واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من شاه نيستم!
به مناسبت 21بهمن ماه سالروز درگذشت کريم خان زندنيمه دوم قرن دوازدهم است. نادر رفته و جانشينانش نيز نه هيبت او را دارند که با ترس و ارعاب به اداره مملکت بپردازند و نه عقل و تدبيري که به مدد آن بتوانند سر رشته امور را به دست گيرند. به جز خراسان که پايتخت نادر بود و هنوز تا حدودي تحت سلطه جانشينانش مانده بود، بقيه مناطق ايران عرصه تاخت و تاز مدعيان بود. شديدترين درگيري ها در غرب ايران بين سران ايلات درگرفت. ابوالفتح خان حاکم اصفهان، علي مردان خان يکي از خانهاي زند و کريم خان از ايل لک که موفق شده بود کل همدان را زير نفوذ خود بگيرد. علي مردان خان و کريم خان به زودي به اين نتيجه رسيدند که براي موفقيت بايد با هم شوند و حاصل اين اتحاد تسليم شدن ابوالفتح خان بود که در مقابل لشکريان اين دو خان تاب مقاومت نياورد و با شرط پيوستن به اتحاد آنان تسليم شد. کريم خان هيچ گاه حاضر نشد عنوان "شاه" بر خود گذارد و يا کاخ و قصر بارگاه براي خود بسازد، همواره خود را "وکيل الرعايا" مي ناميد اين پيمان سه جانبه خيلي دوام نياورد و پس از اندک زماني همه چيز به نفع کريم خان تمام شد. خان زند به سرعت به قلع و قمع ديگر رقبا از جمله محمد حسن خان قاجار و آزاد خان افغان که از پريشاني اوضاع ايران سود برده و به جولان در خا ک ايران پرداخته بود، مشغول شد. بي شک کينه جويي آقا محمد خان از لطفعلي خان و ديگر اعضاي خاندان زند، به تلافي همين شکستي سختي بود که ايل قاجار از کريم خان متحمل شده بود.امروز هنگامي که کتاب قطور تاريخ ايران را ورق مي زنيم در بين صفحات درخشان اين کتاب، عصر کريم خان زند نيز به چشم مي خورد. در کارنامه وي علاوه بر سرکوب شورشيان و مدعيان قدرت و آرام کردن اوضاع ايران پس از سال ها آشفتگي اقدامات مثبت و موثر ديگري به چشم مي خورد:
توسعه بازرگاني ايران از طريق برقراري ارتباط با نمايندگان شرکت هاي تجاري اروپايي و تاسيس تجارتخانه هاي متعدد در شيراز، سرکوب شورش مير مهنا که براي مدت هاي مديد امنيت تجارت در خليج فارس را به خطر انداخته بود، پايان دادن به سلطه هلندي ها در خليج فارس، الحاق بصره به عنوان يکي از بنادر بسيار مهم در تجارت خليج فارس که سبب مختل شدن بازرگاني انگليسي ها در منطقه شد،به ايران، اقدامات رفاهي و عمراني متعدد درشيراز مثل بناي بازار و مسجد وکيل بازسازي مقبره هاي حافظ و سعدي و… اما آنچه باعث مي شود از کريم خان چهره اي محبوب در تاريخ ايران بر جاي بماند، جنگ و درگيري هاي او با شورشيان داخلي و يا از بين بردن نفوذ بيگانگاه در خليج فارس نيست بلکه منش و رفتار بزرگوارانه اوست. وي هيچ گاه حاضر نشد عنوان "شاه" بر خود گذارد و يا کاخ و قصر بارگاه براي خود بسازد، همواره خود را "وکيل الرعايا" مي ناميد و به شهادت تاريخ تا جايي که مي توانست سعي مي کرد در خدمت مردم باشد. کريم خان به خوبي دريافته بود که شکوه و شوکت پادشاهان ناپايدار است و تخت پادشاهي هيچ گاه به صاحبانش وفادار نبوده است. او مي دانست که قاضيان نهايي اعمال و رفتار او مردم خواهند بود؛ اگرچه با زور و اجبار امروز بتواند حکومت کند ليکن به هر حال روزگاري خواهد رسيد که همين قاضيان منصف راي خود را بر صفحات تاريخ براي آيندگان خواهند نگاشت. از اين رو تمام هم و غم خود را براي رسيدگي به احوال مردم و تلاش براي تامين رفاه آنها صرف کرد. اگر چه بررسي هاي تاريخ نشان مي دهد که اقدامات رفاهي و به خصوص عمراني خان زند بيشتر محدود به پايتختش شهر شيراز بود اما به هر حال خوي و خصلت ساده زيستي و مردم داري وي، براي هميشه تاريخ مثال و الگوي فرمانداري براي سران هر حکومتي خواهد بود.
بي شک مرگ چنين فرمانروايي مصيبتي بزرگ براي مردم عادي و البته شادي عظيم براي کساني خواهد بود که با آمدن او از رسيدن به اهداف خود محروم مانده بودند. آنگونه که مي دانيم لحظاتي پس از بدرود حيات کريم خان ،وارث دشمنان ديرينه خان زند يعني آقا محمد خان قاجار به پا خاست و به انتقام کينه ديرينه اي که با کريم خان داشت دست به قلع و قمع گسترده و قتل عام وسيع مخالفانش زد. حکومت آقا محمد سر آغاز يکي از تاريک ترين دوران هاي تاريخ ايران (سلطنت قاجار) بود. زهرا محمديگروه جامعه و سياست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]