تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826105971




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عکس: یک کودک آزاری دیگر/دست راست حديثه 12 ساله قطع شد


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:  

حديثه دختري که پدرش او را به خاطر فرستادن پيامک، به گمان اين‌که مخاطب آن مادرش است به باد کتک گرفته بود، ديگر دست ندارد. اين دختر 13 ساله در شرايطي به بيمارستان منتقل شد که عروق دستش بسته شده و به خاطر مرگ سلول‌ها دستش کاملا سياه شده بود و پزشکان چاره‌اي جز قطع دست او نداشتند. طي تحقيقات مددکاران مشخص شد اين دختر مورد ‌آزار قرار گرفته و عدم رسيدگي به آسيبي که حين کتک خوردن به او وارد شده، باعث اين حادثه بوده است. حديثه که بشدت از سوي خانواده پدري‌اش کنترل مي‌شد تا موضوع را به مادرش اطلاع ندهد، با کمک يکي از بيماران توانست با مادرش تماس بگيرد و از او بخواهد تا به تهران بيايد. دخترک در حالي که بشدت بدحال بود، گريه‌کنان گفت: بعد از جدايي پدر و مادرم قرار شد ما با مادرم زندگي کنيم، اما نمي‌دانم چه شد که به ما گفتند بايد براي مدتي پيش پدرم بمانيم. در اين مدت پدر و خانواده پدري‌ام اجازه نمي‌دادند من و برادرانم با مادرم در تماس باشيم. به همين خاطر هم وقتي که داشتم براي دوستم پيامک مي‌فرستادم فکر کردند با مادرم تماس مي‌گيرم و عصباني شدند و به سمت من حمله کردند. پدربزرگ و پدرم مرا زدند و دستم صدمه ديد. چند ساعت بعد وقتي دستم خيلي متورم شد پدربزرگم مرا پيش يک شکسته‌بند برد. او هم خيلي دستم را کشيد و پيچاند و بعد هم گفت که مدتي درد دارد و بعد خوب مي‌شود. چند روزي گذشت و وضعيت دستم بدتر شد، پدرم مرا به بيمارستان لقمان برد اما از آنجا که هزينه‌هاي درمان زياد بود، بدون اين‌که درمان شوم به خانه برگشتم و چند روز بعد هم دستم سياه شد. بعد مرا به بيمارستان شفاي يحيائيان آوردند. پزشکان گفتند که کمکم مي‌کنند تا خوب شوم و دستم را فريز کردند، اما نتوانستند کاري بکنند و بعد هم گفتند دستم به طور کامل مرده ‌است و اگر آن را قطع نکنند، مشکلات زيادي برايم پيش مي‌آيد و بعد هم دستم را قطع کردند. مدتي در بيمارستان بودم تا مادرم آمد و خانواده پدري‌ام ديگر سراغ من نيامدند. مادر حديثه درباره وضعيت خانواده‌اش گفت: «چندي پيش از شوهرش که به ترياک اعتياد دارد جدا شدم، اما به دستور قاضي چون هنوز تکليف نفقه و منزل مسکوني بچه‌ها مشخص نشده بود. بچه‌ها در خانه پدر ماندند: «شوهرم و خانواده‌اش اجازه نمي‌دادند که با بچه‌ها ارتباط داشته باشم. از من کينه به دل داشتند و مي‌گفتند تو زندگي پسرمان را به هم زدي و حالا هم مي‌خواهي بچه ها را ببري. زماني که فقط 15 سال داشتم با او ازدواج کردم و زماني که باردار بودم، متوجه شدم معتاد است. او بسيار بدبين بود و قبل از طلاق کم مانده بود خفه‌ام کند.» سارا نجيمي/ وکيل دادگستري متاسفانه بار ديگر و در فاصله‌اي کوتاه شاهد فاجعه‌اي ديگر هستيم، يك کودک‌آزاري ديگر که منجر به قطع دست يک کودک 13 ساله شده و او براي هميشه يک دست نخواهد داشت. آنچه جاي تاسف دارد، اين که مطابق قوانين حتي اگر اين کودک به قتل مي‌رسيد پدر و پدربزرگ به عنوان اولياي دم او قصاص نمي‌شدند و صرفا به پرداخت ديه محکوم مي‌شدند. اکنون هم اين پدر اگر محکوم شود، به دليل ضربه‌اي است که وارد کرده و خسارتي که باعث نقص عضو شده خواهد بود، نه به اين دليل که کودک‌آزاري کرده. مطابق قوانين، کودک‌آزاري نيز مانند ساير آسيب‌ها تلقي مي‌شود. ماده قانوني مشخصي نداريم كه موارد سوءاستفاده از كودكان را به طور مشخص ذكر و مجرم را مشمول مجازات كند. در قانون گفته شده در صورتي كه آثاري از آزار و كتك روي بدن بماند، شخص به پرداخت ديه محكوم مي‌شود كه درباره كودكان و بزرگسالان يكسان است، اما ما قانون حمايت از حقوق كودكان را داريم كه سال 81 تصويب شده و چند ماده در آن به كودك‌آزاري اشاره خاص كرده است. ماده 3 اين قانون هرگونه بهره‌كشي از كودكان يا به‌كارگيري آنها به منظور ارتكاب اعمال خلاف را جرم مي‌داند. اين ماده قانوني مجرم را به حبس از يك تا 6 ماه زندان و جزاي نقدي محكوم مي‌كند. ماده 4 اين قانون نيز هرگونه صدمه، آزار و اذيت، شكنجه جسمي كودكان و ممانعت از تحصيل را جرم مي‌داند و مجرم را به حبس از 3 ماه و يك روز تا 6 ماه محكوم مي‌كند. در اين پرونده بهره‌كشي، ممانعت از تحصيل، شكنجه و... ديده مي‌شود كه در همه دنيا مجازات بسيار سنگيني دارد. از آنجا كه كودكان نمي‌توانند از خود دفاع كنند و آسيب‌پذير هستند، در بيشتر كشورهاي دنيا مجازات شديدتري براي اين‌گونه جرايم در نظر مي‌گيرند تا جرايم عليه كودكان را كاهش دهند. اما اکنون با توجه به افزايش موارد کودک‌آزاري، بويژه در خانه و توسط اولياي قانوني يعني پدر و جد پدري (هم در مورد باربد و هم حديثه) به نظر مي‌رسد وقت آن رسيده که قوانين مربوط به حضانت نيز مورد بررسي قرار بگيرد. بخصوص که در اين مورد کودک‌‌آزاري شديدي صورت گرفته است، شايد بهتر باشد ملاقات پدر با بچه‌ها محدود شود. ضمن آن‌که ما همچنان منتظر تشديد مجازات کودک‌آزاري هستيم. حسين شاملو/ قاضي دادگستري در قوانين ما فرقي نمي‌کند آزار و اذيتي که خارج از حد متعارف است در مورد يک کودک، از سوي پدر او اعمال شود يا شخص ديگري. اين فرد مجازات مي‌شود. قوانين حمايتي که در مورد کودکان وجود دارد، به اين شکل است که متهم به دليل اين‌که شخصي را مورد آسيب قرار داده که کودک و ضعيف است و توانايي دفاع از خود را ندارد، محکوم به حداکثر مجازات خواهد شد. البته در اين مورد پدر مرتکب جرم شده است. قانون ما تنبيه بدني در حد متعارف را مجاز مي‌داند، اما زماني که شکنجه صورت بگيرد، ديگر نيازي به شکايت هم نيست. حتي اگر مادر حديثه شکايت نکند، به دليل اين‌که قطع عضو صورت گرفته، جرم جنبه عمومي دارد و پدر تحت تعقيب قانوني قرار مي‌گيرد. او به دليل اين‌که ولي دم است، محکوم به قصاص نخواهد شد، اما جرمي که مرتکب شده تا 5 سال حبس دارد و ممکن است به اشد مجازات يعني 5سال حبس محکوم شود. اما اين احتمال هم وجود دارد که قاضي بعد از بررسي پرونده حکمي پايين‌تر دهد يا حبس را به جزاي نقدي تبديل کند. چراکه قاضي همه جوانب امر را در نظر مي‌گيرد. اگر قرار بود بدون بررسي حکم داد، ديگر قاضي لازم نبود و کامپيوتر هم مي‌توانست حکم دهد. اما در مورد مجازات بايد گفت درد جامعه با سنگين‌تر شدن مجازات دوا نمي‌شود، بلکه بايد فرهنگ‌سازي کرد. در بسياري از پرونده‌هاي کودک‌آزاري، مردان معتادي ديده مي‌شوند يا افرادي هستند که دچار بيماري رواني‌اند. مجازات به جاي خود، اما اين مشکلات را بايد حل کرد تا کودک‌آزاري ريشه‌کن شود. خيلي خوب است اگر قانوني باشد تا در چنين مواردي قاضي متهم را به اجبار به مراکز مشاوره روان‌شناسي بفرستد تا خود را درمان کند. قاضي اين پرونده مي‌تواند پدر حديثه را تشويق کند که به صورت داوطلبانه به اين مراکز برود، اما نمي‌تواند اجبار کند. در اين مورد دست قاضي بسته است. اگر قانوني مربوط به اجبار اين افراد به گذراندن مراحل درماني وجود داشته باشد، بسيار مفيد خواهد بود. هم‌اکنون در قانون ما اگر جنون متهم ثابت شود، براي درمان اجباري فرستاده خواهد شد، اما در موارد مشکلات روحي ديگر قانوني وجود ندارد و نيازش بشدت احساس مي‌شود. وجود اين قانون به کم شدن پرونده‌ها کمک خواهد کرد. مواردي را داشته‌ايم که براي يک خانواده در سال 100 پرونده تشکيل مي‌شود، اگر اعضاي اين خانواده درمان شوند ديگر چنين مشکلاتي پيش نخواهد آمد. مريم رامشت/ روان‌شناس مشاهده مي‌شود که در جامعه ما کودک‌آزاري بشدت رواج پيدا کرده است. آنچه پدر اين دختر انجام داده، نشان‌دهنده اختلال شخصيت پدر و نهايت پرخاشگري اوست. پدربزرگ هم در اين کودک‌آزاري نقش داشته و اين نشان مي‌دهد که در اين خانواده احتمالا ژن پرخاشگري وجود داشته است. از طرف ديگر پدر سوء مصرف مواد مخدر داشته که خود باعث ايجاد هيجانات غيرقابل کنترل، عدم توانايي در کنترل خشم و بروز خشونت است. کساني که مواد مخدر مصرف مي‌کنند، در صورت عدم دريافت بموقع، عصبي و پرخاشگر مي‌شوند.از سوي ديگر بحث اختلاف پدر و مادر نيز در اين ماجرا ديده مي‌شود. بين والدين کودک حس انتقام جويي وجود داشته، بويژه در پدر. انتقام‌جويي خشم و نفرت را توسعه داده و تجربه نشان داده در چنين خانواده‌هايي کودکان بيشتر از هر کس ديگر آسيب مي‌بينند.همچنين ازدواج والدين، نامناسب بوده است. مادر در سن بسيار پايين و زماني که خود نوجوان بوده ازدواج کرده، بچه‌دار شده و مسووليتي به او محول شده که توانايي انجامش را نداشته است. پدر نيز بي‌مسووليت بوده و از اول اختلاف داشته‌اند. در بسياري از خانواده‌ها اين تصور غلط وجود دارد که با بچه‌دار شدن اختلاف‌ها کمتر مي‌شود، اما برعکس، وجود بچه مشکلات خانواده‌اي را که از پيش بحران دارد، دوچندان مي‌کند. بحث کودک‌آزاري مستقيما به ساختار آسيب‌ديده يک خانواده بازمي‌گردد. بچه‌ها در خانواده‌اي که به شيوه‌اي نامناسب تشکيل و اداره شده بيشتر در معرض آسيب هستند. متاسفانه قانون در مورد واگذاري حضانت به مادران معمولا دير اقدام مي‌کند. اگرچه معلوم نيست که اگر بچه‌ها از ابتدا با مادر خود بودند وضعيت خوبي داشتند، اما دست‌کم احتمال وقوع اين اتفاق کمتر بود. درست است که مادر مشکلات فراواني داشته، اما مادرها فطرتا مسووليت‌پذيرتر هستند. در مورد اين دختر درمان کامل نشده و همين مساله باعث قطع دست او شده است. سارا لقايي  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن