديداهاي انتخابات با آشوبگريها و مداخلات سفارتخانه هاي خارجي وجود دارد و آيا اين گونه جهت گيريهاي تبليغاتي جز ضعيف نشان دادن نظام در حل و فصل مسائل داخلي و قدرت و جسارت دادن به كشورهاي بيگانه براي دخالت در امور داخلي ايران ثمري خواهد داشت ،آيا برچسب زدن هاي ناروا به منتقدين درون نظام و متهم نمودن آنها به انجام كودتاي مخملي مشكلي از پيش راه آشفتگي هاي اجرايي بر مي دارد و چيزي را تغيير مي دهد يا اينكه سئوالاتي بر سئوالات بي شمار اذهان عمومي مي افزايد و باعث فاصله گرفتن تخريب و حذف عناصر خودي نظام مي گردد ،پاسخ قطعا منفي است و همانگونه كه مراجع معظم علما و دلسوزان انقلاب نيز تاكيد داشتند با برچسب زدن به معترضين و تنگ كردن دايره انقلاب و انقلابي جلوه دادن پيروان يك جريان خاص نمي تواند دردي را دوا كند و در درازمدت نيز باعث ايجاد صف بندهايي سياسي در درون نظام خواهد شد. آنچه در كنار اين محاكمات مورد بي توجهي آشكار قرار گرفت سهم بازداشتگاهها بازجوئيها و فعل و انفعالات غير قانوني در وضعيت نگهداري بازداشت شدگان و محروميت آنها از حقوق قانوني بود كه هيچ سخني از اين عوامل به ميان نيامد. مردم همچنين مي پرسند چگونه است كه فقط اعلام مي شود چند نفر از مسببين فجايع كهريزك آنهم بدون ذكر نام و پس از فشار شديد افكار عمومي از سمت خود بركنار شده اند و مسئولان نيروي انتظامي حاضر نمي شوند هويت آنها را اعلام كنند كه اين بدان معناست كه اگر اين خبر درست باشد حفظ آبروي آنان را بالاتر از آبروي نظام مي دانند! چرا اين عناصر ناصالح نبايد به مردم معرفي شوند و جزئيات كيفرخواست آنها به اطلاع عموم برسد قطعا قاطعيت در برخورد با اين افراد خاطي است كه مي تواند مردم را به اجراي عدالت خوشبين ساخته و حاشيه امن را از افراد خطاكار در تداوم اين اقدامات غير قانوني بگيرد. از مسائل ديگري كه در اين هفته اذهان عمومي را به خود درگير كرد بداخلاقي و حرمت شكني برخي رسانه ها و سرخط هاي بي تعهد بعضي جريانات به اصطلاح پيروز انتخابات نسبت به شخصيتهاي نظام و سرمايه هاي انقلاب بود. اين خط سياسي كه گويي ماموريت دارد اركان نظام را يكي پس از ديگري تخريب كرده و پشت سر بگذارد با توپخانه هاي تبليغاتي خود به جاي ايجاد فضاي سازنده براي نقد و گفتگو و جذب مردم به حرمت شكني ها و صف بندي ها ادامه داد و صحنه هايي را ايجاد كرد كه افراد دلسوز و قدرشناس را مجبور نمود كه به ميدان آمده و در مقابل اين بي نزاكتي ها و عربده كشي ها بايستند. واقعيت اينست كه سرمايه هايي همچون آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به اين سادگي به دست نيامده اند كه تازه به دوران رسيده هاي سياسي بخواهند امثال چنين شخصيتهايي را آماج هرزه گويي ها و سبكسري هاي خود كنند. براستي اين افراد كجا بودند هنگامي كه هاشمي ها در زير شكنجه هاي ستم شاهي استخوان شان براي انقلاب خرد مي شد و بار انقلاب را به دوش مي كشيدند ! اين جريان سياسي براي حذف بنيان هاي نظام آنچنان بي محابا و لجام گسيخته عمل مي كند كه گويي ماموريتي براي حذف روحانيت اصيل و انقلابي در جريان است و بناست كه تكيه گاه ها و نقطه هاي قابل اتكاي نظام در حوادث خطرساز دستخوش تعرض و بي اعتنايي شوند ولي آنچه مسلم است اينست كه مردمي كه اين انقلاب را متعلق به خود و حاصل جانفشاني هاي عمومي مي دانند اجازه نخواهند داد پشتوانه هاي انقلاب هدف اغراض خاص يك جريان سياسي قرار گيرد. از رويدادهاي نه چندان پشت پرده و پنهان هفته بايد به روند انتخاب و بسته شدن فهرست اعضاي دولت دهم اشاره كرد. اين اقدام گرچه بي سر و صدا توسط يك جمع بسته چند نفره در حال انجام است ولي آنچنان خطي و بي مشورت انجام مي شود كه فرياد نمايندگان مجلس را هم در آورد و آنها در اين هفته خواستار هماهنگي رئيس دولت دهم با مجلس در انتخاب وزرا شدند تا كار به موضعگيريهاي صحن علني مجلس كشيده نشود. نمايندگان مجلس معتقدند بي تجربگي نگاه محدود و جرياني عدم پيشينه انقلابي و بي تخصصي در تركيب انتخابي دولت آينده موج مي زند به گونه اي كه نصيحت ناصحان نيز تاكنون حاصلي نداشته و طبعا بايد در انتظار بازتاب هاي احتمالي و واكنش عملي نمايندگان به اين بي اعتنايي ها بود. در مرور مسائل خارجي اين هفته شاهد چند رخداد مهم بوديم . در عراق از سرگيري خشونتها و موج تازه انفجارها ابعاد بحران در اين كشور را گسترده تر ساخت و چشم انداز بازگشت ثبات و آرامش را بار ديگر در هاله ابهام فرو برد. وجه شاخص دور تازه حملات تروريستي جهت گيري آنها به سمت شيعيان و اماكن مقدس شيعي است . پس از اينكه عوامل تروريست زائران عازم كربلا را به خاك و خون كشيدند چند مسجد و حسينيه متعلق به شيعيان در بغداد را نيز هدف حملات انفجاري قرار دادند كه به كشته شدن شمار زيادي از افراد عادي منجر شد. دولت بغداد حملات تروريستي اخير را تلاش براي به راه انداختن جنگ قومي و طايفي عنوان كرد و هياتي را مسئول بررسي اين مسئله نمود. نكته حائز اهميت اين است كه دور تازه عمليات تروريستي در آستانه انتخابات اين كشور صورت مي گيرد و آشكار است كه عاملان اين حملات درصدد تاثيرگذاري بر روند اوضاع و ساختار سياسي عراق هستند. آنچه كه تاكنون مشخص شده است اين است كه عناصري از رژيم سابق عراق به همراه عواملي از افراطيون مذهبي وابسته به جريان ضد دولت شيعي عراق پشت سر خشونت ها و ناآرامي هاي عراق قرار دارند. اين جريان چنانكه مقامات عراقي نيز به كرات اعلام كرده اند از سوي برخي كشورهاي منطقه حمايت مي شوند ولي نكته مهم اين است كه اشغالگران نيز هم اكنون به طور آشكار به عنوان ضلع سوم اين جريان وارد صحنه شده اند. البته اتحاد و همدستي اشغالگران غربي به سركردگي آمريكا با گروههاي شورشي از همان بدو امر وجود داشته است ولي در مقطع فعلي بنا به مقتضياتي اين همدستي را علني كرده اند كه باعث اصلي آن نيز زمزمه هاي خروج اجباري اشغالگران از عراق است . مسئله به اين صورت است كه اشغالگران تلاش مي كنند با فشار به دولت عراق كه در اختيار ائتلاف شيعه است اين ائتلاف را وادار به پذيرش شرايط اشغالگران از جمله مشاركت دادن عناصري از حزب بعث و همچنين شورشيان بكنند و به اين شكل ابتكار عمل را از دست شيعيان خارج سازند. در اين ميان گزارش هايي مبني بر تشكيل ائتلافي جديد از شيعيان عراق براي ايفاي نقش در دولت آتي منتشر شده است كه تغييراتي را در تركيب فعلي اين ائتلاف ايجاد خواهد كرد. گر چه هنوز ماهيت كامل اين ائتلاف سياسي مشخص نشده ولي آنچه كه روشن گرديده اين است كه جناح هاي تازه اي از جمله جريان صدر به اين ائتلاف مي پيوندد و در مقابل احتمال خروج نوري مالكي از اين تشكيلات وجود دارد. هفته جاري در افغانستان نيز بحران اوج گرفت و ناآرامي هاي جديدي رخ داد كه به كشته شدن شماري از نيروهاي خارجي و همچنين مردم غير نظامي افغانستان منجر گرديد. وخيم تر شدن اوضاع امنيتي و سياسي افغانستان در حالي صورت مي گيرد كه دولت اين كشور هفته آينده انتخابات رياست جمهوري را برگزار مي كند. اواسط هفته كابل شاهد شليك چند خمپاره توسط شورشيان بود كه نشان مي دهد تا چه حد شورشيان قدرت گرفته اند. طالبان افغانستان هفته گذشته با تحريم انتخابات موضع خود را در قبال آن مشخص ساخت . طالبان همچنين افغاني ها را تهديد كرد در پاي صندوق هاي راي حاضر نشوند زيرا هدف حمله قرار خواهند گرفت . شرايط به حدي وخيم شده است كه يك فرمانده ارشد نظامي ناتو هفته جاري اعتراف كرد طالبان ابتكار عمل را در دست گرفته است. آمريكائيها كه 8 سال قبل با وعده ها و شعارهاي اغوا كننده به افغانستان حمله كردند اكنون خود را در مخمصه اي مرگبار مي بينند نه تنها هيچيك از وعده هاي جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا در حمله به افغانستان محقق نشد بلكه آمريكائيها در باتلاقي گرفتار شدند كه مجال فرار را نيز به آنها نمي دهد. بوش در حمله به افغانستان با جاه طلبي مدعي شد كه سريعا بن لادن و ملاعمر را دستگير كرده و القاعده و طالبان را از بين خواهد برد و براي افغانيها سعادت و آرامش به ارمغان مي آورد كه هيچيك از اين شعارها محقق نشد. ادامه حضور اشغالگران در افغانستان نه تنها اهداف آنان را محقق نمي سازد بلكه هزينه اشغالگران را براي خروج سنگين تر خواهد ساخت . ضمن اينكه از هم اكنون مشخص است كار براي رئيس جمهور آينده افغانستان بسيار دشوار مي باشد. تحولات لبنان نيز طي هفته جاري از موضوعات مورد توجه محافل خبري بود. در حالي كه تلاش هاي انجام شده در صحنه سياسي براي تعيين كابينه توفيقي به همراه نداشت اظهارات وليد جنبلاط سياستمدار جنجالي و كهنه كار لبناني سوژه مورد بحث رسانه هاي اين كشور شد . جنبلاط كه به ضديت با سوريه شهرت دارد و از عناصر مهم در ائتلاف 14 مارس است به ناگهان اعلام كرد كه قصد خروج از اين ائتلاف را دارد. اين خبر آنچنان غيرمترقبه بود كه برخي آنرا زلزله سياسي خواندند ولي پس از ديدار جنبلاط با فرستاده عربستان و عقب نشيني جنبلاط از موضع اعلام شده اش سر و صداها خوابيد. گفته مي شود كه فرستاده عربستان وعده مالي كلاني را به جنبلاط داده است تا وي را به صرفنظر از تصميمش در خروج از ائتلاف غربگراي 14 مارس متقاعد سازد . بهر صورت جنبلاط آنچنانكه طي سالهاي گذشته نشان داده است سياستمدار كاسبكاري است و همين مسئله موجب شده است تا وي ثبات موضع نداشته باشد. از سوي ديگر اين مسائل يكبار ديگر نقش كشورهاي خارجي در صحنه سياسي لبنان را روشن تر مي سازد و بر اين واقعيت تاكيد مي گذارد كه بخش عمده نابساماني و اختلافات موجود در صحنه سياسي لبنان ناشي از دخالت هاي خارجي است . وقيح تر از همه طرفهاي مداخله گر خارجي رژيم صهيونيستي است كه نسبت به حضور حزب الله در دولت لبنان هشدار داده است . رژيم صهيونيستي دولت لبنان تهديد گستاخانه خود قرار داده و آنرا مسئول حوادث آينده دانسته است . البته از رژيمي كه موجوديتش بر مبناي تجاوز اشغال توسعه طلبي و جنايت استوار شده است چنين موضع گيري نبايد غير منتظره و عجيب تلقي شود ولي آنچه كه در اين ميان قابل تامل است اين است كه حضور حزب الله در دولت لبنان موجب وحشت صهيونيستها شده و هشدار آنها به دولت لبنان ناشي از اين وحشت و نگراني است . دنياي اقتصاد: مطالبات بانك‌ها و تراژدي انساني «مطالبات بانك‌ها و تراژدي انساني»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنان‌صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛روز 30تير ماه 1386 بود كه سايت الكترونيكي سازمان حسابرسي، خبر كوتاهي روي خروجي خود گذاشت كه در آن آمده بود. «دلايل معوقه شدن مطالبات بانك‌ها توسط سازمان بازرسي كل كشور بررسي مي‌شود ... بازرسان اين سازمان به همين منظور در بانك‌مركزي مستقر شده‌اند.» روزنامه ايران نيز در 13 شهريور 1387 خبر داد: «با تصويب هيات دولت، وزارت اقتصاد مكلف به وصول مطالبات بانك‌ها از شركت‌هاي دولتي شد... هيات دولت، اين وزارتخانه را موظف كرد از طريق هيات عالي واگذاري نسبت به وصول مطالبات بانك‌ها از شركت‌هاي دولتي به صورت انتقال سهام شركت‌ها اقدام كند.» روز 30 تير ماه گذشته، شوراي پول و اعتبار تصويب كرد كه براي دريافت مطالبات بانك‌ها بخشنامه‌اي تهيه شود. سرانجام اينكه روز گذشته، بانك‌مركزي بخشنامه تهيه شده توسط شوراي پول و اعتبار را براي اجرا به بانك‌ها ابلاغ كرد. چهارخبر ياد شده از ميان صدها خبر، گزارش و تحليل ارائه شده از سوي نهادهاي پولي و مالي، كارشناسان و فعالان اقتصادي درباره رشد فزاينده مطالبات بانك‌ها از بدهكاران انتخ




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 608]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن