تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833495394




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرم، ساختار، محتوا


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > دوستی، مهران  - رادیو جان سلام! اجازه بده برگردیم به دهه اوّل قرن بیستم و البته کمی عقب‌تر. در همان دورانی که مارکونی داشت در ایتالیا درباره بی‌سیم آزمایش می‌کرد و می‌خواست که ارتباط بین دو درّه و یا دو دهکده را در Siena (سیه‌نا-ایتالیا) برقرار کند... زمزمه ایجاد ارتباط رادیویی حداقل از لحاظ فنی در ذهن بسیاری از اروپاییان شکل گرفت. جامعه فئودالی، با ورود ماشین بخار و چرخ‌هایی که حرکتشان دیگر کند و آهسته نبود، نیاز به ارتباطی را حس می‌کرد که جارچیان دربار و سلاطین نمی‌توانستند آن را برآورده کنند. این ارتباط می‌بایست به گونه‌ای شکل می‌گرفت که جامعه در حال صنعتی شدن بتواند بهتر و سهل‌تر در جریان رویدادها و تغییرات پیرامونی جامعه قرار گیرد؛ در نتیجه فلسفه اختراع رادیو هم در کنار همین دگرگونی‌ها، جریان سریع‌تری به خود گرفت، نیاز جامعه سریع تشخیص داده شد و بشر که از قدیم به وسیله اصوات و (در بعضی از جوامع ابتدایی‌تر) از طریق دود و یا کمی پیشرفته‌تر از طریق خط و نقاشی پیام رسانی می‌کرد، وسیله‌ای را ساخت که بدون نیاز به نیروی زیاد و با استفاده از علائم دیداری و شنیداری ِ صورت به صورت، همین عمل را سهل‌تر و بی‌دردسرتر به گوشش برساند. نه فقط به گوش یک شهر و یک روستا بلکه به گوش اهالی یک کشور، یک قاره ... و بالاخره کل زمین... نیاز تولیدات صنعتی جامعه تازه آشنا شده با ماشین و حرکت ِ خودکار چرخ‌ها، فلسفه وجودی و نیاز حقیقی آن جوامع به رادیو را کاملاً مشخص می‌کند. و در آن روزگار چه وسیله‌ای بهتر از این اختراع جدید... با تولید انبوه محصولات کارخانه‌های جدید، اوقات فراغتی برای کارگران و جوامع پیرامونی به وجود آمد که دیگر سنت‌ها و مراسم قومی و تفریحات قدیمی، جوابگوی آن وقت آزاد نبود. وظیفه دیگری در همین دوران بر عهده رادیو گذاشته شد. در کنار سینما، تئاتر و نمایش‌های خیابانی، قسمتی از همین زمان آزاد شده افراد آن جوامع، باید توسط رادیو پر می‌شد؛ امّا با چه فرمی؟ با چه محتوایی؟ و با چه ساختاری؟ سینمای صامت تقریباً در ابتدای راه بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و مسیر آینده آن با سینمای ناطق، سینمای سپید و سیاه و سپس رنگی، مشخص شد. در تئاتر و نمایش‌های خیابانی، فرم و ساختار و محتوا، از چند قرن پیش برای عموم جامعه مشخص و آشنا بود؛ اما رادیو به عنوان یک اختراع دیگر نظیر سینما چه پیشینه و تاریخی از گذشته را با خود حمل می‌کرد تا بتواند بر اساس پایه‌های جا افتاده و اصیل آن، آینده خود را شکل دهد و در فرم، محتوا و ساختار جا بیفتد؟ رادیو جان! فرم و شکل ابتدایی برنامه‌های تو در همان دوران فقط خواندن خبر، موسیقی زنده و پیام‌های اخلاقی مستقیم بود. در همان دوران بود که بسیاری از رهبران کشورهای اروپایی و مردان سیاست، هنر و ورزش پیام‌های خود را از طریق رادیو به گوش مردم می‌رساندند. تو همه جا بودی و نیازی به خرید بلیت نبود. مردم در خیابان‌ها از طریق بلندگوهایت کسب خبر می‌کردند. تو جای جارچیان دربار و سلاطین را به راحتی پر کرده بودی؛ دیگر نیازی به شیپور و اسب و فریاد کشیدن نبود. هزاران نفر در گوشه گوشه شهر و روستا تو را می‌شنیدند ولی باید اعتراف کنم که این ساختار تعریف شده برایت در آن دوران از لحاظ زیبایی شناسی و مفهوم جذاب هنری، تعریفی ابتر و ناقص بود. این توهین بزرگی بود که فقط تو را به عنوان یک بوق، یک بلندگو و یک جارچی مدرن عصر صنعتی به حساب آوریم. همان نیاز جوامع تازه صنعتی شده به اوقات فراغت؛ و آدم‌هایی که به شهر آمده بودند و زمان بیشتری برای تفریح و آرامش و استراحت می‌خواستند، فرم و ساختار و محتوای تو را تغییر داد. مردان و زنان کشاورز که دیگر به عنوان کارگران صنعتی شناخته می‌شدند و طبقه جدیدی را در شهر به وجود آورده بودند شکل تو را تغییر دادند و شدی رادیویی که برای همین خانواده‌ها برنامه می‌ساخت یعنی در حقیقت صبح‌ها تو رادیو خانواده شدی! عصرها که کارگران کارخانه راهی خانه‌های خود می‌شدند فرم برنامه‌های عصر تو را تغییر دادند و شدی همدم و مونس همین آدم‌هایی که تا چند سال پیش در روستایشان با تاریک شدن هوا فانوسشان را خاموش کرده و می‌خوابیدند و صبح‌ها با صدای خروس از خواب بیدار می‌شدند. اما حالا چه اتفاقی برای آن‌ها افتاده است؟ نه فانوسی در کار است و نه صدای بیدار باش خروس! برق و انرژی الکتریسیته خانه را روشن کرده است و آن‌ها بیدارند و زمان زیادی تا خوابیدن دارند؛ این بیداری شبانه هم شکل و فرم برنامه‌های تو را تغییر داد. زمانه و تفییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره شکلت را عوض کرد امّا تو بالاخره به عنوان یک پدیده شنیداری می‌بایست یک ساختار تعریف شده و مشخص با توجه به اصول برنامه‌سازی رادیویی، برای خودت تعریف می‌کردی. اگر این اصول شناخته شده که با ذات تو هم‌خوانی دارد تدوین و اجرا نمی‌شد، معلوم نبود سرنوشت هنری و کاری رادیو به کجا منتهی می‌شد. در فرم و شکل از همان ابتدا مشخص و معلوم بود که گوش آدمی نیاز به درست شنیدن و واضح و معلوم بودن کلمات دارد. پس فرم و شکل برنامه‌های تو در مرحله اوّل باید در ظرفی بگنجد که اصول گفته شده در آن جای بگیرد. همین جا این نکته را هم بگویم که فرم و شکل به این ترتیب تابعی می‌شود از محتوا؛ یعنی محتوای برنامه‌های تو به ما فرم و شکل را القا می‌کند. می‌خواهم نتیجه‌گیری کنم نه قضاوت! من پی‌بردم که هر محتوایی را نمی‌توان با یک فرم و شکل مشخص در رادیو اجرا کرد. فرم‌ها و شکل‌ها متفاوت‌اند. محتوا و مطالب هم گوناگون. تناسب محتوا با فرم و شکل رادیویی یعنی توجه به اصول و ساختار اولیه تولید یک برنامه رادیویی. رادیو جان! کم کم دارم رازهایت را کشف می‌کنم آن هم بعد از 30 سال دانش آموزی و یاد گرفتن از تو و از همه. یعنی تو در اولین اصل مهم و اساسی خود به من یاد دادی که شکل و فرم رادیو با محتوا باید هماهنگ باشد؛ یعنی ما نمی‌توانیم ساعت 2 بامداد که مردم خوابند، تعدادی نگهبانی می‌دهند و تعدادی مشغول رانندگی در جاده‌ها هستند، در فرم و شکلی متناسب با زمان و فضای صبح فریاد بزنیم که آهای مردم! آهای شنوندگان عزیز! شاد باشید، پنجره‌ها را باز کنید! محتوای شب در ساختار رادیو دقیقاً ضد و مخالف زمان و فضای صبح است. زمان، شکل و فرم و محتوا را شکل می دهد و اصول ساختاری تو باید در این فضا رعایت شود. حال اگر کسی بخواهد تحت عنوان تغییر و فرم و شکل، ساختارشکنی رادیویی کند از آن جا که این ساختار شکنی با ذات پدیده‌ای به نام رادیو نمی‌خواند این نوع برنامه‌ها محکوم به شکست و نابودی‌اند. بحث نوآوری بحث دیگریست که در نامه دیگر آن را مطرح خواهم کرد...




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 664]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن