تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى‏كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820982038




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تيغ و ابريشم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تيغ و ابريشم
جشنواره فيلم فجر
در سالي كه فيلمسازان باتجربه اغلب دور از انتظار و با فيلم‌هايي نااميدكننده ظاهر شدند و در شرايطي كه برخي از فيلمسازان تازه‌نفس، هيچ حرف تازه‌اي براي گفتن نداشتند، چند كارگردان كار خود را درست انجام دادند و فيلم‌شان را درست كارگرداني كردند تا فضاي سترون جشنواره 27 را قدري دگرگون كنند؛ جشنواره‌اي كه خنثي‌بودن فصل مشترك اغلب آثارش بود و در اين ميان پرهيز (اگر نخواهيم بگوييم گريز) از به تصوير كشيدن جامعه امروز و مسائلش، حتي گريبانگير برخي آثار شاخص‌اش نيز بود. ميزان انتزاع غريب برخي از فيلم‌هاي جشنواره امسال، شايد توجيه همين رويكرد باشد.در حالي كه مثل همه اين سال‌ها، نيمه اول جشنواره با كم‌فروغي هرچه تمام‌تر سپري شد و بزرگان هم اغلب بزرگي نكردند، در روزهاي آخر، چند فيلم تا اندازه‌اي باعث شدند كه اعتقاد و اعتماد به سينماي ايران، به كل از دست نرود. اين نجات در آخرين لحظه هم باز مشابه سال‌هاي قبل بود. در برايند كلي البته حضور اين ميزان فيلم ضعيف و آشفته در بخش مسابقه سينماي ايران، نگران‌كننده است. «اين جشنواره حاصل سياست‌هاي دولت نهم است.» اگر فكر مي‌كنيد گوينده اين جمله سينماگر يا منتقدي است كه به قصد زيرسؤال‌ بردن جشنواره بيست‌وهفتم فجر آن را به زبان آورده، اشتباه مي‌كنيد. «جشنواره بيست‌وهفتم، حاصل بذر 3ساله مديريتي دولت نهم است كه برداشت آن، در سي‌امين سالگرد پيروزي انقلاب را به فال نيك مي‌گيريم.» گوينده اين جمله محمدرضا جعفري‌جلوه، معاون امور سينمايي وزارت ارشاد است كه در جمع خبرنگاران و نويسندگان سينمايي گفت: «جشنواره بيست‌وهفتم، حاصل بذر 3ساله مديريتي دولت نهم است كه برداشت آن، در سي‌امين سالگرد پيروزي انقلاب را به فال نيك مي‌گيريم.» به نظر مي‌رسد جلوه با خوش‌بيني هميشگي‌اش چنين حرفي را زده، چون كيفيت اغلب فيلم‌هاي جشنواره امسال چنان نيست كه بتوان به آن احيانا مفتخر بود. ولي در اين نكته جلوه حرف كاملا درستي زده ترديدي وجود ندارد. اگر مي‌شد در 3 دوره قبلي جشنواره را متاثر از سياست‌هاي فرهنگي دولت خاتمي و حضور تك‌مدير سينمايي باقي مانده دولت او، يعني عليرضا رضاداد (مديرعامل سابق فارابي) دانست؛ در مورد جشنواره امسال هيچ ترديدي وجود ندارد كه آنچه به نمايش درمي‌آيد، حاصل سياست‌هاي فرهنگي دولت نهم است. مروري بر فيلم‌هاي راه‌يافته به بخش مسابقه سينماي ايران، نشان از حضور انبوهي آثار ناموفق (هر يك به دليل يا دلايلي) دارد و البته تك‌جرقه‌هايي كه از خلاقيت‌هاي سازندگان‌شان حكايت مي‌كنند. مثلا فيلمي كه قرار بوده، «توت فرنگي‌هاي وحشي» را تداعي كند، به‌شدت يادآور فيلمفارسي با تمام عناصر قابل نمايشش در اين دوران است. تصوير مطلوب مديريت فارابي از سينماي جنگ، به فيلم استانداردي نينجاميده و شايد تنها كاركرد حضورش در جشنواره امسال، به يادآوردن جاي خالي سرداران سينماي دفاع مقدس باشد. چند فيلم ديگر هم كه در حاشيه قصه جنگ را مي‌گويند، در بهترين حالت خنثي و بدون ذره‌اي تاثيرگذاري از كار درآمده‌اند.مروري بر فيلم‌هاي راه‌يافته به بخش مسابقه سينماي ايران، نشان از حضور انبوهي آثار ناموفق (هر يك به دليل يا دلايلي) دارد و البته تك‌جرقه‌هايي كه از خلاقيت‌هاي سازندگان‌شان حكايت مي‌كنند. در سينماي معناگرايي (باز از حوزه‌هاي مورد علاقه مديران سينمايي)، همچنان دور باطل ادامه دارد و جداي از فيلمسازاني كه تك‌مضراب در دستگاه عرفان، جزو اصول فيلمسازي‌شان است، شاهد حضور فيلمسازاني هستيم كه قبلا در حيطه‌هاي ديگر صاحب تجربه، شناخت و جايگاه قابل قبول بوده‌اند و حالا در همراهي با اين موج معناگرايي، فيلم سفارشي ساخته‌اند. خيلي از آثاري كه قرار بوده تجربه هاي متفاوتي باشند، چيزي جز تكرار كليشه‌هاي مستعمل فيلم‌هاي جشنواره‌اي نيستند. معضل هميشگي سينماي ايران، يعني مشكل ريتم همچنان پابرجاست. برخي از فيلم‌ها از ميانه ماجرا كم مي‌آورند و قصه‌شان بي‌رمق مي‌شود و خيلي‌ها از همان ابتدا دچار معضل نماها و فصل‌هاي اضافه و بي‌كاركرد هستند.
جشنواره فيلم فجر
 از اين آفت حتي برخي از فيلم‌هاي قابل تامل امسال هم در امان نمانده‌اند. جشنواره‌اي كه پيش از آغاز، دبيرش انتظارات فراواني از يكي از محصولاتش با تعاريف زياد از فيلم ايجاد كرده بود (در كجاي دنيا جشنواره‌اي را سراغ داريد كه دبير آن صراحتا پيش از شروع جشنواره از فيلمي در نشست رسمي با خبرنگاران ستايش كند؟) و البته اثر موردنظر در نهايت هم نرسيد تا سينماي فاخر (يكي ديگر از حوزه‌هاي مورد علاقه مديران) حضوري در جشنواره نداشته باشد.ويژگي بارز فيلم‌هاي جشنواره‌اي كه متولي سينماي ايران آن را حاصل سياست‌هاي دولت نهم مي‌داند، فيلم‌هايي است كه اغلب‌شان(خوب يا بد) خنثي هستند؛ فيلم‌هايي كه پيداست سازندگان‌شان نمي‌خواستند كاري بكنند كه احيانا به جايي بر بخورد يا به تعبير بهتر، سياستگذاري‌هاي خاص فرهنگي آنها را به مجرايي سوق داده كه حاصلش شده همين فيلم‌هاي خنثي كه ارتباط‌شان با دنياي پيرامون ما و توانايي‌شان در انعكاس مسائل جامعه امروز، گاهي اوقات در مرز صفر درصد قرار دارد.جنجالي‌ترين فيلم حاضر در بخش مسابقه هم كه واكنش‌هاي منفي گسترده‌اي را ميان منتقدان در پي داشت، «وقتي همه خوابيم» بود كه هر چقدر تماشايش براي برخي از منتقدان، آزاردهنده بود، تماشاگران دوستش داشتند. هرچند كمتر نمايشي از «وقتي همه خوابيم» بدون حاشيه و نزاع همراه بود. بهرام بيضايي تنها نماينده حاضر از نسل موج نويي‌هاي دهه50، با آخرين فيلمش، در ميان منتقدان، هم اغلب طرفدارانش را نااميد كرد و  هم به مخالفانش جرأت زدن حرف‌هايي را داد كه گويي سال‌ها در گلو مانده بود و موقعيت گفته شدن‌شان پيش نيامده بود. «وقتي همه خوابيم» در ادامه لحن عصبي «سگ‌كشي» (فيلم قبلي بيضايي) و روتر و شعاري‌تر از آن فيلم است و البته مهر و امضاي خالقش (برخلاف آنچه عده‌اي مي‌گويند) همچنان در آن قابل مشاهده است (چند دقيقه اول فيلم را به خاطر بياوريد).جنجالي‌ترين فيلم حاضر در بخش مسابقه هم كه واكنش‌هاي منفي گسترده‌اي را ميان منتقدان در پي داشت، «وقتي همه خوابيم» بود كه هر چقدر تماشايش براي برخي از منتقدان، آزاردهنده بود، تماشاگران دوستش داشتند. هرچند كمتر نمايشي از «وقتي همه خوابيم» بدون حاشيه و نزاع همراه بود. فيلم بيضايي را مي‌توان حاصل شرايط هم دانست؛ شرايطي كه باعث مي‌شود فيلمساز وقتي هم كه پس از سال‌ها فرصت فيلم ساختن پيدا مي‌كند، نسبت به آنچه برخودش رفته، واكنش‌هاي عصبي نشان دهد و اين سؤال را به ذهن بياورد كه آن‌ شور و ميل به زندگي در «مسافران»، چگونه جاي خود را به چنين تسويه حساب‌ها و فريادهاي معترضانه رساند. جمله كنايي بيضايي هنگام دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلم از نگاه تماشاگران بخش بين‌الملل كه گفت:« اميدوارم در آينده فيلم بهتري بسازم.» آرزوي خيلي از كساني است كه از تماشاي «وقتي...» عصبي و سرخورده شدند.جشنواره امسال را مي‌توان سال سقوط فيلمسازان دهه 60 نيز ناميد كه جز واروژ كريم مسيحي بقيه در آزمودن تجربه‌هاي تازه، ناكام و ناموفق بودند. رسول صدرعاملي در «هر شب تنهايي» كارگردان لحظه‌ساز خوبي است ولي چيزي به نام تداوم و حفظ كليتي منسجم در اين فيلم انتظار غريبي است. تهمينه ميلاني در «سوپر استار» جداي از تمام ايرادهاي مضموني كه به فيلم وارد است، چنان در پرده‌هاي آخر تغيير لحن مي‌دهد و چنان در ورطه شعار و معناگرايي فرو مي‌غلتد كه ديگر چيزي از اثر باقي نمي‌ماند. «زادبوم» با تمام تلاشي كه براي ساختش صورت گرفته، فيلمي چند‌پاره، غيرمنسجم و ناموفق از ابوالحسن داوودي است كه در اين سال‌ها روند روبه‌رشدي را طي كرده بود. يا «زماني براي دوست داشتن» كه جز يك فيلم، ديگر چيزي به كارنامه ابراهيم فروزش اضافه نمي‌كند.علي ژكان ديگر فيلمساز اين نسل هم با «چهره‌به‌چهره»‌اش كاري كرد كه نه «ماديان» كه «سايه‌به‌سايه» در نظرمان شاهكار جلوه كند. اينكه سيروس الوند، مهدي صباغ‌زاده و سعيد ابراهيمي‌فر از فيلمسازان شاخص دهه 60، امسال با تله فيلم‌هايشان به فجر آمده بودند نيز نكته قابل تأملي است.در اين ميان تنها واروژ كريم مسيحي بود كه سرانجام «ترديد»ي را كه 18سال به طول انجاميده بود را به فرجامي درخور و قابل قبول رسانيد. در روزگار افول فيلمسازان دهه60، در عوض كارگرداناني كه فيلمسازي را در دهه80 شروع كردند، نقاط روشن جشنواره را رقم زدند. فرزاد موتمن پس از دو شكست پي‌درپي در دوگونه متفاوت، با «صداها» نشان داد كه «هفت پرده» و «شب‌هاي روشن» حاصل اتفاق نبوده‌اند و اگر فيلمنامه مناسبي در اختيار باشد او كارگردان نكته‌سنج و قابلي است.همچنان كه كيوان عليمحمدي و اميد بنكدار پس از فيلم دشوار اما ناموفق «شبانه»، در «شبانه‌روز» به توفيقي نسبي دست يافتند.در ميان اين كارگردانان، پرويز شهبازي و اصغر فرهادي از آزمون دشوارتري سربلند بيرون آمدند و هر دو پس از فيلم‌هاي بسيار ستايش‌ شده «نفس عميق» و «چهارشنبه‌سوري» فيلم‌هايي را به فجر آوردند كه بي‌شباهت و ايجاد حس تداعي  با ساخته‌هاي قبلي‌شان، آثار فوق‌العاده‌اي بودند. «عيار 14» فيلمي است تماشايي كه بازي خالق‌اش با الگوي روايتي يكي از مشهورترين فيلم‌هاي تاريخ سينما يعني «ماجراي نيمروز» جذاب و تماشايي از كار درآمده و پر از لحظه‌هاي موثر سينمايي و ايده‌هاي درخشاني است كه خوشبختانه در حد فكر اوليه باقي نمانده و درست كارگرداني شده‌اند و اصغر فرهادي كه در روزهاي آخر آمد و با «درباره الي» جشنواره امسال را (با وجود حضور انبوهي از فيلم‌هاي ناموفق و ضعيف) به يك پايان‌بندي درخشان رساند. درست مثل شهبازي، فرهادي هم در اثر تازه‌اش به نسبت فيلم ستايش‌شده قبلي خود وقت، انرژي، دقت و خلاقيت بيشتري را صرف كرده است.گرچه نمي‌توان غيبت حس‌وحال «نفس عميق» و التهاب «چهارشنبه‌سوري» در «عيار14» و «درباره الي» را ناديده گرفت. (البته طبيعي است كه در دوران تازه نتوان آن جنس نگاه منتقدانه به جامعه و جسورانه به مقوله خيانت را به نمايش گذاشت)در شكست پروژه‌هاي بلندپروازانه‌اي چون سينماي معناگرا (ميزاك، پاي پياده، سوپراستار و هر شب تنهايي)، سينماي ملي (زادبوم) و سينماي دفاع مقدس بدون فيلمسازان نامدارش (به كبودي ياس، موش و...) و البته غيبت فيلمي كه قرار بود نماينده شاخص سينماي فاخر باشد (ملك سليمان)، اغلب نقاط روشن جشنواره را فيلمسازاني رقم زدند كه با درك از شرايط و حفظ قواي خلاقه‌شان آثارشان را فارغ از اين دسته‌بندي‌ها ساختند.سعيد مروتي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5861]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن