واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرایی جدایی (2)
ابوحنیفه و چرایی جدایی او از استادش امام صادق علیه السلامپافشاری منصور براینكه ابوحنیفه را به امور دیوانی بكشاند ممكن است واكنشی در برابر پیشینة سیاسی وی بوده باشد. به دنبال قیام حسان بن مجالد خارجی در نزدیكی موصل، منصور كه از موصلیان به خشم آمده بود، ابوحنیفه و دو فقیه دیگر از كوفیان را احضار كرد تا بر نقض عهدنامة سابق خلیفه با موصلیان مهر تأیید نهاده، او را در سركوب ایشان بر صواب شمارند ولی ابوحنیفه رأیی برخلاف میل خلیفه ابراز داشت و خلیفه ناچار شد كه عهدنامة مزبور را پای برجا شمارد.در آخرین روزهای زندگانی ابوحنیفه، منصور او را به بغداد فراخواند و به حبس افكند و ابوحنیفه پس از روزی چند در حبس درگذشت. زفربن هذیل برآن بود كه ابوحنیفه را در زندان زهر خورانیده اند. پیكر ابوحنیفه، پس از آنكه حسن بن عُمارة بجلی، محدث كوفی بر آن نماز گزارد، در مقبرة خیزران بغداد مدفون گردید.مكتب اعتقادی ابوحنیفه ابوحنیفه بیشتر به عنوان یك فقیه صاحب رأی مطرح بوده و از دیر زمان نام او در كنار مالك و شافعی به عنوان یكی از بزرگترین فقیهان اهل سنت ذكر گردیده است. مکتب ابوحنیفه به عنوان مكتبی دوبعدی شناخته شده است، مكتبی كه هم از نظام اعتقادی و هم از نظام فقهی برخوردار است. ابوحنیفه در جوانی در محافل اعتقادی كوفه شركتی فعال داشت و در فرصتهایی كه دست می داد، ضمن سفر به بصره با دیگر گروهها به مناظره می پرداخت.در محافل مذهبی برخی مسایل اعتقادی، موضع گیریها و گروه بندیهایی را پدید آورده بود كه آغازی برای شكل گیری فرقه هاو مذاهب كلامی بود. رئوس این اختلافات را مسایلی چون «ایمان فاسق»، «قَدَر»، «امامت» تشكیل می دادند. هر یك از این مسایل اقتضا داشت كه یك عالم دینی در برابر آ موضعی اتخاذ نماید. مذاهب كلامیِ مشخص كه نظامی معین از موضع گیریها در قبال تمامی یا بیشتر مسایل اعتقادی ارائه نمایند، در آن دوره پدید نیامده بودند و عناوینی كه برای گروههای مختلف، چون «مرحبة»، «خوارج»، «قدریه» و «شیعه» به كار برده می شود، بیش از آن كه بیانگر مذهبی نظام یافته باشند،بیانگر نوعی موضع گیری در مسایل خاص و گاه نوعی تشكل سیاسی ـ اجتماعی بودند. از این رو در هنگام سخن گفتن از متفكر و عالمی دینی چون ابوحنیفه؛ جستجوی یك مذهب كلامی نظام یافته كه بتوان آنرا «مذهب ابوحنیفه» بشمار آورد سودی نخواهد داشت بلكه باید ابتدا موضع گیریهای بنیادی او را روشن ساخت و براساس آنها نظام فكری او را باز شناخت.الف ـ مواضع اعتقادی ابوحنیفه:ایمان و ارجاء: مسألة ایمانِ مرتكب كبیره موضع مختلف پدید آورده بودند: نخست، خوارج كه عمل را آن اندازه در ایمان مؤثر می دانستند كه معتقد بودند ارتكاب كبیره موجب زوال ایمان و سبب كفر می گردد؛ دوم، مرجئه كه ارتكاب كبیره را زایل كنندة ایمان نمی دانست كه زیادت و نقصان نمی پذیرد؛ سوم، اصحاب حدیث كه در عین پرهیز از تكفیرِ مرتكب كبیره، ایمان را دارای درجات دانسته، با دخیل دانستن عمل در مفهوم ایمان، آن را قابل زیادت و نقصان می شمردند.گروه های افراطی مرجئه بر این باور بودند كه با وجود ایمان، هیچ معصیتی زیان بار نخواهد بود وشخص مؤمن با ارتكاب هیچ عصیانی مستحق دوزخ نخواهد گشت. به اعتقاد آانان حسنات مؤمنان، پذیرفته و سیئات آنان، آمرزیده خواهد شد. قَدَر: دربارة مسألة قدر كه یكی از اختلافات مهم اعتقادی به شمار می رفت در روایات اشاره شده است كه ابوحنیفه موضعی مخالف اصحاب حدیث نداشت. ابوحنیفه برای پذیرش فراگیر بودن قضا و قدر الهی این نظریه را مطرح ساخته بود كه «استطاعت با فعل همراه است اما صلاحیت ضدین را دارد»گردآورنده: مهندس فرشید فلاحی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]