واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح كيهان«انتظار از دستگاه قضا» يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد:هرساله در هفته قوه قضاييه با انعكاس خدمات و تلاشهاي مجموعه دستگاه قضايي، اميدي مضاعف به جامعه تزريق مي شود كه: 1ـ اطاله دادرسي و طولاني شدن مدت زمان رسيدگي به پروندههاي قضايي در حال برطرف شدن است 2ـ مقابله جدي با پديده ناهنجار «كثرت ورودي پروندهها» در دستور كار قرار دارد 3ـ مبارزه با مفاسد اقتصادي و مجازات رانت خواران و ويژه خواران از اولويتهاي ويژه است 4ـ برنامه توسعه قضايي با شتاب در حال پيشرفت و به ثمر رسيدن است 5ـ در ديدارهاي مردمي رياست محترم قوه قضاييه فلان مقدار پرونده رسيدگي شده و احقاق حق صورت گرفته است 6ـ امر «دادرسي» كه محوري ترين وظيفه دستگاه قضايي است در حال متحول شدن است 7ـ حبس زدايي، قضازدايي، بهداشت حقوقي و پيشگيري از وقوع جرم ـ به عنوان كليدي ترين شعارهاي دستگاه قضاييـ مسير عينيت و تحقق را مي پيمايد 8ـ پروندههاي قضايي كه از سالهاي گذشته رسيدگي نشده اند با دستور ويژه اي به دقت و سرعت در حال رسيدگي و مختومه شدن است 9ـ فلان لايحه تقديم مجلس محترم شده يا خواهد شد و مشكلات در آن ديده شده و در آينده نزديك نارساييها برطرف مي شود 10ـ پاره اي مشكلات وجود دارد كه با توجه به راهكارهاي انديشيده شده، برنامه ريزيهاي خاص و تخصصي و دغدغه مقامات ارشد قضايي عنقريب از سر راه برداشته خواهد شد انشاءالله و...رسالت«رجال سياسي و مذهبي» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلوي است كه در آن ميخوانيد:اصل 115 قانون اساسي ميگويد؛ رئيس جمهور بايد از ميان “رجال مذهبي و سياسي باشد. رجل سياسي كيست و چه مشخصاتي دارد؟بي ترديد رجل سياسي فردي است كه مستقيم يا غير مستقيم در مسائل حكومتي و امور سياسي نقش دارد و در چارچوب منافع ملي با رعايت اصول اخلاقي و قواعد بازي در عرصه سياست فعاليت ميكند. رجل سياسي دغدغه اصلاح و تعالي اجتماعي دارد سعي ميكند تمام تلاش خود را مصروف حل مشكلات كشور كند و نسبت به تحولات سياسي در داخل و خارج بي تفاوت نباشد.رجل سياسي اهل تحليل و استنباط سياسي است، كسي است كه ميتواند رويدادهاي سياسي را تحليل كند، سعي ميكند زمان شناس باشد و اطلاعات و معلومات سياسي خود را به روز نگه دارد.جمهوري اسلامي«درسهایي از فاجعه هفتم تير» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آْن ميخوانيد؛ پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 به رهبري امام خميني و روحانيت انقلابي حداقل پنج گروه را خشمگين و پنج تفكر را باطل كرد. آن پنج گروه عبارت بودند از:مليگراهاكمونيستهامنافقينغرب زدههامتحجرينعلت خشم چهار گروه اول اين بود كه برخلاف ادعاهاي فراواني كه آنها در زمينه مبارزه با رژيم استبدادي داشتند نتوانستند كاري از پيش ببرند ولي روحانيت به رهبري امام خميني توانست رژيم منحط وابسته و مستبد شاهنشاهي را ساقط كند و دست استعمار را قطع نمايد. علاوه بر آنكه اين پديده بسيار مهم به نام روحانيت و اسلام به ثبت رسيد حاكميت نيز با پشتوانه عظيم مردمي به دست كساني افتاد كه گرايشهاي گروههاي پنج گانه مدعي يعني ملي گراها كمونيستها غرب زدهها منافقين و متحجران را قبول نداشتند و به حاكميت اسلام انقلابي معتقد بودند.ابتكار«ناامن نمايي با احساس عدم امنيت» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد:آنچه اين روزها در تهران شاهد هستيم نه «عدم امنيت» که «عدم احساس امنيت» مي باشد. با گذشت روزهاي اوليه اتفاقات تهران به مرور «انتظار تداوم شورشهاي» خياباني عرصه را بر واقعيت تنگ کرد آنچنان که «انتظار تورم» نه نشان وجود تورم خود بلکه عامل تشديد تورم مي باشد. «انتظار تداوم شورشها» خود معلول «احساس عدم امنيت» مي باشد اين ويژگي همواره دستگاههاي امنيتي و انتظامي را به خطا مي برد، دستگاههاي سياسي و انتظامي همان قدر که در برقراري امنيت قدرتمند هستند در ايجاد احساس امنيت ناتوان مي باشند آنها توان مقابله يک شبه با احساس عدم امنيت را ندارند.امنيت به معناي نبود تهديد است و مفهوم اجتماعي آن مصونيت از تعرض،نبود هر اس نسبت به حقوق و آزاديهاي مشروع، مصون بودن از تهديد است.دنياي اقتصاد«پايان يكپارچگي اقتصادي؟» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عباس عاملي است كه در آن ميخوانيد:در دهههاي اخير، اقتصاد کشورهاي توسعه يافته، به ويژه اقتصاد آمريکا، همواره به عنوان موتور اصلي رشد اقتصاد جهاني شناخته ميشدند.ضرب المثل «عطسه آمريکا به سرماخوردگي ديگر کشورهاي دنيا منجر ميشود» به واقعيت بسيار نزديک بود. مصرفکنندگان آمريکايي اغلب تقاضاي مورد نياز براي عرضه صادرات ديگر کشورها و به ويژه کشورهاي در حال توسعه را فراهم ميکردند. روحيه مصرف گرايي و نرخ پس انداز نزديک به صفردرصد آمريکاييها لازمه ادامه رشد کشورهاي در حال توسعه، که اغلب وابسته به صادرات محصولات صنعتي بودند، به حساب ميرفت. يکي از علتهاي اين امر نرخ پسانداز بالا و عدم وجود تقاضاي کافي براي محصولات صنعتي در کشورهاي در حال توسعه و حتي در بسياري از کشورهاي اروپايي بود. اين روحيه مصرف کنندگان غير آمريکايي بدان معنا بود که توليدکنندگان اين کشورها، بدون تقاضاي بالا از جانب مصرف کنندگان آمريکايي، از توجيه اقتصادي براي توليد برخوردار نبودند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]