واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پرویز پرستویی از موسوی حمایت کرد پرویزپرستویی باانتشار یادداشتی که نسخه ای از آن در اختیار سرو قرار گرفت باانتقاد از افشاگری ،تهمت ،هتک حرمت از جانب کسی که خود هنوز رییس جمهور است اعلام کرد : با افتخار به کسی رای می دهم که پرچم سبزش نشان از پرچم سبز سالار شهیدان است. سرو: پرویزپرستویی باانتشار یادداشتی که نسخه ای از آن در اختیار سرو قرار گرفت باانتقاد از افشاگری ،تهمت ،هتک حرمت از جانب کسی که خود هنوز رییس جمهور است اعلام کرد : با افتخار به کسی رای می دهم که پرچم سبزش نشان از پرچم سبز سالار شهیدان است.متن کامل این یادداشت به شرح زیر است :" یادم باشد" " حرفی نزنم که به کسی بربخورد""خطی ننویسم که آزار دهد کسی را " " راهی نروم که بیراه باشد""نگاهی نکنم " "که دل کسی بلرزد"" یادم باشد " "که روز و روزگار خوش است همه چیز بر وفق مراد است خوب!!!"" تنها" "تنها دل ما دل نیست". " آره "!یک روز که در خانه نشسته بودم و برنامه های تلویزیون را دنبال می کردم متوجه شدم کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری قرار است مناظره تلویزیونی داشته باشند. خیلی شگفت زده نشدم ولی به فکر فرو رفتم چون هرکدام از کاندیداها را می شناختم، چون در طول این سی سال انقلاب را دیدم و حضور داشتم ، چون جنگ را دیدم و در آن سهیم بودم و بعد از جنگ را هم که پر از نابسامانی و تورم و بیکاری و سازندگی و تحریم بود، بی خبر نبودم ضمن اینکه در حدود چهل سال در عرصه فرهنگ و هنر در خدمت مردم و مملکتم بودم و هستم و خواهم بود . همیشه دغدغه ام این بوده که ملت ایران مستحق آزادی، آرامش، آسایش و رفاه هستند تا اینکه روز موعود سر رسید و اولین جلسه خیلی آرام و خوب و با نقطه نظرهای کاندیداها و برنامه های آتی آن ها شروع شد و در جلسه دوم از همان اول جلسه با افشا گری، تهمت و هتک حرمت آن هم از جانب کسی که خود رییس جمهور است، شروع شد و همین طور در جلسه های بعدی ادامه پیدا کرد. آن هم در دوره ای که می شود گفت خیلی از جاهای دنیا، مردم پیگیر سرنوشت انتخابات ملت ایران هستند. در جلسه بعد هم دوباره افشاگری های واهی، دوباره اشاره به مسایل پشت پرده و زندگی شخصی و خصوصی و دوباره تخریب شخصیت .به فکر فرو رفتم و با خودم درگیر شدم. از دوران کودکی یادم هست همیشه پدر و مادران ما اگر باهم درگیر می شدند چه با خود یا فرزندانشان تمام سعی شان این بود که همسایه بغلی نشنود. از شما ملت شریف می پرسم که آیا لازم است در این مقطع حساس انتخابات که خیلی ها چشم دیدن ایران ،ملت ایران و دولتش را ندارند از همه مسایل خصوصی ما با خبر شوند؟ آیا این رواست که ما دشمنان خود را شاد کنیم؟ چرا به این نمی اندیشیم که با این اوضاع و احوال تکلیف بنده و امثال بنده به عنوان شهروند ایرانی چه خواهد شد؟ به چه کسی باید اقتدا کرد ؟آیا نمی شد هرکسی دیدگاه خودش را مطرح می کرد و قضاوت را بر عهده مردم می گذاشت؟ آن هم مردم انقلابی شهیدپرور، فرهیخته، اندیشمند، هنرمند، فرهنگی، زحمت کش، نجیب و وطن پرست.در این چند روزه از برخی مسایل که در مناظره های تلویزیونی شاهدش بودم شرمنده شدم و باعث شد دچارابهام شوم و با خود بگویم چه کنم که خیلی هم تصمیم گیری در این شرایط سخت نیست. پیش خودم گفتم ای بابا بالاخره یک طوری می شود و یک نفر انتخاب شود. من هم یک رای باید بدهم که می دهم. خیلی با خودم کلنجار رفتم و نهایتا به این نتیجه رسیدم که حالا وقتش است من در انتخابات شرکت کنم و اطرافیانم را مجاب کرده که حتما در این عزم ملی باید شرکت کنند. حالا حرف آخرم این است که ملت ایران ملت شریف و نجیب و رنج کشیده برای اثبات حقوق شهروندی و سربلندی و سرافرازی کشور ایران به طور جدی در این امر مهم شرکت کنند و کسی را انتخاب کنند که شایسته است و قابل اطمینان و اعتماد .به کسی که دلش برای ملتش می تپد، رای بدهند. به همین خاطر بنده با افتخار به کسی رای می دهم که پرچم سبزش نشان از پرچم سبز سالار شهیدان است به امید بهروزی و پیروزی روزافزون برای ملت مهربان .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]