محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853171757
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصاحبه خواندنی فرزاد حسنی با حاتمی کیا
فرزاد حسنی: امشب منهم وجد دارم، چون هم فیلمسازی را می بینم که بسیار هم دوستش داشتم، فیلمساز نسل ماست، آقای ابراهیم حاتمی کیا کسی است که خیلی ها عاشقانه دوستش دارند. فکر نمی کنم تا حالا با کسی برخورد داشته باشم، از جنس ما باشد و علاقه مند به سینما و ادبیات و رسانه باشد و بعد وقتی اسم حاتمی کیا می آید، لااقل یکبار در زندگی اش احساس های عمیق را تجربه نکرده باشد. من آدم شهرت طلب نیستم، دنبال شهرت نیستمنه تعریف و تمجید است اینکه حس واقعی ام را درباره ابراهیم حاتمی کیا گفتم، دعوت گمان می کنم پانزدهمین فیلم ابراهیم حاتمی کیا باشد، از او قبلا فیلم های کوتاهی چون تربت، صراط و طوق سرخ ( که جایزه هم گرفته) خیلی کم دیده شده و به هر حال این روزها جزو آثار شما شناخته نمی شود. خیلی از دوستان حاتمی کیا را با هویت به خاطر می آورند، من خودم حاتمی کیا را با مهاجر و دیده بان دوست دارم، شاید به چهره ام نخورد اما من با این فیلم حاتمی کیا را دوست دارم و دیدن فیلم خاکستر سبز را در ساختمان وزارت ارشاد فراموش نمی کنم که به خاطر ازدحام جمعیت مجبور شدم روی کیفم بنشینم تماشا کنم و بغض لحظاتی که سعید از کرخه تا راین به تصویری که تشییع حضرت امام را نشان میدهد چنگ می اندازد و با آن بغض کردیم و... اینکه جنس سینمای حاتمی کیا چیست و آیا می توان برای این سینما جنسیت تعیین کرد موضوعی است که برنامه سینماصدای رادیو گفت و گو به آن پرداخته است، آنچه می خوانید بخشی از گفت و گوی فرزاد حسنی با ابراهیم حاتمی کیا و پیرهادی( تهیه کننده فیلم سینمایی دعوت) و امیر پوریا( منتقد سینمایی) به آن پرداخته است. • آقای پیرهادی جنس سینمای حاتمی کیا چیست؟ جنس سینمای حاتمی کیا، جنس سینمای زمان خودش است و مشخصا یک فیلمسازی است که در همه سال هایی که فیلم ساخته به سوی آنچه مسئله اش بوده، رفته است و راجع به آن حرف زده و امروز هم اگر می بینیم که فیلم دعوت راجع به یک موضوع کاملا اجتماعی و زنانه است مشخصا نگاه حاتمی کیا به سینمای زمانه اش است و این سوژه برایش مسئله بوده و راجع به آن حرف زده. • آقای امیر پوریا جنس سینمای آقای حاتمی کیا چیست؟ چون آقای حاتمی کیا به لحاظ انسانی آدم واکنش ای است اول گذاشتید تا من حرف بزنم تا بعد عکس العمل بگیرید، این واکنشی بودن را عمدا اینجا به کار می برم به خاطر اینکه می خواهم به آن حرفی که آقای پیرهادی زدند اشاره بکنم، اینکه فیلم های حاتمی کیا در هردورانی واکنشی هستند به آنچه ایشان فکر می کند مهمترین یا یکی از مهمترین مسائل مطرح زمانه و جامعه خودش است، بنابراین این گذری که در طول زمان وقوع داستان های آقای حاتمی کیا اتفاق می افتد که می بینیم معمولا با زمان ساخته شدن آنها یکی است، یعنی اگر فیلم ها در زمان جنگ یا سال های اولیه بعد از جنگ ساخته می شوند، موضوعشان جنگ است، کمی بعدتر وارد چالش های بعد از جنگ می شوند و کمی بعدتر ممکن است که مثل دعوت یا به نام پدر باشد که در آن اتفاقات اجتماعی که برخی از آدم های آن دوران دارند در آنها جاری است. •من فکر می کنم آن چیزی که شما اول اشاره کردید، به برخی از منتقدان به آقای حاتمی کیا گفته اند ( دعوت) از جنس او نیست ،این برمی گردد به این موضوع قدیمی که یک تلقیات غلطی از تئوری مولف بر فضای نقد سینما در ایران به جای مانده است، در واقع نقد مولفی به دنبال این بود که شاخصه های آثار یک فیلمساز را از دل آن بیرون بیاورد و بعد این چارچوب را ببندد، آنهم معمولا زمانی اتفاق می افتد که مثلا یک 20 سالی از زمان ساخته شدن فیلم های اواسط کار یک فیلمساز گذشته باشد. ولی الان یکی از آموزه های غلطی که از نقد مولف وجود دارد این است که در طول زمان فیلمسازی و حیات فیلمساز منتقدان می خواهند چارچوب تعیین بکنند و جنس یک آدم را برای خودش توضیح دهند، این را به این جهت عرض می کنم که به نظر من نکات مثبت ومنفی فیلم ها هیچ ربطی به اینکه برایش حوزه استحفاظی تعیین کنیم ندارد، اگر فیلمسازی مثل ناصر تقوایی یک یا دو فیلم خوبش را در منطقه جنوب که زادگاهش است می سازد، اگر موفق نمی شود که در جایی، داستانی را در جای دیگری پیش ببرد، این باید در تحلیل فیلم مستقل به کار برده شود. این بحث دیگری است ، درباره این موضوع من تعجب می کنم والان هم که دارم مصاحبه ها و مطالب را می بینم ،بخش عمده ای از نوشته ها درباره فیلم دعوت از اینجا شروع می شود که آقا جنگ را می شناسی، برودرباره جنگ.. اصلااین تشخیص را چه کسی می تواند داشته باشد غیر از خود فیلمساز، این را الان برای دفاع از فیلم دعوت نمی گویم بلکه برای دفاع از ذهنیت شخص آقای حاتمی کیا می گویم که کاملا در اینکه بگوید من تشخیص می دهم که الان دغدغه ساختن چه چیزی را دارم کاملا حق دارد. اساسا موفقیت یا عدم وموفقیت کارگردانان بستگی به این دارد که در حیطه ای که تشخیص می دهند تجربه ای پیدا کنند. ما نمی توانیم حق تجربه کردن را از آنها بگیریم. ابراهیم حاتمی کیا: ای کاش همه حرف هایی که آقای پوریا می زدید منعکس شده بود در مطبوعات و دیده می شد برای خوانندگان . فیلم های حاتمی کیا در هردورانی واکنشی هستند به آنچه ایشان فکر می کند مهمترین یا یکی از مهمترین مسائل مطرح زمانه و جامعه خودش است، • من می خواستم اول دغدغه شما را رفع کنم و بعد شروع به صحبت کردن کنیم، چون همه کسانی که مثل ما درگیر کارهای اجرایی هستیم، حالا من به عنوان بازیگر و مجری و شما به عنوان کارگردان، گاهی مواقع با نقدهایی مواجه می شویم که آدم گاهی می خواهد فریاد بزند، فریاد بکشد ، کاری که شما چند باز انجام دادید و و بگوید به خدا منظرنظر، منظر نظر اشتباهی و در فرض حقی وجود ندارد که در حکم به چیزی برسیم که در حقیقت جاری به آن استناد کنیم. واقعیت این است که اتفاقی که سر فیلم دعوت افتاده و تاحدی هم من نسبت به آن واکنش نشان دادم، چیزی که قبلا نشان نمی دادم، تقریبا دو سالی بود که من با تمام قوا سعی می کردم که حرف نزنم. • سر بودید. واقعا نه از سر سری نبود بیشتر اصرار داشتم که وقتی حرفی برای گفتن ندارم که حالا بخواهم با کلام حرف بزنم خب حرف نزنم و بایستم کنار و بیشتر شنونده باشم،اصلا در دایره ای نیفتم که بخواهد دفاع از اثر تعریف شود که من خودم را مطلق کنم چون وقتی آدم در چالش اینگونه می افتد بعضی وقت ها نسبت به توضیح اثرش کور می شود و ناگهان در گردابی می افتد، ما خودمان نسبت به نقد فیلم از زمانی که فیلمنامه را می خواهیم بنویسیم این نقد بر خودمان را اجرا می کنیم و نمی توانیم از خودمان دور کنیم تا لحظه ای که فیلم آماده شده و اجازه اکران می گیرد. خودمان می فهمیم دارای یک اتفاقاتی هست و یک گردابی که ناخودآگاه می تواند رخ دهد که من یک دفعه از اثر دفاع کنم از باب اینکه اثر بی نقصی است و مشکلی ندارد، منتها این بار اتفاقی که افتاد و شاید من چون مشهورم به اینکه فیلمسازی که واکنش هایم دلی است و خیلی راحت و صریح وارد موضوع می شوم، این دفعه خیلی احساس کردم که دعوا اصلا سر دعوت نیست و سر چیز دیگری دارد رخ می دهد و دعوت بهانه ای برای اتفاق دیگر است و انگار این اتفاق وقت خوبی است برای اینکه آن چیز پیش بیاید. والا من چهارده فیلم ساختم و مطمئنم در آنها پر از ایراد است، آنقدر که من در گوش شما بگویم که من تحمل نمی کنم فیلم های خودم را نگاه کنم، برایم سخت است که در تنهایی... مگر یک وضعیتی مجبور شوم که در یک تشریفات بیرونی کنار فیلم بایستم والا مرا خسته می کند وقتی می دانم در لحظه لحظه آن پر از ایراد است. ولی چه چیزی است که این مخاطب، بی واسطه و بدون اینکه وارد این مباحث شود ارتباطش را ایجاد می کند، کجای این فیلم ها و آثار هست که نخ ارتباطی و تصویری حسی این تماشاگر است، قسم می خورم واضح نمی دانم که کجای آن این اتفاق دارد می افتد، آیا آن تخصص بنده است و اگر هست پس چرا من خودم نمی فهمم، جز اینکه من محاکات زمانه را در کارهایم ایجاد می کنم که خودم، خودم را در این وضعیت قرار می دهم که زیر سئوال بروم و حرف بزنم و یک حرف هایی از درون آن در بیاید، مخاطب این را می فهمد. مخاطبی که راحت با این کار هست این می شود که الان می بینیم که بین مردم شناخته می شوم، مرا به جا می آورند، با من صحبت می کنند در انواع جاها، هر جایی که اتفاق افتاده، به این صورت بوده، این را نه به عنوان مثبت بودن آن بگویم از باب اینکه یک نسبتی ایجاد می کند بین مخاطب با تاریخ این مملکت. برای همین است که فرنگی ها فیلم های من را نمی فهمند و اصلا ارتباط ندارد. حالا این را برمی گردانم، دغدغه بی واسطه خود مخاطبین با فیلم های من با دغدغه باواسطه منتقدین که یکسری الگو و متر و میزان در اختیار دارند و فیلم را می خواهند متر کنند، پر از اغلاط است و اغلاط را خوب وقتی...من خودم یادم است نشسته بودیم و یکی از فیلم های کوتاه مرا نقد می کردیم با بچه ها و گفتیم چه صحنه هایی از فیلم زیادی است و باید حذف شود به نظر شما ( سر فیلم صراط بود) گفتیم این سکانس عین آن در سکانس بعدی هم هست آن را برداریم، گفتیم اینجا این بحثی را که می کند، آنجا هم اشاره اش هست، بعد دیدیم فیلمی که نزدیک به 25 دقیقه بود واقعه می شود که پنج دقیقه باشد اما آن دیگر صراط نبود، صراط در زمان خودش واکنش خوبی داشت و تلویزیون آن را چند بار پخش کرد. من اعتقادم این است آن سلوکی که فیلمسازی که مثل بنده دارد با سینما دارد، انجام می دهد بحمدالله منه از راه تکنیک و آکادمیک وارد نشدم ( چون وارد نشدم و اصلا اینگونه نبوده) و هر کسی که بگوید که من فیلمسازی هستم که درس این کار را خواندم، من درس را بعدا خواندم، من با چهار تا فیلم سینمایی وارد دانشکده شدم برای اینکه بخواهم درس را ادامه دهم. آن حس شخصی که با مدیوم تصویر ارتباط ایجاد کرد یک خطی را بین من و مخاطب ایجاد کرد که آن خط هنوز پرقدرت است، من می فهمم دعوت را بعضی وقتی می آیند نسبت به فیلم اذیت هستند نه از باب تکنیک، نه از باب تمسخر دوستان منتقد که مثلا این فیلم آن ساعت خوشی است، نه از باب اینکه این فیلمساز زمان خود را گم کرده، نه از باب اینکه آقای گلمکانی بگوید من اصلا این فیلمساز را با این چیز بجا نمی آورم، اینها همه چیزهایی است از دل دیگری که ترس دارد نکند آن ارتباط تاریخی که کار با کارهای قبلی، این مسیری که با زمان خودش هم تعریف می داد آن در این فیلمساز قطع شود چون انگار جای آن جایگزین کمی پیدا می کند. • من نقد گلمکانی را خواندم در مجموعه ای که مصطفی جلیلی فر نوشته بود و آقای گلمکانی مطلبی نوشته بود با چند نقد دیگر که جسته و گریخته جمع شده بود. شما را درک می کنم و دوست دارم این سئوال را بپرسم آقای حاتمی کیا. با توجه به اینکه بعضی وقت ها منتقدها به شما گیر می دهند، اذیت می کنند فکر نمی کنید خوب بوده که بعضی فیلم ها را نمی ساختید؟ تا آرم و برچسب خاصی بر اساس آن فیلم ها به شما نخورد ، چون امروز هر وقت می خواهند شما را متر بکنند می گویند تو همان کسی هستید که آژانس شیشه ای را ساخته ای؟ تو همان مباهله طلبی هستی که روبان قرمز را درست کرده بودی؟ محبوبه، داود و جمعه ات کجاست؟ و یا از آن بالاتر! حتی من یک شب کل کل داشتیم با آقای پیرهادی که در این فیلم شما چه خبر است؟ این تذهب؟ کجا دارید می روید؟ چه کار دارید می کنید؟ یک تعدادی ستاره می آورید؟ یکسری آدم هایی که از جنس سینمای آقای حاتمی کیا نیستند، پرویز پرستویی شما کجاست یا کسانی از این قبیل؟ • فکر نمی کنید اگر بعضی از فیلم ها را در بعضی از زمان ها اگر نمی ساختید امروز پاسخگوی اینهمه چی شد و کجا رفت نمی بودید؟ ببینید اگر مشخصا به من بگویید، نه من فیلم هایی که تا الان ساختم. آخه این از آن حرف هایی است که من چطور بگویم ، واقعیت این است که فیلمی مثل وصل نیکان فیلمی است که در دوره خودش تماشاگر ننشست آن را نگاه کند. • بعدها هم کسی آن را دوست نداشت. ولی به نظر من این فیلم مال تاریخ ما بود، تاریخی که به شدت به آن اعتقاد دارم یعنی آن عبوسی که در فیلمی نظیر وصل نیکان بود عبوسی مثل نسل ما بود. آن عبوسی اتفاقا به شکل خیلی ناخودآگاهی بروز کرد و دیده شد. اگر کسی بخواهد دنبال کند سیر فیلمسازی را که اینجوری با زمان خودش کار می کند باید وصل نیکان را ببیند تا برسد به کرخه تا راین نمی شود از فیلم مهاجر آمد و نشست به کرخه تا راین. کاملا این مسیری است، یعنی من می خواهم بگویم که همه طوفان ها، همه آن چیزهایی که وقتی ما می آییم در بحث فرهنگ اشاره می کنیم و می گوییم آقا فرهنگ می تواند حتی یک نسبتی با اقلیم ها و با آن شرایط جغرافیایی داشته باشد، آن اقلیم یک چیزهایی به آن داده که کم کم در ناخودآگاه آن مردم رفته است یعنی یک گذار می بینید ؟ کاملا این مسیری است، یعنی من می خواهم بگویم که همه طوفان ها، همه آن چیزهایی که وقتی ما می آییم در بحث فرهنگ اشاره می کنیم و می گوییم آقا فرهنگ می تواند حتی یک نسبتی با اقلیم ها و با آن شرایط جغرافیایی داشته باشد، آن اقلیم یک چیزهایی به آن داده که کم کم در ناخودآگاه آن مردم رفته است که الان ما می گوییم واکنش های اصفهانی یک جور است، شمالی یک جور است. یزدی، آذری، ترکی و... یک جور است اینها از کجا می آیند اینطور نیست که یک عده نشسته اند و تصمیم گرفته اند، در آن مسیر فیلمسازی و وصل نیکان باید جا بگیرد، شما می توانید به لحاظ فیلمسازی به آن نمره خوبی ندهید ولی وجودش به خاطر اینکه مسیر حلقه ای را تعریف می کند به نظر من بسیار سرجایش است، می توانیم دوره جدید را که مشخصا فیلمی مثل دعوت دارد مطرح می شود، که بگوییم این به آن گونه ها نمی خواند .. • یعنی اینها را باز هم شما مثل یک گذار می دانید، مثل رباط های یک کاروانسراهای بین مسیر و شهر اصلی، یعنی خودتان هم معتقدید که وصل نیکان شهر اصلی حاتمی کیا نیست اما از کرخه تا راین می تواند شهر اصلی باشد . الان می گوییم . الان بهش نگاه می کنیم و می گذاریم گذار. والا من که نفس در زمان می کشیدم در آن زمان. آن لحظه احساس می کردید شهرتان است؟ با تمام قوا. با تمام انرژی فکر می کردم که باید این را بگوییم، با این مختصات. آقا الان شهر ما کسانی که فکر می کنید اینطور شده در فیلمی مثل وصل نیکان دارد عروسی می گیرد و جشن می گیرد و در این جشن شرکت نمی کنند . مردم تحت فشار جریان جنگ و اواخر جنگ اذیت شده اند دیگر فشار و موشک باران به تهران رسیده است دیگر جامعه شهری از زاویه دید یک رزمنده که در جنگ است می گوید من هشت سال می جنگیدم برای اینکه خط جبهه را حفظ کنم. حالا باید شهر هم بابت این قضیه مقاومت کند. حالا من نمی دانم تحلیل ها اینجا چقدر ظرفش برای گفتن است... شما در اینجا آزادید. خوب واقعیتش این است که اینها آن موقع اتفاق افتاد یعنی به نظر من دولتمردهای ما به این رسیدند، یعنی جنگ ما زمانی تمام شد که موشک ها به تهران ما رسید، اتفاق در تهران بود و زمانی که به تهران رسید دوستان مسئول ما سر از جای دیگری درآورند و در جاهایی که باید می بودند، نبودند دیگر و این نشان می دهد که مدیریت پای این موضوع نمی ایستد، خوب این قصه آدمی با این مختصات است که می خواهد جشن بگیرد و کسی نمی خواهد به عروسی اش بیاید، خوب این مسیر برای من خیلی... احساس کاملا قهرمان قصه را داشتم که نگاهش به شهر اینگونه است، حالا آن موقع یادم است که آقای طالب نژآد گفت که دلیل اینکه این فیلم ناموفق است این است که حاتمی کیا شهر را نمی شناسد، اینها جملاتی بود کهی شناسم و آدم های آنجا را. خوب حالا که اینجا را نمی شناسم این اشتباهی است که رخ داده دارد این فیلم دارد... من معذرت می خواهم، جنبه کمیک این امر. من آن موقع خواننده مجله فیلم بودم، من مثلا یکی دو سال بعد بود... حسنی: حالا تو مدام سنت را کم کن. نه سال 67 است و من ازسال 69 است که دارم می نویسم، یادم است اولین بار که این را خواندم به این فکر کردم که مگرحاتمی قبل از آن.. در جبهه به دنیا آمده که یک منتقد این را می گوید. این آدم فوقش شش سال، هشت سال ، قبلش ... چه تفکر است!!! حسنی: از شهر آمده و به جبهه رفته است! حاتمی کیا: اتفاقا حیرت می کردم و نمی توانستم واکنش.. فقط گفتم چقدر فکر می کنی که من در جبهه بودم که فکر می کنی من فقط جبهه را... ولی اینکه این فیلم می تواند لکنت در گفتار داشته باشد مثل همین الان که ما با هم نشسته ایم... ادامه دارد. حاتمی کیا: می دانیم فیلم هایی بوده که مفصل از آن تبلیغ کردند و فیلم هم فروش نکرده، من می گویم اصلا جای ایراد نیست، اشکالی ندارد، من حرفی ندارم، این زشت نیست که شما (منیژه حکمت) بیایی به من اتهام ببندی، کهمن یک فیلمساز دولتی هستم ، به جای اینکه بگویی من دوست دارم فیلم من اینقدر پخش شود، والا اگر وارد این بازی ها شوی خوب من می گویم غصه تو این است که ویزای کانادا بگیری، کانادا به تو ویزا نمی دهد، آنجا فیلم تو را دارند پخش می کنند، 40 تا کشور دارند.. من روزنامه های سینمایی را نگاه می کنم، اینجا و آنجا و... الحمدالله رب العالمین، خوب هر کسی از هر جایی که می خواهد (نیاز خودش را مرتفع می کند) پس چه نیازی به این حرف هاست، یکی این بحث بود و یکی هم فیلمساز دولتی بودن، آقا ببخشید من چکار کردم جز اینکه حرف هایی که در نوک پیکان بحث های این مملکت هست را در فیلم هایم طرح کرده ام، یعنی بحث هایی مثلا آژانس شیشه ای، مثل از کرخه تا راین، حوزه هایی را وارد شدم که آنهایی که به عنوان ممیزی می توانستند وارد شوند، احتیاط کردند، برای اینکه دیدند من از جریانی آمده ام به اسم بچه سینمای جنگ، بچه ای که در جنگ بوده است، من بابت این چه امتیازی گرفته ام؟ کدام تاج را بر سر من گذاشتند که مثلا حالا افتخاری باشد که بعد این تهمت به من بچسبد؟ من چهار تا فیلم سینمایی را در سپاه ساختم ( من سپاه نیروی هوایی بودم) فیلم اول ( هویت) که هیچی، فیلم دیده بان را ساختم (مال رسته نیروی هوایی بود)، فیلم مهاجر را ساختم ( مال رسته نیروی هوایی و هواپیماهای بدون سرنشین بود) فیلم وصل نیکان را ساختم ( در مورد موشک و تشکیلات و.. است) من بابت این چهار تا فیلمم هر حقوقی که گرفتم به حساب سپاه ریختم چون مسئولی که بالای سر من بود می گفت که یا تو در سپاه و پادگان باید فیلم بسازی و ما مثلا فیلم سینمایی نمی خواهیم یا اگر هر چیزی که می گیری باید به حساب سپاه بریزی و من به حساب سپاه ریختم و الحمدالله چهار تا فیلم هم ساختم و هیچ انگیزه ای جز 4300 تومان که سپاه به عنوان حقوق به من می داد دست من نمی آمد. اصلا مشکلی هم نداشتم، اصلا مسئله ام این نبود، با همین زبان تا الان من جلو آمدم، تهیه کننده ها بپرسند حاتمی کیا چقدر می گیرد، اصلا فیلمساز گرانی در سینما است که به عنوان یک مسئله سینما باشد که خیلی گران قیمت است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]
صفحات پیشنهادی
فرزاد حسنی به تلویزیون برمی گردد
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا-مصاحبه خواندنی فرزاد حسنی با حاتمی ... اند ( دعوت) از جنس او نیست ،این ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا-مصاحبه خواندنی فرزاد حسنی با حاتمی ... اند ( دعوت) از جنس او نیست ،این ...
داستان فيلم تازه ابراهيم حاتميكيا يك جور «آژانس شيشهاي ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا-مصاحبه خواندنی فرزاد حسنی با حاتمی کیافرزاد ... نسل ماست، آقای ابراهیم حاتمی کیا کسی است که خیلی ها عاشقانه دوستش دارند.
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا-مصاحبه خواندنی فرزاد حسنی با حاتمی کیافرزاد ... نسل ماست، آقای ابراهیم حاتمی کیا کسی است که خیلی ها عاشقانه دوستش دارند.
حرف های تازه حاتمی کیا
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا ابراهیم حاتمی کیا: ای کاش همه حرف هایی که آقای پوریا می زدید منعکس شده بود در مطبوعات و دیده می شد برای خوانندگان . فیلم های حاتمی ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا ابراهیم حاتمی کیا: ای کاش همه حرف هایی که آقای پوریا می زدید منعکس شده بود در مطبوعات و دیده می شد برای خوانندگان . فیلم های حاتمی ...
فيلم تلويزيوني «گرداب» آماده پخش از تلويزيون شد
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا فیلم های حاتمی کیا در هردورانی واکنشی هستند به آنچه ایشان فکر می کند ... کور می شود و ناگهان در گردابی می افتد، ما خودمان نسبت به ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا فیلم های حاتمی کیا در هردورانی واکنشی هستند به آنچه ایشان فکر می کند ... کور می شود و ناگهان در گردابی می افتد، ما خودمان نسبت به ...
مجبور نيستم مصاحبه کنم
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا من آدم شهرت طلب نیستم، دنبال شهرت نیستمنه تعریف و تمجید است اینکه حس واقعی ... را در ساختمان وزارت ارشاد فراموش نمی کنم که ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا من آدم شهرت طلب نیستم، دنبال شهرت نیستمنه تعریف و تمجید است اینکه حس واقعی ... را در ساختمان وزارت ارشاد فراموش نمی کنم که ...
شهرت طلبي به هر قيمت ... !
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها من آدم شهرت طلب نیستم، دنبال شهرت نیستمنه تعریف و تمجید است اینکه حس واقعی ام را درباره ... ( که جایزه هم ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها من آدم شهرت طلب نیستم، دنبال شهرت نیستمنه تعریف و تمجید است اینکه حس واقعی ام را درباره ... ( که جایزه هم ...
كانادا به «منيژه حكمت» رواديد نداد
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها فکر نمی کنم تا حالا با کسی برخورد داشته باشم، از جنس ما باشد و علاقه مند به سینما و .... بعدها هم کسی آن را ...
مصاحبه فرزاد حسنی با حاتمی کیا - اضافه به علاقمنديها فکر نمی کنم تا حالا با کسی برخورد داشته باشم، از جنس ما باشد و علاقه مند به سینما و .... بعدها هم کسی آن را ...
همكاري تازه «بهداد» با «صدرعاملي»
«رسول صدر عاملي» در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس با بيان اين مطلب، گفت: در حال حاضر در مرحله پيش توليد ... گفتگوی فرزاد حسنی با رسول صدرعاملی ... رویا نونهالی و مریلا زارعی بازیگران نقشهای اصلی فیلم تازه حاتمیکیا هستند که در .
«رسول صدر عاملي» در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس با بيان اين مطلب، گفت: در حال حاضر در مرحله پيش توليد ... گفتگوی فرزاد حسنی با رسول صدرعاملی ... رویا نونهالی و مریلا زارعی بازیگران نقشهای اصلی فیلم تازه حاتمیکیا هستند که در .
مصاحبه جالب مریم حیدرزاده!
سؤال: اگه یه پول زیادی بهت میرسید، دوست داشتی با آن چه میكردی؟! پاسخ مریم (بدون ... راز مانتوهای 2هزار تومانی شب عید · بگذارید حاتمیکیا کارش را بکند! آژانس انرژي ...
سؤال: اگه یه پول زیادی بهت میرسید، دوست داشتی با آن چه میكردی؟! پاسخ مریم (بدون ... راز مانتوهای 2هزار تومانی شب عید · بگذارید حاتمیکیا کارش را بکند! آژانس انرژي ...
كنكور!
1-لطفا به سوالات زير با دقت پاسخ دهيد: 1-چشم 2-به روي چشم 3-عمرا 4-در اين كادر چيزي ننويسيد 2-بازيكن برزيل كه پايش به شدت آسيب ديد ... پیام و مضمون اصلیه فیلم به نام پدر ساخته ی ابراهیم حاتمی کیا با بازیه پرویز پرستویی چه بود؟ ..... د) فرزاد حسنی. .... برگيزر در آستانه داربي مشهد حاضر به مصاحبه نشد اميدوارم بار آخرم باشد!
1-لطفا به سوالات زير با دقت پاسخ دهيد: 1-چشم 2-به روي چشم 3-عمرا 4-در اين كادر چيزي ننويسيد 2-بازيكن برزيل كه پايش به شدت آسيب ديد ... پیام و مضمون اصلیه فیلم به نام پدر ساخته ی ابراهیم حاتمی کیا با بازیه پرویز پرستویی چه بود؟ ..... د) فرزاد حسنی. .... برگيزر در آستانه داربي مشهد حاضر به مصاحبه نشد اميدوارم بار آخرم باشد!
-
گوناگون
پربازدیدترینها