تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836099798




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حقیقت مفرد است


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حقیقت مفرد است
سیب
سخن سایه حقیقت است و فرع حقیقت: چون سایه جذب کرد، حقیقت به طریق اولی. سخن بهانه است. آدمی را با آدمی آن جزو مناسب جذب می کند. نه سخن، بلکه اگر صد هزار معجزه و بیان و کرامات ببیند، چون درو از آن نبی و یا ولی جزوی نباشد مناسب، سود ندارد. آن جزو است که او را در جوش و بیقرار می دارد. در کاه از کهربا اگر جزوی نباشد، هرگز سوی کهربا نرود. آن جنسیت میان ایشان خفی است؛ در نظر نمی آید. آدمی را خیال هر چیز با آن چیز می برد: خیال باغ به باغ می برد، و خیال دکان به دکان. اما درین خیالات تزویر پنهان است. نمی بینی که فلان جایگاه می روی، پشیمان می شوی و می گویی پنداشتم که خیر باشد؛ آن خود نبود. پس این خیالات بر مثال چادرند، و در چادر کسی پنهان است. هرگاه که خیالات از میان برخیزد و حقایق روی نمایند بی چادر خیال، قیامت باشد. آنجا که حال چنین شود پشیمانی نماند. هر حقیقت که تو را جذب می کند چیز دیگر غیر آن نباشد؛ همان حقیقت باشد که تو را جذب کرد: یوم تبلی السرائر. چه جای این است که می گوییم؟ در حقیقت کشنده یکی است، اما متعدد می نماید. نمی بینی که آدمی را صد چیز آرزوست گوناگون؟ می گوید: تتماج خواهم، بورک خواهم، حلوا خواهم، قلیه خواهم، میوه خواهم، خرما خواهم. این اعداد می نماید و به گفت می آورد، اما اصلش یکی است: اصلش گرسنگی است، و آن یکی است. نمی بینی چون از یک چیز سیر شد، می گوید هیچ ازینها نمی باید؟ پس معلوم شد که ده و صد نبود، بلکه یک بود. فیه ما فیه - مولوی تبیاد  (تبیان + ادبیات - برخی اضافات):برای درک این مطلب از فیه ما فیه مولوی 2 راه وجود دارد . راه ساده ی اول راه معلمان ادبیات است که جملات را معنی می کنند و معانی ساده شده را کنار هم می گذارند تا فرد مقابل منظور را بفهمد . راه دوم ، راه ادبیان معلم است که مفهوم را دریافته اند و همان را به نحوی منتقل می کنند که مخاطب خودش متن را کشف کند . از آنجا که تبیاد نه معلم ادبیات است و نه ادیب معلم ، راه 1.5 ام را بر می گزیند ! و آن دست و پا زدن برای رساندن مفهوم است به هر اطواری...اما بعد...این آهن اگر سر و سری با آهن ربا نداشت چرا هرجا که آهن ربا باشد به سمت او می رود؟ چیزی نامرئی بین این دو است که این نزدیکی را ایجاب می کند . همان که ما می گوییم " مغناطیس" . همین مغناطیس باید بین قلب آدمیزاد با پیامبران و اولیا باشد تا آدمی به سمت آنان برود که اگر نباشد با هزار معجزه هم "دیو مسلمان نشود" این مغناطیس الهی بین "کلام " و "حقیقت" نیز هست که هر سخنی مخاطب را به سمت حقیقتی که در پس آن است می کشد اما همیشه این کشش به سمت درستی نیست . چراکه گاهی حقیقت محجبه می شود!  جنس چادرش از خیال است و چهره اش آنگونه که هست پدیدار نمی شود ، پس فرد به اطراف و اکناف کشیده می شود اما علت اصلی این کشش را نمی داند . مثل آدمی که گرسنه است و با خود می گوید :چقدر  زرشک پلو با مرغ و سبزی پلو با ماهی سفید و قیمه با سالاد شیرازی و قرمه سبزی با سالاد فصل و باقالی پلو با گوشت و ژله و بستنی و البته سوپ سفید و اگر باشد میگو با سس ایتالیایی و کمی خوراک جگر و سبزی شاید هم آبگوشت و ترشی یا جوجه چینی و کباب برگ البته با پلوی چرب  ، هوس کرده ام!! اما تا 7 لقمه نان و ماست با دو قطره روغن زیتون بخورد تمام آن هوس ها را فراموش می کند چراکه در اصل آن همه نمی خواسته و تنها یک چیز "غذا" برای یک چیز "گرسنگی" ، می خواسته است.حکایت ما هم همین است روح ما هم گرسنه است اما از آنجا که حقیقتِ نیاز ما، در حجاب ِخیال ما رخ پوشانده ما همه چیز می خواهیم : زیبایی ، قدرت ، پول، علم ، عزت و... و حقیقت چیست؟ -روح ما " خدا" می خواهد. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن