واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طبيعت در نقاشيهاي قرن 18
سالن هنري شهر هامبورگ در آلمان، اين روزها ميزبان نمايشگاهي گسترده از آثار نقاش كمتر شناختهشده اهل آلمان «ياكوب فيليپ هاكرت» است. به همين بهانه مطلب پيشرو را كه به معرفي اين هنرمند، پيشينه هنري و سبك كار وي در نقاشي ميپردازد، از نظر ميگذرانيم:«او يكي از مهمترين نقاشان و طراحان قرن هجدهم است»، اين جملات بخشي از سخنان اندرياس اشتولتس مدير غرفه «حكاكي روي مس» در سالن هنري هامبورگ است كه به مناسبت برپايي نمايشگاه آثار ياكوب فيليپ هاكرت به زبان آورد. ياكوب فيليپ هاكرت (1807-1737)يكي از هنرمندان معاصر گوته (شاعر بزرگ آلماني) است كه در ايتاليا به شهرت و افتخار قابلتوجهي رسيد بهطوريكه بهعنوان نقاش دربار پادشاه فرديناند چهارم در امپراتوري آن زمان ناپولي در رم به مقام و جايگاه والايي دست يافت. گوته شاعر بزرگ آلمان شيفته نقاشيهايي بود كه هاكرت با الهام از طبيعت به گونهاي كاملا نزديك به اصل و واقعيت خلق ميكرد. هاكرت براي گوته مظهر يك هنرمند آرماني بود، بر اين اساس با انتشار زندگينامهاي كه گوته درباره اين هنرمند به رشته تحرير درآورده بود شهرت هاكرت بهعنوان نقاش برجسته طبيعت در قرن هجدهم تثبيت شد. به گفته اشتولتس، هاكرت در حقيقت برآورنده همه انتظاراتي بود كه گوته از هنر داشت. نمايشگاه كنوني كه با همكاري مؤسسه كلاسيك وايمار در سالن هنري هامبورگ برپا شده است در حقيقت نخستين بازنگري به آثار اين هنرمند موفق آلماني است كه تا مدتهاي طولاني در اين كشور مورد بيتوجهي قرار گرفت. آثار گردآوري شده در هامبورگ كه پيش از اين در شهر وايمار نيز در معرض ديد عموم قرار گرفته بود شامل 70 تابلوي نقاشي و گواش، 70 طرح و نيز اثر گرافيك است. بخشي از اين آثار از داراييهاي شخصي و بقيه نيز از موزههاي ايتاليا، آلمان، انگليس و سوئيس و يا موزه آرميتاژ در سنتپيترزبورگ روسيه به عاريت گرفته شدهاند. يكي از استثناهاي اين نمايشگاه كه به لحاظ تكنيكي نيز به بهترين وجه تجهيز شده است، اختصاص فضايي براي ترسيم موقعيت تاريخي هاكرت است كه در آن تلاش ميشود بخشهاي زندگي اين هنرمند با تصاويري از محيط پيرامون مربوط به آن زمان وي به تصوير كشيده شود. فيليپ هاكرت در 15 سپتامبر سال 1737 در منطقه «پرنس لاو» واقع در شهر «اوكرمارك» آلمان بهعنوان پسر يك نقاش پرتره ديدهبهجهان گشود. او پس از همكاريهاي اوليه هنري با پدر و عموي خويش، پدرش او را كه ذوق به نقاشي از همان اوان كودكي در وي پديدار شده بود بهمنظور تحصيلات عالي آكادميك به برلين فرستاد. ديري نپاييد كه هاكرت موفق شد با كپي كردن تابلوهاي ديگر نقاشان طبيعت، مخارج زندگي خويش را تامين كند و در اين ميان آثار نقاش فرانسوي كلود لورن (1682-1600) وي را به شدت سر ذوق ميآورد. هاكرت خود معتقد است نقاشيهايي كه او از درختان و بيشهها كشيده است نسبت به آثار لورن بسيار به اصل نزديكترند.
رئاليسم وفادار به طبيعتدر سال 1765 هاكرت به پاريس رفت و 3 سال تمام در آنجا ساكن شد. در طول اقامت در پاريس هاكرت با هنرمندان بسياري از جمله يوهان جورج ويلي آشنا شد؛كسي كه هاكرت را تا مرز تبديل شدن به يك نقاش چيره دست طبيعت پيش برد، بهطوريكه هاكرت در پاريس با فروش بالاي نقاشيهايي كه از مناظر طبيعت ميكشيد به شهرت فراواني دست يافت. بهويژه كه تكنيك جديد نقاشي با گواش علاقهمندان بسياري را به سوي خود كشاند. هاكرت تلاش ميكرد در آثار خويش با به تصوير كشيدن دقيق فيگور عابران در حال استراحت يا چوپانان و گلههاي كوچك آنها بر غناي مناظري كه از طبيعت ترسيم ميكرد بيفزايد. به گفته كارشناسان علاقه او به سبك رئاليسم وفادار به طبيعت و تماشاي دقيق مناظر طبيعي، در آثار وي نيز انعكاس پيدا كرده است. مناظر اطراف رودخانهها، تپهها، جنگلها،مناطق ساحلي و چشمانداز روستاهاي كوچك دور دست در نقاشيها و طراحيهاي هاكرت بسيار ديده ميشود. مهاجرت هاكرت به ايتاليا سرآغاز دوران شكوفايي زندگي هنري وي محسوب ميشود. هاكرت در سال 1768 به همراه برادرش با هدف ادامه تحصيل، به ايتاليا و شهر رم سفر كرد. آثار پديدآمده اين هنرمند در طول 40سال اقامت وي در ايتاليا جايگاه والاي وي را در دنياي هنر تا به امروز حفظ كرد. ترسيم درخشان مناظر طبيعت در تركيبي سرد و آراسته و درچارچوب يك معماري جذاب و نيز بهرهگيري از فيگورهاي انساني و حيواني و تلاش براي بازگويي نزديك به اصل و چندبعدي طبيعت، از مشخصههاي اصلي آثار وي به شمار ميرود. اهپيماييهاي بيشمار هاكرت، ديدار از گنجينه هنر ايتاليا و كشف مناظر طبيعي گيرا و دلپذير پايه و اساس مجموعه آثار اين هنرمند را تشكيل ميدهد. مسافرتهاي بسيار هاكرت نه تنها وي را به مقاصد سفر خويش، كه بيش از همه با مناطق ناشناسي روبهرو ميساخت كه جذابيت هنري آنها تازه توسط وي كشف ميشد. هاكرت كه با ديگر نقاشان نيز روابط صميمانهاي برقرار كرده بود تا سالها به طور مستقل و البته موفقيت آميز بهعنوان يكي از هنرمندان رم مشغول فعاليت بود. گرانترين مدل نقاشي تاريخ هنردر سال 1771 هاكرت از سوي كاتريناي دوم ماموريت يافت كه سري نبردهاي دريايي مقابل ساحل تركيه را نقاشي كند بدينمنظور و براي اينكه هاكرت هم بتواند تصور بهتري از اين رويداد داشته باشد يك كشتي جنگي واقعي براي انفجار به مقابل شهر ساحلي «ليفرنو» در ايتاليا آورده شد. اين كشتي به گفته اشتولتس يكي از گرانترين مدلهاي تاريخ هنر محسوب ميشود. علاوه بر اين تابلو، ياكوب فيليپ هاكرت سفارشهاي بسيار خوبي را نيز از سوي بزرگان ديني مسيحيت دريافت ميكرد. هاكرت همواره در نقاشيهاي خويش ميكوشيد چشمانداز مناظر طبيعي را با عناصري كه در مسافرتها و بهويژه سفرهاي تحقيقاتي خويش آشنا شده بود تركيب كند برخي از اين عناصر عبارتند از: معابد يوناني سسيل، آبشارهاي شهر «تيوولي» در شرق رم، مناظر مربوط به جزيره صخرههاي آهكي در خليج «ناپولي» و بندرهاي كوچك سواحل «آمالفي» ايتاليا. اما شايد يكي از مهمترين مشخصههاي تابلوهاي هاكرت را بتوان در اين موضوع خلاصه كرد كه در نقاشيهاي او صحنههاي آرامشبخش و تصاوير دلنشين بهطور متناوب جاي خود را به مناظر دراماتيك فوران كوه آتشفشان «وزو» ميدهد. مناظر دراماتيك اين كوه نياز آن زمان را به تصاوير ترسناك اما خوشايند تامين ميكرد. به عقيده كارشناسان هاكرت كاملا ميدانست كه چگونه به مردم خويش خدمت كند.
رخدادهاي طبيعي، نقطه عطف نقاشيكارشناسان معتقدند ياكوب فيليپ هاكرت مناظر طبيعي را رخدادهاي طبيعي تلقي كرده و بر اين اساس توانست با مشاهدات دقيق خويش در پديدههاي جوي و زمينشناختي، نقطه عطف نقاشي طبيعت در قرن هجدهم را نشانهگذاري كند. لذا نمايشگاه هامبورگ در حقيقت شرح مختصر تحسين برانگيزي است درباره آثار اين هنرمند بزرگ آلمان كه با وجود شهرت فراواني كه در طول حيات خويش داشت تا مدتها جزء هنرمندان فراموش شدهاي بهشمار ميرفت كه علاقه به آنها تازه در دوران جديد پديدار شد. هاكرت پس از تحصيلات در برلين و اقامتهاي متعدد در سوئيس و فرانسه، بخش اعظم عمر خويش را در ايتاليا سپري كرد. وي در آنجا جايگاه خود را بهعنوان يك هنرمند مطرح بينالمللي تثبيت كرد؛ هنرمندي كه توانست نقاشي ايتاليايي را در سالهاي پيش از 1800 بهطور تعيين كنندهاي شكل دهد. از جمله موضوعات به كار رفته در آثار هاكرت ميتوان به صحنههاي شكار، بندر و بيش از همه مناظر طبيعي جذاب از تپههاي رم، مناظر جنوب ايتاليا، ناپولي و سسيل و نيز مناظر توسكانا اشاره كرد. هاكرت به عقيده كارشناسان جزء معدود هنرمنداني است كه توانست مستقل از سلسله مراتب يك دربار، فعاليت كرده و موقعيتهاي مدرن هنري در قرن نوزدهم را پيشاپيش به تصوير بكشد. گردشگراني كه از سراسر اروپا به ايتاليا سفر ميكردند از جمله هنرمندان آلماني، اشراف زادگان انگليسي و خريداران درباري سرشناس، درجه شهرت هاكرت را بالا برده و آثار او را در سراسر قاره اروپا منتشر ميكردند. فيليپ هاكرت همواره يكي از مهمترين اهداف هنرمندان زمان خويش بهويژه هاينريش ويلهلم تيشباين(1829-1751) و كارل فردريش شينكل (نقاش و معمار آلماني 1841-1781) بهشمار ميرفت كه در طول اقامت وي در ايتاليا همواره به ديدن او ميرفتند. نمايشگاه هامبورگ در حقيقت در انديشه و جستوجوي يافتن انگيزههايي است كه از سوي هاكرت و با هدف تكامل نقاشي مدرن طبيعت در آغاز قرن نوزدهم شكل گرفت. اما از ديگر سو نيز با وجود ارزيابيهاي مثبت نوشتاري، نظري و نقد و گفتوگوهاي هنري قرن هجدهم، آثار هاكرت در قرن نوزدهم با انتقادات شديدي روبهرو شد. اين در حالي است كه فيليپ هاكرت به عقيده صاحبنظران با به تصويركشيدن مناظر طبيعت كه با شيوهاي آرماني و هنرمندانه با فيگورهاي تاريخي و يا مكانهاي باستاني تركيب شده است بهعنوان مهمترين نماينده «برداشت هنري كلاسيك» محسوب ميشود ضمن آنكه وي با بهكارگيري دقيق عناصر طبيعي و توصيف، مو به مو و مشاهده جزئيات طبيعت، در حقيقت معيارهاي برداشت هنري معاصر را كه به شدت صورتي آرماني بهخود گرفته بود در هم شكست و نقطه شروع جديدي را فرا روي هنرمندان نسل بعد از خويش قرار داد. علاقه هاكرت به رخدادهاي طبيعي، نشان دادن آبشارها، فوران آتشفشانها يا درههاي عميق و تنگ كوهها، در پيوند ميان نقاشي طبيعت و علوم مرتبط با طبيعت و در چارچوب تماشاي پديدههاي زمين شناسي و جوي در آثار هنرمندان مختلف قرن نوزدهم بهطور منطقي از سر گرفته شد. تاثير فيليپ هاكرت بهعنوان يك هنرمند صاحب سبك را بر هنر كشور آلمان، تازه ميتوان در اواخر عمر اين هنرمند، يعني زمانيكه وي با هنرمندان صاحبنامي چون كاسپر ديويد فردريش( نقاش آلماني عصر رمانتيك 1840-1774) و نويسنده و نقاش آلماني فيليپ اتو رونگ (1810-1777 نماينده اصلي نقاشي رمانتيك) نسل جديدي از هنرمندان را شكل داده بود، دريافت. ياكوب فيليب هاكرت كه واپسين سالهاي زندگي خود را در فلورانس سپري كرد سرانجام در 28 آوريل 1807 در ايتاليا درگذشت. او هرگز به آلمان بازنگشت. همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4499]