تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ آيينى، با نادانى رُشد نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833379197




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حماسه ی همواره (3)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حماسه همواره ی حسین علیه السلام خردمندی های شیعی- روایت "قیام جاودانه" از زبان علامه محمد رضا حکیمی
یا حسین
صفحه ادبیات سایت تبیان مفتخر است که در طول ماه محرم هر روز بخشی از کتاب گرانسنگ " قیام جاودانه" را برای عمق بخشیدن به معرفت حسینی مخاطبان فرهیخته ی خود ارائه دهد و این گونه قطره ای شود از دریای خردمندی های شیعی که نسل های غیبت زده را با نور پر فروغ ولایت آل الله علیهم السلام آشنا می کنند و این را بهانه تقرب به ساحت آن بزرگواران قرار می دهند . با ما در سلوک " حماسه همواره ی حسین علیه السلام"  همراه باشید .  قسمت اول   قسمت دوم   قسمت سوم : عاشورا و انسان نو  امام حسین (ع) بر همه انسانهاى پس از خود تا آخر تاریخ و بر همه بشریت و تمدنهاى پس از خود حق دارد، و همه - هر كدام به گونه‏اى - مرهون و مدیون اویند; زیرا اگر امام حسین (ع) نبود عاشورا نبود، و اگر عاشورا نبود اسلام نمى‏ماند، و اگر اسلام نمانده بود تمدن اسلامى پدید نمى‏آمد تا مایه اصلى تمدنها و پیشرفتهاى بعدى و ظهور رنسانس در غرب بشود; و در آن صورت این تمدن كنونى وجود نداشت. آیا با وجود حكومتهایى سفاك و بى اعتماد و تابع جاهلیت كه اصل وحى الهى و نبوت محمدى را منكر بودند، مانند حكومت‏یزید و ولیدبن یزیدبن عبدالملك ... اسلام بر جاى مى‏ماند، و به سده چهارم و پنجم مى‏رسید، و آن تمدن شكوفا و سترگ پدید مى‏آمد، و آن علم و فرهنگ و ادبیات و اخلاق و حقوق و طب و شیمى و صنعت و فیزیك و ریاضیات و تكنیك ... سامان مى‏یافت تا به تدریج‏به دست غربیان افتد و تمدن كنونى آنان را پایه ریزى كند، و آنان را به آستانه "رنسانس" برساند، و از ظلمات و جهل و عقب ماندگى قرون وسطى رهایى بخشد؟ و اینها همه در تاریخ مسلم است. 1در اینجا براى جوانان و كسانى كه به متون تواریخ مراجعه‏اى ندارند، و كم كم از شناختن واقعیات آن روزگار (و احوال و اوضاع دوران سلطنت اموى و اهداف امویان) دور شده‏اند، خوب است‏خلاصه‏اى آورده شود: فرزندان امیه كه خلافت اسلامى را تصاحب كردند، و با تفكر و عقیده وصایت و امامت (و اینكه پیامبر اكرم (ص)، خود جانشین و وصى داشته است و آن وصى را به عنوان پیشواى مسلمانان، پس از خود به امر خداوند متعال معرفى كرده است، تا جامعه اسلامى را براساس ملاكهاى قرآنى بسازد، و خود عالم به قرآن و عامل به قرآن باشد)، به شدت مبارزه مى‏كردند، در این راه خونها ریختند و جنایتها كردند، كه یكى از آنان واقعه كربلاست. هدف اصلى شان محو اسلام و از میان بردن قرآن و حذف كامل دین خدا و نام محمد (ص) بود از صحنه زندگى، و بازگرداندن مردم به دوران جاهلیت.در این باره به‏اندازه یك كتاب چند جلدى مدرك و سند در تواریخ و مدارك اسلامى وجود دارد كه نمى‏توان اكنون آنها را مطرح ساخت. در اینجا به چندین اشاره و مطلب كوتاه بسنده مى‏كنیم و همانها واقعیات را تا حدودى مى‏نمایاند: رئیس بنى امیه ابوسفیان بود. معروف است كه وى روزى خطاب به افراد قبیله خود چنین گفت: "یا بنى امیة! تلقفوها تلقف الكرة." ("سفینة البحار" ج‏1، ص‏633.) اى فرزندان امیه! با خلافت اسلامى مانند توپ، بازى كنید و آن را (در میان خود نگاه دارید و) به یكدیگر پاس دهید". این جمله ابوسفیان در تاریخ معروف است. و مى‏بینید كه اصلا، سخن از دین و خدا و معاد و عقیده و تعهد و عدالت و حق و انسانیت در كار نیست، بلكه سخن از فرصت طلبى است كه حال كه دسترسى به خلافت اسلامى (و نشستن در جاى آورنده وحى) پیاد كرده اید و بر مسلمانان و سرزمینهاى اسلام استیلا یافته اید، آن را همواره در میان خود بچرخانید و نگذارید از دست‏شما خارج گردد. ابوسفیان در اواخر عمر نابینا شده بود. این عباس مى‏گوید: به خدا سوگند ابوسفیان یك منافق بود و به ظاهر اظهار مسلمانى مى‏كرد. روزى در محفلى بودیم كه ابوسفیان - در روزگار نابینایى - در آنجا بود. على (ع) نیز حاضر بود. در آن هنگام موذن شروع كرد به اذان گفتن، تا رسید به جمله "اشهد ان محمدا رسول الله"، ابوسفیان گفت: "در مجلس، كس غیرى هست؟ " یكى از حاضران گفت: "نه! " ابوسفیان گفت: "ببیند، این هاشمى - یعنى حضر ت محمد (ص) - اسم خود را در كجا قرار داد و چگونه بالا برد." على (ع) فرمود: "خدا چشمان تو را در مصیبت‏بگریاند، خداوند اسم او را بالا برد، چنانكه خود فرموده است: "و رفعنا لك ذكرك" ما نام و آوازه تو را بلند كردیم. ابوسفیان گفت: "خدا چشمان كسى را در مصیبت‏بگریاند كه به من گفت در مجلس كس غیرى نیست."  سفینة البحار"از این نقلهاى تاریخى و مستند درباره ابوسفیان بسیار است. 2 اصل كیفیت مسلمان شدنش نیز دلیل بر عدم اعتقاد اوست كه باز معروف است. و اما فرزندش معاویه، كسى است كه امیرالمومنین (ع) - كه پس از عثمان حتى به قول اهل سنت نیز خلیفه بود و اطاعتش واجب بود - آن گونه جنگید، و پس از شهادت آن امام به دست ابن ملجم مرادى اظهار شادمانى كرد، چه بسیار از بزرگان شیعه را (كه همه از بزرگان اسلام و از عابدان و پرهیزگاران بودند مانند "حجربن عدى" به شهادت رسانید ... و نور چشم پیامبر (ص) و حجت‏خدا، و پشتوانه عظیم ارزشهاى اسلامى، امام حسن مجتبى (ع) را با سم شهید كرد; و سرانجام مثل یزید كسى را، بر مسلمانان - به نام خلیفه و جانشین پیامبر خدا - مسلط ساخت. و همین اقدام بس است‏براى روشن ساختن ماهیت او و اهداف او، به عنوان یكى از چند چهره شاخص بنى امیه. و آیا كافى نیست‏براى ویران كردن بنیاد اسلام كه كسى مانند یزید خلیفه شود؟ آیا معاویه فرزند خود را نمى‏شناخت؟ 3 آیا با وجود اشخاص بزرگ و متعهدى در میان امت، كه پاره‏اى خود از اصحاب پیامبر (ص) بودند و پیامبر اكرم را درك كرده بودند - صرف نظر از حضرت امام حسین (ع) درست‏بود كه معاویه آنهمه جنایت مرتكب شود (از جمله شهید كردن امام حسن مجتبى (ع)، و كشتن حجربن عدى، و كشتن بسیارى دیگر از بزرگان صحابه و شیعه)، تا براى مثل یزید كسى از مسلمانان بیعت‏بگیرد؟ و آیا چرا "اصل شورى" را زیر پا گذاشت؟ آیا در واقع او به چه چیز معتقد بود و به چه چیز متعهد؟ مورخان معتبر نقل كرده‏اند كه حسن بصرى مى‏گفته است: "معاویه چهار كار كرد، كه تنها یكى از آنها بس است كه او را به هلاكت ابدى برساند: 1- مسلط شدن بر امت اسلام بر فرصت‏طلبى، به كمك اشخاصى سبكسر و بى شخصیت و اختصاص دادن حكومت‏به خود، بدون مشورت و نظرخواهى از مردم، با اینكه هنوز، جمعى از اصحاب پیامبر (ص) و صاحبان فضیلت در میان مردم بودند; 2- به خلافت رساندن فرزندش یزید، آن میگسار باده پرست فاجر فاسد (تعبیرهاى حسن بصرى) ; 3- زیادبن ابیه (زنا زاده) را فرزند پدر خویش قرار دادن، برخلاف سخن پیامبر (ص) كه فرموده بود: "فرزند از آن زناشویى شرعى است، و جزاى نابكار سنگ است". 4- كشتن حجربن عدى; واى بر معاویه از كشتن حجر و یاران حجر." (این جمله را دوبار گفته است) .41-در این باره، یعنى مدیون بودن علم و تمدن جدید به اسلام و مسلمین مقاله ها، رساله‏ها و كتابهاى فراوانى نوشته شده است، و شمار قابل توجهى به دست‏خود محققان و مورخان غربى. رجوع كنید به "دانش مسلمین" و كتابنامه پایان آن (ص‏367- 385)، كه در این بخش، 150 كتاب و مقاله در این خصوص معرفى شده است. 2- "الغدیر" ج‏3، ص‏249- 254 دیده شود; نیز: ج‏10، ص‏80- 84. 3- خوب هم مى‏شناخت. او در نامه‏اى كه به مناسبتى به پسر خود یزید نوشته است، وى را به عنوان فردى میگسار، تارك نماز، داراى عیوب، مرتكب گناهان، بى‏شرم و بى شخصیت‏یاد كرده است. "صبح الاعشى" ج‏6، ص‏387; "الغدیر" ج‏10، ص‏256. 4-"تاریخ ابن عساكر دمشقى" ج‏2، ص‏281; "تاریخ طبرى" ج‏6، ص‏157; "كامل ابن اثیر" ج‏4، ص‏209; "تاریخ ابن كثیر" ج‏8، ص‏130; "محاضرات راغب اصفهانى" ج‏2، ص‏214; "النجوم الزاهرة" ج‏1، ص‏141- مآخذ در "الغدیر" ج‏10، ص‏225. براى شناخت مستند این عنصر اموى به جلد دهم و یازدهم "الغدیر" و بحثهاى بسیار مهم، و اسناد و مدارك فراوان آنها مراجعه كنید.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 595]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن