محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803247585
فیلمنامه خوب و شرایط حرفهای
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فيلمنامه خوب و شرايط حرفهاي
عوامل حضور در "شبانهروز"ويژگيهاي خاص فيلمنامه "شبانهروز"، شرايط حرفهاي حاکم بر کار، نگاه جسورانه و سليقه ويژه اميد بنکدار و کيوان عليمحمدي مهمترين عواملي هستند که اين گروه حرفهاي را گرد هم جمع کرده است.پايان گپ من با مرتضي پورصمدي مصادف مي‌شود با پيوستن پارسا پيروزفر به گروه توليد. اين بازيگر با گريمي متفاوت که سنش را کمي بالا برده و تداعي‌کننده شخصيت براد پيت در فيلم سينمايي "بابل" آلخاندور ايناريتو است وارد گالري مي‌شود.با ديدن او ياد خاطره‌اي مي‌افتم که عليمحمدي از اولين حضور اين بازيگر در پشت صحنه کار تعريف کرد که يکي از بازيگران حرفهاي او را نشناخته و پيروزفر خودش را معرفي کرده است. حضور اين بازيگر در "شبانهروز" را مي‌توان بازگشت او به سينما پس از چند سال وقفه دانست که سر پروژه تلويزيوني "در چشم باد" مسعود جعفري جوزاني بوده و البته همچنان هم هست.موجي که از حضور پيروزفر وارد فضاي پشت صحنه شده تنها نويد نزديک شدن به زمان آغاز فيلمبرداري را مي‌دهد. چرا که اين بازيگر هم که روزهاي پاياني نقش‌آفريني در "شبانهروز" را مي‌گذراند اهل گپ و گفتگو نيست و البته به سبک و سياق همه سال‌هاي بازيگري‌اش رفتار مي‌کند که تا به حال يک گفتگو هم از وي منتشر نشده است. همه چيز آماده است تا سکانس 41 از فيلم "شبانهروز" با حضور نيکي کريمي و پارسا پيروزفر کليد بخورد و وقتي به ساعتم نگاه مي‌کنم 11 شب را نشان مي‌دهد.سکانس 41، پلان 2صدا. دوربين. حرکتدر اين پلان که مرجان (کريمي) و فرخ (پيروزفر) براي بازديد به نمايشگاه نقاشي آمده‌اند، قرار است با رد و بدل شدن چند ديالوگ کوتاه به جنس خاص رابطه اين دو شخصيت پرداخته شود که در ادامه ت‍أثيرگذار و تعيين‌کننده است. ريل تراولينگ به گونه‌اي چيده شده که دوربين حرکتي بر سمت جلو داشته و سه شخصيت را به گونه‌اي متناوب در يک نما بگيرد.کنش اين پلان هم با حرکت آرش زاهدي آغاز مي‌شود که در ظاهري شبيه بازيگران تئاتر کابوکي، لباسي سفيد به تن کرده و با به سر گذاشتن يک کلاه ايمني قرمز، نيمي از چهره‌اش مانند ماسک رنگاميزي شده است. در فاصله پشت سر وي کريمي قرار گرفته و پيروزفر نيز با فاصله‌اي کمتر پشت سر کريمي ايستاده است.در تمرين براي گرفتن اين نما چهار نفر مأمور مي‌شوند با حرکت دست‌هايشان مقابل پروژکتورها مانع تمرکز کامل نور شوند و سايه متناوب ايجاد کنند. اين هماهنگي بخشي از انرژي است که بايد متمرکز بر گرفتن يک نماي تمام و کمال شود. اما کنش اصلي با حرکت زاهدي آغاز مي‌شود که با خروج از سمت چپ پيروزفر را به حرکت وامي‌دارد تا از پشت سر به کريمي نزديک شود.فرخ (پيروزفر): برگرديم؟مرجان (کريمي): به اين زودي؟فرخ: حوصله اين مسخره بازي‌ها رو ندارم.مرجان: بيا، مي‌خوام يه چيزي بهت بگم.با گفتن اين ديالوگ کريمي از سمت چپ و پيروزفر از سمت راست کادر خارج مي‌شوند. در حين حرف زدن مرجان و فرخ دو نفر در کناره‌هاي کادر حرکت کرده و بيشتر سايه‌هاي آنها محسوس است. اين نما با چند بار تمرين و هماهنگ شدن کنش‌هاي همزمان گرفته مي‌شود.آنچه بيش از هر چيز به نظر مي‌آيد وسواس، دقت نظر و تسلطي است که عليمحمدي و بنکدار بر جزئي‌ترين کنش در پلان مورد نظر دارند و هيچ چيز از توجه آنها دور نمي‌ماند. همه منتظر هستند تا حرف آخر را فيلمسازان جوان بزنند که در مونيتور نما را کنترل ميکنند و ... بالاخره خسته نباشيد عليمحمدي حکم رضايت آنها از پلان گرفته شده را دارد.در فاصله چيده شدن صحنه و دوربين براي پلان بعد فرصتي پيدا مي‌کنم تا با تهيه‌کننده خوشروي "شبانهروز" که در کنار گروه توليد است، گپي بزنم و برخي از پرسش‌هايي را که از ابتداي کليد خوردن اين فيلم در ذهنم شکل گرفته با وي مطرح کنم. گفتگوي ما چند بار با فرمان صدا، دوربين، حرکت متوقف مي‌شود و هر بار هم ما آخرين افرادي هستيم که سکوت اختيار مي‌کنيم!سيدجمال ساداتيان درباره چگونگي آشنايي با بنکدار و عليمحمدي مي‌گويد: از اين دو فيلمساز جوان چند مستند ديده بودم و آنها را به عنوان آثار فاخر دوست داشتم. هميشه دوست دارم کارهايي که تهيه مي‌کنم حرفي براي گفتن داشته و عامه‌پسند هم باشند. برخي وقتي به ديدن فيلم مي‌روند از لايه اول آن خوششان مي‌آيد و برخي هم دوست دارند فيلم آنها را درگير کند.تهيه‌کننده "شبانهروز" در حالي که اين فيلم را اثري زنانه مي‌داند تأکيد دارد: اين فيلم مضموني دارد که فکر مي‌کنم جايش در سينماي ما خالي است و مي‌تواند توجه قشري عظيم از خانم‌ها را جلب کند. در واقع از جنس قصه‌هايي است که هر کس از زاويه نگاه خودش مي‌تواند آن را تعريف کند. از همين رو به نظرم کاري متفاوت و در عين حال براي عامه مردم هم قابل درک است.وي با اشاره به ويژگيهاي فيلمنامه "شبانهروز" مي‌گويد: همين ويژگي فيلمنامه باعث شد اين تعداد بازيگران جذب فيلم شوند. اين استقبال مرا بيشتر اميدوار کرد که داستاني درست را براي کار انتخاب کرده‌ايم. ما حتي براي نقشهاي کوتاه هم با اعلام آمادگي بازيگران حرفهاي مواجه شديم. تا اين مرحله همه چيز درست بوده و اميدواريم کار به اتمام برسد و انتظار ما را برآورده کند. از اين دو فيلمساز جوان چند مستند ديده بودم و آنها را به عنوان آثار فاخر دوست داشتم. هميشه دوست دارم کارهايي که تهيه مي‌کنم حرفي براي گفتن داشته و عامه‌پسند هم باشند. برخي وقتي به ديدن فيلم مي‌روند از لايه اول آن خوششان مي‌آيد و برخي هم دوست دارند فيلم آنها را درگير کند.ساداتيان با اشاره به علاقه خود به فيلم‌هاي اجتماعي اضافه مي‌کند: حوزه فيلم‌هاي اجتماعي را کارآمدتر مي‌بينم و فکر مي‌کنم اين حوزه حرف‌هايي بسيار براي طرح کردن داشته باشد. کشور ما در حال نيمه صنعتي شدن است و کلانشهر تهران مسائل خاص اجتماعي خودش را دارد. به اين ترتيب از طريق سينما مي‌توان بخشي از مسائل مبتلا به جامعه را به تصوير کشيد.تهيه‌کننده فيلم ديدگاه خود را درباره حضور بازيگران حرفهاي در "شبانهروز" چنين تشريح مي‌کند: در مورد بازيگران حرفهاي بيشتر به وجه حرفهاي بودن آنها و برآمدن از پس نقش توجه دارم تا استفاده از چهره آنها براي جذب مخاطب. وقتي بازيگري ستاره مي‌شود، قطعاً توانايي و برجستگي در نقش آفريني او وجود دارد که توانسته اين جايگاه را پيدا کند.ساداتيان ضمن اينکه "شبانهروز" را فيلمي مشکل مي‌داند معتقد است: حس مي‌کنم با موفقيت اين دو کارگردان جوان آينده‌اي روشن در انتظارشان باشد. چون فيلمنامه را بسيار خوب نوشته‌اند و برجستگي‌هاي فيلمنامه باعث شد عوامل حرفهاي براي حضور در اين تجربه علاقه و اشتياق نشان دهند.وي که به تازگي تجربه‌اي مشابه را در "دايره زنگي" پشت سر گذاشته، مي‌گويد: در فيلم "دايره زنگي" هم چنين تجربه‌اي داشتم. اين فيلم هم به قدري برجستگي داشت که هر بازيگري که نامزد شده و فيلمنامه را مي‌خواند، رضايت خود را براي حضور در نقشهاي کوچک اعلام مي‌کرد. همين شرايط براي "شبانهروز" هم پيش آمد.ساداتيان در ادامه از تلاش براي رساندن "شبانهروز" به جشنواره فجر و اکران فيلم مي‌گويد: اکران عمومي فيلم بستگي به شرايط فيلم‌هاي ديگر و توافقي دارد که با سينمادار خواهد شد. بر اساس انتظار ما از "شبانهروز"، اميدواريم اين فيلم شرايطي خوب براي اکران داشته باشد و سينماها از نمايش آن استقبال کنند چون فيلمي پرفروش و مخاطب‌پسند خواهد شد.تهيه‌کننده "شبانهروز" در انتها با اميد به قابل قبول بودن واکنش‌هاي جشنواره‌اي فيلم مي‌گويد: اميدواريم با توجه به اين واکنش‌ها شرايط براي اکران نوروزي "شبانهروز" به شکل هر چه بهتر فراهم شود و اين فيلم تجربه اکران موفق "چهارشنبه‌سوري" و "دايره زنگي" را تکرار کند.سکانس 41، پلان 6صدا. دوربين. حرکتدر اين نما که ادامه سکانس 41 است، مرجان و فرخ با همان شمايل حضور دارند، با اين تفاوت که بارداري مرجان گذر يک فاصله زماني را بين اين دو نما متذکر مي‌شود و البته تغيير کيفيت رابطه اين زوج. در ضلع سمت راست نگارخانه چند صندلي با روکش قرمز در انتظار ثبت شدن در زمينه کنش و واکنش‌هاي بازيگران هستند.در زاويه مقابل گروهي حرکات ريتميک انجام مي‌دهند و انعکاس حرکات آنها در شيشه‌هاي قدي مقابل ديده مي‌شود. در فاصله بين اين گروه و مسير حرکت دو بازيگر، نواري از شمع‌هاي روشن روي زمين قرار گرفته که فضا و حال و هوايي خاص به اين نما مي‌دهند.قرار است فرخ با حرکت به سوي مرجان که روي صندلي نشسته، از کنار او عبور کند و روي يک صندلي بنشيند و مرجان که باردار است از روي صندلي خود بلند شود و به سوي او برود و اين ديالوگ‌هاي نمادين بين آنها رد و بدل شود.مرجان: وقتي بداخلاقي نمي‌شناسمت انگار.مرجان: الان دکتر جکيلي يا مستر هايد؟فرخ: هر کدوم که تو بخواي.رسيدن به برداشت مطلوب کارگردانان، اين بار کمتر وقت مي‌برد هر چند کنش‌هاي پسزمينه در اين نما بيشتر و هماهنگي بين آنها مشکلتر به نظر مي‌رسد. باز همه منتظر شنيدن آن جمله طلايي از زبان يکي از کارگردانان هستند و باز هم عليمحمدي با خسته نباشيد خيال همه را راحت مي‌کند.اين بار يک فرصت نيم ساعته براي صرف شام است که گروه را از سالن دو طبقه نگارخانه به حياط آرام و خاموش فرهنگسرا مي‌کشاند و فرصتي براي گپ زدن با دو متخصص ديگر از عوامل پشت صحنه فيلم "شبانهروز" در اختيار من مي‌گذارد.شب. خارجي. حياط فرهنگسرا:روي چند تخت و سکوهاي محوطه فرهنگسرا اين بار عوامل صحنه و پشت صحنه کنار مجسمه‌هاي در حال مطالعه نشسته‌اند و ضمن گپ زدن و خستگي در کردن، غذايشان را صرف ميکنند.آيدين ظريف طراح صحنه "شبانهروز" يکي ديگر از عوامل حرفهاي اين گروه جوان است که از آشنايي و همکاري با بنکدار و عليمحمدي مي‌گويد: حدود 10 سال است با اين دو فيلمساز آشنا هستم و با هم کار مي‌کنيم. به سليقه هم آشنا هستيم و وقتي فيلمنامه آنها را مي‌خوانم، مي‌دانم نياز قصه چه چيز است.او "شبانهروز" را واجد قصه‌اي متفاوت مي‌داند: هم به جهت نوع روايت داستان و هم کارگرداني. اين فيلم چهار اپيزود دارد که هر کدام يک رنگ و فرم مختلف دارد. اين وجه فيلم برايم جذاب است که مي‌توانم هر اپيزود را با يک حال و هوا و رنگ و لعاب کار کنم. کار اين حسن را هم دارد که رج اپيزوديک مي‌زنيم و هر اپيزود را جدا مي‌گيريم که اين به بهتر شدن کار ما کمک مي‌کند.ظريف معتقد است کار طراحي صحنه به خودي خود نمي‌تواند متفاوت باشد يا نباشد: چون ما تابع فيلمنامه و نظر کارگردانيم. وقتي اين وجه به جهت ريتم، داستان و نوع نگاه و توانمندي کارگردان عوض مي‌شود، طبيعتاً فضاي کار براي من هم تغيير کرده و منجر به تجربه‌اي تازه‌تر مي‌شود. من به عنوان طراح صحنه بايد اين انعطاف را داشته باشم که با اين تغيير همسو شوم.وي که طراحي صحنه "مکس"، "کافه ستاره"، "صد سال به اين سال‌ها" و "سربازهاي جمعه" را در کارنامه دارد، دغدغه حضور خود را در سينما تجربه کردن و آموختن مي‌داند: در کار با اين دو فيلمساز چه در "شبانه" چه "شبانهروز" نگاه و سليقه يکسان نداشتيم. اگر قرار باشد هر دو طرف نگاه مشابه داشته باشيم دليلي ندارد با هم کار کنيم.طراح صحنه "شبانهروز" در حالي که نوع نگاه خود و دو کارگردان فيلم را به سينما نزديک مي‌داند، اضافه مي‌کند: ولي به لحاظ صحنه‌پردازي در مواردي اختلاف نظر داريم و همينجاست که چالش مي‌طلبد و حضور من ارزش پيدا مي‌کند. شانس بزرگ من اين است که اين دو کارگردان منعطف هستند و بين ما اعتماد متقابل وجود دارد. در نهايت يکديگر را راضي مي‌کنيم.ظريف در انتها يک پيش‌بيني براي مخاطب "شبانهروز" دارد: هر چند هنوز "شبانه" اکران نشده تا بازخوردهاي عمومي آن را داشته باشيم، اما "شبانهروز" تجربه‌اي متفاوت با "شبانه" خواهد شد. پيش‌بيني مي‌کنم کساني که "شبانه" را ديده‌اند با ديدن "شبانهروز" غافلگير شوند.آخرين عضو اين گروه که فرصت گپ دوستانه را مي‌دهد بانوي طراح چهره‌پردازي است که طبعاً با حضور اين تعداد بازيگر در فيلم تجربه‌اي خاص و جذاب را مي‌گذارند. سودابه خسروي مي‌گويد: اولين بار در فيلم کوتاه آنها حضور داشتم. پس از آن در "شبانه" بودم که به جهت شرايط کار، برنامه‌ريزي و وجود استوري‌برد برايم تجربه‌اي بسيار خوب بود.وي براي همکاري در "شبانهروز" از مصر آمده است: چون فضاي کار با آنها را دوست دارم و در هر بار همکاري به چيزهاي تازه رسيده‌ام مانند پلان‌ها و صحنه‌پردازي نو، دوست دارم در همه وجوه بيشتر ياد بگيرم که در کار با اين دو فيلمساز فرصت براي آن هست. هميشه از آنها ايده خوب گرفته‌ام چون سليقه دارند و عشق و علاقه آنها به جزئيات ديگران را هم به وجد مي‌آورد.خسروي فيلمنامه را ديگر عامل موثر در اين همکاري مي‌داند: علاوه بر دوستي و همکاري قبلي، قصه‌هاي خوب اين دوستان هم در همکاري با آنها موثر است. زن‌محور بودن قصه‌ها از نظر من اهميت دارد چون فکر مي‌کنم زنان حرفهاي بسيار دارند که هنوز گفته نشده است. در اين فيلم زن‌ها نه بدبختند نه مشکل آنچناني دارند، بلکه مسائل احساسي آنها برجسته شده است.اين طراح چهره‌پردازي با اشاره به اينکه فيلم‌هاي اين دو فيلمساز تاريخ مصرف ندارد، اضافه مي‌کند: چندان دوست ندارم سينما و فيلم محدود و تاريخ مصرفدار شود و اين نکته‌اي است که در فيلم‌هاي اين دو کارگردان وجود دارد و به نظر من ماندگار و جهانشمول مي‌شود.گفتگو با اين بانوي چهره‌پرداز را به عنوان حسن ختام حضورم در پشت صحنه "شبانهروز"، دومين فيلم بلند سينمايي اميد بنکدار و کيوان عليمحمدي انتخاب و با خداحافظي از گروه که در حال آماده کردن صحنه براي گرفتن پلان بعد هستند، فرهنگسراي نياوران را در اولين ساعت‌هاي بامداد ترک مي‌کنم.مؤخرهشايد بهترين ارزيابي و تحليل از اين گزارش پشت صحنه متعلق به خواننده اين مطلب باشد، اما اشاره به ترجيع‌بند مشترک حرفهاي اين افراد متخصص درباره "شبانهروز" به نظر لازم مي‌آيد. همه اين افراد بر وجه حرفهاي بودن، نگاه جسورانه و سليقه ويژه اين دو کارگردان جوان تأکيد و متفق‌القول بر ويژگيهاي خاص فيلمنامه اشاره داشتند.از متخصصان باتجربه چون پورصمدي و ساداتيان تا نسل جوانتر چون ظريف و خسروي. اگر الطاف دو بازيگر حرفهاي هم شامل حال اين گزارش مي‌شد، آنها هم بر اهميت فيلمنامه "شبانه روز" به عنوان اولين و مهمترين عامل حضور در اين پروژه و همچنين نوع نگاه و حرفهاي بودن اين دو کارگردان صحه مي‌گذاشتند.کريمي، پيروزفر، حميدرضا پگاه، محمدرضا فروتن، حامد بهداد، مهناز افشار، مهتاب کرامتي، فرزان اطهري، ستاره اسکندري، شاهرخ فروتنيان، بهنوش بختياري، رويا جاويدنيا، فريبا جديکار، فلامک جنيدي، نگار جواهريان، آزاده صمدي، سپيده علايي، سعيد فروتن، بهروز قادري، ساعد هدايتي، خاطره اسدي، لادن طباطبايي و مريم بوباني بازيگران اين فيلم هستند.عوامل توليد "شبانهروز" نيز عبارتند از نويسنده: بنکدار و عليمحمدي، مدير فيلمبرداري: مرتضي پورصمدي، مدير توليد: هايده قريشي، طراح صحنه: آيدين ظريف، طراح لباس: شيده محمودزاده، طراح گريم: سودابه خسروي، صدابردار: مهدي صالح کرماني، برنامه‌ريز و دستيار کارگردان: علي تيموري و عکاس: حافظ احمدي.منبع : مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]
-
گوناگون
پربازدیدترینها