واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: شامگاه چهارشنبه یکم تیرماه امسال ساکنان محلهای در سهراه جمهوری با فریادهای «سوختم، سوختم» دختر جوانی از خانههایشان بیرون ریختند و این در حالی بود که جوان موتورسوار با سرعت زیاد صحنه جرم را ترک کرد و گریخت قدس: جوان کینهجو وقتی در خواستگاری از دختر موردعلاقهاش به بنبست رسيد، دست به جنايت هولناکی زد.این پسر 22 ساله که فراری است در مسیر بازگشت دختر جوان از سر کار بهخانه سایه به سایه وی را تعقیب کرد تا توطئهاش را اجرا كند. شامگاه چهارشنبه یکم تیرماه امسال ساکنان محلهای در سهراه جمهوری با فریادهای «سوختم، سوختم» دختر جوانی از خانههایشان بیرون ریختند و این در حالی بود که جوان موتورسوار با سرعت زیاد صحنه جرم را ترک کرد و گریخت.همه دیدند که دختر 21 ساله به اطراف میدود و با دست و صورتی سوخته کمک میخواهد، وقتی چند زن و مرد به سمت وی دویدند و با ریختن آب روی آثار سوختگی به کنترل درد وی پرداختند، پلیس و اورژانس نیز در جریان این اسیدپاشی قرار گرفتند. ماموران کلانتری 129 جامی که اطلاع یافته بودند دختر جوان به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری انتقال یافته با دستور بازپرس شاهنگیان از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران به تحقیقات میدانی دست زدند و پرده از عشق انتقامجویانه جوان اسیدپاش برداشتند. تجسسها نشان داد قربانی این اسیدپاشی دختری به نام «المیرا» است که فروشنده پوشاک بوده و شب حادثه با تعطیلی محل کارش در حال رفتن به خانه بوده که ناگهان هدف حمله اسیدپاشی قرار گرفته است. خانواده المیرا در تحقیقات پلیسی و قضایی گفتند که دخترشان یک خواستگار سمج دارد اما مشخص نیست اسیدپاشی کار وی بوده باشد. بدین ترتیب، ماموران خود را به بالای سر المیرا در بیمارستان رساندند و در حالی که وی از ناحیه چشم، گوش، گردن و دست چپ بشدت سوخته بود به تحقیق از اين دختر غمگین پرداختند. المیرا که بغض بشدت گلویش را ميفشرد، گفت: «من و پسری به نام «بشیر» هر دو فروشنده پوشاک بودیم تا اینکه او به من ابراز علاقه کرد و من از همان ابتدا نپذیرفتم. دوبار هم به صورت غیررسمی از خانواهام خواستگاری کرد که باز قبول نکردیم و اصلا باور نمیکردم این پسر دست به اسیدپاشی بزند». وی افزود: شب بود و با تعطیلی فروشگاه من راه افتادم تا به خانهمان بروم، «بشیر» در تعقیب من بود، خودش به تنهایی سوار موتوسیکلتی شده بود و از من میخواست با او ازدواج کنم، خیلی اذیت شدم.يك لحظه كه به سمت وی برگشتم و با ناراحتی خواستم دست از سرم بردارد ناگهان ظرفی از زیر لباسش بیرون آورد و مایعی را روی صورتم ریخت. با احساس سوزش در سر و صورتم فهمیدم به صورتم اسید پاشيده است. بشیر فرار کرد و من با فریاد از همسایهها کمک خواستم». ماموران که مشخصات جوان اسیدپاش را به دست آورده بودند به بررسیهای اطلاعاتی پرداختند و دریافتند این پسر فرار کرده است و هیچ اثری از او در خانه یا پاتوقهایش نیست. بنا به این گزارش، با دستور بازپرس شاهنگیان پرونده این اسیدپاشی در اختیار اداره 16 پلیس آگاهی قرار خواهد گرفت تا با اقدامات تخصصی «بشیر» را به دام اندازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]