واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تفسیر قرآن مقام معظم رهبری(1)
سوره مبارکه بقرهذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ«2» آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است."چون كلمه تقوا یك سخن تكرار شونده است و فرهنگ تقوا در جامعه خیلی تكرار میشود، من اصرار دارم شما آن نكتهی حرف مرا دریابید، و لذا مقصود را درست توجه كنید! من گفتم تقوا را میتوانیم اینطور معنی كنیم كه شما بفهمید. اما واژه گزینی برای ترجمه یك معنی دیگر است. مفهوم تقوا تقوا یعنی پرهیز با حركت نه پرهیز با سكون، یك وقت هست شما در حال سكون پرهیز میكنید، یعنی برو در خانهات بنشین و كاری به كار چیزی نداشته باش و با رانندگی نكردن پرهیز كن به این كه به كوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از كوهنوردی كردن، حركت نكردن در خارزارها كه خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیكند. بلكه میگوید در سینهی قضایا و واقعیتها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز كنید. مثل رانندهای كه رانندگی میكند اما پرهیز هم میكند و این پرهیز همان است كه گفته شد. مراقبت كردن و مواظب خود بودن، پس كلمهی پرهیز در اینجا یك كلمهای است درست، منتها چون پرهیزگاران در ترجمهی متقین زیاد تكرار شده و در ذهنها آن حساسیت لازم را به معنا برنمیانگیزد، من ترجیح دادم بگوئید پرهیزمندان البته پرهیزمندان را هم چون جا نیفتاده اصرار ندارم بگوئید، خود بنده آن سالهای قدیم تقوا را "پروا گرفتن و پرواداشتن" معنا میكردم، اما بعد فكر كردم دیدم عبارت پرواكاران و پروامندان یك عبارت نامأنوسی است و هیچ مصطلح نیست، یعنی آن موسیقیی لغت باید بر گوش سنگینی نكند، باید زیبا به گوش برسد تا رایج شود و این یكی از رازهای واژه گزینی است. بنابراین، شما معنای تقوا را بدانید كه تقوا یعنی: پرهیز در حال حركت و مراقبت در حال حركت، در میدانها حركت بكنید، اما مواظب باشید! از اصطكاكها، از غلط رفتن راهها، از واردكردن ضایعهها بخود یا دیگران و از تخطّی كردن از حدودی كه برای انسان معین كرده كه انسان را به گمراهی میبرد، چون جاده بسیار خطرناك و طولانی و ظلمانی است. این ظلمات دنیا را مشاهده میكنید كه قدرت مادی گرچه گردوغباری امروز در دنیا برپا كرده؟ عربده میكشند و تصمیمگیری میكنند و چه بسیار انسانهایی كه در این راهها گمراه میشوند. پس باید مواظب بود! چقدر انسان امروز در دنیا حقانیت راههای استكباری را در دلش قبول دارد؟ همین كه میگویند افكار عمومی غرب اینگونه گفت همین تلاشی كه میكنند تا افكار عمومی غرب را برضد یك مفهومی و یك حقیقتی برانگیزد این برای چیست؟ برای همین است كه میخواهند باورها انسانها را جلب كنند كه متأسفانه باور خیلی را جلی میكنند و این همان گمراهی پذیری راه حقیقت و راه زندگی است كه اگر یك ذره هشیاریشان را از دست دادند گمراه خواهند شد، ولذا در این راه تقوا لازم است اگر كسی این تقوا را داشت، آن وقت قرآن او را هدایت كند، لكن اگر كسی این تقوا را نداشت و همچنان چشم بسته، بزن و برو و بیتوجه مستانه حركت كند، آیا قرآن میتواند او را هدایت كند؟ ابداً ، هیچ سخن حقی این چنین آدمی را نمیتواند هدایت كند! كسی كه گوش دل به هیچ چیز نمیدهد و هیچ حقیقتی را باور ندارد، وسرمست ودربست در اختیار شهوات خودش، یا شهوات دیگران دارد حركت میكند. قرآن او را هدایت نخواهد كرد. بله قرآن یك ندایی هست، اما این ندا هیچوقت به گوش آنها حساس نمیآید. در قرآن یك تعبیری هست كه میفرماید : اولئك ینادون من مكان بعید ( ۴۴- فصلت ) و این اشاره به همین آدمهاست میگوید : آنها ندا داده میشوند از راهی دور. شما گاهی یك آهنگی را از راه دور میشنوید، مثلاً یك نفر خوشخوانی یك نغمه بسیار زیبایی را با زیر و بمهای بسیار رقیق و لطیفی دارد میخواند اما فرض كنید از فاصله یك كیلومتری، صدای او میآید لكن چه میگوید؟ اولاً معلوم نیست، چون لفظ شنیده نمیشود و فقط صدا شنیده میشود، بعد همین صدا هم كه ظرافتهای درونش بكار رفته اصلا فهمیده نمیشود، مثل یك خطی كه بر دیوار رسم شده و شما آنرا از دور میبینید یك خط است اما وقتی نزدیك میروید میبینید این خط مثلاً یك ظرافتهایی درونش به كار رفته كه از دور نمیشود دید، ولذا این آدمها را قرآن میگوید مثل اینكه از دور صدایشان میزنند چیزی نمیشنوند پس باید هشیار بود تا هدایت شد. این مختصری از جلسهی گذشته ومعنای هدی للمتقین بود. " منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 456]