واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اختلاف ما و اعراب، چرا؟
خبر:روزنامه «القدسالعربی» چاپ لندن، در یادداشتی از نفوذ هر چه بیشتر ایران در منطقه و متزلزل شدن جایگاه اعراب سخن گفته است. این روزنامه مینویسد: اگر این درست باشد که ایران فنآوری هستهای دارد و دارای فنآوری فرستادن ماهواره است و اگر درست باشد که این کشور به سلاحهایی مجهز است که تاکنون آنها را نمایش نداده و اگر واقعیت داشته باشد که اسرائیل نیز کلاهکهای هستهای دارد و در استفاده از سلاح کشتار جمعی هیچ ترسی ندارد، این رخدادها به معنای این است که منطقه آبستن رویدادهای جدیدی است که در این میان، کشورهای عربی باید منتظر رخدادهای ناگواری باشند. «القدسالعربی» میافزاید: ایران در ظاهر دوست اعراب است و اسرائیل در ظاهر دشمن ماست، اما عملکردها به گونهای است که نمیتوان بر دوستی ایران و دشمنی اسرائیل، حساب سیاسی باز کرد؛ پس باید از درون کشورهای عربی تحرکاتی شكل گیرد تا در این موازنه قدرت و پازل منطقهای، جایگاهی برای خودشان تعریف کنند.این روزنامه که گرایشهای نرم پان عربی نیز دارد، در ادامه مینویسد: از همه اینها گذشته، ترکیه نیز برای خود بازیگر مؤثری در منطقه است؛ هر چند که تا دیروز هوادار اسرائیل بود و دوست ایران و امروز دشمن اسرائیل و دوست صمیمی تهران است. به راستی، چگونه میتوان به سرعت این گردش سیاسی را توجیه کرد؟ جایگاه ما باید چگونه باشد تا همچنان حرف اول را در منطقه خلیج فارس بزنیم؟القدسالعربیه در پایان مینویسد: بیایید بپذیریم که ایران هم، در خاورمیانه است و البته بسیار قدرتمند و بالقوه توان دفاع از خود را دارد و جایگاه سیاسی قابل قبولی هم در جهان به دست آورده است که متأسفانه، برخی کشورهای عربی، این دو نعمت را ندارند. بنابراین، تا دیر نشده، باید برای رسیدن به جایگاهی که موازنه قدرت در منطقه را موجب میشود، چارهاندیشی کنیم.گفتنی است، نوعی جریان عربی افراطی به طور تلویحی یا مستقیم، در پی آن هستند که ایران و اسرائیل را در یک جبهه و در برابر اعراب قرار دهند، که سخنان چند ماه پیش وزیر خارجه بحرین عریانترین موضعگیری در این زمینه بوده است. به نظر میرسد، این حربه جدیدی برای جلوگیری از نفوذ ایران در میان ملتهای مسلمان و به ویژه اعراب باشد.(تابناک)تحلیل:
اختلاف ایران و اعراب در کجا ریشه دارد:1-ریشه تاریخی: ایران و اعراب از همان ابتدای پیدایش اسلام علی رغم برخی تعاملها، درگیری هایی نیز داشتند که ریشه اصلی در تشدید این درگیری ها به سیاست تبعیض نژادی خلفای اموی باز می گردد. انحراف اسلام و عدم جانشینی جانشینان راستین پیامبر در تمام ابعاد تاثیرات منفی و ناگواری را به دنبال داشته است. معاویه در نامه ای رسمی به حجاج بن یوسف ثقفی می نویسد که عرب را بر عجم در تمام موارد برتری بده و.... همین اقدام نژادپرستانه امویان سبب شد که علی رغم استقبال از دین اسلام، میان ایرانیان و اعراب نشانه های اختلاف آشکار شود. اصولا یکی از دلایل اصلی گرایش ایرانیان به شیعه و اهل بیت عصمت و طهارت در این نکته نهفته بود که این بزرگواران به پیروی از تعالیم اسلام ملاک برتری را بر تقوا و نه نژاد و... قرار می دادند.2-ریشه مذهبی: دومین مساله ای که اختلاف ما و اعراب را پدید آورده، مذهب است. اکثر ایرانیان شیعه هستند و اکثر اعراب سنی، به خصوص آنکه اعراب عربستان وهابی هستند و سر سازش با شیعیان را ندارند. اما در تمام کشورهای عربی منطقه گروه هایی از شیعیان که در اقلیت هستند (به جز عراق که اکثریت هستند) قرار دارند که طبیعی است با انقلاب اسلامی ایران رشد و بالندگی فزاینده ای یافته اند و این امر برای حکام این کشورها که سنی مذهب هستند مطلوب نیست.3- ریشه سیاسی: ایران از بدو انقلاب اسلامی با آمریکا و سیاستهای منطقه ای او و نفوذ استعمار و استکبار در منطقه به مقابله پرداخته است. اما در مقابل تمام کشورهای عربی منطقه به آمریکا و حمایتهای او وابسته هستند و ضعف سیاست آمریکا در منطقه معنایی جز ضعف سیاست آنها در منطقه را نخواهد داشت. پس طبیعی است که با ایران مخالفت کنند. متاسفانه این عوامل به قدری قوی عمل میکنند که برخی از سران کشورهای منطقه تهدید ایران را از تهدید اسراییل مهمتر می دانند! چنانچه در گزارش فوق نیز اول به ایران اشاره شده و بعد اسراییل و نقش ایران را بسیار پررنگ تر تحلیل کرده است.4- ریشه داخلی: رشد و پیشرفت ایران می تواند به برخی مشکلات داخلی برای این کشورها تبدیل شود. بارها دیده شد که رهبران ایران رتبه اول محبوبیت را در کشورهای عربی منطقه و به دلیل مخالفت با اسراییل و آمریکا به دست آورده اند. درست است که هیچ کدام از کشورهای عربی منطقه (به جز عراق و لبنان) دموکراتیک نیستند اما به هرحال گسترش ایده های انقلابی ایران در این کشورها می تواند وضعیت حاکمیتی آنها را تهدید کند.به همین علت است که تقریبا کمتر وزیر خارجه یا رییس دولتی در کشورهای عربی منطقه دیده می شود که در این چند سال اخیر بر علیه ایران موضع گیری های تند نداشته باشد. 5- ریشه ژئوپلتیک: از سوی دیگر حمله آمریکا به عراق سبب شد که در نهایت صدام سنی مسلک قدرت را به نوری مالکی شیعه متمایل به ایران واگذار کند و از سوی دیگر حزب الله شیعه در لبنان وضعیتی انکار ناپذیر یافته و پیروزی حماس سنی اما متمایل به ایران زنگ خطر را بیشتر به صدا در آورده است. چنانچه پادشاه اردن از شکل گیری هلال شیعی با مرکزیت ایران اظهار نگرانی کرد. از سوی دیگر وضعیت فن آوری و تکنولوژیکی ایران به حدی است که احتمال حمله نظامی به ایران نیز رنگ باخته و آخرین امیدها نیز ناامید شده است. چندی پیش نمایندگان ویژه کشورهای عربی با رییس جمهور منتخب آمریکا دیدار داشتند تا او را به افزایش فشارها بر علیه ایران تشویق سازند.6- سی سال است که ایران در میانه این جنگ احزاب به رشد خود ادامه داده است و این گونه اظهار نظرها که در بالا نمونه آن ذکر شد نشان از پیروزی ایران در این جنگ دارد.7- ایران همواره سیاست خود را بر وحدت شیعه و سنی در درجه اول و در درجه دوم تبلیغ و گسترش تشیع قرار داده است و همچنان باید به این سیاست خود بدون تغییر در اولویتهای آن ادامه دهد که رمز پیروزی در همین معنا نهفته است و همین شیوه بوده که ملتهای جهان اسلام را با انقلاب اسلامی ایران همراه کرده و استکبار را در تشدید جنگهای شیعه و سنی ناکام گذاشته است.اگر مقدرات کشورهای عربی به مردم آنها داده می شد و سران آنها به جای حمایت از آمریکا با ایران متحد می شدند......حمید نساجگروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 713]